گروه سیاسی مشرق ــ "هاشمی، نقطه کانونی وحدت سیاسی"، "عقل و اعتدال هاشمی"، "هاشمی کاندیدا شود"، "پدرم در انتخابات حضور خواهد داشت" و...
تمام اینها تیترهایی است که طی نزدیک به 60 روز گذشته از لابهلای صحبتهای هواداران آیتالله اکبر هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) استخراج و در برخی رسانهها منتشر شده است.
گزارههای فوق در حالی مطرح شده بودند که در کنار آنها یک سوال اساسی به چشم میخورد.
آیا آیتالله هاشمی با وجود داشتن 78 سال سن، توانایی رئیس جمهور شدن را دارد؟!
پاسخ این سوال هم دو وجه اساسی داشت. در وجه محذوریتهای قانونی علیرغم آنچه که اذهان عمومی میپنداشتند هیچ ممنوعیت سنی برای کاندیداهای ریاست جمهوری وجود نداشت.
در وجه عرفی و پیرامون قضاوتهایی که درباره آیتالله هاشمی و کبر سنی وی نیز وجود داشت نیز زمزمههای متفاوتی به گوش میرسید.
*رئیس جمهوری در آستانه 80 سالگی!
عدهای معتقدند همچنان که مهدی کروبی، کاندیدای قبلی اصلاحات نیز معتقد بود، سن 75 سالگی و بیش از آن محدودیتی برای رییس جمهور شدن ایجاد نمیکند. همین عده درباره آیتالله هاشمی نیز معتقدند که وی از نظر جسمی در سلامت است و پیری نتوانسته است آیتالله 78 ساله را از پا درآورد.
در سمت مقابل نیز عدهای هستند که پیری مفرط هاشمی را عاملی واضح، برای رئیس جمهور شدن او میدانند و در این زمینه گاهی به صحبتهای جسته و گریخته آیتالله نیز اشاره میکنند که "خودش گفته است تمایلی به کاندیداتوری ندارم!"
*درباره یک تعارف معمول سیاسی/ "تمایلی برای کاندیداتوری ندارم"!
انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم بسیاری از نامزدهای خود نظیر محسن رضایی و محمدباقر قالیباف را از حدود 3 سال پیش شناخته بود. اما نامزدی آیتالله هاشمی از همان ابتدا با اما و اگر همراه بود.
اما و اگری که البته تعارف سیاسی معمول آیتالله نیز کم کم به آن افزوده شد. "تمایلی برای کاندیداتوری ندارم!"
این در حالی بود که عدهای هم به این گزاره توجهی نکردند که این مسئله در ضمن آنکه یک تعارف سیاسی است؛ هیچگاه با قطعیت صددرصدی نیز بیان نشده (کما اینکه تصمیمات سیاسی نیز قطعیت چندانی ندارند) و لذا نتیجهگیری اینکه آیتالله هاشمی قطعاً کاندیدای انتخابات آتی نخواهد شد؛ از این تعارف سیاسی، تحلیل نه چندان قابل اتکایی نمینمود.
*هاشمی در پروژه بروزرسانی/ مدرنیزاسیون
آیت هاشمی رفسنجانی اما در کنار ماجرای "میآید، نمیآید" که در سال 84 نیز به منصه اجرا گذاشته شد؛ طی روزهای اخیر حرفها و سخنانی را بر زبان میراند که منهای اینکه خودش کاندیدای انتخابات خواهد بود یا خیر؛ این نتیجه قطعی را به اثبات میرساند که هاشمی اسب خود را برای انتخابات زین کرده است و جایزه کورس انتخابات دولت یازدهم برای این مرد 78 ساله آنقدرها دندانگیر هست که نتواند قید آن را بزند.
حرفهای این روزهای آیتالله شکل مدرن شده و البته حق به جانب انتقاداتی هستند که او از سال 84 به این سو؛ گاه و بیگاه نسبت به دولت روا داشته است.
انتقاداتی که حتی در مواقع قوت دولت احمدی نژاد نیز روا داشته شدند و هاشمی رفسنجانی در پرونده 7 سال گذشته خود نشان داده است که هیچگاه از بیان آنها کوتاه نیامده است.
آیتالله هاشمی رفسنجانی در مصاحبهای که اخیراً با نشریه اصلاحطلب آرمان روابط عمومی داشته است از این گفته است که رخدادهای این روزها را پیش بینی میکرده است.
سخنی تأمل برانگیز درباره خطاهای مختلف دولت که نظیر آن را نیز چهرههایی مثل محمدرضا باهنر، میرحسین موسوی، رمضانزاده، ابطحی و ... هم داشته و جملگی در مقاطع مختلف بیان داشتهاند که "ما گفته بودیم!".
آیتالله همچنین تلاشی تمام عیار کرده است تا یک بیوگرافی کامل از خودش و فکرهای اجرائیاش را به جامعه معرفی کند.
او به این اشاره میکند که لیست عوامل اجرایی دولتش ترکیبی از اصولگراها و اصلاحطلبها بودهاند و او معتقد است که همه، اعم از اصلاحطلبها و اصولگراها برای کشور زحمت کشیدهاند.
آیتالله که هنوز هم با سبک سالهای فرماندهی خود در جنگ تحمیلی سخن میگوید از رابطه با آمریکا و تهدیدات اسرائیل هم با لحن اول شخص، سخن به میان میآورد، بیآنکه به ماجرای اصرارهای خود برای مذاکره با آمریکا اشاره کند.
*سرّ دلبری هاشمی در حدیث دیگران!
عدهای میگویند آیتالله هاشمی حرفهای خود را از زبان دوستانش میزند و البته گاهی هم طاقت از کف میدهد. (نظیر گزارشهای تملقآمیز صادق زیباکلام و اسحاق جهانگیری که در هفتههای اخیر عقل و اعتدال هاشمی را ستودهاند.)
او که مدتی قبل در گفتوگو با روزنامه تعطیل شده شرق از این گفته بود که معتقد است بیش از امیرکبیر در ایران خدمت کرده است؛ در ادامه گفتوگوی خود با روزنامه آرمان روابط عمومی به نقاط ضعف دولت نیز بارها و بارها اشاره میکند.
با کنایه از این میگوید که دیپلماسی ادبیات خاصی دارد و از عدهای هم یاد میکند که کاغذهای متن برنامه چهارم توسعه را خمیر کردهاند و به مفادّ آن عمل نکردهاند.
او به مصاحبه کننده اینگونه آدرس میدهد: "ببینید که چه کسی گفته و چرا گفته است."
آیتالله هاشمی در سراسر مصاحبه خود به نحو بارزی تلاش میکند تا عبایش را به آب اشتباهات دولت نیالاید اما ناگفته و به دلایل خاص، حرفهایی را تکرار میکند که رئیس جمهور هم بویژه در مصاحبه مطبوعاتی اخیر خود، عین آنها را به زبان آورد.
حرفهایی با مفاهیمی مثل "تأثیرگذاری تحریمها"، "شرط و شروط رابطه با آمریکا"، "از اول هم ما دنبال همین (اقتصاد مقاومتی) بودیم" و ...
*حسّ مشترک احمدی نژاد و هاشمی
در مقطعی از سال جهاد اقتصادی از احمدی نژاد سوال شد که شما چه اقداماتی در راستای جهاد اقتصادی انجام دادهاید و او اینطور پاسخ داد.
"همه این اقدامات ما مصداق جهاد اقتصادی است."
احمدی نژاد همچنین اخیراً و در پاسخ به انتقادات فرهنگی یک خبرنگار اینطور میگوید: (نقل به مضمون) انتقاداتی که رهبری مطرح کردند همان مصوبات جلسات استانی ماست!.
آیتالله هاشمی نیز بعنوان یکی از مسئولین نظام که البته تلاش تامّهای دارد که در مصاحبه اشاره شده خود را منزه و بی مسئولیت در مشکلات فعلی نشان دهد، تاکید میکند که از اول دنبال اقتصاد مقاومتی بوده است!
این تلاش برای مقدم بودن بر نظرات رهبری چه معنایی میتواند داشته باشد؟!
*نتیجهای که آیتالله 78 ساله میگیرد
از حرفهای مشترک هاشمی و احمدی نژاد که بگذریم، برآیند صحبتهای آیتالله یک کلمه است: "انتخابات"...
صحبتهای او سیری دارد که با اشاره به مشکلات موجود در کشور و تحلیل آنها آغاز پیدا میکند و ادامه مییابد و در ادامه نیز به گذرگاه آخر یعنی مسئله انتخابات، کاندیداتوری، اصولگرایان و اصلاحطلبان میانجامد.
جمله آخر گفتوگوی آیتالله هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) با نشریه آرمان روابط عمومی نیز این است: "باید به مسیری که از اول بودیم، برگردیم."
پرواضح آنکه منظور کسیکه خود را "مرد عبور از بحران"، "سردار سازندگی" و "پرکارتر از امیرکبیر" مینامد، از بکار بردن عبارت "مسیر اول"، همان سبک و سیاقی است که او در دوران ریاست جمهوری به آن التزام داشته است.
سبک و سیاقی اجرا شده از سال 68 تا 76 و ادامه یافته به نوعی دیگر از سال 76 تا 84 که باز هم قصد آمدن دارد.
16 سالی که از قِبَل آن رخدادهایی همانند "حلقه شوم کیان"، "تورم 50 درصدی"، "فتنه تیرماه سال 78"، "قتلهای زنجیرهای"، "تساهل و تسامح"، "اشک ریختن در مقابل یک دخترک نوجوان عاصی!"، "فامیل سالاری و رانت خواری"، "فتنه سال 88"، و "نامههای بدون سلام" در حافظه تاریخی ملت ایران نشست.
ملت ایران اگر قصد داشت به مسیرهای سابق بازگردد، حتما در جریان انتخابات مجلس ششم و انتخابات ریاست جمهوری سال 84 به آیتالله هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) رأی میداد اما این کار را نکرد.
این کار را نکرد چون با همه تألمات به تجربههای نو نیاز دارد.
تمام اینها تیترهایی است که طی نزدیک به 60 روز گذشته از لابهلای صحبتهای هواداران آیتالله اکبر هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) استخراج و در برخی رسانهها منتشر شده است.
گزارههای فوق در حالی مطرح شده بودند که در کنار آنها یک سوال اساسی به چشم میخورد.
آیا آیتالله هاشمی با وجود داشتن 78 سال سن، توانایی رئیس جمهور شدن را دارد؟!
پاسخ این سوال هم دو وجه اساسی داشت. در وجه محذوریتهای قانونی علیرغم آنچه که اذهان عمومی میپنداشتند هیچ ممنوعیت سنی برای کاندیداهای ریاست جمهوری وجود نداشت.
در وجه عرفی و پیرامون قضاوتهایی که درباره آیتالله هاشمی و کبر سنی وی نیز وجود داشت نیز زمزمههای متفاوتی به گوش میرسید.
*رئیس جمهوری در آستانه 80 سالگی!
عدهای معتقدند همچنان که مهدی کروبی، کاندیدای قبلی اصلاحات نیز معتقد بود، سن 75 سالگی و بیش از آن محدودیتی برای رییس جمهور شدن ایجاد نمیکند. همین عده درباره آیتالله هاشمی نیز معتقدند که وی از نظر جسمی در سلامت است و پیری نتوانسته است آیتالله 78 ساله را از پا درآورد.
در سمت مقابل نیز عدهای هستند که پیری مفرط هاشمی را عاملی واضح، برای رئیس جمهور شدن او میدانند و در این زمینه گاهی به صحبتهای جسته و گریخته آیتالله نیز اشاره میکنند که "خودش گفته است تمایلی به کاندیداتوری ندارم!"
*درباره یک تعارف معمول سیاسی/ "تمایلی برای کاندیداتوری ندارم"!
انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم بسیاری از نامزدهای خود نظیر محسن رضایی و محمدباقر قالیباف را از حدود 3 سال پیش شناخته بود. اما نامزدی آیتالله هاشمی از همان ابتدا با اما و اگر همراه بود.
اما و اگری که البته تعارف سیاسی معمول آیتالله نیز کم کم به آن افزوده شد. "تمایلی برای کاندیداتوری ندارم!"
این در حالی بود که عدهای هم به این گزاره توجهی نکردند که این مسئله در ضمن آنکه یک تعارف سیاسی است؛ هیچگاه با قطعیت صددرصدی نیز بیان نشده (کما اینکه تصمیمات سیاسی نیز قطعیت چندانی ندارند) و لذا نتیجهگیری اینکه آیتالله هاشمی قطعاً کاندیدای انتخابات آتی نخواهد شد؛ از این تعارف سیاسی، تحلیل نه چندان قابل اتکایی نمینمود.
*هاشمی در پروژه بروزرسانی/ مدرنیزاسیون
آیت هاشمی رفسنجانی اما در کنار ماجرای "میآید، نمیآید" که در سال 84 نیز به منصه اجرا گذاشته شد؛ طی روزهای اخیر حرفها و سخنانی را بر زبان میراند که منهای اینکه خودش کاندیدای انتخابات خواهد بود یا خیر؛ این نتیجه قطعی را به اثبات میرساند که هاشمی اسب خود را برای انتخابات زین کرده است و جایزه کورس انتخابات دولت یازدهم برای این مرد 78 ساله آنقدرها دندانگیر هست که نتواند قید آن را بزند.
حرفهای این روزهای آیتالله شکل مدرن شده و البته حق به جانب انتقاداتی هستند که او از سال 84 به این سو؛ گاه و بیگاه نسبت به دولت روا داشته است.
انتقاداتی که حتی در مواقع قوت دولت احمدی نژاد نیز روا داشته شدند و هاشمی رفسنجانی در پرونده 7 سال گذشته خود نشان داده است که هیچگاه از بیان آنها کوتاه نیامده است.
آیتالله هاشمی رفسنجانی در مصاحبهای که اخیراً با نشریه اصلاحطلب آرمان روابط عمومی داشته است از این گفته است که رخدادهای این روزها را پیش بینی میکرده است.
سخنی تأمل برانگیز درباره خطاهای مختلف دولت که نظیر آن را نیز چهرههایی مثل محمدرضا باهنر، میرحسین موسوی، رمضانزاده، ابطحی و ... هم داشته و جملگی در مقاطع مختلف بیان داشتهاند که "ما گفته بودیم!".
آیتالله همچنین تلاشی تمام عیار کرده است تا یک بیوگرافی کامل از خودش و فکرهای اجرائیاش را به جامعه معرفی کند.
او به این اشاره میکند که لیست عوامل اجرایی دولتش ترکیبی از اصولگراها و اصلاحطلبها بودهاند و او معتقد است که همه، اعم از اصلاحطلبها و اصولگراها برای کشور زحمت کشیدهاند.
آیتالله که هنوز هم با سبک سالهای فرماندهی خود در جنگ تحمیلی سخن میگوید از رابطه با آمریکا و تهدیدات اسرائیل هم با لحن اول شخص، سخن به میان میآورد، بیآنکه به ماجرای اصرارهای خود برای مذاکره با آمریکا اشاره کند.
*سرّ دلبری هاشمی در حدیث دیگران!
عدهای میگویند آیتالله هاشمی حرفهای خود را از زبان دوستانش میزند و البته گاهی هم طاقت از کف میدهد. (نظیر گزارشهای تملقآمیز صادق زیباکلام و اسحاق جهانگیری که در هفتههای اخیر عقل و اعتدال هاشمی را ستودهاند.)
او که مدتی قبل در گفتوگو با روزنامه تعطیل شده شرق از این گفته بود که معتقد است بیش از امیرکبیر در ایران خدمت کرده است؛ در ادامه گفتوگوی خود با روزنامه آرمان روابط عمومی به نقاط ضعف دولت نیز بارها و بارها اشاره میکند.
با کنایه از این میگوید که دیپلماسی ادبیات خاصی دارد و از عدهای هم یاد میکند که کاغذهای متن برنامه چهارم توسعه را خمیر کردهاند و به مفادّ آن عمل نکردهاند.
او به مصاحبه کننده اینگونه آدرس میدهد: "ببینید که چه کسی گفته و چرا گفته است."
آیتالله هاشمی در سراسر مصاحبه خود به نحو بارزی تلاش میکند تا عبایش را به آب اشتباهات دولت نیالاید اما ناگفته و به دلایل خاص، حرفهایی را تکرار میکند که رئیس جمهور هم بویژه در مصاحبه مطبوعاتی اخیر خود، عین آنها را به زبان آورد.
حرفهایی با مفاهیمی مثل "تأثیرگذاری تحریمها"، "شرط و شروط رابطه با آمریکا"، "از اول هم ما دنبال همین (اقتصاد مقاومتی) بودیم" و ...
*حسّ مشترک احمدی نژاد و هاشمی
در مقطعی از سال جهاد اقتصادی از احمدی نژاد سوال شد که شما چه اقداماتی در راستای جهاد اقتصادی انجام دادهاید و او اینطور پاسخ داد.
"همه این اقدامات ما مصداق جهاد اقتصادی است."
احمدی نژاد همچنین اخیراً و در پاسخ به انتقادات فرهنگی یک خبرنگار اینطور میگوید: (نقل به مضمون) انتقاداتی که رهبری مطرح کردند همان مصوبات جلسات استانی ماست!.
آیتالله هاشمی نیز بعنوان یکی از مسئولین نظام که البته تلاش تامّهای دارد که در مصاحبه اشاره شده خود را منزه و بی مسئولیت در مشکلات فعلی نشان دهد، تاکید میکند که از اول دنبال اقتصاد مقاومتی بوده است!
این تلاش برای مقدم بودن بر نظرات رهبری چه معنایی میتواند داشته باشد؟!
*نتیجهای که آیتالله 78 ساله میگیرد
از حرفهای مشترک هاشمی و احمدی نژاد که بگذریم، برآیند صحبتهای آیتالله یک کلمه است: "انتخابات"...
صحبتهای او سیری دارد که با اشاره به مشکلات موجود در کشور و تحلیل آنها آغاز پیدا میکند و ادامه مییابد و در ادامه نیز به گذرگاه آخر یعنی مسئله انتخابات، کاندیداتوری، اصولگرایان و اصلاحطلبان میانجامد.
جمله آخر گفتوگوی آیتالله هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) با نشریه آرمان روابط عمومی نیز این است: "باید به مسیری که از اول بودیم، برگردیم."
پرواضح آنکه منظور کسیکه خود را "مرد عبور از بحران"، "سردار سازندگی" و "پرکارتر از امیرکبیر" مینامد، از بکار بردن عبارت "مسیر اول"، همان سبک و سیاقی است که او در دوران ریاست جمهوری به آن التزام داشته است.
سبک و سیاقی اجرا شده از سال 68 تا 76 و ادامه یافته به نوعی دیگر از سال 76 تا 84 که باز هم قصد آمدن دارد.
16 سالی که از قِبَل آن رخدادهایی همانند "حلقه شوم کیان"، "تورم 50 درصدی"، "فتنه تیرماه سال 78"، "قتلهای زنجیرهای"، "تساهل و تسامح"، "اشک ریختن در مقابل یک دخترک نوجوان عاصی!"، "فامیل سالاری و رانت خواری"، "فتنه سال 88"، و "نامههای بدون سلام" در حافظه تاریخی ملت ایران نشست.
ملت ایران اگر قصد داشت به مسیرهای سابق بازگردد، حتما در جریان انتخابات مجلس ششم و انتخابات ریاست جمهوری سال 84 به آیتالله هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) رأی میداد اما این کار را نکرد.
این کار را نکرد چون با همه تألمات به تجربههای نو نیاز دارد.