بوكر و تيم ملي لبنان خود را در راه جام جهاني 2014 جام جهاني برزيل ميبينند. لبناني كه به نوشته پايگاه اينترنتي مجله 11FREUNDE هيچ گاه به خوبي امروز نبوده است. هم گروهي با كره جنوبي ايران، قطر و ازبكستان البته خود به خود باعث ميشود تا لبنانيها شانس زيادي در اين گروه نداشته باشند. مردان بوكر پس از سه بازي با تنها يك امتياز در قعر جدول گروه نخست رقابتهاي انتخابي جام جهاني 2014 برزيل در قاره آسيا قرار دارد. متن گفت و گوي 11FREUNDE با تئو بوكر در زير ميآيد. مردي كه خود را "شعبده باز" مينامد.
** آقاي بوكر شما پيش از اين در سال 2001 هم تيم ملي لبنان را هدايت مي كرديد و اكنون از آگوست 2011 دوباره اين سمت را بر عهده گرفتهايد و بايد اين كشور را براي نخستين بار به جام جهاني برسانيد. چگونه به مربيگري لبنان رسيدهايد؟
ـ 9 ماه پيش دبير كل فدراسيون فوتبال لبنان از من خواست تا هدايت تيم ملي را بر عهده بگيرم. او با من تماس گرفت و گفت: گوش كن تئو. تو دوست ما هستي. ميداني كه بايد به ما كمك كني. بايد مربيگري تيم ملي را قبول كني. اما نميتوانيم هيچ چيزي به تو پرداخت كنيم. با اين حال با پيشنهاد آنها موافقت كردم. فوتبال زندگي من است و براي من مهمتر از نان و آب است.
** و شما موفقيتهايي داشتهايد، لبنان براي نخستين بار در دور نهايي رقابتهاي انتخابي جام جهاني قرار گرفته است. با اين همه شايعههايي هم وجود دارد كه ميخواهيد به زودي تيم ملي لبنان را ترك كنيد.
ـ بله. اين اتفاق ميتواند رخ دهد، ولي هميشه وقتي كه موفقتر مي شويم مرداني از فدراسيون ميآيند و ميخواهند به عنوان پدران پيروزي آن را جشن بگيرند. همه مسئولان از 25 سال پيش تاكنون در سمتهايشان هستند، اما هيچ يك از آنها حتي يك بار هم براي تماشاي يك بازي نيامده است. آنها مي كوشند تا تنها برايم روشن كنند كه بازي چگونه است. موفقيت ماههاي گذشته تنها به من و بازيكنانم بر ميگردد. اگر همين فردا بروم اينجا همه چيز به هم ميريزد. با اين همه اگر عوامل تعيين كننده تغيير نكنند، در آن صورت ادامه دادن برايم ديگر هيچ معنايي ندارد.
** از سران فدراسيون فوتبال لبنان چه انتظاري داريد؟
ـ آنها تنها بايد دهانشان را ببندند. همان كاري را كنند كه تاكنون ميكردند، سرجايشان بنشينند و حرفي نزند. من دشمن شما نيستم. تنها مخالف آن هستم كه شماها از مرگ برخواسته و برايم فوتبال را توضيح دهيد.
** شانس تيمتان براي رسيدن به جام جهاني را چه اندازه ميدانيد؟
ـ همه تيمهاي ديگر سالهاست كه از ما جلوترند و تنها فدراسيوني هستيم كه هيچ پولي نداريم. تنها فدراسيوني كه نه زير بنايي دارد و نه ساختاري در ليگ. به عنوان سرمربي تيم ملي تنها ميتوانم بازيكناني را به تيم ملي فرا خوانم كه در تيمهايشان هر روز به خوبي تمرين و كار ميكنند. تيمهايي كه در رقابتهاي هميشگي حاضرند. در لبنان همه چيز حاضر نيست. من يك شعبده باز هستم. آنچه كه اينجا انجام ميدهم در واقع ناشدني است.
** به سوالمان برگرديم.
ـ حق نداريم خودمان را با مدعيان گروه همانند كره جنوبي يا ايران مقايسه كنيم. جام جهاني 2014 در واقع نبايد هدف ما باشد و تنها بايد روياي ما باشد. معجزهها رخ ميدهند، ولي نه هر روز. معجزه اين است كه اكنون اينجا هستيم. سران فدراسيون بايد اين موضوع را درك كنند. رسيدن به برزيل پر ارزشتر خواهد بود، اگر قرار باشد به برزيل برويم بايد از خودمان بپرسيم آيا اين براي ما خوب است. اين ميتواند به ما آسيب هم برساند. يعني اين كه ساختاري عقلاني براي ما بسيار با ارزشمندتر از آن است كه در فوتبال جهان تنها يك جرقه باشيم. جرقه اي كه ميتواند باعث از بين رفتن ما باشد.
** شما در سال 1983 فوتبالتان را در شالكه به پايان رسانديد و در سال 2001 نخستين بار با لبنان مربيگري را آغاز كرديد. چرا لبنان؟
ـ به خاطر خشونت زندگي اينجا هستم. در سال 1997 قرار بود مربي تيم ملي شوم، ولي آن پيشنهاد را متقاعد كننده نيافتم. در آن زمان چهار ماه در سال را در خاورميانه بودم، ولي همسرم از من خواست تا در آلمان بمانم. ما با هم كسب و كاري را به راه انداخته بوديم. پس از مرگ ناگهاني همسرم همه چيز را فروختم و روي اسم آلمان خط كشيدم و سپس پيشنهاد تازه از لبنان را پذيرفتم.
** پيششرطهاي ورزشي شما در يازده سال گذشته چه بود؟
ـ مطمئن بودم لبنان در فوتبال از سرمايه عظيمي برخوردار است. سرمايههايي كه تنها بايد كشف و شناسايي ميشدند و در ادامه به جهان فوتبال معرفي ميشدند. اين مسئوليت من بود. از جمله در مورد يوسف محمد و رضا عنتر كه هر دويشان را به آلمان بردم.
** شما در فاصله سالهاي 1969 تا 1973 در سر 12 بازي پيراهن بوروسيادورتموند را به تن كرديد. دورتموند هم اكنون زير نظر يورگن كلوپ نماد فوتبال آلمان شده است . آيا ميتوانيد از او چيزهايي را بياموزيد؟
ـ نه. در واقع خير. آنچه را كه كلوپ انجام ميدهد از سالها پيش انجام ميدهم. فوتبال مدرني در كار نيست. مدرن هميشه تنها نتيجه است. هر مربي وظيفه دارد با تيمش برنده بازيها باشد، گلهاي بيشتري را نسبت به حريف به ثمر برساند و اين تنها زماني ممكن است كه توپ را در اختيار داشته باشم. به عنوان مربي تمام تلاشم را دارم كه بازيكنان هر چه بيشتر صاحب توپ باشند و از مالكيت توپ براي گلزني بهره ببرند و در زماني كه توپ جهتش را عوض ميكند از بازيكنانم ميخواهم كه چه از نظر بدني و چه از نظر ذهني كاملا آماده دريافت دوبارهاش باشند. اين تمام آن چيزي است كه در فوتبال اتفاق مي افتد. هر مربي كه حرفي براي گفتن دارد، تيمش را اين گونه به ميدان ميفرستد.
** آيا چيزي هست كه بخواهيد آن را متفاوت از همكارانتان در آلمان انجام دهيد؟
ـ وقتي كه به آلمان ميروم بازيكنان هميشه مشغول دويدن در جنگل هستند. با دويدن در جنگل كسي فوتبال ياد نميگيرد. بيشتر مربيان تنها آموزش ميبينند، ولي تمرين نميكنند. تلاش ميكنم عناصر پايهاي فوتبال را كه دفاع و حمله باشد، آن گونه تمرين دهم كه براي همه لذت بخش باشد. ميخواهم بازيكنانم را وادار كنم تا بياموزند بازي دفاعي نه تنها مجازات ندارد كه پاداش هم دارد. تنها كسي كه توپ را در اختيار ميگيرد ميتواند گلزني كند. فوتبال به همين سادگي است.
** بازيكنان تيم ملي لبنان براي رسيدن به فوتبال جهان چه كمبودي دارند؟
ـ استقامت، تمرين پايهاي و حرفهاي. بازيكنان در لبنان از مزيتهاي رژيم غذايي سالم كمتر اطلاعي دارند و نمي دانند خواب كافي چه اهميتي دارد. آنها در باشگاههايشان از آموزشهاي لازم برخوردار نيستند. دانش لازم نيز وجود ندارد. مدعي هستم در تمام دنياي فوتبال آفريقا و عرب هيچ فوتباليستي كه كاملا آماده باشد، وجود ندارد.
** چه چيزي باعث ميشود تا چنين ادعايي را داشته باشيد؟
ـ در فوتبال آفريقا و عربي بسيار عادي است كه بخش بزرگي از زندگي شبها باشد. فوتبال ما در روز بازي ميشود من هم اين توان را هم ندارم كه تمام شهر يا كشور را به موقع به رختخواب بفرستم. اگر بتوانم تيمم را به موقع به رختخواب بفرستم، برايم موفقيت به شمار ميآيد.
** از كمبود حمايتهاي مالي در فوتبال لبنان حرف زديد. پشتيبان مالي بازيكنان شما چيست؟
ـ در لبنان هر فوتباليستي در باشگاه به طور متوسط ماهانه دو هزار دلار دستمزد دريافت ميكند. اين رقم همراه با پاداشهايي است كه به بازيكن ميدهند. اگر چه اين رقم در لبنان پول زيادي است، اما در مقايسه با فوتبال اروپا قابل قياس نيست. از اين گذشته بازيكنان اغلب از سوي فدراسيون فريب مي خورند. در واقع هر بازيكن مليپوش براي هر بازي ملي دستمزد ثابت 500 دلاري همراه با پاداش را دريافت ميكند. چه بازي بكند يا نكند، اما مسئولان مدتها است كه دستمزدي پرداخت نكردهاند و اكنون كه تيم در رقابتهاي انتخابي به جايي رسيده كه تاكنون سابقه نداشته است. مسئولان سرسختانه با پرداخت حقوق بازيكنان مخالفت ميكنند. روشن است كه اين روند تنشهايي را ميان بازيكنان و فدراسيون به بار بياورند.
** تا همين چند ماه پيش در فوتبال لبنان از فرهنگ هواداراي خبري نبود. برخوردهاي سخت و دشمني ميان باشگاهها و هواداران باعث شده بود تا تماشاگران مدتها اجازه تماشاي بازيها را نداشته باشند. موفقيت كنوني تيم ملي اين روند را دستخوش تغيير كرده است.
ـ بسكتبال مدتها محبوبترين ورزش لبنان بود. اكنون فوتبال با فاصله زياد بسكتبال را جا گذاشته است . سالهاي آزگار در اينجا تنها پرچم باشگاههاي ايتاليايي ، اسپانيايي و آلماني از بالكن ها برافراشته شده بود و اين نشان دهنده عمق علاقه لبنانيها به فوتبال بود. اين روند اكنون عوض شده است.
** پرسش پاياني، لبنان از سالها پيش درگير تنشهاي فرقهاي است. آيا فكر ميكنيد حضور در جام جهاني ميتواند سهمي در كنار آمدن طبقههاي اجتماعي با يكديگر داشته باشد؟
ـ به چنين چيزي اعتقاد دارم. عشق به فوتبال در لبنان بزرگتر از عشق به سياست است.