انتقال پيرمرد به بيمارستان سودي نداشت و او جان خود را از دست داد. پزشکي قانوني پارگي قلب به دليل نفوذ جسم تيز و برنده را علت مرگ پيرمرد ۶۰ ساله اعلام کرد. همچنين وي از ناحيه دست نيز جراحاتي ديده بود. با توجه به اظهارات شاهدان عيني متهم فراري شناسايي و عمليات دستگيري وي آغاز شد. اما هيچ اثري از او پيدا نشد.
اين در حالي است که اولياي دم ضمن شکايت از متهم قصاص وي را خواستار شدند. اين پرونده حدود ۳ سال بعد با دستگيري متهم در شهرستان ورامين وارد مرحله تازه اي شد. ماجرا از اين قرار بود که متهم پس از نزاع و قتل ازقوچان به مشهد و از آنجا هم به تهران گريخته بود. وي مدتي براي کارگري به بندرعباس رفته و دوباره به تهران و سپس ورامين بازگشته بود.
يکي از نزديکان اين متهم تقريبا ۳۰ ساله که از محل اختفاي او اطلاع داشت موضوع را با خانواده مقتول در ميان گذاشت و ماموران انتظامي ورامين طي يک عمليات سريع متهم را در خانه اي اجاره اي دستگير کردند. متهم در جريان بازجويي هايي که در مراجع انتظامي و قضايي ورامين انجام شد، اظهار داشت: بر سر پول شيريني با مرحوم که مغازه شيريني فروشي داشت درگير شديم و به هم فحاشي کرديم. متهم که پيش از اين ۲ بار به اتهام شرارت به زندان رفته بود افزود: در بيرون از مغازه دوباره درگير شديم که من با چاقويي که از کسي گرفته بودم پيرمرد را زدم و گريختم.
با انتقال متهم به مشهد وي بار ديگر بازجويي شد و اين بار گفت که چاقو از خودش بوده است. پرونده پس از صدور قرار مجرميت و کيفرخواست به دادگاه کيفري خراسان رضوي ارسال و در آن جا به شعبه ۳ ارجاع شد. جلسه دادگاه در اولين روز خرداد سال گذشته با حضور نماينده دادستان، متهم، وکيل مدافع وي و اولياي دم تشکيل شد. اولياي دم با تاکيد بر اين که حاضر به مصالحه نيستند قصاص متهم را خواستار شدند. سپس متهم در پاسخ به تفهيم اتهام قتل عمد گفت: من مقصر نبودم و قصد کشتن پيرمرد را نداشتم و به دليل مصرف شيشه در حالت طبيعي نبودم.
وي در تشريح جزئيات ماجرا ادامه داد: از شيريني فروشي مرحوم شيريني خريدم و هزار تومان به وي دادم اما مقتول گفت که مبلغ شيريني ۱۲۰۰ تومان مي شود. وي افزود: پس از کمي مجادله من بيرون رفتم و در يکي از تاکسي هاي خطي همان اطراف نشستم اما مرحوم به دنبالم آمد و فحاشي کرد. متهم گفت: مردم جمع شده بودند ولي من از خودرو پياده نشدم و وقتي که مردم جريان را فهميدند گفتند اين پول را ما مي دهيم ولي مرحوم مي گفت که بحث پول نيست.
متهم درباره نحوه چاقو زدن گفت: وقتي پياده شدم پيرمرد با چوب به سرم زد و من از خود دفاع کردم و يادم نمي آيد چند ضربه زدم. با پايان يافتن اظهارات متهم قاضي از او خواست که آخرين دفاع را از خود انجام دهد که متهم ابراز داشت: حرف ديگري ندارم و قصد قتل نداشتم و فقط تقاضاي بخشش دارم.
با اعلام ختم جلسه دادگاه، قاضي و مستشاران وي وارد شور شدند و جوانب مختلف پرونده و شواهد و اظهارات متهم و شاهدان را با دقت بررسي کردند و سرانجام متهم را به قصاص نفس محکوم کردند. با ابلاغ راي به متهم وکيل وي به حکم اعتراض کرد و خواهان تجديدنظر در آن شد. پرونده به ديوان عالي کشور فرستاده شد و در جلسه اي که ارديبهشت سال جاري در شعبه ۲۸ برگزار شد تجديدنظرخواهي رد و حکم دادگاه تاييد شد.