به گزارش مشرق به نقل از فارس، مدتی بعد از آغاز بحران در کشور سوریه برخی کشورهای مرتجع عرب و ترکیه با پشتیبانی آمریکا، نیروهای القاعده و سلفیهای تندرو را پس از آموزشهای لازم در پادگانهای مخصوص در کشور ترکیه و اردن، به سوریه اعزام کردند و جنگی تمام عیار به راه انداختند.
در این میان بسیاری از سلفیهای تندرو در سوریه نیز جذب القاعده شده و در قتل عام مردم و شهروندان سوریه دخیل شدند و تاکنون بسیاری از خوانادههای سوری قربانی جنایتهای این گروهک تندرو شدهاند. عمر المصری یکی از این جنایتکاران است.
خبرنگار فارس در سوریه به فایل صوتی گفتوگو با خانوادههای تروریستها و خود تروریستها دسترسی یافته است که قصد داریم آنها را بصورت کامل منتشر کنیم.
بعد از 5 سال از لبنان برگشت
من «هناء علی الشامی» مادر عمر المصری هستم، پسرم از وقتی که به سن بلوغ رسید در لبنان بود. هر یکی دو ماه میرفت و بر میگشت، یعنی بعضی وقتها یک سال میماند و بعد بر میگشت.
آخرین بار پنج سال ماند، پنج سال نیامد، زنگ زد و گفت من دارم میآیم، دارم میآیم سوریه. آمد اینجا، البته من یک مادر هستم مادری که دلش برای بسرش تنگ شده بود. فقط منزل خواهرش میرفت، خواهرش متاهله، رفتم پیشش، دیدمش، پنج سال بچهام را ندیده بودم.
مادر تروریست عمر المصری: کاش پسرم را تربیت میکردم، همیشه بیخانمان بود
کاش پسرم را تربیت میکردم
ولی نمیدانم چه مشکلی داشت. باهاش نشستم، احواش را پرسیدم گفت الحمد لله، پرسیدم اوضاعت چطور است، گفت الحمد الله خوب است، ولی دلم شور میزد. حسبی الله و نعم الوکیل، این پایانی نبود که برایش آرزو میکردم، نه. دلم میخواست برایش زن بگیرم، به زندگیش سر و سامانی بدهم، زندگی محرومی را گذراند.
بله محروم بود اشکالی ندارد اجازه بدهید، محروم از مادر محروم از مهربانی پدر، همیشه بیخانمان بود. نمیدانم، نمیتوانم باور کنم، کسی که همچنین زندگی دارد ممکن است گمراه شود، کاش من تربیتش میکردم
کاش به پسرم یاد میدادم وطنش را دوست بدارد
کاش من تربیتش میکردم، به او یاد میدادم چطور وطنش را دوست بدارد و از دستش ندهد، ولی مادر میبخشد. شاید مادر ببخشد، ولی مردم نه، شاید تو این دنیا مرتکب گناهی شده بودم. پسرم آدمهای بی گناه را کشت، ممکن است گناهش در گردن من باشد.
در این میان بسیاری از سلفیهای تندرو در سوریه نیز جذب القاعده شده و در قتل عام مردم و شهروندان سوریه دخیل شدند و تاکنون بسیاری از خوانادههای سوری قربانی جنایتهای این گروهک تندرو شدهاند. عمر المصری یکی از این جنایتکاران است.
خبرنگار فارس در سوریه به فایل صوتی گفتوگو با خانوادههای تروریستها و خود تروریستها دسترسی یافته است که قصد داریم آنها را بصورت کامل منتشر کنیم.
****آنچه در ذیل میآید متن کامل گفتوگو با «هناء علی الشامی» مادر تروریست «عمر المصری» است****
بعد از 5 سال از لبنان برگشت
من «هناء علی الشامی» مادر عمر المصری هستم، پسرم از وقتی که به سن بلوغ رسید در لبنان بود. هر یکی دو ماه میرفت و بر میگشت، یعنی بعضی وقتها یک سال میماند و بعد بر میگشت.
آخرین بار پنج سال ماند، پنج سال نیامد، زنگ زد و گفت من دارم میآیم، دارم میآیم سوریه. آمد اینجا، البته من یک مادر هستم مادری که دلش برای بسرش تنگ شده بود. فقط منزل خواهرش میرفت، خواهرش متاهله، رفتم پیشش، دیدمش، پنج سال بچهام را ندیده بودم.
مادر تروریست عمر المصری: کاش پسرم را تربیت میکردم، همیشه بیخانمان بود
کاش پسرم را تربیت میکردم
ولی نمیدانم چه مشکلی داشت. باهاش نشستم، احواش را پرسیدم گفت الحمد لله، پرسیدم اوضاعت چطور است، گفت الحمد الله خوب است، ولی دلم شور میزد. حسبی الله و نعم الوکیل، این پایانی نبود که برایش آرزو میکردم، نه. دلم میخواست برایش زن بگیرم، به زندگیش سر و سامانی بدهم، زندگی محرومی را گذراند.
بله محروم بود اشکالی ندارد اجازه بدهید، محروم از مادر محروم از مهربانی پدر، همیشه بیخانمان بود. نمیدانم، نمیتوانم باور کنم، کسی که همچنین زندگی دارد ممکن است گمراه شود، کاش من تربیتش میکردم
کاش به پسرم یاد میدادم وطنش را دوست بدارد
کاش من تربیتش میکردم، به او یاد میدادم چطور وطنش را دوست بدارد و از دستش ندهد، ولی مادر میبخشد. شاید مادر ببخشد، ولی مردم نه، شاید تو این دنیا مرتکب گناهی شده بودم. پسرم آدمهای بی گناه را کشت، ممکن است گناهش در گردن من باشد.