گفت: يکي از آشوبگران زنداني در نامه اي خطاب به سران فتنه نوشته که چرا با ادعاي دروغ تقلب ما را به خيابان ها کشيديد و حالا خودتان مشغول عيش و نوش هستيد و ما بايد در زندان باشيم؟
گفتم: خب! راست ميگه.
گفت: در همين نامه، خطاب به سران فتنه نوشته؛ ما را بدبخت کرده ايد و حالا آقاي امين زاده در خاطراتش از ما به عنوان اراذل و اوباش ياد مي کند.
گفتم: خب! ديگه چي؟!
گفت: سايت جرس خطاب به او نوشته است؛ اگر آقايان خاتمي و موسوي و کروبي را قبول نداشتي چرا دعوت آنها را براي حضور در خيابان ها پذيرفتي؟!
گفتم: يارو با زنش دعواش شده بود، بهش گفت؛ اگر از من خوشت نمي اومد، چرا سر سفره عقد با صداي بلند گفتي «بله» و همسرش گفت؛ من به تو بله نگفتم، همون موقع يکي از اقوامم از من پرسيد؛ مي خواي با اين مرتيکه عوضي ازدواج کني؟ و من که درست متوجه حرف او نشده بودم با صداي بلند از او پرسيدم بله؟!
روزنامه کيهان در ستون گفت و شنود نوشت: