کد خبر 16033
تاریخ انتشار: ۲ آذر ۱۳۸۹ - ۰۹:۵۳

روزنامه کيهان در ستون اخبار ويژه اش نوشت: يک کودتاچي مرتبط با لانه جاسوسي آمريکا، ادعاي موسوي درباره اجراي بدون تنازل قانون اساسي را غيرواقعي خواند و گفت: اين سخن نوعي فرار به جلو بود.

به گزارش مشرق اين روزنامه نوشته است: حسن شريعتمداري فرزند سيدکاظم شريعتمداري و از سران گروهک منحله جنبش خلق مسلمان که پس از کودتاي ناکام از کشور گريخت، درباره استراتژيک يا تاکتيکي بودن تظاهر به دفاع از قانون اساسي و نيز ادعاي همزمان وحي منزل نبودن آن از سوي فتنه گران گفت: بسياري از مواد قانون اساسي قابل تغيير نيست. بسياري از مواد قانون اساسي ما ابدالدهري و غيرقابل تغيير هستند. اجراي بي تنازل قانون اساسي، يعني به رسميت شناختن مثلاً وجود شوراي نگهبان يا ولايت فقيه و يا اختيارات ولي فقيه. بنابراين اجراي بي تنازل قانون اساسي، نوعي فرار به جلو بود. يعني آقاي موسوي مي گفت اول اين را بگوييم و بعد مطالبات ديگر را مطرح کنيم.
عضو گروهک اتحاد جمهوري خواهان (ملغمه مارکسيست ها، سلطنت طلبان و مدعيان ليبرال دموکراسي) همچنين با اشاره به ترديدهاي جدي که درباره جنبش بودن يا جنبش نبودن آشوب سال گذشته در محافل اپوزيسيون مطرح شده، گفت: اين يکي از علايم رکود است. تا حرکت در حال رونق باشد کسي به جزئيات و ماهيت نمي پردازد.

سرکوچه VOA ديگه آش نميدن!
بخش فارسي صداي آمريکا دچار فساد و باندبازي و سوء مديريت شده و ما در ازاي پولي که براي آن خرج مي کنيم، چيزي به دست نمي آوريم.
کنت تيمرمن از عناصر سابقه دار در زمينه براندازي نرم که رقابت هايي را هم با مديريت VOA فارسي دارد، ضمن بيان جمله فوق، اظهار داشت: بودجه صداي آمريکا در سال 2006 افزايش يافت و شمار کارمندان بخش فارسي 4 برابر شدند بي آن که در کيفيت برنامه هاي آن بهبودي حاصل شود. ما از امکاناتي که براي تغيير واقعي در حکومت ايران داريم استفاده نکرده ايم و اين در حالي است که ايران هر روز که مي گذرد به ساختن بمب اتمي نزديک مي شود.
تيمرمن (رئيس مؤسسه موسوم به بنياد دموکراسي براي ايران) که تحليل خود را در مطبوعات آمريکايي منتشر کرده، همچنين معتقد است: کاخ سفيد مي داند که مديران صداي آمريکا نمي پذيرند VOA فارسي اعتبار خود را از دست داده و ديگر به عنوان منبع مطمئن شناخته نمي شود. سوء مديريت، فساد و باندبازي اکنون به صورت مزمن در آمده است. صداي آمريکا بايد بر تبليغ ارزش هاي آمريکا بپردازد و اين کار را از مردم ايران شروع کند. اکنون صداي آمريکا بهتر است برنامه اي نداشته باشد چون ضرر کمتري دارد.
در همين حال يکي از عناصر ضد انقلاب خارج نشين،خطاب به محسن سازگارا که چند وقتي است مجدداً به صداي آمريکا بازگشته نوشت: آقاي سازگارا، ديگر بس است از احساسات ما سوء استفاده نکنيد! مگر شما در برنامه تفسير خبر صداي آمريکا نمي گفتيد فردا در تهران فلان کار مي کنيم و يا قبض آب را نمي دهيم و در پي القاي افکار عقب مانده خود به خورد بينندگان بوديد، و يا همکارانتان خبرهاي خود را مستقيم از مکان حساس نظام به مردم ارائه نمي کرد؟ پس چه شد اين اقدامات؟ نتايج اين همه تظاهرات چه شد؟
مگر شما نبوديد که مسيرهاي راهپيمايي من درآوردي خود را شب قبل از روزهاي راهپيمايي مي خوانديد و از رسانه خارجي استفاده مي کرديد؟ مگر شما نبوديد که خبرهايي از راهپيمايي شهرستان ها مي داديد و بيانيه هايي را مي خوانديد که هيچ يک از مردم آن شهر خبر نداشتند و از مسيرهايي که اعلام مي کرديد همه متعجب مي شدند؟ به قول طنزنويس يک هفته نامه که تمشک طلايي هفته را به شما داده بود، شما هر جمعه يک حرفي مي زديد که تا هفته بعد همه جريان سبز براي توجيه آن بسيج مي شدند. راه حل بسيار ساده است. لطفاً در اين برنامه شرکت نکنيد تا ما هم از دست شما راحت شويم و شما هم بتوانيد يک ژست معترضانه بگيريد.

واشنگتن پست: گيتس نبايد نگراني از درگيري با ايران را علني مي کرد
مخالفت وزير دفاع آمريکا با گزينه نظامي، عملاً اعمال فشار براي توقف برنامه هسته اي ايران را تضعيف کرده است.
اين خبر را روزنامه «واشنگتن پست» با اشاره به اظهارات اخير جنگ سالار آمريکايي «رابرت گيتس» منتشر کرد. رابرت گيتس در توجيه ناتواني آمريکا براي درگيري نظامي با ايران گفته بود تهديد نظامي باعث اتحاد بيشتر مردم و مسئولان ايراني مي شود.
واشنگتن پست همچنين نوشته است: اوباما مي گفت همه گزينه ها در قبال ايران روي ميز است يعني اقدام نظامي را هم مدنظر داشت. بوش هم همين سياست را دنبال مي کرد. اکثر سياستگذاران آمريکايي هم بر اين نکته توافق دارند که براي تضمين موفقيت اعمال فشار بر ايران، تکيه بر قوه قهريه بايد يکي از عناصر مهم اين سياست باشد. پس چرا رابرت گيتس اين پيام ضروري را تضعيف مي کند؟ دولت آمريکا در حال حاضر بايد روي راهکارهاي غيرنظامي مثل تشديد تحريم هاي اقتصادي و حمايت از اپوزيسيون ايراني تمرکز کند. اما اين استراتژي به آن معنا نيست که رهبران آمريکا در موضع گيري هاي علني خود گزينه و يا تهديد نظامي را کنار بگذارند.
واشنگتن پست مي افزايد: با در نظر گرفتن هزينه هاي گزاف اقدام نظامي و نتايج و پيامدهاي مبهم آن، نگراني و ترديدهاي وزارت دفاع آمريکا قابل درک است اما با فرستادن چنين پيامهايي به ايران که اقدام نظامي آمريکا عليه آن کشور چندان جدي نيست وزارت دفاع آمريکا عملاً اين احتمال را تقويت مي کند که يک زماني در آينده دولت آمريکا و يا اسرائيل در برابر اين انتخاب نامطلوب قرار بگيرند که ايران داراي بمب هسته اي را بپذيرند.
اظهارات وزير دفاع آمريکا که حمل بر ناتواني و هراس آن رژيم از درگيري با ايران پس از شکست در افغانستان و عراق ارزيابي شده، نگراني شديد رژيم صهيونيستي را هم برانگيخته است. سايت وزارت خارجه اين رژيم نوشت: آقاي گيتس که مي گويد راهکار نظامي نمي تواند به برنامه هسته اي ايران خاتمه دهد و بايد با تحريم ها ايران را متوقف کرد، نتوانسته نقشه ايران را بخواند. تحريم ها اگر چه گزنده اما فلج کننده نيستند و قادر نخواهند بود جمهوري اسلامي را از ادامه برنامه هسته اي بازدارند.
اين پايگاه رسمي اضافه کرده است: همان گونه که پرزيدنت جيمي کارتر با ناآگاهي خود از اوضاع واقعي ايران، آن کشور را به باد داد و آن را به دست ]آيت الله[ خميني سپرد، سخنان آقاي گيتس نيز که مي گويد «ميان رهبري و رئيس جمهور در ايران اختلاف وجود دارد و رهبري نسبت به گزارش هاي احمدي نژاد درباره تأثيرات تحريم ها ترديد پيدا کرده» نشان مي دهد که او نيز از واقعيت هاي ايران آگاهي چنداني ندارد.
سايت وزارت خارجه رژيم صهيونيستي از قول منوشه امير مي نويسد: دفتر رهبري دستگاه هاي گسترده اي دارد که وظيفه آنها گزارش دادن به رهبر درباره موضوع هاي مهم کشوري و جهاني است. اين نهادهاي اطلاعاتي زير نظر شخص رهبري انجام وظيفه مي کنند بنابراين، هيچ امکاني وجود ندارد که کسي بتواند با دادن اطلاعات نادرست به رهبر، او را به اشتباه اندازد.
در همين حال مرکز عالي امنيت ملي اسرائيل هم در گزارشي اعلام کرد: برنامه هسته اي ايران به نقطه بدون بازگشت رسيده است. تحريم ها، ايران را وادار به دادن امتياز نمي کند. تنها راه، حمله به ايران است اما آمريکا در چنين اقدامي شک دارد، همچنان که در توانايي نظامي اسرائيل هم براي چنين اقدامي ترديد وجود دارد.
به گزارش روزنامه الوطن، در گزارش اين مرکز صهيونيستي تصريح شده است: در ايران بر سر برنامه هسته اي اجماع کامل وجود دارد. هيچ دولتي در ايران جرأت نمي کند برنامه هسته اي را متوقف کند. تنها در صورتي که دولتي سکولار و دموکراتيک در ايران مستقر شود، برنامه هسته اي خود را متوقف مي کند اما استقرار چنين دولتي نيز به دور از واقعيت است. تحريم ها عليه ايران از تأثيرگذاري بر دولت تهران در زمينه هاي اقتصادي و سياسي بسيار فاصله دارد.
در گزارش مذکور آمده است: موافقت ايران با غني سازي اورانيوم تحت نظارت بين المللي، بيانگر خطر بزرگي است زيرا ايران با سوءاستفاده از اين وضعيت در سريع ترين زمان ممکن به بمب اتمي خواهد رسيد. خط قرمزها در مسئله هسته اي ايران، بازدارنده نيستند زيرا جامعه بين الملل براي مقامات ارشد تهران توضيح نداده که عواقب و نتايج اقدامات آنها در عبور از خط قرمزها چيست.

بهتر از اين نمي شد به نام انزوا زمينه ساز قدرت و نفوذ ايران شد
«سياست دولت اوباما در عراق دچار درهم ريختگي است و همين باعث هرچه پررنگ تر شدن نقش ايران شده است.»
هفته نامه آلماني دي ولت در ارزيابي تحولات سياسي جديد عراق تاکيد کرد: يک پيامد نگران کننده سياست آمريکا پررنگ تر شدن نقش ايران در عراق است زيرا اين کشور مالکي را براي سمت نخست وزيري ترجيح مي دهد. بنابراين درست در زماني که ايالات متحده براي انزواي جهاني ايران به دليل برنامه اتمي اين کشور در تلاش است، در عين حال موقعيت منطقه اي ايران را تقويت مي کند.
نشريه آلماني مي نويسد: اختلاف آمريکا و ايران به مسئله اتمي محدود نمي شود. تلاش هاي آمريکا براي آغاز دوباره سازش بين اسرائيل و تشکيلات خودگردان فلسطيني با مقاومت شديد ايران روبروست که همچنان سياست سي ساله خود را ادامه مي دهد. ايران، هم بر نقش آفرينان دولتي نفوذ زيادي دارد و هم بر نيروهاي غيردولتي که حمايت آنها از برقراري صلح پايدار در خاورميانه اجتناب ناپذير است.
دي ولت ادامه مي دهد: پيامدهاي اين سياست غلط آمريکا خود را نشان داده اند و به قدرتمندي و پشت گرمي رئيس جمهور ايران محمود احمدي نژاد منجر شده اند که در جريان ديدار خود از لبنان، از جمله از منطقه اي در نزديکي مرز اسرائيل که در اختيار حزب الله است ديدن کرد. تنها به يک شکل مي توان موضع به هم ريخته و سردرگم آمريکا را توضيح داد. مسئله، وعده اي است که اوباما در جريانات انتخابات رياست جمهوري آمريکا داده بود مبني بر اينکه در دوره اول رياست جمهوري خود نيروهاي آمريکايي را از عراق خارج کند. بدين ترتيب اوباما، کار بوش را مي کند که گذاشت سياست مربوط به عراق را برنامه انتخاباتي در آمريکا و نه منافع اين کشور- چه برسد به منافع عراق- تعيين کند. دولت بوش اصرار داشت عراق بايد به چندين «نقطه عطف» دست يابد. تنها براي نمونه، انتخاباتي که عراق آمادگي آن را نداشت و تصويب قانون اساسي ظرف شش هفته، فقط به اين دليل که بتواند قبل از انتخابات رياست جمهوري در سال 2004 يا انتخابات ميان دوره اي کنگره در سال 2006 موفقيت هايي نشان دهد.
دي ولت نوشته است: به روشي مشابه دولت اوباما مي کوشد آن چيزي را که ساده ترين راه براي ايجاد دولت جديد در عراق مي داند به ديگران تحميل کند حتي اگر اين راه به سود ايران باشد، نه چون در جهت منافع آمريکاست بلکه براي اينکه قبل از تبليغات انتخابات آينده هرچه سريع تر نيروهاي آمريکايي را از عراق خارج کند. سياست دولت عراق باعث تقويت منطقه اي ايران به ضرر متحدان آمريکا مي شود و زيرآب تلاش هاي آمريکا را در خاورميانه مي زند و پروژه عراق را که در ابتداي کار است تضعيف مي کند. نتايجي از اين بدتر براي منافع امنيتي آمريکا در اين منطقه مهم کمتر قابل تصور است.
نويسنده اين تحليل، فيصل امين رسول از عناصر عراقي نزديک به آمريکاست که در زمان قدرتمندي و نفوذ اشغالگران، براي مدتي سفير عراق در سازمان ملل بود.

دستورالعمل سيا: شعار سرنگوني ممنوع فعلاً شعار تعامل با اصولگرايان بدهيد!
ارگان رسمي سازمان سيا با اذعان به شکست جريان فتنه و آشوب اعلام کرد جريان اپوزيسيون، شمار حاميان حاکميت را دست کم گرفته بود و نسبت به گستردگي و نيرومندي خود توهم داشت. راديو فردا به همين دليل خواستار تعامل و مذاکره فتنه گران با اصولگرايان براي به هم زدن موازنه يکسويه قوا شد.
راديو فردا با اشاره به گسترش مواضع انتقادي نسبت به جريان آشوب و فتنه در ميان کساني چون سحابي، عبدي، گنجي،، عليجاني، اعضاي نهضت آزادي و گروهک ملي- مذهبي اعلام کرد: 9 ماه پس از محقق نشدن پيش بيني مخالفان در تظاهرات 22 بهمن، شماري از ناظران متقاعد شده اند که معادلات و محاسبات اوليه به جاي تقويت باعث تضعيف حرکت شده است.
اين راديو همچنين از قول اکبر گنجي- از عناصر راديکال حامي براندازي که چند وقتي است جنبش بودن آشوب سال گذشته را نفي مي کند و تصريح دارد که جنبش بايد بدنه، هويت، رهبري و تشکيلات داشته باشد- گفت: فقدان سازمان و رهبري و برنامه و استراتژي اپوزيسيون واقعيت است. اين را بايد در نظر بگيريم و فريب نخوريم که موازنه قدرت به شدت يکسويه به طرف رژيم است. در اين شرايط سر دادن شعارهاي سرنگوني و فروپاشي، کاملاً وعده هاي ايدئولوژيک به معناي مارکسي يعني شعور کاذب است. چنين شعارهايي اصلاً واقعيت که ندارد هيچ، فريب دهنده است، ما اين خطاها را نبايد تکرار کنيم. من 15 ماه پيش در مقاله اي هم گفته بودم الان سه دهه است که مخالفان دائماً وعده مي دهند که رژيم چند روز ديگر، يک ماه ديگر سرنگون مي شود و کارش تمام است و اين به خاطر اين است که هميشه به دنبال اين رفته اند که رژيم در چه زماني سرنگون مي شود. به هر حال براي اين هم مي توان شواهدي گير آورد. نقاط ضعف رژيم را مي شود گير آورد. در آنجا من گفته بودم که بياييد سؤال را عوض کنيم. سؤال را اين بکنيم که چه علل و دلايلي باعث تداوم جمهوري اسلامي در سه دهه گذشته شده است؟ آن علل و دلايل همچنان در کارند اين نکته و خطر را همان موقع گوشزد کرده بودم. بعد از 17 ماه از آن اتفاقات مي بينيم که واقعيت چه بوده است.
وي همچنين گفت: اين ادعا که سال گذشته يک جنبش فراگير بوده ادعايي باطل و بلا دليل است و واقعيت ندارد.
گنجي به دليل ضعف فتنه گران، خواستار گفت وگو و تعامل آنها با حاکميت و اصولگرايان شد اما گفت: حاکميت مي گويد منشور برادري امام به قول آيت الله خميني براي کساني است که در چارچوب نظام هستند نه براندازهايي مثل موسوي و کروبي و خاتمي. از طرف سبزها راه به اصولگرايان براي مذاکره بسته نيست و خوب هم هست. اما حاکميت مي گويد اينها فتنه گرند.
وضعيت جوري است که هيچ کس از اصولگرايان جرأت نمي کند با سران مخالفان مذاکره کند. اکنون موازنه قدرت وجود ندارد.

ژنرال اسرائيلي: ايران مي تواند از چند جبهه تل آويو را در هم بکوبد
«در جنگ بعدي، اين تل آويو پايتخت ما و مراکز پرجمعيت اطراف آن است که از چند جبهه مورد هدف قرار خواهد گرفت.»
اين جملاتي بود که ژنرال عاموس يادلين رئيس رکن اطلاعات ستاد کل ارتش رژيم صهيونيستي در آخرين روز رياست خود گفت. يادلين جملات آميخته با هراس و نگراني را در حالي عنوان کرد که 47 سال در ارتش رژيم صهيونيستي فعاليت کرده بود و در آخرين روز حضور در رياست رکن اطلاعات ارتش، به کابينه رژيم صهيونيستي دعوت شده بود تا از وي قدرداني شود.
اما او که گزينه احتمالي رياست موساد است در آخرين روز رياست خود بر رکن اطلاعات ارتش از نگراني هاي گسترده گفت و از جمله اينکه: تل آويو در جنگ بعدي آماج موشک هاي گوناگون قرار خواهد گرفت. آرامش نسبي منطقه گمراه کننده است. در صورت هر نوع جنگي، تل آويو که بزرگ ترين ناحيه جمعيتي ماست، سيبل انواع حملات و موشک هاي گسترده خواهد بود.
به گزارش رسانه هاي صهيونيستي، وي همچنين مدعي شده است: «نگراني فقط از توان هسته اي رژيم ايران نيست بلکه ايران همانند اختاپوس، بازوهاي خود را به هرجا و هر سوئي که احتمال فعاليت عليه اسرائيل وجود دارد دراز مي کند. اسرائيل ممکن است اين بار از چند جبهه مورد حمله قرار گيرد. ما البته قدرت بازدارندگي قوي داريم اما نبايد به خاطر سکوت نسبي مرزها گمراه شويم، بلکه برعکس، دشمنان همچنان به تقويت خود ادامه مي دهند و به قدرتمندي بيشتر مي رسند».

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس