الگوريتم ايجاد شده توسط اين محققان ميتواند با استفاده از شيوههاي آماري و شناسايي الگو، نقاشيها را به طور دقيق طبقهبندي كند.
براي شناسايي ميزان دقت اين فناوري، آزمايشاتي بر روي حدود هزار نقاشي اثر هنرمندان مشهور انجام شد. اين شيوه بر توصیفگرهای عددی تصویر زمینه مبتني بوده كه طبق آن 4027 توصيفگر از هر نقاشي محاسبه شد.
اعداي وجود دارد كه زمينه هر تصوير مانند بافت، رنگ و شكل تصوير را شناسايي ميكنند. شيوههاي شناسايي الگو و آماري سپس جنبههاي مختلف زمينه بصري نقاشي را براي شناسايي الگوهاي شباهت و تفاوت ميان سبكهاي مختلف نقاشي بررسي ميكنند.
اين دستاورد بدون كمك انساني در اين فرآيند و تنها با زمينه بصري به دست آمده است.
اين الگوريتم توانست با موفقيت يك شبكه از شباهتها را ميان نقاشان شناسايي كند كه تا حد زيادي مشابه بررسيهاي انجام شده توسط يك كارشناس خبره تاريخ هنر است. براي مثال اين برنامه توانسته رافائل، لئوناردو داوينچي و ميكل آنجلو را به عنوان نمايندگان دوره رنسانس متعالي در كنار هم قرار دهد.
از لحاظ كاربردي از اين شيوه ميتوان براي تحقيقات اكتشافي در هنر و تاريخ استفاده كرد.
نتايج اين پژوهش در مجله ACM Journal on Computing and Cultural Heritage منتشر شده است.