•مهمترین درسها و عبرتهایی که مسلمان معاصر(امروز) می تواند از انقلاب پدر آزادگان جهان (امام حسین (ع)) بیاموزد چیست؟
من معتقدم که باید در انقلابهایی که در قرن نخست هجری قمری رخ داده بازنگری
شود. انقلابهایی که برخی از کتابهای تاریخی از آنها صرفاَ بعنوان "فتنه ها"
نام برده اند و میان ظالم و مظلوم فرقی نگذاشته اند و یا ارزش اخلاقی و انسانی آن را
نادیده گرفته اند. در این میان نخستین انقلاب و والاترین آنها انقلاب امام حسین (ع)
است. اما همزمان و همدوره با این انقلاب، انقلابهایی نظیر انقلاب "عبدالله بن زبیر"، انقلاب اهل مدینه علیه یزید، قیام توابین پس از شهادت امام حسین (ع)
و انقلاب فقهاء به رهبری "عبدالرحمن بن الاشعث" نیز صورت گرفت.
هویت هر امتی
نتیجه حافظه و حقیقت تاریخی آن است. لذا اگر حافظه تاریخی یک امت مخدوش باشد، هویت
آن نیز از دوگانگی و از هم گسیختگی رنج خواهد برد. از مهمترین درسهایی که مسلمان معاصر
میتواند از قیام امام حسین (ع) بیاموزد، شجاعت و ایستادگی در مقابل ظلم سیاسی و [تقویت]
روحیه فداکاری و ایثار برای اصول جاودانه اسلامی است. اصولی که فراتر از زندگی محدود
ماست.
•چگونه می توانیم به مکتب پویای حسینی نزدیک شویم تا این دنیای مرده را احیا کنیم؟
میزان نزدیک شدن ما به مکتب و الگوی حسینی به میزان دورکردن این نمونه و اسوه ایثار از پوسته های طائفه ای و مذهبی محدود (دست و پاگیر) بستگی دارد. بدین ترتیب ما سطح ایثار و فداکاری وی ( امام حسین (ع)) را تا سطح حقیقی آن بالا خواهیم برد. فداکاری و ایثار برای امت اسلام با تمام شاخه ها و مذاهب موجود آن و نیز برای ملت اسلام با تمام خلود و جاودانگی ای که در طول زمان و مکان امتداد یافته است.
اما هنگامی که ما از انقلاب امام حسین (ع) تاویل و تفسیری مذهبی صرف، که مفهوم رنج، سختی و روحیه انتقام گیری ارائه می دهیم معنا و مفهوم معنوی و جاودانه آن را از بین می بریم.
•آیا شما معتقدید که عصر و زمان ما نیازمند عاشورا و مکانی که اکنون در آن هستیم مستلزم سیر بسوی کربلاست؟
بی شک عصر ما که در آن مسلمانان در حالتی از ضعف، سستی و شکاف و دودستگی بسر می برند و تحت سیطره استبداد و فساد قرار دارند به معانی و مفاهیم والایی که امام حسین (ع) خود را برای آنها فدا کرده، نیاز دارد.
نیروی معنوی عجیبی که امام حسین(ع) و 72 تن از یاران و همراهان وی را در مقابل ارتش 4 هزارنفره [دشمن] پابرجا و استوار نگاه داشت، درس و مفهوم عمیقی است که جوامع مسلمان معاصر که به نوعی دچار انفعال، پوچی و سطحی نگری شده اند بدان نیازمندند. الگوی امام حسین(ع) در فرهنگ امروز ما نیازمند دورشدن و رهائی از سایه های طائفه گری و پوسته های ظاهری است تا به یک الگوی اسلامی و انسانی مفید برای همه تبدیل شود.
•امام حسین(ع) بعنوان یک عنصر معنوی، فکری و انقلابی برای امت اسلام چگونه می تواند موجب اتحاد یکپارچگی مسلمانان در عصر فتنه های طائفه ای شود؟ به عبارت دیگر ما چگونه باید با امام حسین (ع) برخورد کنیم و از تاریخ آن برای اتحاد، یکپارچگی و چنگ زدن به ریسمان [مستحکم] الهی استفاده کنیم تا در دین دچار تفرقه و جدائی نشویم.
امام حسین (ع) سنی یا شیعه نیست بلکه او یک مسلمان موحد از امت جدش رسول اکرم (ص) و ابراهیم (ع) بود و تاکنون نیز برای کسی که وی را به خوبی بشناسد و درک کند، فراتر از تعاریف شیعی و سنی است. لذا اعتبار معنوی که یاد شهادت امام حسین (ع) فراهم می آورد ما را به همبستگی و یکپارچگی در سایه اسلام دعوت می کند. همان طور که ما را به رهایی از اصطلاحات ابداعی تاریخ از جمله اصطلاح شیعه و سنی فرا می خواند. امام حسین (ع) مصداق واقعی این آیه قرآن کریم است که می فرماید: "هو سماکم المسلمین" ( او شما را مسلمان خواند).
• اگر بخواهیم تاریخ انقلاب حسینی را تحلیل و بررسی کنیم، به نظر من مهمترین نکته گنجایش ظرف تاریخی و فرهنگی و شرایطی است که امام در آن انقلاب مبارک خود را شروع کرد و میزان انحراف حکومت اموی را از شیوه و سنت نبوی در اداره سیاسی و فرهنگی جامعه تبیین کرد. از شما می خواهیم تا شرایط و مقتضیات عصر کنونی و رشد تفکر و ایده ای که امام حسین (ع) علیه آن قیام کرد و شهید شد، تا به امروز را بررسی کنید و به صراحت به ما بگوئید که آیا ایده و تفکر اموی که از زمان امام حسین (ع) ریشه دوانده بود، توانسته با تغییر چهره و برتن کردن جامه و لباس تفکر دینی تا به امروز در میان ما باقی مانده باشد و بعنوان یک دیدگاه عقیدتی، فرهنگی و فکری خود را به ما تحمیل کرده باشد؟
"مالک بن نبی" متفکر الجزائری معتقد است که تمدن اسلامی از زمان جنگ صفین یک تمدن و فرهنگ منحرف بوده است. به اعتقاد وی این تمدن و فرهنگ از اصول اسلام نشات نمی گرفت اما با حکومت و قدرت غالب و مقتضیات آن زمان سازگار شد.
این یک تشخیص دقیق از یک فیلسوف است که عمق انحرافی را که پس از دوره خلفای راشدین بوجود آمد درک کرده است. به اعتقاد "بن نبی" راه حل مشکل بوجود آمده بازگشت به الگوی پیش از صفین است. این کاملا روشن است که امام حسین (ع) از اولین کسانی بود که عمق انحراف آینده را درک می کرد، لذا خون خود را برای توقف این روند رو به انحراف و جلوگیری از تداوم آن فدا کرد. اما دیگران عمق این انحراف را تنها پس از گذشت زمانی طولانی و بسته شدن راههای اصلاح درک کردند. اما زمانی متوجه این امر شدند که جریان طاغوت سیاسی مانند سیلی مخرب و شدید جاری شده بود.
•و اما کلام آخر! چگونه با امام حسین (ع) در سالروز شهادتش سخن می گوئید و چگونه ایشان را یاد می کنید؟
- جوانمردی با ضربه شمشیر و نیزه کشته شد؛ اگرچه او [ظاهرا] پیروزی را از دست داد اما [در حقیقت] به پیروزی دست یافت.
- وی زمانی مرد ( کشته شد) که شمشیرش بر اثر وارد آوردن ضربات متعدد کند شده بود و سرنیزه های خونین به اهتزاز درآمده و وی را محاصره کرده بودند.
- وی لباس مرگ را قرمز [خونین] بر تن کرد اما هنوز تاریکی شب فرا نرسیده بود که این لباسهای خونین جای خود را به لباسهای ابریشمی ظریف و سبز رنگ بهشتی دادند.