به گزارش خبرنگار سیاسی مشرق، اسفند ماه سال 88 بود که مهلت دوماهه ایران به غرب برای تامین سوخت هستهای راکتور تحقیقاتی تهران پایان یافت.
در واقع، غربیها در مذاکرات قبل از آن مقطع قول داده بودند که در صورتیکه ایران وارد عرصه غنی سازی اورانیوم در سطح بالای 20 درصد نشود، نیاز ایران را به سوخت اتمی برای انجام فعالیتهای پژوهشی و تولید دارو تامین کنند اما این اتفاق رخ نداد.
و رئیس جمهور احمدی نژاد در مقطع پایان مهلت و در هنگام مراسم افتتاح نمایشگاه دستاوردهای لیزری کشور به علی اکبر صالحی رئیس وقت سازمان انرژی اتمی کشور دستور داد که غنی سازی 20 درصد را آغاز کند.
متن دستور شفاهی رئیس جمهور احمدی نژاد به صالحی این بود: "آقای صالحی شما غنی سازی 20 درصد را آغاز کنید و ما در عین حال آماده مذاکره برای تبادل سوخت هستیم."
و اندک مدتی نگذشت که جمهوری اسلامی ایران توانست ضمن رسیدن به توانایی غنی سازی اورانیوم در سطح 20 درصد، سوخت اتمی مورد نیاز رآکتورهای خود را نیز تامین کند.
شیب استیصال برای غرب تندتر میشود
با ورود ایران به باشگاه غنی سازی 20 درصدی این حقیقت وجود پیدا کرد که دیگر هیچ سدی در مقابل توان تکنولوژیک هستهای جمهوری اسلامی ایران نیست و کشورمان میتواند به تمام ابعاد علمی دانش هستهای دست پیدا کند.
ضمن آنکه تلاش غربیها برای ممانعت از ایران در جهت دستیابی به دانش غنیسازی و معادلات قبلی آنها نیز بی نتیجه ماند.
با توجه به حقایق اشاره شده بود که کشورهای 5+1 طی سه نشست هستهای در کشورهای ترکیه، عراق و روسیه موارد تقاضای خود را از جمهوری اسلامی ایران مطرح کردند.
موارد تقاضایی که یکی از اساسیترین آنها، درخواست از ایران برای توقف غنی سازی اورانیوم در سطح 20 درصد بوده است.
به گزارش مشرق، در این زمینه از سوی مقامات مذاکره کننده کشورمان اظهار نظر صریحی در دست نیست اما سایت خبری فرارو به نقل از روزنامه کریستین ساینس مانیتور خبر داده است که در جلسات مذاکره این مسئله مطرح شده است که ایران اسلامی با وجود رد کردن عمده درخواستهای کشورهای 5+1 اما تمایل دارد که درباره غنی سازی 20 درصدی مذاکره کند.
نکتهای که البته در برخی خبرهای محرمانه داخلی نیز به چشم خورد اما هیچگاه صحّت آن مورد تایید قرار نگرفت.
این در حالی است که کاترین اشتون، سرپرست گروه مذاکره کننده کشورهای 5+1 در کنفرانس مطبوعاتی خود در مسکو اینطور اعلام کرد که مقامات جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه درخواست توقف غنی سازی 20 درصد را نپذیرفتهاند.
البته از این صحبت خانم اشتون نمیتوان به این نتیجه هم دست یافت که مقامات ایرانی بحث مذاکره در قبال غنی سازی 20 درصد را نیز رد کرده باشند.
دکتر سعید جلیلی، سرپرست گروه مذاکره کننده ایرانی پس از مذاکرات مسکو در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا ایران حاضر است تعلیق غنی سازی اورانیوم 20 درصد را بپذیرد، جواب داده بود:
"مهمترین بحث این بود كه جمهوری اسلامی ایران چهار محور هستهای را بیان كرد. از جمله محور اعتمادسازی، همكاریها برای شفافسازی، مخالفت با سلاحهای كشتار جمعی و همكاریهای متعارف هستهای. آنچه كه ما بر آن تاكید داریم و در استانبول نیز بر آن تاكید كردیم این است كه بر اساس این چهار محور همكاری شكل بگیرد و گامهای مناسب و متقابل برداشته شود؛ به نحوی كه نافی حقوق ملت ایران نباشد. حتی در مورد غنیسازی 20 درصد گامها وقتی میتواند مثبت و سازنده باشد كه اقدامات علیه ملت ایران كنار گذاشته شود و بحثهای كارشناسی نیز برای نزدیكی دو نگاه برگزار میشود."
صحبتهای دکتر جلیلی در حالی مطرح میشد که البته نباید از یاد برد مقامات دولت کشورمان، مدتی قبل یعنی در سال 88، حاضر شده بودند در قبال امتیازاتی منجمله دریافت سوخته هستهای، از غنی سازی اورانیوم در سطح 20 درصد به صورتی مقطعی صرفنظر کنند.
نیاز جدید ایران/ نیاز کشتیهای ایران به سوخت تامین شده با اورانیوم 50 درصدی
حرف و حدیثها درباره ماجرای اشاره شده ادامه داشت تا اینکه ابوالقاسم جراره عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی روز جمعه، 30 تیرماه و در گفتوگو با خبرگزاری فارس از طرحی در مجلس شورای اسلامی خبر داد که بر اساس آن با توجه به اینکه کشتیهای جمهوری اسلامی ایران برای طی کردن مسافتهای بیشتر نیاز به سوخت هستهای دارند؛ دولت مکلّف میشود تا برای تامین سوخت هستهای این کشتیها، اورانیوم را تا هر اندازهای که نیاز است غنی سازی کند.
اندازهای که به گفته جراره قطعا بالای 25 درصد و چیزی در حدود 50 یا 60 درصد خواهد بود.
این نماینده مجلس شورای اسلامی کشورمان تصریح کرده است که این طرح بزودی توسط نمایندگان آماده شده و در هفته جاری نیز در کمیسیون صنایع و معادن کشورمان مورد بررسی قرار میگیرد.
ماجرای اشاره شده اما ابعاد دیگری هم دارد.
نیازی که از قبل پیدا بود
اواخر سال گذشته بود که امیر دریادار سیّاری، فرمانده نیروی دریایی ارتش کشورمان در لابهلای یک گفتگوی تفصیلی با خبرگزاری ایرنا به مقوله ساخت ناوهای هواپیمابر توسط ایران اشاره کرده و گفته بود: ایران توانایی ساخت ناوهای هواپیمابر را دارد.
این خبر در حالی ارائه میشد که مدتی قبلتر
یعنی در مهرماه همان سال نیز معاون اداره تحقيقات و جهاد خودكفايي نيروي دريايي
ارتش کشورمان نیز به همین خبرگزاری اینطور گفت كه طراحي و ساخت ناوهاي بالگردبر و
هواپيمابر در راستاي تحقق نيروي دريايي راهبردي بزودي كليد مي خورد.
ناخدا مقصودلو تاکید کرده بود که نيروي دريايي
ارتش جمهوري اسلامی بر اساس "طرح ولايت"، ساخت شناورها در كلاسهاي
مختلف زيرسطحي، سطحي و اثرسطحي را در دستور كار دارد و این شناورها با توجه به
نيازهاي نيروي دريايي ارتش در حال طراحي و ساخت هستند.
به گزارش مشرق، نکته ناپیدای صحبتهای این دو مقام کشورمان هم این بود که باک ناوهای هواپیمابر اساساً با سوخت هستهای پر میشود. سوختی که البته باید با اورانیوم بیش از 20 درصد ساخته شود.
در واقع تمام کشتیهای بزرگ برای طی مسافتهای طولانی در دریاها نیاز به سوخت هستهای دارند و این مسئله یک کاربری صرفاً نظامی تلقی نمیشود و ابعادی همه جانبه و ضروری دارد.
با این اوصاف به نظر میرسد سرعت پرشتاب تولید علم در ایران و دستیابیهای کشورمان به قلههای تکنولوژی تا آن اندازه هست که دیپلماتهای غربی و اتاقهای فکر استکبار جهانی هر روز باید شاهد یک معادله جدیدتر باشند.
معادلات جدیدتری که اگر کشورهای 5+1 دست از خصومت استکباری خویش برندارند و سر تعظیم در مقابل قدرت بزرگی به نام "جمهوری اسلامی ایران" فرود نیاورند، کلاف معادلات آنها را در مقابل مردم ایران اسلامی به سردرگمی بیشتری میکشاند.