به گزارش مشرق به نقل از جهان، "شادی ص" از فمینیستهای مقیم انگلستان، در سایت شبکه بینالمللی همبستگی زنان با حمایت از گروهک های تروریست و تجزیه طلب ضمن اینکه حق تجزیه طلبی را از حقوق مسلم گروه های تروریستی برشمرده، این حق مسلم! را هم راستای مطالبات فعالان فمینیست دانسته است.
این در حالی است که حمایت جریان فمینیستی از گروهک های تروریستی و تجزیه طلب مسبوق به سابقه است؛ دفاع خانم شادی ص از تجزیه ایران زمانی صورت میگیرد که حتی اکثریت ضدانقلاب خارجنشین در بیانیه ای اقدام این دو حزب را محکوم کرده اند.
این فعال فمینیست در مقابل وطن دوستی و بیان علاقه به تمامیت ارضی کشور می نویسد: مفاهیمی که ما به عنوان مفاهیمی مثبت مفروض می دانیم و نسبت به آنها احساس تعق شدید می کنیم، برای بسیاری (!) از ساکنان درون مرزهای قراردادی ایران بار منفی دارند. مفاهیم مانند ایران، ایرانی، ملت ایران و...
در این رابطه با بررسی تاریخ و ریشه های مطالبات فمینیستی در ایران می توان با تشخیص منشاء آن، برخی از ابهامات را حول این جریان روشن نمود و از این هم راستایی رمز گشایی کرد.
بررسی تاریخ نه چندان طولانی فعالیت های فمینیستی در ایران، نشانگر آن است که اولین و بارزترین چهره های این جریان که از مفاخر فمینیست های ایرانی به شمار می روند، همچون طاهره قره العین و صدیقه دولت آبادی از اعضای فرقه ساختگی و نوظهور بهائیت بوده اند که با الهام از تعالیم استعمارساخته محمدعلی باب، سنگ بنای مطالبات و فعالیت های فمینیستی را در ایران بنا نهادند؛ بهائیت فرقه ای است که به گواه تاریخ و عملکرد خود، در راستای منافع استعماری و ایجاد تفرق و تشتت در مردم ایران و استیلای کشورهای سلطه جو بر منابع این مرز و بوم شکل گرفته و در سرزمین های اشغالی فلسطین و در دامان صهیونیسم جهانی سکنی گزیده است؛ بنابر این منشاء این جریان را می توان در فرقه بهائیت دانست کما اینکه در حال حاضر نیز سرویس های جاسوسی، بهائیت (صهیونیسم) و بازماندگان خاندان پهلوی گردانندگان اصلی و پشت پرده جریان فمینیستی می باشند.
حال با این رویکرد و لحاظ این موضوع که تجزیه ایران که طرحی ناموفق از سوی کشورهای استعماری است و سال هاست پیگیری می شود، می توان از همراستایی منافع گروهک های تجزیه طلب و جریان فمینیستی رمزگشایی کرد.
این در حالی است که حمایت جریان فمینیستی از گروهک های تروریستی و تجزیه طلب مسبوق به سابقه است؛ دفاع خانم شادی ص از تجزیه ایران زمانی صورت میگیرد که حتی اکثریت ضدانقلاب خارجنشین در بیانیه ای اقدام این دو حزب را محکوم کرده اند.
این فعال فمینیست در مقابل وطن دوستی و بیان علاقه به تمامیت ارضی کشور می نویسد: مفاهیمی که ما به عنوان مفاهیمی مثبت مفروض می دانیم و نسبت به آنها احساس تعق شدید می کنیم، برای بسیاری (!) از ساکنان درون مرزهای قراردادی ایران بار منفی دارند. مفاهیم مانند ایران، ایرانی، ملت ایران و...
در این رابطه با بررسی تاریخ و ریشه های مطالبات فمینیستی در ایران می توان با تشخیص منشاء آن، برخی از ابهامات را حول این جریان روشن نمود و از این هم راستایی رمز گشایی کرد.
بررسی تاریخ نه چندان طولانی فعالیت های فمینیستی در ایران، نشانگر آن است که اولین و بارزترین چهره های این جریان که از مفاخر فمینیست های ایرانی به شمار می روند، همچون طاهره قره العین و صدیقه دولت آبادی از اعضای فرقه ساختگی و نوظهور بهائیت بوده اند که با الهام از تعالیم استعمارساخته محمدعلی باب، سنگ بنای مطالبات و فعالیت های فمینیستی را در ایران بنا نهادند؛ بهائیت فرقه ای است که به گواه تاریخ و عملکرد خود، در راستای منافع استعماری و ایجاد تفرق و تشتت در مردم ایران و استیلای کشورهای سلطه جو بر منابع این مرز و بوم شکل گرفته و در سرزمین های اشغالی فلسطین و در دامان صهیونیسم جهانی سکنی گزیده است؛ بنابر این منشاء این جریان را می توان در فرقه بهائیت دانست کما اینکه در حال حاضر نیز سرویس های جاسوسی، بهائیت (صهیونیسم) و بازماندگان خاندان پهلوی گردانندگان اصلی و پشت پرده جریان فمینیستی می باشند.
حال با این رویکرد و لحاظ این موضوع که تجزیه ایران که طرحی ناموفق از سوی کشورهای استعماری است و سال هاست پیگیری می شود، می توان از همراستایی منافع گروهک های تجزیه طلب و جریان فمینیستی رمزگشایی کرد.