خاتمی با رایی که در انتخابات مجلس نهم به صندوق انداخت عملاً تلاش کرد تا در نقش یک "کامیکازی" (خلبانان ژاپنی که عملیات‌های انتحاری انجام می‌دادند!) برای اصلاح‌طلبان ظاهر شود. اما این اقدام نیز اگرچه با انتقاداتی از سوی اپوزیسیون سیاسی مواجه شد ولی هیچگاه در محافل سیاسی اصلاح‌طلبان و حتی اصولگرایان به توبه خاتمی از فتنه و حوادث سال 88 تعبیر نشد.

مشرق: اغراق نیست اگر بگوییم سیدمحمد خاتمی دیرگاهیست که در حال گذران سخت‌ترین دوران عمر سیاسی خویش و در دوراهی یک حیات یا ممات سیاسی است.

نقطه آغاز این دوران سخت نیز به ماجراهای فتنه سال 88 باز می‌گردد.

روزهایی که سیدمحمد خاتمی بعنوان چهره نمادین اصلاحات در قامت حامی شماره یک میرحسین موسوی در انظار عمومی ظاهر می‌شد.

البته دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که این نقطه شروع! را از زمان طرح زمزمه‌هایی مبنی بر ضرورت تشکیل ستادهای صیانت از آرا توسط اصلاح‌طلبان و در سال 87 عنوان می‌کند.

زمانی که عده‌ای از دلسوزان کشور هشدار می‌دادند که این اقدام شوم پای گذاشتن در راهی است که سرانجام آن به ناکجا و البته به "فتنه" می‌رسد اما چهره محوری اصلاحات یعنی شخص سیدمحمد خاتمی نسبت به این رخدادها موضعی مثبت داشت و در لابه‌لای خبرهای مربوط به کاندیداتوری‌اش برای انتخابات دولت دهم، به گونه‌ای موضع می‌گرفت که سناریویی که قرار بود پس از انتخابات سال 88 کلید بخورد تقویت شود و خللی به آن وارد نیاید.

و ماجرا گذشت و تاریخ ایران اسلامی به نظاره فتنه‌ای دامنگیر نشست. فتنه‌ای که در بطن اصلاحات شکل گرفته بود و اصلاح‌طلبان به هر نحو ممکن از آن به حمایت می‌پرداختند.

و البته استقرار فراتصور نظام و عدم عقب نشینی حاکمیت در مقابل خواسته‌ها و بدیل‌هایی که این فتنه قصد داشت آنها را در مقابل کشور قرار دهد، کم‌کم پرده‌های سخت شدن زندگی سیدمحمد خاتمی را کنار زد.

*خاتمی، مقاومت و حضور در تثلیث سران فتنه

حالا سیدمحمد خاتمی مانده بود و مشتی حمایت‌های او از کاندیدایی که مردم او را به عنوان فتنه‌گر شناخته بودند.

این سیدمحمد خاتمی بود که در صحبت‌های خود در روزهایی که اراذل و اوباش با سنگ و آتش به برخی خیابان‌های شهر ریخته بودند، از "مقاومت" سخن گفته بود و اکنون می‌دید که چگونه آتش‌ها سردتر می‌شوند و روشنگری عمارها چگونه رمق را از دست و پای فتنه می‌برد.

مفهوم "سران فتنه"، اولین شوک زندگی سخت را به خاتمی وارد کرد.

عوام و خواص و افکار عمومی دائماً به مفهومی به نام "سران فتنه" اشاره می‌کردند.

مفهومی که سه ضلع داشت. موسوی، کروبی و البته "خاتمی".

او علی‌رغم تلاش‌هایش برای تظاهر به پیچیدگی سیاسی و دوراندیشی اما در ورطه‌ای افتاده بود که می‌شد نام "نقطه بی‌بازگشت" را بر روی آن قرار داد.

خاتمی هم‌اینک در مظانّ فتنه‌گری قرار داشت و این گناه کمی نبود.

گناهی که البته خاتمی هیچگاه و حتی وقتی که موج، موج مردم معترض به فتنه را در نهم دی و در خیابان‌های تهران دید، حاضر به توبه از آن نشد.

*این مصائب تمام نشدنی!

یاران روزهای انتخابات خاتمی تماماً اعتراف کردند که تقلب بهانه‌ای بیش نبوده است. و دو راس از سه ضلعیِ سران فتنه یعنی موسوی و کروبی نیز به مرور طرد شدند و دیگر کسی از آنها سراغی نگرفت.

اکنون خاتمی در مقابل ده‌ها سوال قرار داشت.



سوالاتی که البته او از سال 88 تاکنون در مطالبه پاسخ دادن به آنها قرار دارد اما به جای این پاسخگویی سکوت اختیار کرده است.

جنبش فتنه‌گرانه سبز، اپوزیسیون سیاسی خارج از کشور، صحبت‌های بی‌پایه و اساسی مثل طرح درخواست از نظام برای معذرت خواهی از فتنه‌گران و ...

سکوت اما ساده‌ترین کاری بود که خاتمی در مقابل این همه مصیبت سیاسی آن را برگزید.

از یک سو بدرود گفتن به تمام آنچه که اصلاح‌طلبان در سال 88 برای آن تلاش کردند کاری بس مشکل است و از سوی دیگر بازگشت به درون نظام و توبه از فتنه نیز آنگونه که خاتمی خیال می‌کند و نشانه‌هایی نیز وجود دارد که قصد آن را داشته است به این سادگی‌ها ممکن نیست.

خبرها و گمانه‌هایی وجود دارد که خاتمی، پس از شکست فتنه تاکنون تلاش‌های فراوانی برای ملاقات با سران نظام داشته است.

از سوی دیگر خاتمی با رایی که در انتخابات مجلس نهم به صندوق انداخت عملاً تلاش کرد تا در نقش یک "کامیکازی" (خلبانان ژاپنی که عملیات‌های انتحاری انجام می‌دادند!) برای اصلاح‌طلبان ظاهر شود.

اما این اقدام نیز اگرچه با انتقاداتی از سوی اپوزیسیون سیاسی مواجه شد ولی هیچگاه در محافل سیاسی اصلاح‌طلبان و حتی اصولگرایان به توبه خاتمی از فتنه و حوادث سال 88 تعبیر نشد.

ضمن آنکه گفته می‌شود عده‌ای در محافل اصلاح‌طلبانه از این گفته‌اند که کامیکازی‌های واقعی اصلاحات، کسانی بودند که علنا به دروغ بودن مدعای تقلب اعتراف کردند.

نکته دیگری که باید آن را در زمره سخت‌ترین مصائب خاتمی در روزهای حیات سیاسی او پس از فتنه تاکنون به شمار آورد تفاوت نظری است که به نظر می‌رسد در نحوه برائت جویی از فتنه وجود دارد.

*توبه محفلی و مخفیانه ممنوع

از ظاهر امر به نظر می‌رسد که نظام حاضر به پذیرش توبه زیرزمینی و مخفیانه هیچ یک از چهره‌های اصلاحات و حتی شخص خاتمی نیست.

تلاش‌های ناکام خاتمی برای برگزاری چند دیدار، نامه‌نگاری و اقداماتی از این قبیل تماما از یک چالش اساسی برای خاتمی خبر می‌دهند.

او باید علناً از اشتباهات خطرناک خود توبه کند. توبه‌ای که البته احتمالاً مراحل دیگری نیز بر آن مترتّب خواهد بود.

شاید خاتمی با علم به همین مراحل دیگر! است که تن به توبه علنی و برائت جویی صریح از فتنه‌گران و جنبش سبز نمی‌دهد.

البته این تنها بخشی از مصائب اشاره شده برای این روزهای خاتمی است.

او با این مشکل نیز مواجه است که در صورت توبه و اعلام برائت صریح از فتنه‌گران، تمام عقبه سیاسی اصلاحات در خارج از کشور و نیروهای دلبسته در داخل که دستی هم بر آتش جنبش سبز دارند را از دست خواهد داد.

این در حالی است که تجربه نشان داده که اصلاح‌طلبان همواره برای حمایت‌های خارجی و حمایت‌های متصلّبانه داخلی حساب ویژه‌ای باز کرده‌اند و لذا انقطاع این حمایت‌ها به هیچ وجه برای لیدر جریان اصلاحات یعنی سیدمحمد خاتمی ساده نخواهد بود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 5
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • ۱۰:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۵
    0 0
    درود بر خاتمی کبیر، فخر جهان تشیع
  • ۱۰:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۵
    0 0
    مشرق خیلی از اومدن خاتمی میترسی.نکنه نظر سنجیای خودت نشون میده دوباره خاتمی انتخاب میشه؟
  • ۱۶:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۵
    0 0
    زنده باد خاتمي فرزند فاضل امام و ريس جمهوري كه هيچگاه با رهبري قهر نكرد و خانه ننشست و معاونش را خلاف نظر رهبر انتخاب نكرد.
  • اميني ۱۶:۲۱ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۵
    0 0
    آره جون خاله ات فخر منافقين . ضد انقلاب و سر دسته فتنه گران و يار امريكا و ذليل دربار سعودي و همنشين جورج سروس طراح صهيونيستي پروزه هاي مخملي و... باز هم بگم خاين ضد وطن طرفدار فتنه گر
  • ۰۲:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۹
    0 0
    داداش تاريخ انقضات خيلي وقته سر اومده .برو توبه كن خدا ببخشتد.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس