به گزارش مشرق به نقل از مهر، عصر روز دوشنبه سیزدهم آذر سی امین جلسه خانه فیلم فردوس واقع در فرهنگسرای فردوس با نمایش و نقد و بررسی سریال "راستش را بگو" برگزار شد.
در این جلسه محمدرضا آهنج کارگردان، مصطفی رستگاری نویسنده، فاطمه ثمرقندی تهیهکننده، نیوشا ضیغمی، دانیال عبادی، امیرحسین مدرس و الناز بهمنزاده بازیگران این سریال حضور داشتند.
در ابتدای این نشست با اجرای محمدرضا لطفی، ثمرقندی تهیهکننده درباره نزدیکی اثر به شعار اظهار کرد: من آدم محتواگرایی هستم و به شدت دوست دارم که درباره مصادیق انسانی و درعین حال موضوعات اقتصادی کار تولید کنم. من در گذشته تجربه سریال "مار و پله" را داشتم که درباره مالیات بود و مرا راضی نکرد.
ثمرقندی: قرار بود به ورطه تبلیغ کشیده نشویم
وی تصریح کرد: به زعم من این خیلی خوب است که ارگانها وارد مشارکت و تولید یک اثر هنری بشوند، درست مانند ورزش و فوتبال و هرکاری که فرهنگسازی کند اتفاق خوبی است، اما همان طور که شما گفتید باید این ظرافت را به کار برد که در عین حال به ورطه تبلیغ کشیده نشود. "راستش را بگو" کاری بود که در آن میخواستیم درباره دروغگویی حرف بزنیم و در گام نخست با آقای آهنج به توافق رسیدیم و او هم مصطفی رستگاری را برای نگارش معرفی کرد. رستگاری وقتی فهمید که کار مشارکتی است در ابتدا چندان استقبال نکرد، اما رفته رفته علاقمند شد و استارت کار زده شد.
آهنج: عدهای گفتند خائنید عدهای قدیسمان خواندند
آهنج نیز در ادامه با اشاره به فعالیت دو ساله در این سریال، گفت: بچهها از جان مایه گذاشتند. ما خارج از فرم سفارشی سعی کردیم تا مجموعهای بسازیم که از دردها بگوید و خنثی نباشد. انصافا هم با وجود این سفارش حتی یک بار هم به ما نگفتند که چه بسازیم و چه نسازیم و دست ما را باز گذاشتند. بنابراین من شخصا تفاوتی با کارهای غیرمشارکتی ندیدم. اما بحث اصلی اینجاست که در طول پخش این مجموعه عدهای ما را در حد فیلم موهنساز و خائن پایین کشیدند و عدهای هم ما را اندازه یک قدیس بالا بردند، که البته هیچ کدام از این دو خوب نیست.
وی ادامه داد: اما وقتی میبینم که به گروه ما میتازند، آن هم تنها به جرم اینکه از درد جامعه میگوییم و دروغگویی را مورد نقد قرار میدهیم، به جرم اینکه در این مجموعه گروههای فشار مورد نقد هستند و درباره آرمانهایی که به آن نرسیدیم حرف میزنیم و به همین گناه باید هم فحش بشنویم و هم 164 دقیقه سانسور شویم.
رستگاری: چرا میدان را میبازیم؟
رستگاری نویسنده سریال نیز با بیان اینکه به زعم من سینما و فیلم یک کار جمعی و نویسنده راوی کار است، اذعان کرد: من در ابتدا باید از ثمرقندی تشکر کنم که پای این سوژه ملتهب ایستاد و ریسک آن را قبول کرد. اما در مورد پاسخ شما باید بگویم که درست است، ما از یک فرم جدید استفاده کردیم، اما مگر این ایراد است؟ همین عدم ریسک پذیری در کارها است که مخاطب به سمت مجموعههای نازل ترکیهای و کلمبیایی گرایش پیدا میکند. به راستی چرا؟
وی یادآور شد: مگر غیر از این است که ما هم دانش بیشتری داریم و هم امکانات بیشتری و هم سوژههای بکرتری؟ پس چرا در این زمینه میدان را میبازیم؟ چون قدرت ریسک کردن را از دست دادهایم. در مورد شعارزدگی هم باید بگویم اساس چنین کارهایی دیالوگ است و با حرف و دیالوگ است که جلو میرود.
ضیغمی: باورم نمیشد چنین کاری در تلویزیون ساخته شود
در ادامه ضیغمی درباره حضور دوبارهاش در تلویزیون توضیح داد: من بعد از 10 سال فعالیت در سینما به تلویزیون آمدم و در طول این سالها هم پیشنهادات زیادی از این رسانه داشتم، اما چندان تمایل نداشتم تا اینکه فیلمنامه این سریال به دستم رسید و آن را خواندم. باورم نمیشد که سریالی جدا از عشق و عاشقی به شکل چالش انگیز در تلویزیون ساخته شود و به همین جهت پذیرفتم که وارد این مدیوم شوم.
وی افزود: اکنون هم با وجود نقدهای تندی که به کار میشود آن را دوست دارم. چون مصداق عینی دارد، خاطره آرامی از گذشتهاش میترسد و آدم خوبی نیست، خودش هم میداند و توان مورد نقد قرار گرفتن را ندارد و زمانی که آیینه مقابلش میگیرند حالش بد میشود.
عبادی: علی مولا یک شخصیت آرمان گراست
در ادامه دانیال عبادی نیز درباره حضورش در تلویزیون توضیح داد: من 9 فیلم سینمایی بازی کرده بودم و اصلا بازی در سریال در برنامه کاری من نبود، تا اینکه برای این کار یک جلسه یک ساعته با آقای آهنج داشتیم که من انرژی فوق العاده خوبی از او گرفتم. همین انرژی باعث شد تا من فیلمنامه را بگیرم و بعد از خواندن کار به آن علاقمند شدم و بازی در آن را قبول کردم. به نظر من علی مولا سمبلیک نیست، بلکه آرمان گراست، چرا که نمونه عینی در جامعه دارد. باید دقت داشته باشیم که هر فردی در درون خود یک علی مولا دارد، ما یک وجه راستگو داریم، یک وجه مهربان داریم و یک وجه شیطانی یا بد و اینکه کدام را بالفعل کنیم به خود ما برمیگردد. اما با این حال اگر مجموعه تا این حد سانسور نمیشد شما الان جواب خیلی از ابهامات این شخصیت را میگرفتید.
بهمن زاده: استرس داشتم
بهمنزاده درباره حضور در کنار اهالی حرفهای سینمای و تلویزیون اظهار کرد: در ابتدا به شدت این استرس با من همراه بود فکر می کردم که از عهده این نقش و کار برنخواهم آمد، چرا که همانطور که خودتان هم اشاره کردید تمام این موارد کار مرا سخت و حساس میکرد، اما در طول کار آقای آهنج استرس را کاملا از من دور کرد و بزرگترها و خصوصا امیرحسین مدرس به من کمک کرد تا کار را به سرانجام برسانم و باید از تمام این عزیزان تشکر کنم. آهنج کارگردان صبور و با دانشی است و من به شخصه خیلی چیزها از وی آموختم.
مدرس: نقد یا نق؟
مدرس در ادامه در توضیحاتی درباره مخاطبان رسانه ملی، اظهار کرد: تلویزیون به دلیل گسترده بودن طیف مخاطبانش همواره در کارها و خصوصا سریالها موافقان و مخالفان خاص خودش را پیدا میکند. اما موضوعی که در نقد آثار نادیده گرفته میشود این است که به هرحال هر اثری ماهها و سالها برایش زحمت کشیده شده است و قطعا این وظیفه نقد است که نقاط مثبتش را هم بیان کند تا سازندگان دچار حس بدی نشوند.
وی افزود: اما در بعضی کارها مثل همین "راستش رو بگو" نقد کنار میرود و "دال" آخر برداشته شده و تبدیل به نق میشود. انصافا در میان نقدهایی که درباره این کار شد چند نوشته منصفانه دیده شد؟ چند نفر آمدند و ایرادات ما را به صورت ریشهای به ما گوشزد کردند؟ نمیگویم نبوده، اما وقتی درصد بگیریم و جمع کنیم میبینیم خیلی ناچیز بوده است و یک جریان نق زدن درباره این کار به راه افتاد آن هم تنها به جرم بیان درد جامعه!
در ادامه آهنج در خصوص استعاره نام علیرضا مولایی که به اختصار علی مولا شناخته میشد، تصریح کرد: بله متاسفانه این تفکر غلط به وجود آمده است که ما با این کار قصد داشتیم تا تصویری از امیرالمومنین نشان دهیم که چنین چیزی از اساس غلط است. ما به هیچ عنوان قصد نداشتیم خدای ناکرده تصویر حضرت علی(ع) را به تصویر بکشیم، اما میخواستیم قطرهای از دریا را نشان دهیم و این به خاطر اندیشهها و علایق دکتر رستگاری است.
درباره دکتر چمران باید مستقل سریال ساخت
در پایان نشست نویسنده اثر درباره پرداخت مختصر به شهید چمران در این سریال گفت: دکتر چمران نابغه زمان خود و همیشه به دنبال حقیقت بود. حرف و پیامی که ما هم در این مجموعه به آن اصرار داشتیم، این بود که مردی بزرگ در اوج تمکن مالی دست از همه چیز شست و به مبارزه پرداخت. اما ما قصد نداشتیم تا بیوگرافی و سریالی در مورد این آدم بسازیم و تنها قصد داشتیم در راستای پیام مجموعه ادای دینی به این شخصیت داشته باشیم و اگر میخواستیم وارد زوایای زندگی این آدم شویم باید درباره وی یک مجموعه مستقل میساختیم.