در جنگهای نیابتی که ایران و امریکا از اول انقلاب اسلامی و در این سی و سه سال با هم در منطقه داشته اند بارها با هم در جنگهای نیابتی شاخ به شاخ شده اند و همیشه این ایران بوده است که با دست پر بیرون آمده است بهترینش عراق و بهتر بهترینش لبنان و هم اینک نوبت سوریه گل سر سبد است که در خط مقدم جنگ با اسرائیل قرار گرفته است ایران نخواهد گذاشت کوچکترین آسیبی به امنیت و ارکان قدرت در سوریه وارد شود چرا که با از دست رفتن سوریه حزب الله که در خط مقدم واقعی با اسرائیل قرار دارد در مضیقه گرفتار خواهد شد با نبودن نظام مقاومت بشار اسد در سوریه پشت حزب الله خالی خواهد شد.
و جمهوری اسلامی ایران هم کشوری نیست که حقی را فدای مصلحتی بکند و با حزب الله علیه اسرائیل وارد جنگ خواهند شد و نظام سوریه هم از آن طرف بر سر اسرائیل خراب میشود چرا که تضعیف سوریه فقط به نفع محور امریکا اسرائیلی است مطمئنا ایران در همان اول جنگ در سوریه برای به دست آوردن پشتیبانی ملت های منطقه و روحیه رزمندگان اسلام در همان مرحله اول اسرائیل را در هم خواهد کوبید من بعد به سراغ پایگاههای آمریکائیان خواهد رفت ایران همچین اجازه ای به آنها نخواهد داد و از اصول خود کوتاه نمی آید دیگر زمان آن گذشته که سران امریکا و استکبار و اسرائیل به هر کشوری بخواهند در منطقه حمله کنند اسرائیل هم اینک اینقدر ضعیف شده است که حتی جرات نکرد زمینی وارد غزه شود.
چرا که ایران به مبارزان فلسطینی ماهی نداده است بلکه ماهیگیری را به آنها یاد داده است من بعد باید سران بی خرد اسرائیل را فلج شدگانی دانست که به خاطر استیصال و درماندگی و شکست همه نقشه هایشان در چند سال اخیر در مقابل ایران و مقاومت شیعی منطقه به بیماری فلج اطفال در بزرگسالی دچار شده اند و از روی ویلچر به بقای خود فکر میکنند اسرائیلیان به ضعف راهبردی خود رسیده اند و به دفاع فکر میکنند فقط در حمله هوایی آن هم فقط با حماس هشت روز طاقت آوردند و در آخرش هم شکست خوردند اسرائیل برای آمریکا هم خیلی دردساز شده است امریکا تا همین الان هم خیلی از آبروی خود را در جامعه جهانی خرج اسرائیل کرده است خوشبختانه امروز روزی است که خود نمک گندیده است امریکا دیگر آبروئی ندارد که خرج اسرائیل کند.
امریکا و هم پیمانان عرب و غیر عربش بازی را در سوریه به ایران باخته اند آنها با تمام قدرت خود و با پول های باد آورده سران مرتجع و خود فروش عرب خلیج فارس و مزدوری دولت اردوغان زمانی بازی را به ایران باختند که به شدت معتقد بودند در سیاست هر کسی قیمتی دارد وقتی قیمتش را دادی باید برود در واقع باید گفت دولت مصلحت گرای اردوغان هم کسی نبود که به این راحتی در تله بیفتد او و حزبش صد در صد مطمئن بودند که بشار اسد رفتنی است چرا که قیمتش را بقیه داده بودند و به درستی همچین مثلی در بین سیاستمداران غربی وجود دارد و استفاده هم میشود و تا حدود زیادی کاربرد هم دارد.
ولی مقاومت شیعی منطقه به آنها ثابت کردند خیر اینچنین که آنها میگویند نیست بلکه به گفته امام حسین (ع) زندگی عقیده و جهاد در راه عقیده است و نمیتوان روی زندگی کسی قیمت گذاشت.
ایران در منطقه شاید روی حزب الله و بینش و بصیرت سیاسی مقاومت شیعی منطقه حساب باز کرده باشد ولی محال است که به مقاومت اهل سنت همانند مقاومت اهل شیعی اعتماد کند چرا که خوب میداند همین خالد مشعل ها و هنیه ها که سران مقاومت اهل سنت هستند اگر اسرائیل در سازمانی جهانی فقط قول دادن بیست درصد از سرزمین فلسطین اشغالی را به فلسطینیان بدهد بدون گرفتن یک وجب زمین و فقط با قول و قرار با اسرائیل مذاکره خواهند کرد اسرائیلی که به صراحت اعلام میکند حق دارد برای دفاع از خود بمب اتمی داشته باشد ولی حماس برای دفاع از خود باید خلع سلاح شود عیب کار اینجاست وقتی که سران حماس به دامان قطر پناه میبرند تا کمک مالی دریافت کنند نمیتوانند معنی قیام و پیام امام حسین (ع) را درک کنند که در روز عاشورا به مریدانش یاد داد پيروزي در متن فداكاري و خون به دست میآید امام حسین به مریدانش همچنین یاد داده است راه فناي ظالم و شكستن ستمكار به فدايي دادن و فدايي شدن است واين خود سرلوحۀ تعليمات اسلام شیعی است براي همه ملتهای آزاده جهان ولی بعضی از سران حماس عاجز از درک این پیام حسینی هستند همان زمانی که روسای مقاومت منطقه از ایران به خاطر حمایتش از جنگ هشت روزه غزه تشکر میکردند جمهوری اسلامی ایران دوست و دشمن و دوست نادان خودش را تشخیص میداد سران سیاسی حماس و تشکیلاتن خود گردان اگر کمی با هم می اندیشیدند پی میبردند که اسرائیل هم اینک در کرانه باختری به سیاست های غاصبانه خودش ادامه میدهد و پاکسازی قومی را در دستور کار خود قرار داده دیگر چه مذاکره ای میتواند سودمند باشد.
اگر این مذاکرات صدها سال هم طول بکشد مگر فرقی هم برای اسرائیل میکند که فلسطینیان همچنان آواره و در حصار باشند.
مقاومت اهل سنت فلسطین در کل دو جنبش مجزا دارد یک جنبش در غزه به مقاومت اعتقاد دارد و اسلحه در دست دارد و جنبش دیگر به دنبال آرزویی که آن آرزو هم به خاطر رفتار اشتباه خودشان در مبارزه علیه دشمن شان محال است تحقق پیدا کند و برای اسرائیل هم غیر قابل قبول است این تشکیلات خودگردان که خواهان یک فلسطین کوچک در کرانه باختری با پایتختی بیتالمقدس شرقی هستند در شرایطی است که محال است اسرائیل بپذیرد و آشکارا و بارها مخالفت خود را با این پیشنهاد اعلام کرده است در واقع این حرف فلسطین با پایتختی بیتالمقدس شرقی فقط در بعضی از مذاکرات بین فلسطینیان و اسرائیلیان حرفهایی در این باره زده میشود و گرنه همچین برنامه ای در عالم واقع وجود ندارد آنچه در عالم واقع وجود دارد برکات انقلاب اسلامی ایران است کمک ایران به غزه موازنه قدرت را به نفع مقاومت تغییر داد الگو شدن حزب الله لبنان برای مبارزان فلسطینی و مقاومت فلسطین نشان از تلاش های مستمر ایران در زمینه اتحاد گروههای فلسطینی دارد و این مهم فقط از جمهوری اسلامی ایران بر میامد و اعترافات مقامات اسرائیل مبنی بر اینکه این موشک های ایران است که در شهرها و پایتخت اسرائیل منفجر میشود گواه همین مسئله است.
ایران مدتهاست راهبردهای استعمار شکنانه اش را شروع کرده است نمونه اش را در اجلاس مخالفان سوری در تهران دیدیم مخالفان سوری در اجلاس های قطر و اینک مصر به هیچ اتحادی نرسیدند حتی در مصر به همدیگر پرخاش کرده اند در حالی که در اجلاس مخالفان سوری در تهران در فضایی پر از دوستی و برادری و بی طرفانه پیگیری شد و مطمئنا سیاست جمهوری اسلامی مورد قبول همه مخالفان قرار خواهد گرفت چرا که تهران خواهان دمکراسی واقعی با رای مستقیم مردم بدون دخالت خارجی است.
و این مسئله را راهبرد خود قرار داده است و دست دشمنان و کینه توزان را بسته است فساد و ظلم آنها را برملا کرده است کینه توزانی که برای اینکه بیداری اسلامی یا به قول خودشان همان بهار عربی را کنترل کنند تا مبادا بهار عربی وارد مرزهای حجاز شود حتی حاضرند از روی هزاران هزار جنازه های انسان های بیگناه در سوریه بگذرند تا بیداری اسلامی را در خارج از مرزهای خود نگه دارند و آن را از نفس بیندازند در همین سکوت مرگبارشان در دفاع نکردن از شخصیت یگانه عالم خلقت حضرت محمد (ص) به نفرین آن بزرگوار دچار شده اند و به لطف خدا زودتر از موعد به پایان حکومت های ننگین خود خواهند رسید.
جمهوری اسلامی به مقطعی رسیده است که به گفته دوست و دشمن ، آمریکا و غرب نمیتوانند آن را شکست دهند در حال حاضر ایران به گردنهای رسیده است که تمام دشمنانش در یک کفه ترازو قرار دارند و تمام تلاش خود را برای شکست و تضعیف ایران به کار گرفته اند و این نشان دهنده این است که جمهوری اسلامی ایران بسیار قدرتمند است آنها در مقابل قدرت روز افزون ایران هیچ راهبرد خاصی را ندارند و نمیتوانند راهبردی غیر از تحریم ارائه بدهند از آن طرف هم دیگر تحریم ایران یا تهدید کردن ایران از طرف اسرائیل به جوکی سیاسی تبدیل شده است.