در گفتگوی سينماي ما با جیرانی از این مساله سخن گفته که ضرغامی پشت برنامه «هفت» ایستاد اما این را نگفته که چطور میشود رییس یک ارگان حامی زیرمجموعه خود باشد اما آن زیرمجموعه به بدترین شکل ممکن حذف شود! شبکه ایران بخشهایی از مهمترین گفته های جیرانی درباره مشکلات مربوط به جدایی اش از «هفت» و به خصوص تعارفهای مرسوم در شیوه مدیریت ایرانی که به هیچ کس به صراحت نمی گویند چه مشکلی با وی دارند را در ادامه ارائه کرده است:
«هفت» به ضرر من تمام شد
یک دست از نگاه ها معتقد بودند که برنامه، سفارشی از تلویزیون است و قرار است خواسته های یک نوع تمایلات در سینما را دنبال کند. دسته دیگر نگاه ها، معتقد بودند که جیرانی که نه برنامه و نه فیلم ارزشی دارد، می خواهد چه کند؟ به هر حال در نگاه این دوستان، جیرانی کسی بود که «قرمز» و «شام آخر» و سه گانه «ستاره ها» را ساخته بود و مشروعیتی برای اجرای یک برنامه سینمایی در تلویزیون را نداشت. در اصل از هر دو سو مورد فشار و بی اعتمادی بودیم. ما از حمایت بسیار بسیار زیاد آقای ضرغامی برخوردار بودیم. چون ضرغامی آدمی است که عاشق سینماست و خیلی پشت برنامه ایستاد. یک ماه قبل از اینکه از برنامه بیرون بیایم، در جلسه ای به دوستان گفتم کسانی که مجری می شوند، برنامه شان، پله ترقی می شود. اما برای من نه تنها پله ترقی نشده، بلکه پله شکستم هم شده. این برنامه به ضرر من شده و مثل دیگران باعث نشده که از طریق این برنامه، چند تا فیلم و سریال هم بگیرم و کار کنم.
آقای ضرغامی تا آخرین لحظات، حامی برنامه بود
دقیقا در دوره ای که توانسته بودیم حداقل به تناقضات درونی خودمان در مورد کیفیت و کمیت و مردمی بودن و تخصصی بودن فائق آییم (در مورد تناقضات بیرونی نمی گویم)، با مخالفت جریان هایی از داخل تلویزیون روبه رو شدیم که دیگرشیوه جدید برنامه را نمی پسندید. این مخالفت ها در انتهای سال پیش به اوج خود رسید و به هر حال به شکلی روشن شد که عده ای دوست ندارند برنامه «هفت» به این شیوه روی آنتن برود. احساسشان هم این بود، که اگر برنامه با همین فضا جلو برود، نیازها و خواسته هایشان تامین نخواهد شد. البته تاکید می کنم که این خواسته عده ای بود و نه همه تلویزیون. مثلا مدیر شبکه سوم سیما، آقای پورمحمدی، اصلا مخالف برنامه نبود. آقای ضرغامی تا آخرین لحظات، حامی برنامه بود. من قبل از اینکه برنامه آخر را داشته باشیم، می دانستم که دیگر باید برویم. حتی با مدیر شبکه سوم هم به نتیجه رسیده بودیم که دو برنامه دیگر داشته باشیم و بعد از آن برویم.
مدیر شب می خوابد و صبح بیدار می شود می بینید مدیریت قبلی را از دست داده
در انتصابات و تعویض ها در ایران تعارف وجود دارد. در تلویزیون هم تعارف خیلی وجود دارد. هیچکس هیچکس را صدا نمی زند. هیچکس به هیچکس نمی گوید از شما راضی هستیم به این دلیل یا ناراضی هستیم به این دلیل. به یک باره مدیر یک شبکه برکنار می شود بدون اینکه با او در این مورد صحبتی مبنی بر ناراضی بودن و ارائه دلایل وجود داشته باشد. مدیر شب می خوابد و صبح بیدار می شود می بینید مدیریت قبلی را از دست داده و مدیر بخش دیگری شده که خودش انتخاب نکرده و اصلا از آن خبر ندارد. متاسفانه در تلویزیون ما هیچکس با هیچکس صحبت نمی کند. در مورد من هم اول، مودبانه گفتند می خواهی سریالت را چه کار کنی؟ ما هم گفتیم فعلا هنوز قرار نیست ساخته شود، ولی وقتی کار ساخت آن را شروع کردیم، طبیعتا دیگر «هفت» نمی آییم. سریال هم شروع نمی شد (می خندد) و در شوراهای تصویب گیر کرده بود. مدام از من می پرسیدند می خواهی سریالت را چه کار کنی؟ در همین وانفسا که هیچکس حرف اصلی را نمی زد، ما فهمیدیم بهتر است خودمان بگوییم که داریم می رویم و بهتر است به گزینه دیگری فکر کنید. همین هم شد.
به ما گفتند به دلیل پخش بازی های جام ملت های اروپا می خواهیم چند هفته برنامه را تعطیل کنیم. ما هم گفتیم ما دو هفته دیگر برنامه را اجرا و خداحافظی می کنیم. بعد هم شما به دلیل جام ملت های اروپا برنامه را تعطیل کنید و در این مدت مجری بعدی را بیاورید و بعد از این تعطیلی، مجری جدید برنامه را اجرا کند. ما این مذاکرات را با مدیر شبکه سوم سیما انجام دادیم و قرار شد این موضوع را رسانه ای نکنیم. روز بعد دیدیم مدیر گروه اجتماعی شبکه مصاحبه ای کرده و گفته است که ازهفته بعد برنامه «هفت» تغییر اساسی می کند. من به مدیر شبکه زنگ زدم و گفتم ما که توافق کرده بودیم چرا مصاحبه انجام شد؟
حالا فکر کنید که مدام از روزنامه ها و خبرگزاری های مختلف هم به من زنگ می زدند که چه شد برنامه تغییر کرد و چرا شما می روید؟ واقعیت این است که احساس خوبی به من دست نداد. احساس کردم در یک بازی قرار گرفته ام. با خودم گفتم وقتی ما توافق کرده ایم که دو هفته برنامه را داشته باشیم و خداحافظی کنیم و بعد هم دوستان سه هفته فرصت برای انتخاب مجری جدید دارند، چه لزومی به این مصاحبه بوده است؟ خیلی به من برخورد. تاکید می کنم که خیلی به من برخورد. احساس بدی به من دست داد. به هر حال خیلی قشنگ تر و خیلی طبیعی تر می شد یک نفر را کنار گذاشت و حذف کرد.خیلی قشنگتر و طبیعی تر می توانستند مرا حذف کنند! می شد صدایش زد و به او گفت که به هر دلیلی از برنامه ات دلخوریم و می خواهیم کس دیگری را جایگزینت کنیم. بهتر بود صریح و بی پرده حرفشان را می زدند و مطمئنا ما هم تشکر می کردیم و می رفتیم. این شکل کنار گذاشتن خیلی شکل بد و آزاردهنده ای بود. خیلی من را آزار داد.
برنامه به شدت بیننده پیدا کرده بود و تا اندازه ای بی اعتمادی اولیه، تبدیل به اعتماد شده بود، هرچند دشمنان زیادی هم پیدا کرده بود و خود من هم دشمنان زیادی پیدا کرده بودم. نگاه اهالی سینما کمی عوض شده بود اما ارشاد، موضعگیری خاصی داشت و معتقد بود بخش عمده ای از درگیری های داخل سینما به واسطه برنامه «هفت» است. حتی بعدها فهمیدم در این مورد نامه ای هم به شبکه زده بود که در آن توضیح داده بودند که این برنامه در حال لطمه زدن به سینماست.
میخواستم امیر قادری و رامتین شهبازی را بیاورم اما...
آقای مسعود فراستی انتخاب خودم بود، البته ابتدا به یک منتقد ثابت فکر نکرده بودیم. می خواستیم برای هر فیلمی یک منتقد بیاوریم. تلویزیون محدودیت هایی را برای انتخاب منتقدانی که قرار بود در برنامه حاضر شوند، قائل بود. ما به تلویزیون یک لیست از مهمان های برنامه می دادیم. ممکن بود تعدادی از این فهرست را خط بزنند، اما در مورد فراستی اصلا اینطور نبود. من خودم فراستی را آوردم. خودم با او جلسه گذاشتم و خودم با او مذاکره کردم.
اگر هم من می گفتم نرود، فراستی باز هم می رفت
بعد از جدایی من از «هفت» فراستی به من زنگ زد و اجازه گرفت. من هم به او گفتم که حتما برود. البته اگر من هم می گفتم نرود، خودش می رفت. به هر حال آن احترامی که باید گذاشت. در هر حال اختیار آدم ها دست خودشان است. زندگی خرج دارد و باید زندگی کنند، اصلا ناراحت نیستم که رفته است.
سوالاتی از ده نمکی پرسیدیم که جنجال آفرین شد
در دو برنامه مانده بود به آخر، سوالاتی از ده نمکی پرسیدیم که جنجال آفرین شد. اینکه ما گفتیم متدینین کجا هستند و چرا این فیلم ها را نمی بینند تا فروششان بالا برود، به خیلی ها برخورد. تشکل هایی بیانیه دادند، که البته آنها می خواستند در برنامه حاضر شوند و جواب بدهند. معتقد بودند که برنامه یک طرفه و روشنفکرانه شده است، البته در نهایت به جای طرح مسئله، صورت مسئله پاک شد.
اگر برنامه ادامه پیدا می کرد، خودم مجری جوانتری می آوردم
آنچه در ذهنم بود این بود که اگر برنامه ادامه پیدا می کرد، در سال چهارم خودم مجری جوان تری می آوردم؛ اما قرار بود نگاه «هفت» به سینما عوض شود. در اصل مسئله فردی به نام جیرانی نبود. نگاه این برنامه به مقوله سینمای روز ایران بود.
اصلا به «هفت جدید» نمی روم
اصلا به «هفت» جدید نمی روم. گبرلو هم به من گفت و گفتم می روم، ولی نمی روم. ترجیح می دهم فراموش کنم. جمله دقیقش این است. من در هیچ برنامه زنده ای شرکت نمی کنم. من هیچ وقت سر هیچ کاری اینقدر خودم را خرج نکرده بودم.
«خنده بازار» با کسی که زنده است شوخی کند
فکر می کنم دیگر لزومی ندارد «خنده بازار» با مجری قدیمی شوخی کنند، چون برنامه مجری جدید دارد. به قول آقای فراستی با مرحوم جیرانی که نباید شوخی کنند. باید با کسی که زنده است شوخی کنند.