به گزارش مشرق به نقل از روزنامه وطن امروز مختصات ذائقه ايراني در اين قسم داستانها کاملا مراعات ميشود و ساختار روايت، مجالي براي عرضاندام مخالفت عقيدتي با خوي پهلواني نميدهد. منش پهلواني برخوردار از اصول انساني است. او با معرکهگرداني ناسازگار است و «گود» مأواي پهلوان است. حريفان در گود پنجه در پنجه پهلوان ميکنند و دشمنان تنها سايه بر گود دارند. سياق آنان پنجه در پنجه نيست. آنان خنجر و گرده را آموختهاند. دليل بيزاري ايرانيان از پهلوان ستيزان همين نکته است. جوانمردي ريشه پهلواني است. اين حقيقت قرنهاست سينه به سينه در سينه مردمان اين بوم رفته است.
* * *
رضازاده را همه به اسم پهلوان حسين ميشناسند. بيش از آنکه حلقههاي سنگين وزن بالاي سر او به ذهنها بيايد، او را با «يا ابوالفضل» ميشناسند. از يادها نرفته و نميرود اشکهاي شوقي که از تلاقي مبارک نام ابوالفضل با حرکت صعودي جسم سخت بر پهناي صورت ميليونها ايراني روانه شد. مردم او را از خود يافتند. او شيربچه اردبيل است. سرزميني که علمدار تشيع در ايران است بايد چنين پهلواناني تربيت کند که خطاب به تاماش آيان، رئيس فدراسيون جهاني وزنهبرداري عتاب کند که اگر «يا ابوالفضل» از پيراهنش برداشته شود، مسابقات جهاني قطر بدون رضازاده برگزار ميشود. مردم پهلوان حسين را دوست دارند. خندههايش را و خشمش را که با همان لهجه شيرينش حريفان را در گود نهيب هماوردي ميزند. حسين رضازاده مردم اين سرزمين را به ياد ريشه و اصالت ايراني مياندازد. مردم او را ادامه نسل رستمها و آرشها و تختيها ميدانند و وجودش را دليلي بر وجود ايران. نه تنها پهلوان حسين که همه جماعت پهلوان ايراني واجد اين ويژگيها هستند.
* * *
پهلوان کشي رسم ديرينهاي است. گرده پهلوان تنها به کين دريده ميشود. حال با خنجر باشد يا تهمت!
عزم پهلوان حسين کردهاند تا به تهمت، کمرش را به خاک بزنند. سعيد عليحسيني را فدراسيون جهاني وزنهبرداري به خاطر 2 بار «دوپينگ» مادامالعمر محروم کرده است. عدهاي بهانه ميآورند چرا پهلوان حسين از تاماش آيان نخواسته تا از اين دوپينگها بگذرد؟! و نتيجه ميگيرند پهلوان حسين موافق محروميت سعيد عليحسيني بوده است! پهلوان حسين در جواب ميگويد «خدا خودش شاهد است که ما در اين مدت چه تلاشهايي براي کاهش محروميت سعيد انجام داديم. در اين راه من از تمام توانم براي رايزني با تاماش آيان استفاده کردم، طوري که او 2 بار در جلسات مختلف به من گفت چرا دائما از حسيني دفاع ميکني».در اين ميان کسي نيست به اين جماعت خنجر به دست بگويد چرا چشمهايتان را بر بهداد سليمي بستهايد! مگر او قهرمان جهان نيست؟ و مگر جايگزين رضازاده نشده است؟ و مگر مربي او اکنون رضازاده نيست؟ و باز هم مگر صريحا نگفته که ميخواهم رکوردهاي پهلوان حسين را جابهجا کنم؟
مي خواهند پهلوان اين ملت را به دروغ محض و تهمت کثيف آلوده کنند. چرا؟
* * *
همه ميدانند پروژه تخريب رضازاده پشت پردهاي سياسي دارد. همانند فحاشي به عليرضا افتخاري. همانند بايکوت سوريان. همه ميدانند اگر رضازاده در کوران تبليغات انتخابات 88 از احمدينژاد حمايت نميکرد، اين تهمتها عليه او مطرح نميشد. جرم پهلوان حسين «نخريدن» تاماش آيان نيست، جرمش حمايت از احمدينژاد است. اين را هم همه ميدانند که اگر نبود پيام تبريک رهبر انقلاب به بهداد سليمي و عرض ادب وي به معظم له، بهداد سليمي نيز به هر بهانهاي مورد هجوم اين دسته قرار ميگرفت. سليمي هم مدالهايش را به احمدينژاد تقديم کرد. پردهنشينان عصبانياند. مردمي بودن رئيسجمهور اينک به تمام معنا شاخصهايش را در افکار عمومي به اثبات رسانده است. مردم عادي در 22 خرداد حجت را تمام کردند و پس از آن پهلوانان و هنرمندان و ديگر قشرها هم پيام ملت را گرفتند. بگذاريد پردهنشينان همچنان در پرده بمانند و بدانند که پهلوانان نميميرند.
ماجراهاي پهلوانان همواره يک شاه بيت اساسي دارد و آن وجود جماعتي مزدور و کينهتوز براي کمر به خاک شدن پهلوان است.