به گزارش مشرق به نقل از فارس، کتاب «سرگذشت شعر در ایران» که علیاصغر سیدآبادی به زبانی گیرا و روان نوشته است و انتشارات افق آن را به تازگی آن را منتشر کرده است، روایتهایی خواندنی و گیرا از شعر و شاعری دارد که داستان شعر ایران را برای خواننده روایت میکنند. این کتاب در نخستین صفحاتش گزارشی خواندنی از افاسانه اولین شعر فارسی دارد. که خواندنش خالی از لطف نیست:
اولین شعر فارسی را چه کسی گفت؟
«منم آن شیر شلنبه / منم آن ببر یله» این بیت را اولین شعر فارس میدانند؛ شعری که به شعر شاعران بزرگ ایران شباهت دارد، اما برخی دیگر از مورخان میگویند که شعر دیگری هم هست که از این شعر قدیمیتر است و ما به آن دسترسی نداریم. گفتهاند که شاعر این شعر بهرام گور، پادشاه ساسانی است که به خاطر علاقهاش به شکار گورخر او را چنین مینامیدند.
میگویند اولین شعر فارسی را هم بهرام گور، در گفتوگویی عاشقانه با همسرش دلارام، گفته است؛ اما نه ما آن جا بودهایم و نه هیچ یک از تاریخنویسان که بتوانند این شعر را به ما برسانند و ما ناگزیر باید همان بیت اول را به عنوان اولین شعر فارسی قبول کنیم.
گفتهاند که در دربار بهرام نوازندگانی بودهاند که شعر را با موسیقی میخواندهاند و یکی از آنان مورد توجه بهرام بوده است. هم چنین گفتهاند که بهرام گور وقتی به پادشاهی رسید، روحانیون زرتشتی او را از سرودن شعر بازداشتند و گفتند که شعر گفتن از عیبهای پادشاهان است، زیرا اساس آن بر دروغ است و به همین دلیل هم او شعر گفتن را کنار میگذارد.
افسانه شعرهای بهرام گور در بخارا
این ماجرا را اولین بار نویسندهای قرنها بعد از بهرام گور، نقل کرده و ادعا کرده است که مجموعه شعرهای بهرام گور را در شهر بخارا دیده است، اما صاحبنظران معتقدند که این ماجرا بیشتر به افسانه شبیه است. البته این تنها افسانه درباره شعر فارسی نیست و افسانههای دیگری نیز در جریان است که برخی سابقه شعر فارسی را به کیخسرو میرسانند و برخی دیگر به زنی به نام همای چهر آزاد ملکه ایران در دورهی هخامنشیان. از همای چنین نقل کردهاند:
بخور بانوی جهان
هزار نوروز و مهرگان
مورخان معتبر، این گفتهها را واقعی نمیدانند و معتقدند که به افسانه شبیهترند، اما حال شعر فارسی باید از جایی شروع شده باشد. اگر شعرهای مذهبی زرتشت و مانی را نادیده بگیریم، به اعتقاد برخی از صاحبنظران شعر فارسی از دوره ساسانیان آغاز شده است، هر چند که پیش از آن نیز نشانههایی از وجود شعر به چشم میخورد.
اگر بخواهیم تاریخ ایران را دورهبندی کنیم، در دوره اول که تا پایان حکومت هخامنشیان را در بر میگیرد، زبان «فارسی باستان» در ایران رواج داشته است که خود زیر شاخههای مختلفی دارد. در دوره پس از هخامنشیان تا پایان دوره ساسانیان نیز زبان «فارسی میانه» رایج بوده که آن هم شاخههای مختلفی دارد و پس از آن «فارسی نو» رایج میشود، زبانی که هماکنون نیز ما به آن زبان حرف میزنیم و مینویسیم.
نشانههایی از حضور شعر بعد از دوره هخامنشیان
اگرچه از دوره باستان - یعنی دوره هخامنشیان و قبل از آنان - به جز سنگ نبشتهها و بخشهایی از اوستا، آثار مکتوبی باقی نمانده است؛ اما از دوره بعد از هخامشیان تا آخر ساسانیان آثار زیادی به جا مانده است که صاحبنظران در برخی از آنها نشانههایی از حضور شعر دیدهاند، چرا که برخی از آن آثار آهنگین و موزون بودهاند.
سرودهای مانی
نه در زمانهای خیلی دور و در دوره ساسانیان، که در دهههای نزدیک به ما و در شنزارهای شهری در چین به نام «تورفان» نسخههایی خطی پیدا کردند، نسخههایی به زبانهای مختلف و از زمانهای قدیم که در میانشان نسخههایی به خط مانوی هم بود؛ خطی که مانی آن را اختراع کرده بود. مورخان از روی این نسخههای خطی، در سرگذشت شعر تجدید نظر کردند. تا پیش از آن گمان میرفت که اولین شعر فارسی را بهرام گور گفته است؛ اما معلوم شد که پیش از بهرام گور، مانی نیز به زبان شعر با پیروانش سخن گفته و عجیب این که به دست بهرام دیگری اسیر شده است. به دستور بهرام دوم، پادشاه ساسانی، مانی را در حیاط قصر جندی شاپور به زنجیر کشیدند و او در زندان، زیر شکنجه جان باخت و این در حالی بود که برای او در زمان پادشاه قبل - یعنی شاپور ساسانی - احترام بسیاری قائل بودند.
نمونهای از شعرهای مانی را ملکالشعرای بهار در کتاب خود به نام «سبکشناسی» آورده است:
در ستایش درخت نور
خورشید روشن و بدر برازنده
روشنی دهند و برازندگی کنند از تنهی درخت
مرغان روشن دل سحری سخن گویند از روی شادی
سخن سر کنند کبوتران و طاووسان و همه گونه مرغان
سرود گویند و آواز برکشند...
درختان
بستایند همگی پیکر آن درخت را
مانی همچنین برای موسیقی ارزش زیادی قائل بود گفتهاند که او شش کتاب نوشته است؛ اما بخشی از آثارش قرنها بعد پیدا شده است و صاحبنظران در آثار او نشانههایی از شعر دیدهاند. نکتهی مهم این است که اغلب آثار مانی به زبانهای غیر ایرانی سروده شده و سپس به زبانهای ایرانی و دیگر زبانها ترجمه شدهاند.
ترانه در دربار پادشاهان ساسانی
در دوره ساسانی و به خصوص در دوره دو پادشاه ساسانی، بهرام گور و خسرو پرویز، موسیقی رونق زیادی داشته است و موسیقیدانان بزرگ ایرانی در این دوره زندگی کردهاند در دربار این دو پادشاه، نوازندگان و ترانه خوانانی بودهاند که به تعداد روزهای سال آهنگ ساخته و مینواختهاند و از همین جا میتوان نتیجه گرفت که احتمالا همراه نواختن موسیقی، سخنان یا سرودههایی را نیز میخواندهاند که وزن داشته است.
گفتهاند که «باربد» خواننده و نوازنده معروف زمان خسرو پرویز، در مجلس بزم او شعری میخوانده که بخشی از آن چنین بوده است:
قیصر ماه ماندا خاقان خورشید
آن من خدای ابر ماند کامغاران
ک خواهند ماه پوشند ک خواهند خورشید
(ک معنی آن به فارسی امروز چنین است)
قیصر به ماه مانند است و خاقان به خورشید
آن سرو من در کامکاری هم چون ابرست
چون بخواهد ماه را میپوشاند و چون بخواهد خورشید را
همچنین برخی از صاحبنظران از «فهلویات» و «خسروانی»ها در دوره ساسانیان نام بردهاند که انواعی از شعر است که بین مردم رواج داشته و تا سالها پس از سقوط ساسانیان نیز در میان مردم عادی خوانده میشده است.
ریشه دو بیتیهای امروز در شعر شاعران دوره گرد
گفته میشود که ریشه دوبیتیهای امروزی هم از همین ترانههاست. برخی از صاحبنظران از سرایندگان این شعرها به عنوان «شاعران دوره گرد» نام بردهاند.
اگر از تمدنهای قدیمی - مثل تمدن ایلام و از حکومتهای قبیلهای بگذریم، قدیمیترین حکومت مرکزی در ایران متعلق به حکومت مادهاست که پایتخت آن هگمتانه (همدان کنونی) بود و نشانههایی از آن را باستانشناسان یافتهاند.
تبار مادها به آریاییان میرسید که از مناطق شمالی به سرزمین ایران کوچ کرده بودند. مادها نزدیک به ۱۵۰ سال (۷۰۸ - ۵۵۰ ق.م) در ایران حکومت کردند و سرانجام حکومتشان توسط کوروش هخامنشی سرنگون شد. حکومت هخامنشیها کمی بیش از ۲۰۰ سال (۵۵۰ - ۳۳۰ ق.م) به طول انجامید. در این ۲۰۰ سال، یکی از با شکوهترین امپراتوریهای جهان ایجاد شد؛ اما حمله اسکندر و سلوکیها به ایران به عمر هخامنشیان پایان داد.
سلوکیان نیز حدود ۱۰۰ سال (۳۳۰ - ۲۵۰ ق.م)
شعر در یادگار زریران و درخت آسوریک
در آثار بر جای مانده از زرتشتیان و در دوره بعد از سقوط هخامنشیان نیز نشانههایی از شعر دیده میشود؛ اما درخت آسوریک از معدود متنهایی است که به دین یا آئینی خاصی ربط ندارد و داستانی است درباره یک بز و درخت خرمایی که در آستان آسوریک - از توابع ایران - رسته است. در این داستان درخت خرما و بز با هم درباره فایدههایشان بحث میکنند و در نهایت بز برنده میشود.
اثر دیگری که از این دوران بر جای مانده است و صاحبنظران آن را اثری موزون و نزدیک به شعر میدانند «یادگار زریران» نام دارد ک درباره جنگی است میان ارجاسب و گشتاسب (ایرانیان زرتشتی و ایرانیان غیر زرتشتی) که در پایان نیز جنگ با پیروزی گشتاسب به پایان میرسد.
از این دوره آثار دیگری نیز بر جای مانده است که اغلب آنان سرودهای پیروان زرتشت یا مانی است. اما در این میان، ترانهها نیز اهمیت زیادی دارند.
برخی از صاحبنظران از «فهلویات» و «خسروانی»ها در دوره ساسانیان نام بردهاند که انواعی از شعر است که بین مردم رواج داشته و گفته میشود که ریشه دوبیتیهای امروزی هم از همین ترانههاست