به گزارش مشرق به نقل از جهان، بعد از حوادث 11 سپتامبر و حمله به برج هاي سازمان تجارت جهاني در نيويورك، وجود يك گروه مرموز با عقايد افراطي به نام القاعده مهمترين علت حضور نظامي غربي ها در منظقه خاور ميانه است. گروه القاعده به صورت يك ش‍به در كشورهايي كه نيازمند تغيير بر اساس خواسته سياستمداران كاخ سفيد است، دست به عمليات تروريستي مي زنند و لشكر كشي غربي ها را موجه جلوه مي دهد.

طرحي بسيار ساده و كارآمد براي حذف مخالفان آمريكا در منطقه و تسلط اين كشور بر منابع انر‍ژي و البته هر آنچه كه وابستگي به غرب را تضمين مي كند.

 حدود يك قرن پيش وقتي كه نيروهاي بريتانيا فهميدند كه نمي توانند با چيني ها تجارت كنند، راه حلي به همين سادگي پيدا كردند. تجار انگليسي حجم زيادي از مواد مخدر را در اين كشور وارد كرده و آن را به مردم بيچاره كه شناختي از اين ماده افيوني نداشتند با قيمتي گزاف فروختند و اين آغاز استعمار چيني ها به دست ارتش بريتانيا بود.

القاعده امروز همان كاري را انجام مي دهد كه صد سال پيش ترياك براي انگليسي ها در چين انجام داد. نيروهاي اين گروه تروريستي از كشوري به كشور ديگر مي روند. خرابكاري، ترور و كشتار را سازماندهي و مديريت مي كنند و زمينه حضور نيروهاي فرامنطقه اي را از طريق مجامع بين المللي فراهم مي كنند.

شهرت، قدرت نفوذ و ثروت های کلان هم از جمله مزایایی است که در این بین نصیب تروریست ها می شود؛ به طوری که اگر با موسسان خود دچار تضاد منافع شوند، علیه آنان هم عملیات می کنند.

بيش از يك دهه است كه نيروهاي غربي به بهانه مبارزه با اين گروه تروريستي سياست هاي داخلي و خارجي خود را براي تمام مردم جهان توجيه پذير جلوه داده اند.

به نظر مي رسد بعد از آغاز بحران سوريه از سال گذشته نقش جديدي براي القاعده تعريف شده و آن تضعيف حلقه مقاومت است. شايد بتوان گفت اين مهمترين ماموريت القاعده از بدو تاسيس مي باشد. چرا كه غرب اين بار با وجود اطلاع از مداخله مستقيم القاعده در درگيري هاي سوريه علنا از اين گروه حمايت مي كند. چندي پيش شورشیان سوري در گفتگو با يك روزنامه غربي اذعان كردند كه سلاح هايي كه از طرف غرب و كشورهاي منطقه ارسال مي شود تنها به گروه هاي افراطي وابسته به القاعده مي رسد.  

جاستين ريموند در مقاله اي با عنوان آمريكا متحد القاعده مي نويسد: "در كتاب غرور شاهنشاهي نوشته مايكل شوئر رئيس اتاق بن لادن سازمان سيا آمده است كه ازسال 1990 به بعد اگر منصفانه قضاوت كنيم بن لادن مهمترين و ضروري ترين متحد آمريكا در خاور ميانه بوده است."


با كمي دقت مشخص مي شود كه رابطه مستقيمي بين كشته شدن اسامه بن لادن در2 مه 2011 و تغيير تاكتيك گروه القاعده در منطقه وجود دارد. ظاهرا بازي جديد آمريكا و القاعده نيازمند مهره هايي متفاوتي است كه منطبق با طرح تازه باشند.

در بخشي ديگر از مقاله ريموند آمده است پس از شكل گيري جنبش هاي انقلابي و بيداري اسلامي در منطقه راهبرد آمريكا متفاوت از گذشته شد و با دخالت در مصر و ليبي آغاز و اكنون با شكلي متفاوت بر ضد شيعيان سوري به اوج خود رسيده است.

هوشيار زيباري وزير امور خارجه عراق مي گويد:"ما اطلاعات خدشه ناپذيري از حضور نيروهاي القاعده درسوريه و دخالت آنها در بخش گسترده اي از خشونت ها داريم."

از طرفي ديگر حضور مستقيم نيروهاي القاعده در چندين عمليات تروريستي از جمله بمب گذاري در دمشق با 55 كشته و حمله به شبكه الاخباريه كاملا اثبات شده است.




ظاهرا حلقه متشكل از غرب، كشورهاي خودفروخته عربي و همچنين گروه القاعده طرح جديد و البته بسياري خطرناكي را در منطقه برنامه ريزي كرده اند. اين بار بازيگران صحنه سوريه بسيار متفاوت از جنگ عراق و افغانستان هستند. چين و روسيه نيز قصد ندارند تا دخالت هاي مستقيم آمريكا در حساس ترين منطقه جهان را ببينند و سكوت كنند. شايد بتوان گفت بحران سوريه مهمترين رويارويي غرب و شرق بعد از جنگ سرد مي باشد.

 سياست مبارزه با تروريسم غرب بيش از ده سال بهانه لازم را براي دخالت ايشان در تمام بحران هاي جهاني فراهم كرد اما با تغييرات شكل گرفته در منطقه خاورميانه احتمالا شكل جديدي از مناسبات بين المللي از دخالت بي چون و چراي اين كشورها با بهانه هاي واهي جلوگيري خواهد كرد.

به نظر مي رسد وظيفه سنگين ايجاد يك نقطه عطف در روابط بين كشورها به عهده ملت هاي منطقه خاورميانه و از جمله مردم سوريه واگذار شده است. هم اكنون در رويدادي بي سابقه بيش از 80 كشور به صورت مستقيم و غير مستقيم در بحران سوريه دخيل هستند و جالب آنجاست كه تاكنون هيچ توافقي كه بتواند تاثير مثبتي در روند تحولات سوريه ايجاد كند صورت نگرفته است.

وجود گروه هايي چون القاعده در بحران سوريه و كمك هاي بي دريغ آمريكا و متحدان منطقه اي وي بار ديگر به مردم جهان نشان مي دهد كه ادعاي مقامات كاخ سفيد در مورد مبارزه با تروريسم كاملا دروغ و بي اساس است و اين كشور به وضوح بزرگترين حامي هر نوع تروريسم اعم از منطقه اي و بين المللي است و شعار ده ساله كاخ سفيد در مبارزه با القاعده تنها پوششي براي دخالت در منطقه بوده است.