رافائل فالادو به همراه سه تن دیگر در یک سلول زندانی بود، نفر اول به دلیل لاغر بودن توانست فرار کند، اما رافائل به دلیل اینکه کمی چاق بود نتوانست از سوراخ دیوار فرار کند.
دوستان رافائل که امید خود را برای فرار از دست داده بودند نگهبانان زندان را برای نجات وی صدا کردند. رافائل پس از خلاصی از سوراخ دیوار در حالی که استخوان هایی در بدنش شکسته شده بودند به بیمارستان منتقل شد.