به گزارش مشرق ، کیهان در ستون ویژه های امروز خود نوشت :
چشم اصلاح طلبان از اين شيرين كاري رفقا روشن!
آخرين نشست گروهك هاي ضدانقلاب در كلن آلمان، شاهد هرچه نزديك تر شدن پيوند اصلاح طلبان فراري فعال در فتنه سبز با گروهك هاي سلطنت طلب، چپ و جبهه ملي بود.
در اين نشست رجبعلي مزروعي (عضو مركزيت حزب مشاركت و سازمان مجاهدين)، (اردشير اميرارجمند مشاور فراري موسوي و سخنگوي شوراي هماهنگي سبز) به همراه شماري از اعضاي جوان تر اين طيف، در كنار كساني مانند جواد خادم (از عوامل كودتاي نوژه و عضو دولت بختيار)، شهريار آهي (مشاور رضاربع پهلوي)، حسن شريعتمداري (عضو مركزيت حزب منحله خلق مسلمان)، فرخ نگهدار و مليحه محمدي(از سران گروهك فدائيان خلق)، بابك اميرخسروي (از اعضاي مركزيت حزب توده)، رضا عليجاني و مرتضي كاظميان و يوسفي اشكوري (از اعضاي گروهك ملي-مذهبي)، برخي اعضاي گروهك اتحاد جمهوري خواهان (مهدي فتاپور، مهرداد درويش پور، مريم سطوت و...)، همچنين برخي اعضاي گروهك ملي تجزيه طلب كومله و دموكرات (نظير محمد مصري) حضور به هم رسانده بود.
ميزبان اين نشست، گروه اتحاد جمهوري خواهان بود كه 9 سال پيش از گردهم آمدن شماري از اعضاي گروه هاي چپ و ملي گرا تشكيل شد اما به نوشته سايت روز آن لاين «در سالهاي گذشته چندين بار دچار انشعاب شده است. مريم سطوت از اعضاي اين گروه پيش از اين تصريح كرده بود تشكل آنها در 9سال گذشته نه تنها موفق نشد نيروهايي را كه از ابتدا پيوسته بودند جلب كند بلكه بخش مهمي از نيروهاي آن فعاليت ها در سازمان هاي سياسي ديگر را ترجيح دادند كه مهم ترين آن جدايي سال گذشته گروهي از بنيانگذاران اين تشكل بود». مليحه محمدي و مهدي فتاپور دو عضو اين گروه نيز به روز آن لاين گفته اند با وجود تأييد بر ضرورت ديالوگ ميان مجموعه نيروهاي سياسي، شكل گيري يك ائتلاف فراگير را غيرممكن مي دانند.
به گزارش دويچه وله در اين نشست 3روزه كه در ادامه نشست هاي قبلي گروه هاي ضد انقلاب در پاريس و بروكسل و استكهلم برگزار شد، «رضا عليجاني بر اين نظر بود كه براي رسيدن به ائتلاف اول بايد آن را آسيب شناسي كرد. او گفت: ما بايد ببينيم چرا از همين اتحاد جمهوري خواهان دو گروه جدا شدند يا خود ملي-مذهبي ها كه الان چندين گروه اند، از گروه دكتر پيمان گرفته تا بازرگان و خانم طالقاني و ما و بقيه. بايد اين را آسيب شناسي كنيم. عليجاني همچنين گفت كه ترجيح مي دهد اگر قرار بر ائتلاف با گروهي باشد، اين گروه يك پايش در داخل كشور باشد چون اين داخل كشور است كه به خارج انگيزه و نشاط سياسي مي دهد. او همچنين گفت كه معتقد است نمي توان همه طيف هاي گوناگون اپوزيسيون را سوار كشتي اي چون كشتي نوح كرد». براساس اين گزارش مليحه محمدي نيز در نشست مذكور گفته «فضاي كنوني فضاي شركت اصلاح طلبان در انتخابات نيست. شركت در انتخابات حتما رأي دادن نيست بلكه مي تواند تا پشت صندوق رأي و به معناي استفاده از فضاي انتخاباتي باشد. البته چون كشور در خطر است اگر يكي از نيروهاي معتدل اصولگرا نامزد شود بايد در انتخابات شركت كرد»(!)
در همين حال سايت خودنويس در گزارش خود خاطرنشان كرد: قرار گرفتن جواد خادم وزير كابينه بختيار و يكي از مهم ترين عوامل هماهنگ كننده كودتاي نوژه، كه به تازگي از سايه درآمده و از جمله برگزاركنندگان اصلي كنفرانس هاي استكهلم و بروكسل بود، به همراه شهريار آهي كه همواره نقش مشاور غيررسمي رضا پهلوي را به عهده داشته، با همراهي اردشير اميرارجمند از مشاوران مهندس موسوي، تركيبي بي نظير از همگرايي نيروهاي اپوزيسيون ايران را مي سازند كه به نظر مي رسد براي نخستين بار در كنار يكديگر و در يك نشست شركت كرده اند. همچنين در كنار اين افراد مي توان يوسفي اشكوري روحاني سابق و از اعضاي گروه ملي-مذهبي، رجبعلي مزروعي از اعضاي جبهه مشاركت، محمد مصري از كميته مركزي حزب كومله و سيروس مددي از اعضاي حزب دموكرات به همراه بسياري ديگر طيف رنگارنگي از عقايد مختلف را در اين همايش شكل داده بودند.
در اين ميان اظهارات مهدي فتاپور از ميزبانان جلسه كه معتقد بود جنبش سبز تنها شامل اتحاد جمهوري خواهان و گروه هاي اصلاح طلب داخل است، جنجال برانگيز شد و برخي از حضار به سخنان موسوي استناد مي كردند كه گفته جنبش سبز طيفي رنگارنگ از گروه هاي مختلف سياسي و قومي و عقيدتي است. نوشابه اميري سلطنت طلب يكي از معترضان بود كه بر مواضع و سخنان ميرحسين موسوي دراين باره استفاده كرد.
فرخ نگهدار از اعضاي مركزيت گروهك منحله فدائيان خلق نيز ضمن سخناني گفت: «در اين دوره تصميم گرفته ام هوادار سازمان هايي باشم كه آنها را دوست دارم، با آنها زندگي كرده ام، بخشي از وجودم حسشان مي كند و نزديك ترين ديدگاه ها را با آنها دارم، اين سازمان ها عبارتند از اتحاد جمهوري خواهان ايران، سازمان اكثريت كه همواره عضو آن بوده ام و ديگري هم سفيران سبز اميد كه در من بار ديگر اميد را روشن كرد. ما به سمت دموكراسي و انتخابات آزاد نخواهيم رفت اگر نتوانيم فهم حكومت و اپوزيسيون را از يكديگر تغيير دهيم. مهم ترين حلقه كشف عناصر مشترك بين اين حلقه هاست. بايد ترس حكومت از اپوزيسيون بريزد(!) وگرنه با فجايعي كه در جنبش سبز پيش آمده روبرو خواهيم شد.
همان گونه كه در خبر ويژه روز گذشته درج شد، برخي شركت كنندگان اين نشست تصريح كرده اند كه براي امكان بازگشت به عرصه سياست بايد از تعابيري نظير پايبندي به اجراي قانون اساسي و «گذار» به عنوان پوشش هاي نفوذ در فضاي سياسي و انتخاباتي و اجراي پروژه براندازي استفاده كرد.
راديو فردا: نتانياهو با ژست ديوانه زنجيري اروپا را مي ترساند
خبرنگار صهيونيست راديو فردا مي گويد دولت اسرائيل عمداً تاكتيك «من ديوانه شده ام، مرا زنجير كنيد» را اجرا مي كند.
«م-ف» كه در فلسطين اشغالي ساكن است و با ارگان رسمي سازمان سيا همكاري مي كند، در گزارشي گفت: دولت اسرائيل سياست هراس افكني عامدانه «من ديوانه شده ام، مرا زنجير كنيد» را در قبال ايران در پيش گرفته تا جامعه جهاني را از احتمال حمله خود به تأسيسات هسته اي ايران بترساند. بسياري از مقامات اسرائيل اذعان دارند كه تحريم هاي آمريكا و اروپا براي راضي كردن اسرائيل است. برخي ناظران مي گويند تحريم ها فقط مجازاتي براي حاكميت ايران نيست و مردم را هدف قرار مي دهد.
وي اضافه كرد: برخي ناظران مي گويند سران اسرائيل در اين انديشه اشتباه هستند كه ملت ايران اگر زير فشار شديدتر اقتصادي قرار گيرد عليه رهبران خود شورش خواهد كرد و سران ايران را وادار به تغيير مسير برنامه هسته اي اين كشور خواهد كرد.
وي در توضيح علت اشتباه دانستن منطق سران رژيم صهيونيستي گفت: در روزهاي گذشته كه تظاهرات محدودي در سطح بازار تهران، پس از بحران ارزي ايران روي داد، سران اسرائيل با شتابزدگي پيش بيني كردند كه تهران بزودي به ميدان التحرير قاهره مبدل خواهد شد؛ پيش بيني اي كه درست از آب درنيامد و نيروهاي امنيتي و انتظامي بسيار زود بر اين موضوع غلبه كردند.
يادآور مي شود نخست وزير رژيم صهيونيستي روز گذشته در ديدار شماري از سفراي كشورهاي اروپايي با قدرداني از اعمال تحريم ها عليه ايران گفت: من از اتحاديه اروپا به خاطر اعمال اين تحريم ها كه مي توانند به اقتصاد ايران صدمه بزنند، تجليل به عمل مي آورم ولي اين تحريم ها ايران را متوقف نكرده اند.
پيش از اين ويليام هيگ وزير خارجه انگليس نيز در مصاحبه اي گفته بود: تضميني براي كارآمد بودن تحريم ها وجود ندارد اما بهترين گزينه است. ما قائل به ترسيم خط قرمز براي ايران نيستيم.
راديو اسرائيل نيز از قول روزنامه يديعوت آحارونوت گفت: اسرائيل در انتظار تحريم هاي بسيار جدي تر اروپا عليه ايران بود و مقامات اسرائيلي از تحريم هاي فعلي خوشنود نيستند و نمي خواهند به خاطر تحريم هاي فعلي شامپاين باز كنند و به سلامتي بنوشند اما در عين حال به قول معروف كاچي را بهتر از هيچي مي دانند.
تحليل گزارشگر راديو فردا درباره عمليات رواني اسرائيل با اروپا در حالي است كه نشريه فرانسوي اكسپرسيون نيز اخيرا در تحليلي نوشت: اسرائيل يك سگ هار است. موشه دايان از مقامات سابق اين رژيم گفته بود مقامات تل آويو بايد روشي در پيش بگيرند كه اسرائيل مانند يك سگ هار براي همه جلوه كند و خطرناك تلقي شود.
نويسنده اكسپرسيون با اشاره به گزافه گويي هاي رژيم صهيونيستي عليه برنامه هسته اي ايران مي نويسد: برنامه هسته اي صلح آميز ايران تحت نظارت آژانس قرار دارد اما اسرائيل حقوق بين الملل را رعايت نمي كند، به قطعنامه هاي سازمان ملل به ويژه آنهايي كه به منازعه اسرائيل و فلسطين مربوط مي شود بي اعتنا است، عضويت در معاهده منع گسترش تسليحات هسته اي (ان پي تي) را نپذيرفته و به آژانس بين المللي هم اجازه بازرسي از سايت هاي هسته اي خود را نمي دهد.
نشريه فرانسوي اضافه كرد: اسرائيل از زمان تشكيل، خارج از قواعد بين المللي عمل كرده اما از ديگران مي خواهد به حقوق بين المللي پايبند باشند. كلاهك هاي هسته اي اسرائيل نقاطي بيشتر و فراتر از پايتخت هاي كشورهاي عربي را نشانه رفته و اين واقعيتي است كه سرويس هاي اطلاعاتي غرب به ويژه آمريكا در محافل خصوصي آن را بيان مي كنند. اسرائيل پايتخت هاي اروپايي را نشانه رفته و اين فراتر از يك مطلب حيرت آور، واقعيتي تلخ محسوب مي شود. كسي كه اين ادعا را دارد يك فرد معمولي نيست بلكه يك كارشناس اسرائيلي به نام پروفسور «مارتين وان كريولد»، با شهرت جهاني و نويسنده كتاب «دگرگوني جنگ» است.
كريولد در مصاحبه با كانال هفت تلويزيون اسرائيل گفت:موشك هاي هسته اي اسرائيل پايتخت هاي اروپايي به ويژه رم و پاريس را نشانه گرفته اند. اين اظهارات وي در هفته نامه هلندي «السوير» در سال 2003 به چاپ رسيد. اين كارشناس برجسته نظامي در دسامبر سال 2011 در مصاحبه با يك روزنامه اسرائيلي همچنين گفت كه اسرائيل ممكن است انتقام هولوكاست را از ميليون ها آلماني و ديگر اروپايي ها بگيرد.
نويسنده مقاله اكسپرسيون با اشاره به پرونده هسته اي ايران مي افزايد: آيا اسرائيل واقعا جرات آن را دارد كه وارد يك جنگ با ايران شود آن هم با تمامي نتايجي كه اين جنگ شوم در پي خواهد داشت. زيرا چنين جنگي تمام نيمكره را كه اسرائيل نيز در آن است فرا خواهد گرفت. بنابراين در ورود اسرائيل به چنين جنگي ترديد وجود دارد. اسرائيل با پرداختن به مساله هسته اي ايران قصد دارد افكار عمومي جهان را منحرف كند. به عبارت ديگر در حالي كه جهان سرگرم مساله هسته اي ايران است اسرائيل مشغول تصرف و تسلط بر سرزمين هاي فلسطين است.
اكسپرسپون درباره اقدام نتانياهو در مجمع عمومي و نمايش خط قرمز پيشرفت برنامه هسته اي ايران روي تصوير يك بمب نوشت: اين باعث تأسف است كه مجمع عمومي واكنش صحيحي به اين اتفاق نداشت و از نتانياهو نخواستند كه درباره تسليحات اتمي خود و عدم عضويت در ان پي تي توضيح دهد. اسرائيل با تمركز روي بمب اتمي اي كه ايران ندارد، افكار عمومي را از مسئله فلسطين و بمب هاي اتمي خود منحرف مي كند.
چرا از اسرائيل متنفرم؟
افسر سابق سيا توضيح مي دهد
يك افسر سابق سازمان سيا در تشريح دلايل تنفر خود از رژيم صهيونيستي تصريح كرد از ديد من اسرائيل مرتكب جناياتي عليه آمريكا شده كه نمي توان چشم پوشي كرد.
فيليپ جرالدي در پايگاه اينترنتي آنتي وار نوشت: اينكه من دوستان يهودي داشته باشم يا نه، ارتباطي به قضاوت درباره اسرائيل پيدا نمي كند. زماني كه من افسر سازمان سيا بودم سفرهاي متعددي به اسرائيل داشتم و با خيلي از اسرائيلي ها ملاقات كردم. آنها آدم هاي مختلفي هستند با اين وجود حتي اگر همه اسرائيلي ها خوب بودند هم اين حقيقت را تغيير نمي دهد كه حكومت هاي اسرائيل بخشي از پروژه جنايتكارانه بلند مدت هستند و سلسله اي از روساي جمهور و نخست وزيران جنايتكار، زمام امور آن را برعهده داشته اند. نظام اسرائيل، ياغي و سركش نسبت به معيارهاي بين المللي و دستش آغشته به شكنجه است و با اشغالگري و زمين هاي ديگران توسط ارتش حكومت مي كند.
به گزارش خبرگزاري قدس، اين افسر سابق سازمان سيا در ادامه تحليل خود مي نويسد: بدتر از آن اينكه اسرائيل، كشورم ايالات متحده را به بازي گرفته و خسارت هاي وحشتناكي به نظام سياسي و ملت آمريكا تحميل كرده است. اين از ديد من جنايتي است كه نمي توانم ببخشم يا چشم پوشي كنم و يا به انحاي مختلف توجيهش نمايم. نمونه اين رويدادهاي بد، دخالت مستقيم بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل در سياست هاي داخلي آمريكا از طريق ظهورش در تلويزيون ايالت فلوريدا در حمايت از ميت رامني نامزد جمهوريخواهان است. متاسفانه نه اوباما و نه رامني هيچ يك واكنشي به اين دخالت ها نشان ندادند. در حالي كه اين دو مي بايست چنين دخالت هاي بي سابقه اي از يك مقام بيگانه در انتخابات آمريكا را با شديدترين عبارت ها پاسخ مي دادند. به نظر مي رسد بي ميلي اين دو كانديدا در پاسخ به اين دخالت ها في نفسه نشان مي دهد كه قدرت اسرائيل، دوستانش در كنگره و رسانه هاي آمريكا تا چه ميزان بر نهادهاي سياسي در ايالات متحده آمريكا برتري دارد.
فيليپ جرالدي با اشاره به فشار چندي پيش اسرائيل به آمريكا براي ترسيم خط قرمز عليه برنامه هسته اي ايران مي نويسد: ايران كشوري است كه به رغم همه عيب هايي كه مكررا توصيفش مي كنند هيچ كسي را مورد تهاجم قرار نداده، هيچ كسي را تهديد به حمله نكرده و هرگز تصميمي سياسي براي دستيابي به سلاح هسته اي به رغم ادعاها نگرفته است.
وي كساني چون دنيس راس و پاتريك كلاوسون را كه در محافل سياسي و هيئت حاكمه آمريكا به نفع اسرائيل كار مي كنند، مورد سرزنش قرار داد و افزود: البته دلايل ديگري هم وجود دارد كه مرا از اسرائيل متنفر كرده است. اين دلايل عبارت است از؛ رسوايي لافون در سال 1952 م كه اسرائيل در نظر داشت مركز اطلاعات آمريكا در اسكندريه مصر را منفجر كند و مصري ها را سرزنش نمايد و يا در سال 1967كه اسرائيلي ها به كشتي آمريكايي ليبرتي حمله كردند و 34نفر از پرسنل آمريكايي اين كشتي را به قتل رساندند و سپس با نفوذي كه بر ليندون جانسون رئيس جمهور وقت آمريكا داشتند مانع از بازگشايي پرونده تحقيقات درباره اين جنايت شدند. يا در سال 1987 جاناتان پولارد به اتهام جاسوسي براي اسرائيل محكوم شد. تحقيقات صورت گرفته از وي فاش كرد كه او خطرناكترين جاسوس در تاريخ ايالات متحده آمريكا بوده است. در دهه 60 قرن 20 ميلادي نيز اسرائيلي ها اورانيوم را از آزمايشگاهي در ايالت پنسيلوانيا براي ساخت زرادخانه هسته اي محرمانه دزديدند و تا همين امروز نيز همچنان به جاسوسي و سرقت تكنولوژي آمريكا ادامه داده اند. اسرائيل به عقيده من تنها «دولت دوست» در دنيا در حوزه دزدي اسرار ايالات متحده آمريكا است.
وي مي نويسد: اسرائيل هماني است كه قاتلان دو شهروند آمريكايي به نام هاي راشل كوري (كه در سال 2003 در رفح توسط بلدوزر اسرائيلي به قتل رسيد) و فرقان دوگان (از سرنشينان آمريكايي ترك تبار ناوگان آزادي غزه) را محاكمه نكرد. علاوه بر اين اسرائيل نقش محوري در وارد كردن آمريكا به جنگ عليه عراق ايفا نمود. هم او بود كه نقش زيادي در اعلام جنگ جهاني توسط آمريكا عليه به اصطلاح تروريسم در جهان اسلام و جمع آوري «گله اي از گرگها» بر ضد ايران داشت. متاسفانه هيچ يك از اينها در خدمت به منافع آمريكا نبوده و تاسف بارتر اينكه اسرائيل بيش از 123ميليارد دلار به عنوان كمك از آمريكا دريافت كرده است.
چشم اصلاح طلبان از اين شيرين كاري رفقا روشن!
آخرين نشست گروهك هاي ضدانقلاب در كلن آلمان، شاهد هرچه نزديك تر شدن پيوند اصلاح طلبان فراري فعال در فتنه سبز با گروهك هاي سلطنت طلب، چپ و جبهه ملي بود.
در اين نشست رجبعلي مزروعي (عضو مركزيت حزب مشاركت و سازمان مجاهدين)، (اردشير اميرارجمند مشاور فراري موسوي و سخنگوي شوراي هماهنگي سبز) به همراه شماري از اعضاي جوان تر اين طيف، در كنار كساني مانند جواد خادم (از عوامل كودتاي نوژه و عضو دولت بختيار)، شهريار آهي (مشاور رضاربع پهلوي)، حسن شريعتمداري (عضو مركزيت حزب منحله خلق مسلمان)، فرخ نگهدار و مليحه محمدي(از سران گروهك فدائيان خلق)، بابك اميرخسروي (از اعضاي مركزيت حزب توده)، رضا عليجاني و مرتضي كاظميان و يوسفي اشكوري (از اعضاي گروهك ملي-مذهبي)، برخي اعضاي گروهك اتحاد جمهوري خواهان (مهدي فتاپور، مهرداد درويش پور، مريم سطوت و...)، همچنين برخي اعضاي گروهك ملي تجزيه طلب كومله و دموكرات (نظير محمد مصري) حضور به هم رسانده بود.
ميزبان اين نشست، گروه اتحاد جمهوري خواهان بود كه 9 سال پيش از گردهم آمدن شماري از اعضاي گروه هاي چپ و ملي گرا تشكيل شد اما به نوشته سايت روز آن لاين «در سالهاي گذشته چندين بار دچار انشعاب شده است. مريم سطوت از اعضاي اين گروه پيش از اين تصريح كرده بود تشكل آنها در 9سال گذشته نه تنها موفق نشد نيروهايي را كه از ابتدا پيوسته بودند جلب كند بلكه بخش مهمي از نيروهاي آن فعاليت ها در سازمان هاي سياسي ديگر را ترجيح دادند كه مهم ترين آن جدايي سال گذشته گروهي از بنيانگذاران اين تشكل بود». مليحه محمدي و مهدي فتاپور دو عضو اين گروه نيز به روز آن لاين گفته اند با وجود تأييد بر ضرورت ديالوگ ميان مجموعه نيروهاي سياسي، شكل گيري يك ائتلاف فراگير را غيرممكن مي دانند.
به گزارش دويچه وله در اين نشست 3روزه كه در ادامه نشست هاي قبلي گروه هاي ضد انقلاب در پاريس و بروكسل و استكهلم برگزار شد، «رضا عليجاني بر اين نظر بود كه براي رسيدن به ائتلاف اول بايد آن را آسيب شناسي كرد. او گفت: ما بايد ببينيم چرا از همين اتحاد جمهوري خواهان دو گروه جدا شدند يا خود ملي-مذهبي ها كه الان چندين گروه اند، از گروه دكتر پيمان گرفته تا بازرگان و خانم طالقاني و ما و بقيه. بايد اين را آسيب شناسي كنيم. عليجاني همچنين گفت كه ترجيح مي دهد اگر قرار بر ائتلاف با گروهي باشد، اين گروه يك پايش در داخل كشور باشد چون اين داخل كشور است كه به خارج انگيزه و نشاط سياسي مي دهد. او همچنين گفت كه معتقد است نمي توان همه طيف هاي گوناگون اپوزيسيون را سوار كشتي اي چون كشتي نوح كرد». براساس اين گزارش مليحه محمدي نيز در نشست مذكور گفته «فضاي كنوني فضاي شركت اصلاح طلبان در انتخابات نيست. شركت در انتخابات حتما رأي دادن نيست بلكه مي تواند تا پشت صندوق رأي و به معناي استفاده از فضاي انتخاباتي باشد. البته چون كشور در خطر است اگر يكي از نيروهاي معتدل اصولگرا نامزد شود بايد در انتخابات شركت كرد»(!)
در همين حال سايت خودنويس در گزارش خود خاطرنشان كرد: قرار گرفتن جواد خادم وزير كابينه بختيار و يكي از مهم ترين عوامل هماهنگ كننده كودتاي نوژه، كه به تازگي از سايه درآمده و از جمله برگزاركنندگان اصلي كنفرانس هاي استكهلم و بروكسل بود، به همراه شهريار آهي كه همواره نقش مشاور غيررسمي رضا پهلوي را به عهده داشته، با همراهي اردشير اميرارجمند از مشاوران مهندس موسوي، تركيبي بي نظير از همگرايي نيروهاي اپوزيسيون ايران را مي سازند كه به نظر مي رسد براي نخستين بار در كنار يكديگر و در يك نشست شركت كرده اند. همچنين در كنار اين افراد مي توان يوسفي اشكوري روحاني سابق و از اعضاي گروه ملي-مذهبي، رجبعلي مزروعي از اعضاي جبهه مشاركت، محمد مصري از كميته مركزي حزب كومله و سيروس مددي از اعضاي حزب دموكرات به همراه بسياري ديگر طيف رنگارنگي از عقايد مختلف را در اين همايش شكل داده بودند.
در اين ميان اظهارات مهدي فتاپور از ميزبانان جلسه كه معتقد بود جنبش سبز تنها شامل اتحاد جمهوري خواهان و گروه هاي اصلاح طلب داخل است، جنجال برانگيز شد و برخي از حضار به سخنان موسوي استناد مي كردند كه گفته جنبش سبز طيفي رنگارنگ از گروه هاي مختلف سياسي و قومي و عقيدتي است. نوشابه اميري سلطنت طلب يكي از معترضان بود كه بر مواضع و سخنان ميرحسين موسوي دراين باره استفاده كرد.
فرخ نگهدار از اعضاي مركزيت گروهك منحله فدائيان خلق نيز ضمن سخناني گفت: «در اين دوره تصميم گرفته ام هوادار سازمان هايي باشم كه آنها را دوست دارم، با آنها زندگي كرده ام، بخشي از وجودم حسشان مي كند و نزديك ترين ديدگاه ها را با آنها دارم، اين سازمان ها عبارتند از اتحاد جمهوري خواهان ايران، سازمان اكثريت كه همواره عضو آن بوده ام و ديگري هم سفيران سبز اميد كه در من بار ديگر اميد را روشن كرد. ما به سمت دموكراسي و انتخابات آزاد نخواهيم رفت اگر نتوانيم فهم حكومت و اپوزيسيون را از يكديگر تغيير دهيم. مهم ترين حلقه كشف عناصر مشترك بين اين حلقه هاست. بايد ترس حكومت از اپوزيسيون بريزد(!) وگرنه با فجايعي كه در جنبش سبز پيش آمده روبرو خواهيم شد.
همان گونه كه در خبر ويژه روز گذشته درج شد، برخي شركت كنندگان اين نشست تصريح كرده اند كه براي امكان بازگشت به عرصه سياست بايد از تعابيري نظير پايبندي به اجراي قانون اساسي و «گذار» به عنوان پوشش هاي نفوذ در فضاي سياسي و انتخاباتي و اجراي پروژه براندازي استفاده كرد.
راديو فردا: نتانياهو با ژست ديوانه زنجيري اروپا را مي ترساند
خبرنگار صهيونيست راديو فردا مي گويد دولت اسرائيل عمداً تاكتيك «من ديوانه شده ام، مرا زنجير كنيد» را اجرا مي كند.
«م-ف» كه در فلسطين اشغالي ساكن است و با ارگان رسمي سازمان سيا همكاري مي كند، در گزارشي گفت: دولت اسرائيل سياست هراس افكني عامدانه «من ديوانه شده ام، مرا زنجير كنيد» را در قبال ايران در پيش گرفته تا جامعه جهاني را از احتمال حمله خود به تأسيسات هسته اي ايران بترساند. بسياري از مقامات اسرائيل اذعان دارند كه تحريم هاي آمريكا و اروپا براي راضي كردن اسرائيل است. برخي ناظران مي گويند تحريم ها فقط مجازاتي براي حاكميت ايران نيست و مردم را هدف قرار مي دهد.
وي اضافه كرد: برخي ناظران مي گويند سران اسرائيل در اين انديشه اشتباه هستند كه ملت ايران اگر زير فشار شديدتر اقتصادي قرار گيرد عليه رهبران خود شورش خواهد كرد و سران ايران را وادار به تغيير مسير برنامه هسته اي اين كشور خواهد كرد.
وي در توضيح علت اشتباه دانستن منطق سران رژيم صهيونيستي گفت: در روزهاي گذشته كه تظاهرات محدودي در سطح بازار تهران، پس از بحران ارزي ايران روي داد، سران اسرائيل با شتابزدگي پيش بيني كردند كه تهران بزودي به ميدان التحرير قاهره مبدل خواهد شد؛ پيش بيني اي كه درست از آب درنيامد و نيروهاي امنيتي و انتظامي بسيار زود بر اين موضوع غلبه كردند.
يادآور مي شود نخست وزير رژيم صهيونيستي روز گذشته در ديدار شماري از سفراي كشورهاي اروپايي با قدرداني از اعمال تحريم ها عليه ايران گفت: من از اتحاديه اروپا به خاطر اعمال اين تحريم ها كه مي توانند به اقتصاد ايران صدمه بزنند، تجليل به عمل مي آورم ولي اين تحريم ها ايران را متوقف نكرده اند.
پيش از اين ويليام هيگ وزير خارجه انگليس نيز در مصاحبه اي گفته بود: تضميني براي كارآمد بودن تحريم ها وجود ندارد اما بهترين گزينه است. ما قائل به ترسيم خط قرمز براي ايران نيستيم.
راديو اسرائيل نيز از قول روزنامه يديعوت آحارونوت گفت: اسرائيل در انتظار تحريم هاي بسيار جدي تر اروپا عليه ايران بود و مقامات اسرائيلي از تحريم هاي فعلي خوشنود نيستند و نمي خواهند به خاطر تحريم هاي فعلي شامپاين باز كنند و به سلامتي بنوشند اما در عين حال به قول معروف كاچي را بهتر از هيچي مي دانند.
تحليل گزارشگر راديو فردا درباره عمليات رواني اسرائيل با اروپا در حالي است كه نشريه فرانسوي اكسپرسيون نيز اخيرا در تحليلي نوشت: اسرائيل يك سگ هار است. موشه دايان از مقامات سابق اين رژيم گفته بود مقامات تل آويو بايد روشي در پيش بگيرند كه اسرائيل مانند يك سگ هار براي همه جلوه كند و خطرناك تلقي شود.
نويسنده اكسپرسيون با اشاره به گزافه گويي هاي رژيم صهيونيستي عليه برنامه هسته اي ايران مي نويسد: برنامه هسته اي صلح آميز ايران تحت نظارت آژانس قرار دارد اما اسرائيل حقوق بين الملل را رعايت نمي كند، به قطعنامه هاي سازمان ملل به ويژه آنهايي كه به منازعه اسرائيل و فلسطين مربوط مي شود بي اعتنا است، عضويت در معاهده منع گسترش تسليحات هسته اي (ان پي تي) را نپذيرفته و به آژانس بين المللي هم اجازه بازرسي از سايت هاي هسته اي خود را نمي دهد.
نشريه فرانسوي اضافه كرد: اسرائيل از زمان تشكيل، خارج از قواعد بين المللي عمل كرده اما از ديگران مي خواهد به حقوق بين المللي پايبند باشند. كلاهك هاي هسته اي اسرائيل نقاطي بيشتر و فراتر از پايتخت هاي كشورهاي عربي را نشانه رفته و اين واقعيتي است كه سرويس هاي اطلاعاتي غرب به ويژه آمريكا در محافل خصوصي آن را بيان مي كنند. اسرائيل پايتخت هاي اروپايي را نشانه رفته و اين فراتر از يك مطلب حيرت آور، واقعيتي تلخ محسوب مي شود. كسي كه اين ادعا را دارد يك فرد معمولي نيست بلكه يك كارشناس اسرائيلي به نام پروفسور «مارتين وان كريولد»، با شهرت جهاني و نويسنده كتاب «دگرگوني جنگ» است.
كريولد در مصاحبه با كانال هفت تلويزيون اسرائيل گفت:موشك هاي هسته اي اسرائيل پايتخت هاي اروپايي به ويژه رم و پاريس را نشانه گرفته اند. اين اظهارات وي در هفته نامه هلندي «السوير» در سال 2003 به چاپ رسيد. اين كارشناس برجسته نظامي در دسامبر سال 2011 در مصاحبه با يك روزنامه اسرائيلي همچنين گفت كه اسرائيل ممكن است انتقام هولوكاست را از ميليون ها آلماني و ديگر اروپايي ها بگيرد.
نويسنده مقاله اكسپرسيون با اشاره به پرونده هسته اي ايران مي افزايد: آيا اسرائيل واقعا جرات آن را دارد كه وارد يك جنگ با ايران شود آن هم با تمامي نتايجي كه اين جنگ شوم در پي خواهد داشت. زيرا چنين جنگي تمام نيمكره را كه اسرائيل نيز در آن است فرا خواهد گرفت. بنابراين در ورود اسرائيل به چنين جنگي ترديد وجود دارد. اسرائيل با پرداختن به مساله هسته اي ايران قصد دارد افكار عمومي جهان را منحرف كند. به عبارت ديگر در حالي كه جهان سرگرم مساله هسته اي ايران است اسرائيل مشغول تصرف و تسلط بر سرزمين هاي فلسطين است.
اكسپرسپون درباره اقدام نتانياهو در مجمع عمومي و نمايش خط قرمز پيشرفت برنامه هسته اي ايران روي تصوير يك بمب نوشت: اين باعث تأسف است كه مجمع عمومي واكنش صحيحي به اين اتفاق نداشت و از نتانياهو نخواستند كه درباره تسليحات اتمي خود و عدم عضويت در ان پي تي توضيح دهد. اسرائيل با تمركز روي بمب اتمي اي كه ايران ندارد، افكار عمومي را از مسئله فلسطين و بمب هاي اتمي خود منحرف مي كند.
چرا از اسرائيل متنفرم؟
افسر سابق سيا توضيح مي دهد
يك افسر سابق سازمان سيا در تشريح دلايل تنفر خود از رژيم صهيونيستي تصريح كرد از ديد من اسرائيل مرتكب جناياتي عليه آمريكا شده كه نمي توان چشم پوشي كرد.
فيليپ جرالدي در پايگاه اينترنتي آنتي وار نوشت: اينكه من دوستان يهودي داشته باشم يا نه، ارتباطي به قضاوت درباره اسرائيل پيدا نمي كند. زماني كه من افسر سازمان سيا بودم سفرهاي متعددي به اسرائيل داشتم و با خيلي از اسرائيلي ها ملاقات كردم. آنها آدم هاي مختلفي هستند با اين وجود حتي اگر همه اسرائيلي ها خوب بودند هم اين حقيقت را تغيير نمي دهد كه حكومت هاي اسرائيل بخشي از پروژه جنايتكارانه بلند مدت هستند و سلسله اي از روساي جمهور و نخست وزيران جنايتكار، زمام امور آن را برعهده داشته اند. نظام اسرائيل، ياغي و سركش نسبت به معيارهاي بين المللي و دستش آغشته به شكنجه است و با اشغالگري و زمين هاي ديگران توسط ارتش حكومت مي كند.
به گزارش خبرگزاري قدس، اين افسر سابق سازمان سيا در ادامه تحليل خود مي نويسد: بدتر از آن اينكه اسرائيل، كشورم ايالات متحده را به بازي گرفته و خسارت هاي وحشتناكي به نظام سياسي و ملت آمريكا تحميل كرده است. اين از ديد من جنايتي است كه نمي توانم ببخشم يا چشم پوشي كنم و يا به انحاي مختلف توجيهش نمايم. نمونه اين رويدادهاي بد، دخالت مستقيم بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل در سياست هاي داخلي آمريكا از طريق ظهورش در تلويزيون ايالت فلوريدا در حمايت از ميت رامني نامزد جمهوريخواهان است. متاسفانه نه اوباما و نه رامني هيچ يك واكنشي به اين دخالت ها نشان ندادند. در حالي كه اين دو مي بايست چنين دخالت هاي بي سابقه اي از يك مقام بيگانه در انتخابات آمريكا را با شديدترين عبارت ها پاسخ مي دادند. به نظر مي رسد بي ميلي اين دو كانديدا در پاسخ به اين دخالت ها في نفسه نشان مي دهد كه قدرت اسرائيل، دوستانش در كنگره و رسانه هاي آمريكا تا چه ميزان بر نهادهاي سياسي در ايالات متحده آمريكا برتري دارد.
فيليپ جرالدي با اشاره به فشار چندي پيش اسرائيل به آمريكا براي ترسيم خط قرمز عليه برنامه هسته اي ايران مي نويسد: ايران كشوري است كه به رغم همه عيب هايي كه مكررا توصيفش مي كنند هيچ كسي را مورد تهاجم قرار نداده، هيچ كسي را تهديد به حمله نكرده و هرگز تصميمي سياسي براي دستيابي به سلاح هسته اي به رغم ادعاها نگرفته است.
وي كساني چون دنيس راس و پاتريك كلاوسون را كه در محافل سياسي و هيئت حاكمه آمريكا به نفع اسرائيل كار مي كنند، مورد سرزنش قرار داد و افزود: البته دلايل ديگري هم وجود دارد كه مرا از اسرائيل متنفر كرده است. اين دلايل عبارت است از؛ رسوايي لافون در سال 1952 م كه اسرائيل در نظر داشت مركز اطلاعات آمريكا در اسكندريه مصر را منفجر كند و مصري ها را سرزنش نمايد و يا در سال 1967كه اسرائيلي ها به كشتي آمريكايي ليبرتي حمله كردند و 34نفر از پرسنل آمريكايي اين كشتي را به قتل رساندند و سپس با نفوذي كه بر ليندون جانسون رئيس جمهور وقت آمريكا داشتند مانع از بازگشايي پرونده تحقيقات درباره اين جنايت شدند. يا در سال 1987 جاناتان پولارد به اتهام جاسوسي براي اسرائيل محكوم شد. تحقيقات صورت گرفته از وي فاش كرد كه او خطرناكترين جاسوس در تاريخ ايالات متحده آمريكا بوده است. در دهه 60 قرن 20 ميلادي نيز اسرائيلي ها اورانيوم را از آزمايشگاهي در ايالت پنسيلوانيا براي ساخت زرادخانه هسته اي محرمانه دزديدند و تا همين امروز نيز همچنان به جاسوسي و سرقت تكنولوژي آمريكا ادامه داده اند. اسرائيل به عقيده من تنها «دولت دوست» در دنيا در حوزه دزدي اسرار ايالات متحده آمريكا است.
وي مي نويسد: اسرائيل هماني است كه قاتلان دو شهروند آمريكايي به نام هاي راشل كوري (كه در سال 2003 در رفح توسط بلدوزر اسرائيلي به قتل رسيد) و فرقان دوگان (از سرنشينان آمريكايي ترك تبار ناوگان آزادي غزه) را محاكمه نكرد. علاوه بر اين اسرائيل نقش محوري در وارد كردن آمريكا به جنگ عليه عراق ايفا نمود. هم او بود كه نقش زيادي در اعلام جنگ جهاني توسط آمريكا عليه به اصطلاح تروريسم در جهان اسلام و جمع آوري «گله اي از گرگها» بر ضد ايران داشت. متاسفانه هيچ يك از اينها در خدمت به منافع آمريكا نبوده و تاسف بارتر اينكه اسرائيل بيش از 123ميليارد دلار به عنوان كمك از آمريكا دريافت كرده است.