به گزارش گروه بينالملل مشرق، با تشديد تحرکات جریانهای وهابی و تکفیری در کشورهای اسلامی که برای ایجاد انحراف در موج گسترده بیداری اسلامی از سوی غرب علیه منطقه طراحی شده است، روند خشونتهایی که به ظاهر تحت پوسته پوشالی مذهب افراطی و بدون محتوای وهابیت در کشورهای اسلامی انجام میشد، بهشدت رو به فزونی گذاشته و در جریان چنین اوضاعی است که بسیاری از مردم و شهروندان بیگناه بویژه در سوریه و یمن و عراق و افغانستان به فجیعترین صورت به دست عوامل تروریستی و تکفیریهایی که کشتار شیعیان و سایر مذاهب غیر وهابی را باعث به بهشت رفتن خود میدانند، به قتل ميرسند.
جریان از آنجا آغاز شد که غرب دریافت که مقابله با موج خیزش اسلامی که میان ملتهای عرب ایجاد شده است، با سرکوب و فریب و اغواء جواب نمی دهد و تنها ایجاد جریان ایدئولوژی انحرافی است که می تواند افکار عمومی اسلامگرای منطقه را به صورت دروغین اشباع کند. به این ترتیب غرب همان سنت قدیمی انگلیسی در ایجاد فتنه های مذهبی برای حاکم شدن بر موج انقلاب های مردمی را در پیش گرفت.
اما چیزی که در جدیدترین تحولات منطقه ای به صورت بیسابقهای خود را بروز داد، انتشار گسترده کلیپهای کشتار و فیلمهایی است که در آن تکفیریها و وهابیها با شنیعترین و فجیعترین حالتها، عناصر جریان اعتقادی مخالف خود را ترور میکنند، در این فیلمها که بیشتر آنها بهگونهای است که انسان عادی تحمل دیدن صحنههای آن را ندارد، صحنه های متعددی از سر بریدن افراد، کشتن آنها به وسیله اره برقی، مثله کردن و شلیک صدها گلوله به بدن انسانها دیده میشود. جالب اینجاست که استفاده از الفاظ مقدس اسلامی در هنگام انجام این جنایتهای وحشیانه به وفور شنیده میشود و قاتلان از الفاظ "بسم الله الرحمن الرحیم" و "الله اکبر" به کرار استفاده می کنند.
این فیلمها در حالی به صورت گسترده در فضای سایبری منتشر می شود که هر فردی با کمترین اطلاعات سیاسی می تواند حدس بزند که انتشار این تصاویر موج نفرت عمومی را از عاملان آنها به دنبال خواهد داشت، بنابراین تکفیری ها با علم به اینکه این اقدامات آنها را در میان مردم منفور می کند، اقدام به انتشار این تصاویر می کنند. همین موج نفرت باعث شد تا دولتهای هوادار این جریانها نظیر ترکیه از شبه نظامیان موسوم به ارتش آزاد سوریه بخواهند تا دست از انتشار فیلم های خشن بردارند، چرا که انتشار این فیلم ها نفرت افکار عمومی از این جریان مسلح را افزایش میدهد.
بنابراین عامل انتشار گسترده این تصاویر را باید در جایی دیگر جستجو کرد، گروه هایی هستند که از حماقت برخی گروه های شبه نظامی و استفاده از اعتقادات باطل آنها در ایجاد نفرت و کشتار در میان مسلمانان و تفرقه افکنی در میان آنها استفاده می کنند و سعی دارند به این ترتیب مسلمان ها را به جان هم بیندازند. آنها همچنین به دنبال افزایش موج اسلام هراسی و بدبین کردن مردم غیر آشنا به اصول اسلامی به این مکتب حقه هستند و سعی دارند هر طور شده موج عظیم گرایش غربی ها به دین مبین اسلام را کنترل و متوقف کنند، موجی که منافع آنها را در سالهای آینده به شدت تهدید می کند.
استفاده کنندگان از این تصاویر و فیلم ها گروه هایی هستند که کینه و نفرت عمیقی نسبت به نمادهای مقدس اسلامی بویژه کلید واژه ضد شیطانی «بسم الله الرحمن الرحیم» و نماد اصلی دین اسلام که همان «الله اکبر» است، دارند. اینها همان گروه های شیطانی هستند که خود را در لباس دوست به متعصبان دین دار و بی بصیرت نزدیک کردهاند و دوست را در نزد آنها دشمن و دشمنان را دوست جلوه می دهند، اینها حامیان تفکر آرماگدونی هستند که در راستای نبرد آخرالزمان برای خود و لشکر شیطان از میان افکار عمومی جهان یارکشی می کنند و اینگونه به آنها وانمود می کنند که طرفداران ایدئولوژی دینی و اسلامی، مشتی انسان های خشونت طلب و خونخوار هستند که به راحتی میتوانند همه اصول انسانی را زیر پای خود له کنند.
کسانی که نمادهای خود را به بهانههای مختلف و با استفاده از سیطره لابیهای خود بر ابزارهای اقتصاد، فرهنگی، سیاسی و رسانه ای به خورد ملتهای جهان میدهند و در این زمینه حتی تا تحقیر قبله مسلمانان جهان با ساختمان 600 متری و شیطانی ابلیسک هم پیش میروند، در مقابل میخواهند نمادهای اسلامی را به شدیدترین نحو سرکوب کنند و آنها را در میان افکار عمومی جهانیان منفور و غیر قابل احترام نشان دهند.
جنگجویان عضو ارتش آزاد سوریه و سایر گروههای ضد سوری همانگونه که بلاهت دینی و سطحی انگاری را با بازگشت به مبانی ناب اسلام محمدی در عرصه اعتقادی اشتباه گرفتند، ثابت کردند که در عرصه سیاسی نیز تعریف درست و دقیقی از دوست و دشمن ندارند، گروههای جنگجو مانند القاعده که نماد خشونتهای اسلام در غرب شدهاند، در این تعریف در حالی شهروندان بیگناه سوریه و یمن و افغانستان و عراق را هدف خشم شیطانی خود قرار دادهاند که هنوز با گذشت دو دهه از موجودیت خود حتی یک گلوله نیز به سمت دشمن واقعی اسلام و مسلمانان یعنی رژیم صهیونیستی شلیک نکرده اند و هرگز به خود اجازه ندادهاند اهداف صهیونیستی را در گوشه و کنار جهان تهدید کنند.
این جنگجویان اما از سویی دیگر محور مقاومت در منطقه را در معادلات فرقه ای خود طرد شده میپندارند و خطر آنها را برای اسلام موهومشان بیش از خطر یهودیت و صهیونیسم میدانند، سالکان کژراهههای فرقه ای البته حتی به شعارهای پوشالی خود نیز پایبند نیستند و با وجود اینکه همواره از مبارزه با امپریالیسم و استکبار جهانی دم میزنند هر گاه که لازم باشد و منافعشان ایجاب کند، دست به دامن آمریکا شده و ضمن دریافت کمکها و تسلیحات آنها، اوامر اربابان خود را با جان و دل میپذیرند.