به گزارش مشرق به نقل از فارس، رژیم صهیونیستی از زمان تشکیل دولت نامشروع یهودی در سرزمین های اشغالی جنگ های متعددی را با اعراب داشته است، این جنگ ها شامل جنگ روز استقلال در سال 1948، جنگ کانال سوئز در سال 56، جنگ 6 روزه در سال 76 و جنگ روز کیپور در سال 1973 است، اسرائیل در تمامی این جنگ ها موفق شد لشکر کشورهای عربی را شکست دهد و به این ترتیب ارتش خود را ارتش شکست ناپذیر بنامد.

با این وجود حزب‌الله لبنان به عنوان یک تشکیلات مردمی و غیر دولتی از زمان شکل گیری خود موفق شد ضربات مهلکی را به رژیم صهیونیستی وارد کند، این حزب که از سال 1982 و هم زمان با اشغال بخش هایی از لبنان از سوی رژیم صهیونیستی تشکیل شد، موفق شد ضربات مهلکی را به این رژیم وارد کند و لبنان را به مکان ناامنی برای نظامیان صهیونیست تبدیل کند. همین ضربات در نهایت منجر به اخراج صهیونیست ها از جنوب لبنان در سال 2000 شد.

دلایل شکست رژیم های عربی و پیروزی مقاومت در برابر صهیونیست ها

در جنگ 33 روزه نیز ارتشی که خود را ارتش چهارم جهان می نامید و دارای تجهیزات نظامی بسیار زیادی بود و نیز از حمایت کامل غربی ها برخوردار بود و در طول سالیان دراز در جنگ با اعراب، خواب را از چشم حکامشان ربوده بود، در مقابل این جریان خوار و ذلیل شد.

دلیل شکست کشورهای عربی و پیروزی حزب الله در مقابل رژیم صهیونیستی، به اختلاف در ماهیت آنان باز می گردد. کشورهای عربی در آن زمان، تنها منافع خودشان را در نظر داشتند و جنگشان در برابر رژیم صهیونیستی، نه برای عدالت، بلکه برای امنیت و منافع خود بود و معمولا در هر یک از این کشورها یا غرب یا شرق نقش ایفا می کردند و در واقع این کشورها حافظ منافع اربابان خود بودند.

اما حزب الله از ابتدا با رویکردی متفاوت و با تکیه بر گفتمان ولایت فقیه مبانی اعتقادی و برای از بین بردن جرثومه فساد و فتنه در منطقه تأسیس شد. در این چارچوب فرهنگ مقاومت شکل گرفت و ایثار و فداکاری در آن معنا پیدا کرد، این همان چیزی است که کشورهای عربی در جنگ مقابل رژیم صهیونیستی فاقد آن بودند.

جنگ 33 روزه حزب الله را به الگویی جهانی تبدیل کرد

موفقیت حزب الله در جنگ 33 روزه را به جرأت می توان نقطه عطفی در تحولات منطقه و جهان دانست، این پیروزی همانطور که باعث شد جایگاه مقاومت در عرصه داخلی لبنان تقویت و تثبیت شود، به همان اندازه نیز مقاومت را به عنوان وزنه ای منطقه ای نشان داده و آن را به الگویی برای سایر جنبش های آزادیبخش تبدیل کرد.

حزب الله اگر تا قبل از سال 2006 برای آزاد سازی سرزمین های اشغالی خود از دست صهیونیسم تلاش می کرد، بعد از جنگ دیگر این هدف را پشت سر گذاشت و به الگویی برای از بین بردن رژیم صهیونیستی به عنوان غده سرطانی منطقه تبدیل شد. حزب الله لبنان با این جنگ افسانه شکست ناپذیری ارتش رژیم صهیونیستی را نقش بر آب کرد و مقدمه شکست های بعدی این رژیم در مقابل مقاومت فلسطین را فراهم کرد.

رژیم های مرتجع عربی جزو لیست شکست خورده های جنگ 33 روزه

جنگ 33 روزه از سوی دیگر ناکارآمدی رژیم های دیکتاتوری و موروثی عربی را نشان داد، مردم مسلمان منطقه که حمایت از آرمان فلسطین را جزو اصلی ترین خواسته های خود از سردمداران سیاسی‌شان دنبال می کردند، بعد از جنگ به این نتیجه رسیدند که راهبرد مذاکرات و امتیازدهی در مقابل رژیم صهیونیستی که در سه دهه قبل از جنگ دنبال شده، جواب نمی دهد و تنها مقاومت است که می تواند حقوق غصب شده فلسطینی ها و سایر ملت های منطقه را از چنگال صهیونیست ها خارج کند. آنها متوجه شدند که باید در مقابل حکام دیکتاتور و وابسته که با سیاست های خود در تعامل و سازش با رژیم صهیونیستی عزت امت اسلام را مورد اهانت قرار داده و هویت آنها را پایمال کرده اند، بایستند.

به این ترتیب است که می توان گفت علاوه بر رژیم صهیونیستی و آمریکا، رژیم های مرتجع و دیکتاتوری عربی نیز جزو لیست شکست خورده های جنگ 33 روزه بودند، چرا که خیزشی با اتکا به مبانی اصیل اسلامی و تاکید بر احیای حکومت دینی به عنوان الگویی در برابر الگوهای شرق سوسیالیستی و غرب لیبرالیستی قد علم کرد که زمینه ساز موج بیداری اسلامی در منطقه شد و در سایه بیداری اسلامی بود که مردم به این باور رسیدند که باید علیه حکومت هایشان قیام کنند و وضعیت این کشورها از بعد از پیروزی حزب‌الله همانند آتش زیر خاکستر بود. این روند مسلمانان را از وارثان افول تمدن اسلامی و اصحاب غفلت و ذلت به گروه هایی تبدیل کرد که ناممکن ها را  ممکن کردند و با نقض تمامی ارزیابی ها، مراکز مطالعات استراتژیک غرب را شگفت زده کردند.

بیداری اسلامی از جنگ 33 روزه آغاز شد

در این فضا رهبران مقاومت اسلامی و سران محور مقاومت به عنوان رهبران محبوب جهان عرب شناخته شدند و در عین حال حاکمان سازشگر کشورهای عربی جزو منفورترین شخصیت ها شدند. در این راستا نظرسنجی مرکز سابان وابسته به مؤسسه بروکلین واشنگتن که در شش کشور صورت گرفت، نشان داد که سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله محبوب ترین رهبر جهان عرب است. نظرسنجی مذکور نشان می دهد 98 درصد از شیعیان لبنانی نیز اعتقاد دارند صهیونیست ها از آنچه سعی می کنند خود را نشان دهند، بسیار ضعیف تر هستند و به پایان خود نزدیک تر شده اند.

این جنگ نشان داد که یک جریان براساس ایمان و باور درونی چطور می تواند بر تجهیزات نظامی و ارتش مدرن غلبه پیدا کند. عناصر مقاومت اسلامی ثابت کردند که چیزی که باعث تغییر موازنه های سیاست جهانی می شود، میزهای مذاکره در هتل های گران قیمت در اروپا نیست، بلکه خاکریزها و خیابان های همین کشورهای منطقه است که می تواند دست بالای افکار عمومی ملت ها را در تصمیم سازی های سیاسی و ملی کشورها ثابت کند. این جریان را به وضوح می شود در یک و نیم سال اخیر در موج بیداری اسلامی در منطقه و جهان مشاهده کرد.

حزب الله لبنان ثابت کرد که اقدامات خرابکارانه و حذف فیزیکی افراد روشنگری نظیر امام موسی صدر نمی تواند جریان بیداری اسلامی را متوقف کند، مقاومت نشان داد که طرح های غرب نظیر خاورمیانه بزرگ نیز در فضای خیزش عربی و اسلامی دیگر جایی برای عرض اندام نخواهد داشت و اقدامات مقطعی برای حفظ هم پیمانان منطقه ای نظیر خاندان آل سعود در عربستان سعودی و خاندان آل خلیفه در بحرین نیز نمی تواند دومینوی سقوط دیکتاتورهای وابسته و بدون پشتوانه مردمی را متوقف کند.