به گزارش مشرق به نقل از باشگاه خبرنگاران، اهداي جايزه "آزادي افكار ساخاروف" از طرف پارلمان اروپا به "نسرین ستوده" و جعفر پناهی در آبان ماه جاري و انعكاس خبر و حواشي اين موضوع در رسانههاي مختلف بهانهاي شد تا نيم نگاهي به سوابق، فعاليتها و اقدمات نسرين ستوده به عنوان عضو گروهكهاي غيرقانوني مدعي حقوق بشر و كمپينهاي مورد نظر ضد انقلاب داشته باشيم.
اما نسرین ستوده لنگرودی تاكنون پرونده وکالت بسیاری از چهرههاي معاند، ضد انقلاب و تروريست را به سبك و شيوهاي خاص در نحوه تقبل چنين پروندههايي بر عهده داشته است و البته در كارنامه كاري وي همكاري با نشريات زنجيرهاي مانند روزنامههاي جامعه، توس، صبح امروز به چشم ميخورد. او از عناصر فعال در جريان فتنه 88 نيز محسوب ميشود.
جالب اينكه نگاهي به اسامي و سوابق افرادي كه تاكنون ستوده پرونده وكالت آنها را برعهده داشته خود گوياي بسياري از حقايق درباره چرايي حساسيت و مانور كشورهاي غربي بر عنصري مانند وي است؛ افرادي مانند شیرین عبادی، حشمتالله طبرزدی، عیسی سحرخیز، محمد صدیق کبودوند، امید معماریان، پروین اردلان، نوشین احمدی خراسانی، خدیجه مقدم، علی اکبر خسرو شاهی، مریم حسین خواه، جلوه جواهری، ناهید کشاورز، هومن فخار، راحله عسگری زاده، نسیم خسروی، ناهید جعفری، سمیه فرید و ... از جمله افرادي هستند كه ستوده با هماهنگيها و طرح و برنامه ابلاغي مستقيم (از طرف برخي كشوهاي اروپايي) وكالت آنها را بر عهده داشته كه در خصوص نحوه پذيرش وكالت چنين چهرههايي اسناد و اطلاعات مستند و متقني در دست است كه در آينده به گوشههايي از آن اشاره خواهد شد.
نسرين ستوده در طول فعاليت خود بارها خارج از حيطه وظايف قانوني، اقدام به مصاحبه با رسانههاي ضدانقلاب و فضاسازي تبليغاتي و سياهنمايي از اوضاع كشور و حمايت جدي از تروريستهاي بمبگذار و ادم كش و محكوم نمودن نظام به خاطر بازداشت آنها كرده كه البته هيچ يك از اين اقدامات، سنخيتي با حرفه وكالت وي نداشته و طبعا در قوانين هيچ كشوري نيز قابل پذيرش نيست. مجموعه فعاليتها و اقدامات ضد امنيتي ستوده منجر به بازداشت وي در 13 شهريور 89 به اتهام اقدام عليه امنيت ملي شد.
اما جالب اينكه بدانيم نسرين ستوده مدعي دفاع از حقوق بشر و حقوق زندانيان به بهانه قبول وكالت متهمين، تاكنون به صورت هدفمند از برخي گروهكهاي تروريستي و عوامل آنها كه به بمبگذاري و كشتن بسياري از افراد بيگناه اعتراف داشته اند، حمايت كرده است. به عنوان مثال ستوده در مصاحبه با شبكه "دويچه وله" و صداي آمريكا در تاريخ 18 بهمن 88 و پس از اعدام آرش رحماني پور تروريست عضو گروهك اسرائيلي "تندر" مدعي شده بود: «قوه قضائيه اراده كرده بود تا او را قرباني كند!»
حمايت صريح و بي شرمانه ستوده از تروريست خطرناك در حالي صورت گرفت كه از منزل او و همراهش 8 بمب آماده انفجار و 150 كيلوگرم مواد او ليه براي ساخت بمب كشف شد و نامبرده اعتراف كرده بود كه طراحي براي انفجار در چند محل زيارتي و چندين حوزه راي گيري مهم را در دستور كار خويش داشته است.
از جمله شيطنتهاي محرز نسرين ستوده در اين پرونده ادعاي كذب او پيرامون سن پائين آن تروريست بود در حالي كه اين ادعاي وي دروغ صريح و كاملا آشكاري بود و همه كساني كه به شناسنامه آن تروريست دسترسي داشتند نسبت به دروغ آشكار نسرين ستوده آگاهي داشتند.
از سوي ديگر ستوده در خصوص زهرا بهرامي نيز که به جرم عضويت در گروهک تروريستي "تندر" و نگهداري مواد مخدر و همکاري با باندهاي بينالمللي مواد مخدر اعدام شد به فضاسازي عليه دستگاه قضايي با هدف انحراف جريان پرونده به مسير مورد نظر خود پرداخت، اين در حالي است که بهرامي چندين گذرنامه با اسامي مختلف از سه کشور داشت؛ پس از اعدام بهرامي و جوسازيهاي گسترده، بالاخره هلند كه به دليل برخورداري بهرامي از تابعيت آن كشور از او حمايت شديد كرده بود، اعتراف كرد که بهرامي به جرم همراه داشتن 16 کيلوگرم مواد مخدر کوکايين در يكي از فرودگاههاي هلند بازداشت شده و به زندان منتقل شده بود و در همان مقطع فرزند بهرامي به جرم مشابه در يكي از زندانهاي هلند بوده است.
صراحت و جديت نسرين ستوده در پيگيري مطالبات و طرحهاي دولتمردان آمريكايي و اروپايي در اقدامات معاندانه عليه جمهوري اسلامي ايران تا آنجا پيش رفت كه اخيرا هیلاری کلینتون نيز با انتشار بیانیهای، ضمن اعلام تبریک به ستوده برای دریافت جایزه ساخاروف، از عدم امکان حضور او در مراسم اهدای جوایز ابراز تاسف کرده و خواستار آزادي فوري وي گرديد!
همچنين اهميت مهرهاي مانند ستوده براي طرفهاي اروپايي نيز به حدي است كه پس از اعلام اهداي جایزه ساخاروف از طرف پارلمان اروپا به وي، اعضای هیئت پارلمانی اروپا نیز اعلام كردند در سفري از پیش برنامهریزی شده به تهران ضمن دیدار با ستوده، دعوتنامه رسمی پارلمان اروپا براي دریافت جایزه ساخاروف را به دست او برسانند كه در نهايت جمهوري اسلامي ايران هيئت اروپايي را به دليل تعيين پيش شرط (ديدار با ستوده) به كشور راه نداد.
جالب اينكه نسرين ستوده پس از اطلاع از قصد سفر هيئت پارلمان اروپايي به ايران و نامزدياش براي دريافت جايزه ساخاروف در سناريويي كاملا سفارشي اعلام اعتصاب غذاي تر نموده و همسرش نيز بلافاصله و با آمادگي قبلي معركه تبليغاتي مورد نظر سفارش دهندگان اعتصاب غذا را به راه انداخت و با طرح بهانههاي واهي مانند نداشتن حق ملاقات ستوده با مادرش و نداشتن حق تماس تلفني با خارج از زندان، به پروپاگاندا پرداخت و به طور همزمان رسانههاي بيگانه همچون بي بي سي فارسي، صداي امريكا، رسانههاي ضد انقلاب و جريان فتنه به باز پخش و باز توليد همان دروغها پرداختند.
اين در حالي است كه تاكنون دادسرا به خاطر فرزندان وي، توجه ويژهاي به ستوده داشته و ملاقات وي با فرزندانش را به روزهاي چهارشنبه منتقل كرده تا امكان ملاقات وي به صورت حضوري با فرزندانش فراهم شود.
از سوي ديگر بنا بر اعلام منابع كاملا موثق تاكنون هيچ منعي جهت ديدار ستوده با مادرش وجود نداشته بلكه عدم ملاقات به دليل بيماري آلزايمر و ناتواني مادر ستوده بوده است. همچنين امكان تماس تلفني نيز در حد متعارف براي ستوده مهيا بوده اما ظاهرا سوداي جلب توجه رسانههاي خارجي و فراهم كردن خوراك تبليغاتي براي اين دسته از رسانهها، مانعي جدي براي چهرهاي مانند ستوده است كه نيمنگاهي به حقايق اطراف خود داشته باشد تا بتوان ذرهاي از صداقت را در گفتار و رفتار وي سراغ گرفت. اين خودنمايي در حدي است كه موجب زير پا گذاردن مهر مادري نسبت به فرزندانش گرديده و اين موضوع حتي مورد اعتراض دوستان و بستگان (كه از حقايق زندگي او و بي مهري نسبت به فرزندانش آگاهند) گرديده است.
از طرف ديگر تعدادي از مرتبطين گروهک تروريستي منافقين پس از دستگيري اعتراف كردهاند که نسرين ستوده، براي آنها كلاسهايي تحت پوشش آموزش حقوق شهروندي برگزار ميكرده اما در اين كلاسها روشهاي گريز از قانون و فريب مامورين امنيتي و قضايي و مهارتهاي دروغگويي را به آنها تعليم ميداده است!!
همچنين ستوده، شخصا در برخي از اغتشاشات و آشوبهاي خياباني پس از انتخابات سال 88 نيز شرکت داشته و به تحريك جوانان براي انجام اقدامات خرابكارانه ميپرداخته است.
اما در دوران بازداشت علي رغم حسننيت مسئولان قضايي جهت مساعدت و تخفيف در مجازات نامبرده او اقدامات غيرقانوني خود را از داخل محيط زندان نيز با هدف قهرمانسازي و چهره کردن خود ادامه داده است.
از عجيب ترين و شنيع ترين اقدامات نامبرده در زندان كه نشان دهنده بيپروايي اين عنصر ضد انقلاب در بهرهگيري از روشهاي كثيف و ضداخلاقي ميباشد، مطرح نمودن درخواستي از يكي از كاركنان زندان بوده و در همان جا تهديد مينمايد، در صورت عدم اجابت خواستهاش، ادعا خواهد كرد كه قصد تجاوز به وي را داشتهاند! و بلافاصله اين تهديد را عملي نموده و آن ادعا را مطرح ميسازد.
اما با اثبات دروغگويي او از طريق دوربينهاي مدار بسته مستقر در محل، نامبرده به خواهش و التماس ميافتد تا موضوع را فراموش نمايند و از او شكايت نكنند (شكايتي كه با تكرار دورغگوييهاي نسرين ستوده ممكن است به طور جدي به جريان بيفتد.) لازم به يادآوري است كه اين روش كثيف و ضد اخلاقي قبلا مورد استفاده ديگر عناصر جريان فتنه و حتي بعضي از به اصطلاح مردان آنها نيز قرار گرفته بود. به عنوان نمونه علي اكبر موسوي خوئيني (نماينده اصلاح طلبان در مجلس ششم و همكار فعلي موساد و سيا در آمريكا) نيز در زندان ادعاي مشابهي را مطرح كرده بود.
بر اساس اطلاعات كاملا موثق، مسئولين وقت زندان به منظور معاينه موضعي و اثبات دروغ گويي موسوي خوئيني وي را به پزشكي قانوني منتقل مينمايند و اين عنصر كثيف زماني كه ملاحظه ميكند با اين معاينه رسواييهاي قديمي او بر ملا ميگردد، بلافاصله ادعاي قبلي خويش را پس گرفته، عذرخواهي نموده و با گريه و التماس درخواست ميكند موضوع معاينه منتفي شود.
بر همين اساس بايد به اين نكته نيز اشاره داشت كه اعطاي جوايز بينالمللي به اصطلاح حقوق بشري به اشخاص معارض و مسئلهدار، حربهاي در جهت تشويق و تهييج آنها و دعوت به ادامه فتنهگري همچنين در راستاي حمايتهاي مالي از اپوزيسيون است و در اين ميان اختصاص جايزه به اشخاصي چون ستوده، با هدايت و نفوذ شيرين عبادي عروسك خيمه شببازي حقوق بشري آمريكاييها انجام شده است به گونهاي كه عبادي نقش ويژهاي در برقراري ارتباط ستوده با خارج از كشور براي دريافت پرونده وكالت چهرههاي خاص توسط وي را برعهده داشته است و البته خانم ستوده از همين كانال از مواهب مالي و دلارها و يوروهاي اربابان خود بهره مند گشته است.
در مورد وضعيت و روابط خاص اين دو زن و همچنين اعترافات عناصر تروريستي عضو گروهك اسرائيلي "تندر" مطالب ديگري در دست جمع آوري است كه در آينده نزديك منتشر خواهد شد.
اما نسرین ستوده لنگرودی تاكنون پرونده وکالت بسیاری از چهرههاي معاند، ضد انقلاب و تروريست را به سبك و شيوهاي خاص در نحوه تقبل چنين پروندههايي بر عهده داشته است و البته در كارنامه كاري وي همكاري با نشريات زنجيرهاي مانند روزنامههاي جامعه، توس، صبح امروز به چشم ميخورد. او از عناصر فعال در جريان فتنه 88 نيز محسوب ميشود.
جالب اينكه نگاهي به اسامي و سوابق افرادي كه تاكنون ستوده پرونده وكالت آنها را برعهده داشته خود گوياي بسياري از حقايق درباره چرايي حساسيت و مانور كشورهاي غربي بر عنصري مانند وي است؛ افرادي مانند شیرین عبادی، حشمتالله طبرزدی، عیسی سحرخیز، محمد صدیق کبودوند، امید معماریان، پروین اردلان، نوشین احمدی خراسانی، خدیجه مقدم، علی اکبر خسرو شاهی، مریم حسین خواه، جلوه جواهری، ناهید کشاورز، هومن فخار، راحله عسگری زاده، نسیم خسروی، ناهید جعفری، سمیه فرید و ... از جمله افرادي هستند كه ستوده با هماهنگيها و طرح و برنامه ابلاغي مستقيم (از طرف برخي كشوهاي اروپايي) وكالت آنها را بر عهده داشته كه در خصوص نحوه پذيرش وكالت چنين چهرههايي اسناد و اطلاعات مستند و متقني در دست است كه در آينده به گوشههايي از آن اشاره خواهد شد.
نسرين ستوده در طول فعاليت خود بارها خارج از حيطه وظايف قانوني، اقدام به مصاحبه با رسانههاي ضدانقلاب و فضاسازي تبليغاتي و سياهنمايي از اوضاع كشور و حمايت جدي از تروريستهاي بمبگذار و ادم كش و محكوم نمودن نظام به خاطر بازداشت آنها كرده كه البته هيچ يك از اين اقدامات، سنخيتي با حرفه وكالت وي نداشته و طبعا در قوانين هيچ كشوري نيز قابل پذيرش نيست. مجموعه فعاليتها و اقدامات ضد امنيتي ستوده منجر به بازداشت وي در 13 شهريور 89 به اتهام اقدام عليه امنيت ملي شد.
اما جالب اينكه بدانيم نسرين ستوده مدعي دفاع از حقوق بشر و حقوق زندانيان به بهانه قبول وكالت متهمين، تاكنون به صورت هدفمند از برخي گروهكهاي تروريستي و عوامل آنها كه به بمبگذاري و كشتن بسياري از افراد بيگناه اعتراف داشته اند، حمايت كرده است. به عنوان مثال ستوده در مصاحبه با شبكه "دويچه وله" و صداي آمريكا در تاريخ 18 بهمن 88 و پس از اعدام آرش رحماني پور تروريست عضو گروهك اسرائيلي "تندر" مدعي شده بود: «قوه قضائيه اراده كرده بود تا او را قرباني كند!»
حمايت صريح و بي شرمانه ستوده از تروريست خطرناك در حالي صورت گرفت كه از منزل او و همراهش 8 بمب آماده انفجار و 150 كيلوگرم مواد او ليه براي ساخت بمب كشف شد و نامبرده اعتراف كرده بود كه طراحي براي انفجار در چند محل زيارتي و چندين حوزه راي گيري مهم را در دستور كار خويش داشته است.
از جمله شيطنتهاي محرز نسرين ستوده در اين پرونده ادعاي كذب او پيرامون سن پائين آن تروريست بود در حالي كه اين ادعاي وي دروغ صريح و كاملا آشكاري بود و همه كساني كه به شناسنامه آن تروريست دسترسي داشتند نسبت به دروغ آشكار نسرين ستوده آگاهي داشتند.
از سوي ديگر ستوده در خصوص زهرا بهرامي نيز که به جرم عضويت در گروهک تروريستي "تندر" و نگهداري مواد مخدر و همکاري با باندهاي بينالمللي مواد مخدر اعدام شد به فضاسازي عليه دستگاه قضايي با هدف انحراف جريان پرونده به مسير مورد نظر خود پرداخت، اين در حالي است که بهرامي چندين گذرنامه با اسامي مختلف از سه کشور داشت؛ پس از اعدام بهرامي و جوسازيهاي گسترده، بالاخره هلند كه به دليل برخورداري بهرامي از تابعيت آن كشور از او حمايت شديد كرده بود، اعتراف كرد که بهرامي به جرم همراه داشتن 16 کيلوگرم مواد مخدر کوکايين در يكي از فرودگاههاي هلند بازداشت شده و به زندان منتقل شده بود و در همان مقطع فرزند بهرامي به جرم مشابه در يكي از زندانهاي هلند بوده است.
صراحت و جديت نسرين ستوده در پيگيري مطالبات و طرحهاي دولتمردان آمريكايي و اروپايي در اقدامات معاندانه عليه جمهوري اسلامي ايران تا آنجا پيش رفت كه اخيرا هیلاری کلینتون نيز با انتشار بیانیهای، ضمن اعلام تبریک به ستوده برای دریافت جایزه ساخاروف، از عدم امکان حضور او در مراسم اهدای جوایز ابراز تاسف کرده و خواستار آزادي فوري وي گرديد!
همچنين اهميت مهرهاي مانند ستوده براي طرفهاي اروپايي نيز به حدي است كه پس از اعلام اهداي جایزه ساخاروف از طرف پارلمان اروپا به وي، اعضای هیئت پارلمانی اروپا نیز اعلام كردند در سفري از پیش برنامهریزی شده به تهران ضمن دیدار با ستوده، دعوتنامه رسمی پارلمان اروپا براي دریافت جایزه ساخاروف را به دست او برسانند كه در نهايت جمهوري اسلامي ايران هيئت اروپايي را به دليل تعيين پيش شرط (ديدار با ستوده) به كشور راه نداد.
جالب اينكه نسرين ستوده پس از اطلاع از قصد سفر هيئت پارلمان اروپايي به ايران و نامزدياش براي دريافت جايزه ساخاروف در سناريويي كاملا سفارشي اعلام اعتصاب غذاي تر نموده و همسرش نيز بلافاصله و با آمادگي قبلي معركه تبليغاتي مورد نظر سفارش دهندگان اعتصاب غذا را به راه انداخت و با طرح بهانههاي واهي مانند نداشتن حق ملاقات ستوده با مادرش و نداشتن حق تماس تلفني با خارج از زندان، به پروپاگاندا پرداخت و به طور همزمان رسانههاي بيگانه همچون بي بي سي فارسي، صداي امريكا، رسانههاي ضد انقلاب و جريان فتنه به باز پخش و باز توليد همان دروغها پرداختند.
اين در حالي است كه تاكنون دادسرا به خاطر فرزندان وي، توجه ويژهاي به ستوده داشته و ملاقات وي با فرزندانش را به روزهاي چهارشنبه منتقل كرده تا امكان ملاقات وي به صورت حضوري با فرزندانش فراهم شود.
از سوي ديگر بنا بر اعلام منابع كاملا موثق تاكنون هيچ منعي جهت ديدار ستوده با مادرش وجود نداشته بلكه عدم ملاقات به دليل بيماري آلزايمر و ناتواني مادر ستوده بوده است. همچنين امكان تماس تلفني نيز در حد متعارف براي ستوده مهيا بوده اما ظاهرا سوداي جلب توجه رسانههاي خارجي و فراهم كردن خوراك تبليغاتي براي اين دسته از رسانهها، مانعي جدي براي چهرهاي مانند ستوده است كه نيمنگاهي به حقايق اطراف خود داشته باشد تا بتوان ذرهاي از صداقت را در گفتار و رفتار وي سراغ گرفت. اين خودنمايي در حدي است كه موجب زير پا گذاردن مهر مادري نسبت به فرزندانش گرديده و اين موضوع حتي مورد اعتراض دوستان و بستگان (كه از حقايق زندگي او و بي مهري نسبت به فرزندانش آگاهند) گرديده است.
از طرف ديگر تعدادي از مرتبطين گروهک تروريستي منافقين پس از دستگيري اعتراف كردهاند که نسرين ستوده، براي آنها كلاسهايي تحت پوشش آموزش حقوق شهروندي برگزار ميكرده اما در اين كلاسها روشهاي گريز از قانون و فريب مامورين امنيتي و قضايي و مهارتهاي دروغگويي را به آنها تعليم ميداده است!!
همچنين ستوده، شخصا در برخي از اغتشاشات و آشوبهاي خياباني پس از انتخابات سال 88 نيز شرکت داشته و به تحريك جوانان براي انجام اقدامات خرابكارانه ميپرداخته است.
اما در دوران بازداشت علي رغم حسننيت مسئولان قضايي جهت مساعدت و تخفيف در مجازات نامبرده او اقدامات غيرقانوني خود را از داخل محيط زندان نيز با هدف قهرمانسازي و چهره کردن خود ادامه داده است.
از عجيب ترين و شنيع ترين اقدامات نامبرده در زندان كه نشان دهنده بيپروايي اين عنصر ضد انقلاب در بهرهگيري از روشهاي كثيف و ضداخلاقي ميباشد، مطرح نمودن درخواستي از يكي از كاركنان زندان بوده و در همان جا تهديد مينمايد، در صورت عدم اجابت خواستهاش، ادعا خواهد كرد كه قصد تجاوز به وي را داشتهاند! و بلافاصله اين تهديد را عملي نموده و آن ادعا را مطرح ميسازد.
اما با اثبات دروغگويي او از طريق دوربينهاي مدار بسته مستقر در محل، نامبرده به خواهش و التماس ميافتد تا موضوع را فراموش نمايند و از او شكايت نكنند (شكايتي كه با تكرار دورغگوييهاي نسرين ستوده ممكن است به طور جدي به جريان بيفتد.) لازم به يادآوري است كه اين روش كثيف و ضد اخلاقي قبلا مورد استفاده ديگر عناصر جريان فتنه و حتي بعضي از به اصطلاح مردان آنها نيز قرار گرفته بود. به عنوان نمونه علي اكبر موسوي خوئيني (نماينده اصلاح طلبان در مجلس ششم و همكار فعلي موساد و سيا در آمريكا) نيز در زندان ادعاي مشابهي را مطرح كرده بود.
بر اساس اطلاعات كاملا موثق، مسئولين وقت زندان به منظور معاينه موضعي و اثبات دروغ گويي موسوي خوئيني وي را به پزشكي قانوني منتقل مينمايند و اين عنصر كثيف زماني كه ملاحظه ميكند با اين معاينه رسواييهاي قديمي او بر ملا ميگردد، بلافاصله ادعاي قبلي خويش را پس گرفته، عذرخواهي نموده و با گريه و التماس درخواست ميكند موضوع معاينه منتفي شود.
بر همين اساس بايد به اين نكته نيز اشاره داشت كه اعطاي جوايز بينالمللي به اصطلاح حقوق بشري به اشخاص معارض و مسئلهدار، حربهاي در جهت تشويق و تهييج آنها و دعوت به ادامه فتنهگري همچنين در راستاي حمايتهاي مالي از اپوزيسيون است و در اين ميان اختصاص جايزه به اشخاصي چون ستوده، با هدايت و نفوذ شيرين عبادي عروسك خيمه شببازي حقوق بشري آمريكاييها انجام شده است به گونهاي كه عبادي نقش ويژهاي در برقراري ارتباط ستوده با خارج از كشور براي دريافت پرونده وكالت چهرههاي خاص توسط وي را برعهده داشته است و البته خانم ستوده از همين كانال از مواهب مالي و دلارها و يوروهاي اربابان خود بهره مند گشته است.
در مورد وضعيت و روابط خاص اين دو زن و همچنين اعترافات عناصر تروريستي عضو گروهك اسرائيلي "تندر" مطالب ديگري در دست جمع آوري است كه در آينده نزديك منتشر خواهد شد.