کد خبر 143157
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۳۹۱ - ۰۸:۳۵

کارشناسان، ریزش برج‌های دارای ساختارهای فولادی که سه بار در ۱۱ سپتامبر رخ داد را اتفاق خارق‌العاده‌ای می‌دانند که بحث در باب رویدادهای این روز تاریخ آمریکا را با چالشی دو چندان روبرو می‌کند.

به گزارش مشرق به نقل از فارس، روایت رسمی آمریکا از حادثه 11سپتامبر حادثه‌ای است که همه ما با آن آشنا هستیم: گروههایی متشکل از چهار یا پنج مرد عرب که تیغ موکت‌بری به دست داشتند چهارهواپیمای مسافربری آمریکا را ربودند و توانستند سه فروند از آن هواپیماها را به برج‌های دو قلو و ساختمان پنتاگون بکوبانند.

پس از برخورد هواپیما به برج‌های دو قلو، برج‌های تجارت جهانی که بر اثر برخورد هواپیماها و تأثیر آتش‌سوزی استحکامش را از دست داده بود فرو ریخت و به ذره‌های خاکستر تبدیل شد. سه روز پس از این حادثه اف.بی‌آی فهرست هواپیماربایان را تهیه کرد ـ بر اساس روایت‌های رسمی، شکی نبود که اسامه‌بن‌لادن از غارهای افغانستان فرماندهی این عملیات را بر عهده گرفته است.

هیچ هیئت رسمی غیرمنتفع، در پی تحقیق و بررسی مفروضه‌های این روایت رسمی برنیامد؛ با این حال ذهن‌های جستجوگر و دانشمندانی از علوم مختلف به سرعت روایت‌های رسمی آمریکا که سرشار از ایرادهای علمی بود را به چالش کشیدند تا استدلال کنند اگر حادثه 11سپتامبر تماماً به دست خود آمریکا انجام نگرفته باشد، دولت آمریکا در آن نقش مهمی داشته است.

مخالفت کورت‌ساننفیلد (فیلمبردار رسمی امریکا) با روایت دولت بوش از این حادثه، پیدا شدن شواهدی از نوعی ماده منفجره قوی موسوم به نانوترمیت در نمونه‌های خاک آزمایش‌شده از خرابه‌های برج‌های دو قلو، ایجاد گودال‌های عمیق غیرقابل توجیه در محل ساختمان شماره 6 تجارت جهانی، عدم وجود شواهدی از برخورد هواپیمای بوئینگ به ساختمان پنتاگون، شنیده شدن صدای سه انفجار به روایت تمامی شاهدان عینی حادثه، برخی شواهد نشان‌دهنده اصابت موشک به برج‌ها قبل از برخورد هواپیماها، سقوط متقارن برج‌ها ، مرگ مرموز  شاهدان عینی تراز اول11 سپتامبر، خروج چاشنی‌های انفجاری پر سرعت از برج‌های دو قلو و تماس‌های تلفنی جعلی مسافران هواپیماهایی که به ادعای آمریکا ربوده شده بودند، برخی از شواهد باطل‌کننده روایت رسمی آمریکا از 11 سپتامبر بوده‌اند که ما در قسمت‌های قبلی این گزارش بررسی کرده‌ایم.

قسمت چهاردهم این گزارش را با شواهدی پی می‌گیریم که به ضوح نشان می‌دهند روایت‌های رسمی دولت امریکا درباره سقوط برج‌های دو قلو و ساختمان شماره 7کاملاً اشتباه بوده است، چرا که تا پیش از این روز اگرچه ساختمان‌هایی با اسکلت فولادی ـ مشابه با برج‌های دو قلوـ دچار حریق‌هایی به مراتب شدیدتر شده بودند، اما هر گز بر اثر آتش‌سوزی فرونریخته بودند.

یکی از 13 دلیلی که پرفسور «استیون جونز» در مقاله پربار خود درباره تخریب مهندسی‌شده (با انفجار بمب از داخل) برج‌های دو قلو و ساختمان شماره 7 آورده است نیز همین است که تا پیش از 11 سپتامبر 2001، هیچ ساختمانی با اسکلت فولادی بر اثر آتش‌سوزی فرونریخته است. عجیب‌ترین حادثه شاید این بود که ساختمان شماره 7 تجارت جهانی در حالی فروریخت که هواپیمایی به آن اصابت نکرده بود و تنها در دو طبقه آن آتش‌سوزی راه افتاده بود.

پرفسور استیون جونز، فیزیکدان هسته‌ای و دانشمند نظزیه‌پرداز آمریکا و استاد دانشگاه «بیریگهام یانگ» در این کشور است که در 20 اکتبر 2006  به علت اثبات تخریب مهندسی شده برج‌های دو قلو و ساختمان شماره 7 ، از تدریس در دانشگاه اخراج شد. وی که یکی از دهها دانشمند مخالف با روایت‌های رسمی آمریکا از این حادثه است بارها به طور جدّی از دولت آمریکا خواسته است با انجام تحقیقاتی مستقل، واقعیت‌های این حادثه را آشکار کند.

پرفسور استیون جونز، فیزیکدان هسته‌ای و دانشمند آمریکایی است که به خاطر اثبات انفجار در برج‌های دوقلو، از دانشگاه اخراج شد

پرفسور استیون جونز و دانشمندان دیگر ضمن اینکه به استناد شواهدی کاملاً مستند و علمی ذکر آتش‌سوزی به عنوان عامل ریزش برج‌های دو قلو در گزارش‌های رسمی آمریکا را رد می‌کنند، تأکید دارند دولت وقت آمریکا در این باره دست به پنهان‌کاری زده است. در زیر ابتدا به مرور آتش‌سوزی‌هایی می‌پردازیم که پیش از 11 سپتامبر رخ داده بودند و سپس با ذکر برخی ویژگیهای دیگر ساختمان‌های تجارت جهانی نشان می‌دهیم فرضیه سقوط بر اثر آتش با چه اشکالات اساسی‌ای روبروست.

همان‌طور که گفتیم غیر از سه ساختمان دارای اسکلت فولادی که در روز 11 سپتامبر به ادعای دولت آمریکا بر اثر آتش‌سوزی فروریختند، تا کنون هیچ ساختمان دیگری به این دلیل فرو نریخته است. آتش‌سوزی‌هایی که در زیر مرور می‌کنیم مواردی هستند که از آتش‌های ایجاد شده در ساختمان شماره 1 (برج شمالی که اولین هواپیما به آن برخورد کرد)، شماره 2 (برج جنوبی) و ساختمان شماره 7 بسیار شدیدتر بوده‌اند. در تمامی این آتش‌سوزی‌ها، آتش چندین طبقه را دربرگرفت، باعث شکستن پنجره‌های ساختمان شد و برای چندین ساعت دوام آورد: یعنی اتفاقاتی که در هیچکدام از ساختمان‌های فروریخته تجارت جهانی رخ نداد.

1- ساختمان «وان مریدین»

ساختمان «وان مریدین» نام یک ساختمان اداری 38 طبقه در ایالت فلوریدا است که در 23 فوریه 1991 دچار آتش‌سوزی شدید شد. آتشی که از طبقه 22 این ساختمان آغاز شد به مدت 18 ساعت دوام داشت و به 8 طبقه دیگر این ساختمان تسری پیدا کرد. مقامات فیلادلفیا در آن زمان این آتش‌سوزی را «بزرگترین آتش‌سوزی قرن» توصیف کردند.

 

ساختمان وان مریدین در سال 1972

علی‌رغم اینکه این آتش‌سوزی، بسیار شدید بود ـ چنانکه میزان خرابی‌های بارآمده از آن نشان می‌دهند ـ منجر به فروریختن هیچ قسمتی از ساختمان نشد.

 

 

 

 

2- آتش‌سوزی ساختمان «اولین بانک بین ایالتی»

ساختمان اولین بانک بین‌ایالتی، یک آسمان‌خراش 62 طبقه در لس‌آنجلس است که گرفتار بزرگترین آتش‌سوزی در تاریخ این ایالت شد. 64 شرکت آتش‌نشانی از ساعات آخر 4 مه 1988 تا ساعات اولیه صبح روز بعد درگیر عملیات اطفای حریق این ساختمان بودند، که سه ساعت و نیم در آتش می‌سوخت.

آتش‌سوزی در این ساختمان باعث شکستن پنجره‌ها شد که همین امر عملیات اطفای حریق را با مشکل روبرو کرد. شعله‌های بزرگ آتش از ساختمان به بیرون زبانه کشیدند. عملیات خاموش کردن آتش باعث خسارات سنگینی به طبقه‌های زیرین قسمت‌های آتش گرفته شد.

شعله‌های این اتش‌سوزی طبقات 12 تا 16 ساختمان را در بر گرفت و باعث شد طبقات بالایی هم از دود این اتش‌سوزی دچار خسارت شوند. این آتش‌سوزی خسارتی معادل با 200 میلیون دلار بر جای گذاشت.

شرکت «ایکلیم» (شرکتی فعال در زمینه کنترل آتش) درباره چارچوب فولادی این ساختمان نوشت:

«علی‌رغم آتش گرفتن 4 طبقه و نیم از این ساختمان، قطعات اسکلت آن هیچ آسیبی ندیده‌اند و تنها یکی از تیرچه‌های آن آسیب جزئی دیده است.»

 

آتش‌سوزی ساختمان بانک بیان‌ایالتی

3- آتش‌سوزی «نیویورک پلازا»

نیویورک پلازا که برجی 50 طبقه است تنها یک مایل با مرکز تجارت جهانی فاصله دارد. آتش‌سوزی این ساختمان در 5 آگوست سال 1970 اتفاق افتاد و بیش از 6 ساعت طول کشید، اما ساختمان فرو نریخت. 

4- آتش‌سوزی برج کاراکاس

در 17 اکتبر 2004، بلندترین آسمان‌خراش کاراکاس، پایتخت ونزوئلا گرفتار آتش‌سوزی شد. شعله‌های این آتش قبل از نیمه شب در طبقه سی و چهارم ساختمان شروع شد، به بیش از 26 طبقه گسترش پیدا کرد و برای بیش از 17 ساعت سوخت.

 

آتش‌سوزی کاراکاس

5- آتش‌سوزی ساختمان ویندسور

یکی از آتش‌سوزی‌های جدیدتر که در 12 فوریه 2005 اتفاق افتاد، آتش‌سوزی ساختمان ویندسور در مادرید بود. آتش‌سوزی ویندسور از آتش‌سوزی‌هایی که تا کنون گفتیم شدیدتر بود. آتش‌سوزی این ساختمان با برج‌های تجارت جهانی بیشتر مقایسه شده است.

طرفداران روایت‌های رسمی آمریکا از 11 سپتامبر، سقوط نصفه و نیمه این ساختمان را شاهدی بر اینکه ساختمان‌های فولادی هم می‌توانند بر اثر آتش‌سوزی فروبریزند، دانسته‌اند. با این وجود، نکته مهمی که آنها فراموش کرده‌اند و کارشناسان همواره گوشزد می‌کنند این است که این ساختمان بر خلاف برج‌های تجارت جهانی که کاملاً ساختار فولادی داشتند، از بتن‌های تقویت شده با فولاد تشکیل یافته بود.

ضمن اینکه این ساختمان یک روز تمام در شعله‌های شدید آتش می‌سوخت. به علاوه، عده‌ای حتی سقوط نصفه و نیمه این ساختمان را مهم‌ترین دلیل بر نادرست بودن روایت رسمی آمریکا از ریزش برج‌های دو قلو و ساختمان هفت دانسته‌اند، زیرا که حتی این ساختمان که از لحاظ استحکام، زمان اثر آتش و حجم آتش‌سوزی با این ساختمان‌ها قابل مقایسه نبود، هم کامل فرونریخت.

 

6- آتش‌سوزی هتل ماندارین در پکن

این هتل در تاریخ 9 فوریه سال 2009 آتش گرفت. این ساختمان ساعت 8 شب آتش گرفت و ظرف 20 دقیقه به تمام طبقات ساختمان گسترش پیدا کرد. این هتل حداقل سه ساعت در آتش می‌سوخت. علی‌رغم اینکه تمامی طبقات این ساختمان ساعتها در آتش سوختند، ساختمان سقوط نکرد.

 

آتس‌سوزی هتل پکن

 

ما در زیر توضیح می‌دهیم تبیین‌های رسمی آمریکا از دلایل سقوط ساختمان‌های تجارت جهانی چه ایرادهای اساسی و غیرقابل رفعی دارد.

هر نظریه‌ای که در تلاش است فرو ریختن برج‌های تجارت جهانی را تبیین کند، باید توضیح دهد ستون‌های فولادی این برج‌ها که تا بالاترین نقطه ساختمان امتداد داشتند، چگونه تخریب شده‌ و فرود ساختمان (آن هم با سرعت سقوط آزاد) را موجب شده‌اند.

دولت آمریکا ابتدا اعلام کرد که این ستون‌های فولادی بر اثر اصابت هواپیماها و فشارهای ناشی از آتش استحکام خود را از دست داده‌اند و باعث ریزش ساختمان شده‌اند. اما چند روز بعد این فرضیه را کنار گذاشت و اعلام کرد که سوخت هواپیما باعث ذوب شدن ساختار فولادی ساختمان شده است.

برای اینکه این نظریه جدید درست از آب دربیاید دمای تیرهای فولادی هر طبقه باید به 800 درجه سلسیوس برسد ـ البته این دما، از دمای لازم برای ذوب فولاد که بالای 1500 درجع سلسیوس است بسیار کمتر است، اما طبق این نظریه، دمای 800 درجه سلسیوس باعث شده است که چارچوب فولادی ساختمان 90 درصد از استحکامش را از دست بدهد و سپس بر اثر وزن ساختمان سقوط کند.

طرفداران این نظریه، برای توجیه ریزش برج‌های دوقلو و ساختمان شماره 7،  ترکیبی از استدلال‌های مربوط به آسیب دیدن اسکلت ساختمان و اثرات آتش بر تیرهای فولادی را به کار می‌گیرند. آنها برای توجیه اینکه حجم آتش برای ذوب ساختار فولادی کافی نبوده است، به اصابت هواپیما متوسل می‌شوند و برای توجیه نا کافی بودن اثر ضربه هواپیما از اثر آتش کمک می‌گیرند. با این حال، اشکالات زیر به این نظریه را حتّی با این استدلال‌های دور باطل هم نمی‌توان رفع کرد: 

• اگر آتش‌سوزی می‌تواند باعث شود اسکلت فولادی ساختمان استحکامش را از دست بدهد و فروبریزد چرا این حادثه تا کنون، در هیچ جای جهان نیفتاده است و به یکباره در روز 11 سپتامبر، سه بار رخ داده است؟

•     برخورد هواپیما تنها به 15 درصد از ستون‌های کناری هر یک از دو برج آسیب زده بود و ستون‌های مرکزی برج جنوبی به هیچ عنوان آسیب ندیده بود. درباره برج شمالی هم طبق گزارش‌های رسمی دولت آمریکا، از بین 240 تیر فولادی کناری، بین 31 تا 36 تیر آسیب دیده بود، ضمن اینکه تعداد نامشخصی از تیرهای مرکزی این ساختمان هم آسیب دید.

چنانکه تحلیل‌های رسمی دولت آمریکا هم نشان می‌دهند تنها 13 درصد از ستون‌های فولادی برج شمالی و 10 درصد از ستون‌های برج جنوبی بر اثر اصابت هواپپماها تخریب شده‌اند.

 

•      طبق گزارش‌های رسمی آمریکا، از 240 ستون پیرامونی برج جنوبی، 23 ستون تخریب شده بود. حفره ایجاد شده از اصابت هواپیمای دوم به این برج نشان می‌دهد که هواپیما از انتهای سمت راست دو سوم میانی دیوار این برج در جنوب غربی وارد ساختمان شده است؛ ضمن اینکه تصاویر ویدئویی نشان می‌دهند که هواپیما از گوشه شرقی ساختمان خارج می‌شود. کارشناسان بر این اساس استدلال می‌کنند مسیر حرکت هواپیما نشان نمی‌دهد که آسیبی به ستون مرکزی وارد آمده باشد.

 

مسیر برخورد هواپیمای دوم به برج جنوبی نشان می‌دهد هواپیمای مورد نظر به هیچ عنون برخوردی با ساختار فولادی مرکزی ساختمان نداشته است.

بنابراین هر دو برج تعداد کمی از ستون‌های پیرامونی خود را از دست دادند، ضمن اینکه ستون مرکزی برج جنوبی نیز آسیب ندید. محل اصابت هواپیما به برج شمالی آنقدر بالا بود ـ تنها 15 طبقه با بام ساختمان فاصله داشت ـ که هر مقدار آسیب به آن قسمت از ساختار مرکزی به هیچ عنوان کل ساختمان را تهدید نمی‌کرد. ضمن اینکه در هر دو ساختمان برای احتیاط بیشتر، در هر طبقه، ستون‌های پیرامونی از طریق صفحه‌های افقی محیطی به هم وصل شده بودند تا اگر ستون‌ها شکستند، بار جاذبه ستون‌های شکسته به آسانی به بخش‌های دیگر دیوار منتقل شوند. بنابراین اثر اصابت هواپیما چنان نبوده است که تأثیری در ریزش ساختمان داشته باشد.

• حجم آتش در هیچکدام از این دو برج به اندازه‌ای نبودند که ساختارهای فولادی را نرم کنند و چنانکه دیدیم در مقایسه با آتش‌سوزی‌های پیشین ناچیز بودند.

• در هر کدام از دو برج، تنها چند دقیقه پس از برخورد هواپیما، دودهای سیاه‌رنگ تشکیل شدند که به معنی این بود که بیشتر سوخت هواپیما سوخته بودند. دود برج جنوبی هرگز روشن نشد. همان‌طور که می دانیم دود سیاه‌رنگ به معنی آتشی است که به اکسیژن نیاز دارد.

• در هر دو برج شواهدی از گسترش آتش به چندین طبقه مجاور نبود. کارشناسان تخریب می‌گویند برای اینکه آتش بتواند ستون‌ها را تا 800 درجه سلیوس گرم کند، باید به طور همزمان چند طبقه را فرا بگیرد.

• در برج جنوبی، آتش تنها به محل اصابت هواپیما محدود ماند و به نقاط دیگر ساختمان گسترش پیدا نکرد. آتش‌های شدید، گسترش پیدا می‌کنند.

• ستون‌های بیرونی هرگز به رنگ قرمز آتشین که در نیامدند، در صورتی که اگر آنها تا بالای 700 درجه گرم می‌شدند، چنین حالتی پیدا می‌کردند.

• ساختمان شماره 7 که نه هواپیمایی به آن برخورد کرد و  تنها در دو طبقه آن آتش‌سوزی اتفاق افتاده بود، چگونه به یکباره سقوط کرد؟

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس