به گزارش مشرق به نقل از تابناک، مقامات رژیم اسرائیلی تمایل بسیاری دارند که بتوانند اتحاد نظامی در نقشه خود برای حمله احتمالی به ایران فراهم کنند؛ اما رئیسجمهور آمریکا به آنان هشدار داده است که تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، چنین کاری را نکنند، ولی در عین حال، چندی است، دوستان آنان در مراکز مطالعاتی، روی حمله به ایران کار میکنند.
در یکی از این سناریوها که در واقع یکی از سناریوهای حمله به ایران است، مراحل درگیر شدن آمریکا با ایران طراحی شده است.
بنا بر این سناریو، در سیزدهم جولای سال آینده میلادی، مأمورانی از ایران که در ونزوئلا مستقر شدهاند، با راه یافتن به جزیره کارائیب، هتلی را منفجر میکنند که در آن نزدیک ۱۳۷ نفر ـ که بیشترشان دانشمندان فیزیک هستهای آمریکا هستند ـ کشته میشوند. ایران این انفجار را به دلیل گرفتن انتقام خون دانشمندان هستهای خود انجام میدهد. باراک اوباما هم در همین راستا، دستورهایی صادر میکند.
در مرحله دوم این سناریو، باراک اوباما ـ که به تازگی، دور دوم انتخابات ریاست جمهوری خود را آغاز کرده است، دستور نابودی فرماندهی سپاه پاسداران در شرق ایران به همراه از میان بردن چهل مرکز امنیتی ایران با حملات سایبری و نه نظامی را در این منطقه صادر میکند. به دنبال آن، ایران به مأموران خود هشدار میدهد که سازمان اطلاعات آمریکا، نام آنان را میداند و زندگی آنان در خطر قرار گرفته است.
در اقدام بعدی، ایران تنگه هرمز را ـ که مهمترین مرکز رفتوآمد کشتیهای نفتکش جهان است ـ میبندد. در همین حال، آمریکا به ایران اولتیماتومی ۲۴ ساعته میدهد که فعالیتهای هستهای خود را متوقف کند، در غیر این صورت، تأسیسات هستهای و نیروهای نظامی آن کشور مورد حمله قرار خواهند گرفت. ایران هم این خواسته را نمیپذیرد و ایران و آمریکا وارد جنگ میشوند.
بنا بر این گزارش، مهمترین نتیجهگیری که مرکز سابان از این سناریو به دست میآورد، این است که اسرائیل هیچ نیازی ندارد که پیش از موعد با ایران وارد جنگ شود.
اما دو نتیجهگیری ضمنی هم در این سناریو وجود دارد:
نخست این که: ایران و آمریکا برآوردهای اطلاعاتی نادرستی از همدیگر دارند و به همین دلیل، استراتژیهای نادرستی را در برابر هم ترسیم میکنند؛ بنابراین، میتوان در این باره گفت، اگر چنین درکی از هم نداشتند، احتمالا میتوانستند از جنگ میان خود جلوگیری کنند.
دوم آن که: با توجه به این که ایران نیمی از ذخایر اورانیوم غنی شده خود را یکجا و متمرکز نگهداری میکند و نیم دیگر آن را در جاهای دیگر در کشور پخش کرده است تا آسیب پذیری کمتری داشته باشد و وقتی همه ذخایر خود را در جاهای گوناگون پخش نمیکند، این یعنی اینکه ایران هم به دنبال راهکار دیپلماتیک است و به دنبال جنگ با آمریکا نیست.
البته مرکز سابان در این سناریوی خود، متغیری به نام سوریه را نادیده گرفته و اشاره نکرده که سوریه در این میان، چه نقشی دارد!
در یکی از این سناریوها که در واقع یکی از سناریوهای حمله به ایران است، مراحل درگیر شدن آمریکا با ایران طراحی شده است.
بنا بر این سناریو، در سیزدهم جولای سال آینده میلادی، مأمورانی از ایران که در ونزوئلا مستقر شدهاند، با راه یافتن به جزیره کارائیب، هتلی را منفجر میکنند که در آن نزدیک ۱۳۷ نفر ـ که بیشترشان دانشمندان فیزیک هستهای آمریکا هستند ـ کشته میشوند. ایران این انفجار را به دلیل گرفتن انتقام خون دانشمندان هستهای خود انجام میدهد. باراک اوباما هم در همین راستا، دستورهایی صادر میکند.
در مرحله دوم این سناریو، باراک اوباما ـ که به تازگی، دور دوم انتخابات ریاست جمهوری خود را آغاز کرده است، دستور نابودی فرماندهی سپاه پاسداران در شرق ایران به همراه از میان بردن چهل مرکز امنیتی ایران با حملات سایبری و نه نظامی را در این منطقه صادر میکند. به دنبال آن، ایران به مأموران خود هشدار میدهد که سازمان اطلاعات آمریکا، نام آنان را میداند و زندگی آنان در خطر قرار گرفته است.
در اقدام بعدی، ایران تنگه هرمز را ـ که مهمترین مرکز رفتوآمد کشتیهای نفتکش جهان است ـ میبندد. در همین حال، آمریکا به ایران اولتیماتومی ۲۴ ساعته میدهد که فعالیتهای هستهای خود را متوقف کند، در غیر این صورت، تأسیسات هستهای و نیروهای نظامی آن کشور مورد حمله قرار خواهند گرفت. ایران هم این خواسته را نمیپذیرد و ایران و آمریکا وارد جنگ میشوند.
بنا بر این گزارش، مهمترین نتیجهگیری که مرکز سابان از این سناریو به دست میآورد، این است که اسرائیل هیچ نیازی ندارد که پیش از موعد با ایران وارد جنگ شود.
اما دو نتیجهگیری ضمنی هم در این سناریو وجود دارد:
نخست این که: ایران و آمریکا برآوردهای اطلاعاتی نادرستی از همدیگر دارند و به همین دلیل، استراتژیهای نادرستی را در برابر هم ترسیم میکنند؛ بنابراین، میتوان در این باره گفت، اگر چنین درکی از هم نداشتند، احتمالا میتوانستند از جنگ میان خود جلوگیری کنند.
دوم آن که: با توجه به این که ایران نیمی از ذخایر اورانیوم غنی شده خود را یکجا و متمرکز نگهداری میکند و نیم دیگر آن را در جاهای دیگر در کشور پخش کرده است تا آسیب پذیری کمتری داشته باشد و وقتی همه ذخایر خود را در جاهای گوناگون پخش نمیکند، این یعنی اینکه ایران هم به دنبال راهکار دیپلماتیک است و به دنبال جنگ با آمریکا نیست.
البته مرکز سابان در این سناریوی خود، متغیری به نام سوریه را نادیده گرفته و اشاره نکرده که سوریه در این میان، چه نقشی دارد!