به گزارش مشرق به نقل از دفتر حفظ و نشر آثارمقام معظم رهبری نوشت: بعید است كسی به سراغ خوشنویسی و خطاطی رفته باشد و با اسم استاد غلامحسین امیرخانی آشنا نباشد. این چهرهی ماندگار خوشنویسی، به عقیدهی بسیاری، بزرگترین استاد نستعلیق روزگار ما است. شیوهی خط او مورد اقبال اغلب اساتید خوشنویسی است و اكثر خوشنویسان صاحبنام معاصر به طور مستقیم یا غیر مستقیم از خط او مشق كردهاند.
برای دانستن اهمیت دیوان حافظ اهدایی استاد امیرخانی به مقام معظم رهبری و نیز سرگذشت این نسخهی نفیس، به سراغ خود استاد رفتیم كه خود ایشان شناسانندهی این نسخه نیز بودند. استاد امیرخانی نكات مهمی را دربارهی كیفیت خط این نسخه، اهمیت آن، داستان كشف و نیز ماجرای تقدیم این اثر به رهبر انقلاب گفتهاند. بهعلاوه قصهی نسخهی اخیر دیوان حافظ، بهانهای شد برای حرفهایی كه استاد در سینه داشت؛ رازهایی در كلمات و سخنان ایشان كه از جنس ناشنیدههای خوشنویسان و هنر خوشنویسی است.
ماندگاری در نخواستن است
هنر به طور كلی در تاریخ مظلوم واقع شده است. مظلومیت هنرمند به این دلیل ناگفته و نانوشته مانده كه اصولاً بیشتر كسانی كه به سمت كسب فضیلت و هنر متمایل میشوند، میدانند كه تمام عمرشان را باید در این كار بگذارند. دشواری و دیریابی هنر هم چیزی نیست كه از چشم طلبهی هنر پوشیده باشد. بنابراین خودِ این انتخاب نشاندهندهی جایگاه فكری و شخصیتی این جماعت است. برای این كه بهخصوص در رشتههای هنری شرقی و به طور اخص هنرهای ملی ما ایرانیها، یك مدت طولانی لازم است كه مدارج عالی هنر توسط كسی واصل شود. بنابراین باید دوران طلبگیاش را در كمال محدودیت و تحمل مشكلات بگذارند. بنابراین خود این انتخاب راه، یك فضیلت بسیار مهمی است. یعنی او قبول كرده است ۲۰ سال یا ۳۰ سال یا حتی بیشتر با یك حداقلی از معیشت خودش را راضی كند. او میبیند در جامعه كسانی كه زحمت كمتری میكشند، برخوردار هستند.
هرچه انديشه و فكر و درك عقلانى بالاتر باشد، مىتواند به آن درك ظريف هنرى كيفيت بيشترى بدهد. حافظ شيرازى صرفا يك هنرمند نيست؛ بلكه معارف بلندى نيز در كلمات او وجود دارد. اين معارف هم فقط با هنرمند بودن به دست نمىآيد؛ بلكه يك پشتوانهى فلسفى و فكرى لازم دارد. (بيانات در ديدار اصحاب فرهنگ و هنر، ۱۳۸۰/۵/۱)
بعد هم در بین حجم وسیع كسانی كه وارد هنر میشوند، یك درصد و گاهی هم كمتر، نام و عنوان و جایگاهی پیدا میكنند و آثارشان مورد توجه واقع میشود. حالا اگر قصد هنرمند این باشد كه آثار ماندگار تولید كند، در همان میانهی راه میماند. اگر برتریجویی در ذهنش به وجود بیاید، یقیناً آن هنرمند به جایی نمیرسد، چون عشق به كمال، خیلی غیرت دارد و اگر چیزی بیاید و در آن شریك شود، آن را پس میزند. در حد كوشش و استعداد، یك پلههایی را طی میكند.
اما خلوص نیت لازم است برای رسیدن به آن جایگاه ماندگاری. بنابراین آن لطیفهای كه باعث ماندگاری میشود، خلوصی است كه باید در اخلاق هنرمند و در ذات و پردهی دوم هنر وجود داشته باشد. اینچنین جاذبهای تمامنشدنی است. ماندگاری در نتیجهی آن نخواستن است؛ نخواستن جایگاه آنچنانی كه برای خودش فرض كرده است، نخواستن ارضای خودخواهی.
امتیاز هنر خوشنویسی به همراهیاش با مفاهیم است
امتیاز ویژهی عالم خوشنویس این است كه با یك معارفی همراه و همدوش است كه خودبهخود با هر كلمهای هنرمند خوشنویس را به سمت تعادل ببرد و زیبایی را تجلی ببخشد. قدمبهقدم، وجود خودش را همراه آن كمالی كه طی میكند، آن كمال در وجودش خودش هم درونی شود. یعنی متنی كه مینویسد، در روح او هم اثر میگذارد. حال اگر آنچنانكه در معارف اسلامی آمده، در ذات و فطرت هنرجو هم میراثی از صفات عالی انسانی و اخلاقی و استعداد ویژه، منتقل شده باشد كه نورٌ عَلی نورٍ.
ادبیات فارسی از این نظر كه تمام جنبههای اعلای زندگی مادی و معنوی را بیان میكند، قویترین ادبیات جهان است. در جنبههای عرفانی، حِكمی، روانشناختی و حتی حماسیاش عالیترین مرتبه را دارد. گاهی شاعری با یك بیت بیش از یك كتاب را بیان كرده است كه نمونههایش بسیار است. ما خوشنویسان از این بابت این افتخار را داریم كه «انتخاب در انتخاب در انتخاب» میكنیم. یعنی مثلاً حافظ و سعدی و مولوی و فردوسی و نظامی در عرصهی ادبیات ما شاخص هستند. خوشنویس از این آثار گرانقدر درخشان، آن جواهرات درشتتر و گرانقدرتر را انتخاب میكند.
ادبیات فارسی به خط خوش زنده مانده است
برای جاری شدن ادبیات در ذهن مردم، هنرمند خوشنویس نقشآفرین است. برای این كه همهی مردم آن بنیهی فكری یا وقت كافی برای بهرهگیری از تمام این آثار درخشان را معمولاً ندارند، چون زندگی اجازه نمیدهد یا علاقهی كافی وجود ندارد. قطعات انتخابی خوشنویسان كه به صورت یك اثر نقشی، زیباییهای درونی ادبیات را به صورت بصری برجسته میكند، یك تأثیر مضاعفی اضافه بر آن تأثیرات ادبیات اضافه میكند. این كار موجب میشود یك توجه ویژهای به این سمت برانگیخته شود و البته گاهی با یك بیت و یك قطعه، هنر انسانی كه صاحب استعداد و حساسیت است، متحول میشود.
بنابراین نقش تربیتی هنر خوشنویسی واقعاً قابل ملاحظه است. همانطور كه ما در تاریخ ایران و جهان میبینیم، امروز كتابهای طراز اول خوشنوسی كه در موزههای بزرگ جهان نگهداری میشود، از معارف بسیار درخشان فرهنگ ما سرشار است. یا مثلاً شما میبینید افراد یك اثر خطاطی را مثل یك چیز مقدسی، نسلبهنسل نگاهمیدارند. در چند سال اخیر مردم بهتر با نمایشگاههای هنری رابطه برقرار میكنند. هنر خوشنویسی در این چند دههی اخیر بسیار پرتوفیق بوده است. تا جایی كه باید به عنوان یك فصل مستقل درخشان از خوشنویسی ایران نام برد.
خط خوش ابزار دیپلماسی عمومی است
بنده در حدود ۶۰ سال در این مسیر توفیق حضور داشتم. به اندازهی بضاعتم، هم به عنوان سرپرست انجمن خوشنویسان، هم به عنوان رئیس شورای عالی و استادی حضور داشتم و سایر وقتم را به كتابت آثار و كتابهای مختلف پرداختهام و اگر باز وقتی برایم باقی مانده بود، آن را به آموزش اختصاص دادهام. این نكته را هم ناگفته نگذارم كه نسلهای بعد از بنده، استادان پیشكسوت و بزرگی هستند كه تربیتشدهی انجمن خوشنویسان دههی ۳۰ تا ۴۰ هستند و نسلهای بعدی این تاریخ، یعنی ۱۳۵۰، اینها را اگر در سه چهار نسل مورد توجه قرار دهیم، بهمراتب بالاتر از استادن خودشان قدرت دارند كه آثار درخشان به وجود آورند.
اگر در زمینههای مختلف هنری بخواهیم یك كارنامهای را ارائه دهیم، خوشنویسی احتمالاً جزء چند رشتهی هنری است كه عالیترین كارنامه را دارد. حالا ببینید ما چه مزیتی در كشورمان داریم؟ كشورهای بزرگ دنیا از لحاظ فرهنگی و تاریخی احتمالاً یكی دو نفر انسانهای برجسته دارند كه قلههای بلندی هستند. ما به عنوان خادمان فرهنگ این سرزمین همیشه صحبت كردهایم و پیشنهاد كردهایم و گاهی با مسئولان كشور درمیان گذاشتهایم كه نسبت به این هنرمندان و آثارشان توجه لازم نبوده است. یعنی ما آن جایی كه میخواهیم رشد فرهنگی و علمی داشته باشیم برای اینكه مصونیت پیدا كنیم از حملاتی كه همواره كشور ما را هدف گرفته است و در دورهای كه رسانهها جهانی و سراسری شده است، مزیت اصلی ما فرهنگ و هنر است. این فرهنگ و هنر به عنوان یك مزیت جهانی مثل نفت و گاز در همان حد جایگاه داشته باشد. برای این كه هم بتواند معرفیكنندهی شایستهای باشد برای ملت ما و فرهنگ و اعتبار ما و هم بتواند جایگاه محترمانهتری فراهم كند. به خاطر تبلیغات یكطرفه گاهی ما را به عنوان یك ملت عقبافتاده معرفی میكنند. وقتی هنر ما در آن قد و قامت دنیاپسند امروز و بهگستردگی فرصت مسافرت داشته باشد به دنیا، به طور كلی افكار عمومی عوض میشود.
رهبر انقلاب: هرچه من در تاريخ ادبيات خودمان نگاه مىكنم، نمىتوانم سخن ديگرى به اوج سخن حافظ پيدا كنم كه همهى خصوصيات لازم در يك كلام زيبا و والا را داشته باشد - همهى خصوصيات در شعر حافظ وجود دارد و در آن مىشود پيدا كرد. (بيانات در ديدار استادان زبان فارسى، ۱۳۷۷/۱۲/۱۲)
گلایهی دائمی ما مربوط به اخلاق است
رسالت شاعران و عرفای ما در چه شرایطی است؟ آخرین سخنی كه از جانب وحی به پیامبر ما نازل میشود، اخلاق است. حالا مردم و كشور ما در كجای اخلاق هستند؟ این آن گِلهی دائمی ما است نسبت به برنامهی كلان كشور. نقش اخلاق در توصیههای شفاهی به نتیجه نمیرسد. مردم از رفتار عملی مسئولان تأثیر میگیرند. بنابراین الان اگر ما دلسوز خودمان باشیم، اگر غیرت علمی و ملی داشته باشیم، نسبت به این موضوع باید بیشتر از همیشه حساس باشیم. اینجا است كه شیشهی عمر ما قرار دارد. هنر میتواند اخلاق را و معنویت را در جامعه زنده كند، اما متأسفانه ما بودجهی امیدبخشی نداریم كه بتوانیم برنامهریزی كنیم. یك مبلغ مختصری از وزارت فرهنگ و ارشاد داریم كه اصلاً كافی نیست. كاش آن یك درصد بودجهای كه مورد تقاضای ما برای خرید آثار هنری از طرف بنگاههای دولتی و وزارتخانهها است، به عنوان یك تكلیف قانونی الزامآور مورد تصویب مجلس شورای اسلامی قرار بگیرد. وزارتخانهها با خرید آثار هنری هزینه نمیكنند، بلكه سرمایهگذاری میكنند. آثار درخشان و تراز اول باید در این موقعیت مورد انتخاب قرار داد.
و اما نسخهای كه اهدا شد
این نسخه را یكی از متخصصان خوشنویسی در بازار خریده بود. اصل نسخه خیلی زیبا بود. او به من گفت سیصد هزار تومان آن را خریده و به من یكونیم میلیون تومان فروخت. این پول در آن سالها (اوایل دههی هفتاد) پول زیادی بود و من برای خرید آن مجبور شدم وام بگیرم. امضای پایان كتاب كه به نام درویش است، جعلی است! و در نسخهی اصلی كاملاً دیده میشود كه نام «محمدحسین شیرازی» در امضاء هست. این هم از نقاط بسیار مهم آسیبپذیر ما است. ما در كشورمان متأسفانه به دومیها اعتنا نداریم؛ فقط اولیها! مگر آن كسی كه دوم میشود، كم كسی بوده؟ فقط حافظ، سعدی، مولوی!؟ خب پشت سر اینها هم كسانی بودهاندو جایگاه والایی هم دارند. چون به نام درویش قیمت بالاتری پیدا میكرده، امضای او را ساختهاند.
برای اهدای این نسخه دو مسئله وجود داشت. یكی این كه اندازهی هر صفحهای از این كتاب با صفحهی دیگر فرق میكند. به جهت عدم توازن صفحات، به جای یك فیلم و زینك، چیزی در حدود پانصد فیلم و زینك لازم بود كه تأمین هزینهاش برای شخص بنده ممكن نبود. از سویی بهشدت علاقه داشتم این نسخه چاپ شود و در دست علاقهمندان قرار گیرد. به نظرم آمد كه این نسخه را به مقام معظم رهبری اهدا كنم تا زمینهی چاپش به دستور ایشان فراهم شود. البته درخواست كرده بودم كه این نسخه زیر نظر خودم چاپ شود، ولی ناشری كه كتاب را تصویربرداری و چاپ كرد، این كار را انجام نداد! به همین علت متأسفانه برخی لطائف و ظرائف نسخه در چاپ از بین رفت و دیده نشد. قسمت این طور بود كه این كتاب در آستان قدس محفوظ بماند.
برای دانستن اهمیت دیوان حافظ اهدایی استاد امیرخانی به مقام معظم رهبری و نیز سرگذشت این نسخهی نفیس، به سراغ خود استاد رفتیم كه خود ایشان شناسانندهی این نسخه نیز بودند.