کد خبر 141491
تاریخ انتشار: ۹ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۱:۵۲

مشايخي اظهار کرد: جایگاه موسیقی کشور روز به روز بد‌تر شده و باید بگویم افتضاح است. باید کاری کرد و بنده هم تا حدی که می‌توانم کارهایی را انجام می‌دهم. مشکل اول در موسیقی ایران نبودن سالن کنسرت مناسب است. سالن‌ها، آگوستیک خوبی ندارند و صدا‌ها افتضاح‌ هستند. چند روز پیش به یکی از گاراژ‌های نزدیک ولیعصر رفتم و دیدم آگوستیک آنجا درجه یک است. حاضرم در آن گاراژ کنسرت بگذارم اما به تالارهای کنسرت ایران نروم.

به گزارش مشرق، گپ زدن با هنرمندان موسیقی ایران کار ساده‌ای نیست، آخر با یک گنجینه طرف هستی، گنجینه‌ای که نمی‌توانی راحت از آن بگذری و بسیاری از پرسش‌هایت را فاکتور بگیری بنابرین مجبوری از هر دری بپرسی تا مبادا فرصتی که شاید دیگر هیچ‌گاه پیش نیاید را از دست بدهی.

از ساخت مستند زندگي مشايخي تا نوشتن اپرا

فرزند جمشید مشایخی که سال ۸۴ رهبری ارکستر سمفونیک تهران را به دلایلی‌‌ رها کرد درباره‌ي غیبت چند ساله‌اش ایسنا،گفت: بخشی از سه سال اخیر را که در آلمان سپری کردم، صرف ساخت مستند زندگی‌ام شد که «فرانک شفر» آن را کارگردانی کرده و دیگر اینکه اپرایی به نام «آیه‌های زمینی» را می‌نوشتم. همچنين احساس می‌کردم که تصور مردم آلمان نسبت به ایرانی‌ها اشتباه است و باید سعی می‌کردم آن‌ها را با هنر ایران آشنا کنم تا این تصور اشتباه از ذهنشان بیرون شود.

اركستر سمفونيك آشفته است

وقتی از او پرسیدیم که به عنوان رهبر سابق ارکستر سمفونیک تهران چقدر در سال‌های اخیر فعالیت‌های ارکستر را رصد می‌کرده‌ايد، پاسخ داد: ارکستر سمفونیک تهران چند اجرا در اروپا داشت که متاسفانه به هیچ وجه اجراهای جالبی نبودند. این در حالی است که ارکستر نوازندگان خوبی دارد و جدی و دقیق کار می‌کنند اما متاسفانه اجرای نوتردام خیلی بد بود و بازخورد بدی میان مردم داشت.

مشایخی معتقد است: فعالیت‌های ارکستر سمفونیک این‌روز‌ها بسیار آشفته شده و مسئولان از نظر مالی به نوازندگان رسیدگی نمی‌کنند. این موضوع می‌تواند خیلی راحت یک ارکستر را از هم بپاشد، چرا که وقتی نوازنده پول کافی نمی‌گیرد به دنبال کارهای دیگر می‌رود.

این آهنگساز اظهار کرد: گاهی به نوازندگان ارکستر بابت کم کاری‌ها حق می‌دهم. حقوق آن‌ها باید بالا‌تر از این حرف‌ها باشد، شاید آن‌ها کمی جوان و بی‌تجربه هستند اما مرتضی‌پور هنرمند بزرگی است و در واقع به ارکستر رسیدگی می‌کند، به زعم بنده دلیل آشفتگی ارکستر در وهله اول بحث مالی است.

موسيقي رسانه مناسبي براي تبليغات سياسي نيست

مشایخی همچنين درباره اجراي آثار سفارشی كه اين روزها عادت اركستر سمفونيك تهران شده، گفت: سفارشی کار کردن هیچ بازتاب هنری ندارد. پس از برگزاری چنین کنسرت‌هایی یک سی دی بیرون می‌آید و کسی آن را نمی‌خرد. آثار سفارشی کاملا مقطعی هستند و بیشتر به عنوان یک مساله سیاسی مطرح می‌شوند.

او اظهار كرد: هنرمندان باید بدانند که موسیقی به هیچ وجه رسانه جالبی برای تبلیغات سیاسی نیست. موسیقی برای این کار ساخته نشده و هدف دیگری دارد. این هزینه‌های سنگین برای کارهای سفارشی به چه معناست؟ باید تاکید کنم این موسیقی هیچگاه عمل نمی‌کند و تا به حال هم تاثیرگذار نبوده است.اجرای آثار سفارشی بیشتر شبیه یک اشتباه است، اشتباهی که دوستان موسیقی این روز‌ها بسیار آن را مرتکب می‌شوند.

با شرايط خودم در اركستر سمفونيك كار مي‌كنم

وقتي پرسيديم، آيا حاضر است بار ديگر اركستر را رهبري كند، اينگونه پاسخ داد: اگر یک بار دیگر به من پیشنهاد شود که ارکستر سمفونیک را رهبری کنم ترجیح می‌دهم با تکیه بر شرایط خودم این کار را قبول کنم. من با طرح شورا برای ارکستر سمفونیک، کاملا مخالف هستم و براي همين بود كه اركستر سمفونيك را ترك كردم.

مشایخی تصريح كرد: اعضاي این شورا باید افرادی باشند که مشکلات ارکستر را بفهمند. کسی که با كار اركستر آشنايي ندارد، چطور می‌تواند در شورای ارکستر سمفونیک فعال باشد؟

او در عين حال معتقد است كه هميشه نبايد در مورد ساخت موسيقي سخن بگوييم و بايد به بحث شنيده شدن موسيقي هم بپردازيم. گوش کردن موسیقی هم بسیار مهم است. اگر کسی نباشد كه موسیقی گوش ندهد يا حرفه‌اي به آن نپردازد، موسیقی سرشار از امواجي مي‌شود که به خودی خود معنایی ندارند.

نگاه كمي به درد موسيقي نمي‌خورد

مشایخی همچنین با انتقاد از نگر‌ش‌هاي كمي به موسيقي گفت: این روز‌ها در تبلیغات خیابانی می‌بینم که در برخي بيلبوردها از عبارت «كنسرت بزرگ» یاد می‌کنند. معنای این تفکر را نمی‌فهمم، کنسرت بزرگ یعنی چه؟ یعنی تعداد نوازندگان زیاد است؟ در اين صورت باید بگویم تفکر کمی به درد موسیقی نمی‌خورد. نمی‌توانم این را بفهمم که چرا ارکستر بزرگ از ارکستر کوچک برتری دارد. این‌ها مشکلاتی است که باید در موسیقی ایران حل شود.

رهبر سابق ارکستر سمفونیک تهران گزينه خوبي است ،براي اينكه از او بپرسي وضعيت موسيقي كشور را در كدام پله مي‌بيند؟

ترجيح مي‌دهم در گاراژ كنسرت برگزار كنم

مشايخي در ارزیابی خود از وضعیت موسیقی اين روزها در ايران اظهار کرد: جایگاه موسیقی کشور روز به روز بد‌تر شده و باید بگویم افتضاح است. باید کاری کرد و بنده هم تا حدی که می‌توانم کارهایی را انجام می‌دهم. مشکل اول در موسیقی ایران نبودن سالن کنسرت مناسب است. سالن‌ها، آگوستیک خوبی ندارند و صدا‌ها افتضاح‌ هستند. چند روز پیش به یکی از گاراژ‌های نزدیک ولیعصر رفتم و دیدم آگوستیک آنجا درجه یک است. حاضرم در آن گاراژ کنسرت بگذارم اما به تالارهای کنسرت ایران نروم.

او درباره دلایل ضعف تالارهای كنسرت ايران توضيح داد: کف سالن‌های کنسرت موکت شده و رفلکتور‌ها صدا را می‌خورند، زيرا رفلکتور به سمت عقب خم شده و همه این‌ها باعث می‌شود صدای خوبی در کنسرت ایجاد نشود. ساز‌ها نیز برای اماکن کوچک ساخته شده‌اند تا صدا از تالار‌ها بیرون نرود.

مشایخی در همين رابطه اضافه كرد: تمام سازهای ایرانی همین گونه ساخته شده‌اند. شما فکر می‌کنید کسی در ایران بلد نیست ساز بسازد؟ این گونه نیست. چرا که ساز یکی از صادرات مهم ایران به اروپا بوده است. براي مثال در ارکستر صدای «قیچک باس» شنیده نمی‌شود. وقتی با این ساز‌ها در یک سالن چهارهزار نفره کنسرت می‌گذارید تمام ظرافت‌های ساز از بین رفته و بیشتر به یک اجراي «هوی متال» تبدیل می‌شود.

استعداد جوانان با ذوق شناخته نمی‌شود

این موسيقيدان، ضعف مدیریتی و کوچک بودن جامعه نوازندگان را از دیگر ضعف‌های موسیقی کشور بر شمرد و توضيح داد: ضعف مديريتي هم در اين وضعيت دخيل است، اما آرام آرام احساس می‌کنم که اتفاقاتی در موسیقی می‌افتد. مسئولان دارند متوجه می‌شوند که مدیرانی را روی کار بیاورند تا موسیقی را بفهمند.

به گفته اين رهبر اركستر، نوازندگان جوان و درجه یکی در موسیقی موجود دارند که خیلی از آن‌ها در دانشگاه علمی کاربردی ساز می‌زنند و شناخته شده نيستند. آن‌ها از بهترین نوازندگان هستند و باید مورد استفاده قرار بگيرند، اما وقتی این نوازنده‌ها وارد ارکستر می‌شوند و درآمد خوبی به دست نمی‌آورند سرخورده می‌شوند. یعنی تعدادی جوان با استعداد و با ذوق استعداد‌هایشان شناخته نمی‌شود.

نيم ساعت به من وقت بدهند تا نظرشان را تغيير دهم

این هنرمند در بخش ديگري از اين گفت و گو درباره پررنگ نبودن حضور بانوان در صحنه‌هاي موسيقي نيز گفت: محدودیت‌هایی هم برای خانم‌های این عرصه وجود دارد که بنده با آن کنار نمی‌آیم. چندی است شنیده‌ام که دختران دیگر اجازه ندارند به دانشگاه علمی کاربردی بروند یا می‌گویند سازهای بین‌المللی را در ارکستر نمی‌خواهیم. این ایده‌ها، در مخیله من نمی‌گنجد. گفتن این حرف‌ها یعنی چه؟ این همه دختر با استعداد در کشور ما وجود دارد، اما با اين حال فكر مي‌كنم مشکلات قابل حل هستند. مسئولان نیم ساعت به من وقت بدهند من با آن‌ها صحبت می‌کنم. اگر نظرشان عوض نشد هر چه خواستید به من بگویید.

بااين پاسخ ها فرصتي پيش آمد تا از مشايخي بپرسيم كه دوران طلايي موسيقي ايران را در چه زماني مي‌بيند؟

او پرسش‌مان را اينگونه پاسخ داد: سال‌های ۵۲ تا ۵۸ سال‌های درخشان موسیقی ایران بود. در این سال‌ها موسیقي حالت تجملی نیز داشت و مردم می‌خواستند هنر مدرن خود را به رخ بکشند.

موسيقي نواحي طرز زندگي است

نادر مشايخي در بخش دیگری از سخنانش گفت: البته خیلی وقت‌ها هم می‌خواهیم خودمان را در جریان موسیقی آن سال‌ها قرار دهیم که این کار درستی نیست. یا گاهی می‌خواهیم موسیقی نواحی را در آثار امروز به کار بنديم. در پاسخ به كساني كه اين ايده را دارند بايد بگويم موسیقی نواحی، موسیقی نیست و طرز زندگی است بنابراين ما نمی‌توانیم آن را تغییر دهیم. به اعتقاد من موسیقی محلی، طرز رفتار، ‌زندگی و عادت انسان‌ها است و با موسیقی هنری فرق دارد. این دو موسیقی قالب و ساختمان‌شان با یکدیگر تفاوت دارد و نمي‌توانند با يكديگر تلفيق شوند.


مشايخي ادامه داد: بسياري از هنرمنداني كه با آنها كار مي‌كردم همه متفق‌القول بودند که موسیقی برای این است تا زوایای مختلف یک متن را برای ما آشکار کند. به عبارت دیگر موسیقی ضمیمه یک متن است و من به گونه‌ای نیستم که به متن و تصویر با یکدیگر فکر کنم، من فقط به صدا فکر می‌کنم.

موسيقي پاپ آدامس است

مشایخی در پاسخ به این پرسش که آیا مانند بيشتر موسيقيدانان سبک‌های عامه‌پسند موسیقی را نفی می‌کند یا خیر؟ توضیح داد: امروزه موسیقی پاپ طیف پرفروش‌تری است، چرا که ساده‌تر است و به عقیده بنده بیشتر شبیه آدامس است. وقتی شیرینی اولش تمام شد آن را دور می‌اندازیم، اما این هم سبکی از موسیقی است که باید وجود داشته باشد. برای نمونه پسر هفده ساله‌ام به موسیقی «هیپ هاپ» علاقه زیادی دارد و من نمی‌توانم او را مجبور کنم که «بتهوون» گوش کند و معتقدم او از این موسیقی هم الهام می‌گیرد. آن موسیقی تخلیه‌اش می‌کند و شاید تحولی هم برای او ایجاد می‌کند. شاید آن موسیقی‌های سنگین برای من است. ترانه‌ای مثل «گل سنگم» هم عالی است اما من نمی‌توانم آن را گوش دهم.

اجراي ويژه‌ برنامه‌هاي جان كيج با همراهي اركستر سمفونيك

نادر مشایخی که چندي پيش پرفورمنسی را به بهانه صدمين سالگرد تولد «جان کیج» در گالری «ايست» و پرفورمنس ديگري را در نگارستان «آن» اجرا کرده بود درباره برنامه‌هایش پيرامون اين هنر گفت: امسال سال رسمی «جان کیج» است و تمام تلاشم این بود که برنامه‌های ویژه‌ای برای او داشته باشیم. ویژه‌نامه‌هایی برای او منتشر می‌شود كه تئا‌تر، موسیقی و نقاشی نیز از برنامه‌هاي ماست. احتمال دارد این آثار را با ارکستر سمفونیک تهران اجرا کنم، چرا که پیشنهاداتی از سوی ارکستر داشته‌ام.

چرا مشايخي اركستر سمفونيك را ترك كرد؟

مشایخی در توضيح دلايل ترك اركستر سمفونيك گفت: دلیل بیرون آمدنم از ارکستر سمفونیک، وجود‌‌ همان شورايي بود كه گفتم چرا که ارکستر سمفونیک یک اقیانوس است و آن شورا عمق این اقیانوس را نمی‌شناسد. باید با شرایط خودم دوباره ارکستر را رهبری کنم. براي مثال شورای ارکستر ملی با شورای ارکستر سمفونیک تفاوت دارد. ظریف و علیزاده فوق‌العاده‌اند و اتفاق بعدی حضور کیارس است که موزیسین بسیار خوبی است و بسیار خوب هم ویلن می‌زند، او کار بی‌مورد انجام نمی‌دهد.

او اظهار كرد: تا پایان سپتامبر اینجا هستم و به احتمال زياد اجرا خواهم داشت.

نمي‌توانم دنبال سليقه مردم بروم

اين هنرمند درباره شيوه موسيقي خود و طرز ارائه آن به مخاطبش نيز گفت: سلیقه‌های مردم متفاوت است. من نمی‌توانم دنبال آن‌ها راه بیفتم، ببینم سلیقه آن‌ها چیست و مناسب با آن‌ها موسیقی بسازم. بلکه این موسیقیدان است که باید به مردم سلیقه بدهد. آن‌ها هستند که باید به دنبال سلیقه من بیایند. مخاطبان من به طور جدی موسیقی گوش می‌دهند و مخاطبان خوبی هم دارم.

نادر مشایخی در پايان اين گفت‌وگو در پاسخ به این سوال که ترجیح می‌دهد برای پیشبرد زندگی هنری‌اش در آلمان باشد یا ایران؟ گفت: آرزویم این است که در ایران بمانم. اینجا خوشبختم و از کار جوانان لذت می‌برم. این کودکان و نوجوانان به من انرژی می‌دهند. مخصوصا وقتی با ذوق و بدون هیچ چشم داشتی کار می‌کنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس