به گزارش مشرق به نقل از خبرانلاين، سرمربي ضد امپرياليست آرژانتين در جام جهاني که در ژوهانسبورگ و در گير و دار جام جهاني ، تصوير محمود احمدي نژاد را بر ديوار اتاقش زده بود مي آيد تا پس از اولين ديدار رسمي پس از 5 سال ابراز ارادت دو سويه اولين ديدار ميان دو ستاره ضد آمريکايي دنيا انجام شود. ديداري که در آن محبوب ترين ستاره فوتبال جهان در ازاي پيراهني که هديه داده ، ممکن است نيمکت تيم ملي ايران را هديه بگيرد. انتخابي که تيم ملي ايران را به يکي از خبرساز ترين تيم هاي جهان بدل مي سازد.

قصه پيراهن ديه گو

همه چيز از بوئينس آيرس آغاز شد. از يک بازي دوستانه فوتسال ميان پيرمردهاي برزيلي و آرژانتيني. ديه گوي سنگين وزن اواخر سال 2006 ميلادي در حاشيه اين بازي ملاقاتي کوتاه را با محسن بهاروند ، کاردار ارشد سفارت ايران داشت. ديپلمات ارشد ايراني که تا قبل از اين بايد تمام وقتش را صرف بحث هاي مربوط به اختلاف دولت هاي ايران و آرژانتين مي گذراند ، اين فرصت را بدست آورد ملاقاتي فوتبالي داشته باشد براي به کارگيري ديپلماسي عمومي. فرصتي تا اودر کنار ظرف ميناکاري شده و قاليچه کوچک ابريشمي که هديه ايران به محبوب ترين ستاره تاريخ فوتبال بود از او براي دفاعش در برنامه تلويزيوني هفتگي خود از سياست هاي خارجي جمهوري اسلامي ايران تشکر کند. برنامه اي که علاقمنداني فراوان در آمريکاي جنوبي داشت . ديه گو بارها در اين برنامه از محمود احمدي نژاد ، فيدل کاسترو ، هوگو چاوز ، اوو مورالس و دانيل اورتگا به عنوان پيشگامان مبارزه با سياست هاي استکباري نام برده بود. ديه گو هم در مقابل پيراهنش را از تنش در آورد و به ديپلمات ايراني هديه کرد و گفت:« من مردم ايران را دوست دارم. شما در صف اول جنگ با آمريکا هستيد. احمدي نژاد مرد شجاعي است.» او همان جا براي اولين بار ابراز علاقه کرد تا ديداري با رئيس جمهور ايران داشته باشد.

مدتي بعد ، ديه گو ه همراه « کوردرو» دوست مشترکش با ديپلمات ايراني ، به سفارت ايران در بوئينس آيرس رفت و پيراهن شماره 10 تيم ملي کشورش را اين بار در مراسمي رسمي تحويل مسئولان ايراني داد تا به محمود احمدي نژاد هديه شود. پيراهني که امروز يکي از هداياي موزه رياست جمهوري ايران است.

ديه گوي عزيز برايت از خداوند آرزوي موفقيت دارم!

«از ابراز لطف آن جناب نسبت به ملت حق طلب و انقلابي ايران و اينجانب صميمانه تشکر مي کنم... يک بار ديگر از خداي متعال براي جنابعالي که فرد پرآوازه اي هستيد توفيق خدمت به ملت بزرگ آرژانتين، و براي ملتهاي آمريکاي لاتين به ويژه آرژانتين ، پيروزي، پيشرفت و موفقيت مسالت دارم.» اين پاسخ محمود احمدي نژاد بود به اهداي پيراهن از سوي ديه گو. پيراهن شماره 10 آرژانتين که با نام مارادونا به تاريخ پيوسته است. نامه اي که در نخستين روز کاري ايران پس از تعطيلات 13 روزه نوروزي سال 1387منتشر شد. زماني که ستاره آرژانتيني هنوز سرمربي تيم ملي کشورش نشده بود.

همان زمان سفارت ايران در بوئينس آيرس و سازمان ورزش ايران براي سفر ديه گو به تهران رايزني کردند تا او بتواند در پايان بازي هاي المپيک 2008 چين سفري هم به تهران داشته باشد. حتي اسپانسري هم براي تامين هزينه هاي اين سفر و يک بازي نمايشي در تهران پيدا شده بود اما ناکامي تلخ ورزش ايران در چين ، اين برنامه را به تعويق انداخت . پس از آن هم با انتخاب مارادونا به عنوان سرمربي آرژانتين تا بازي هاي جام جهاني 2010 به فراموشي سپرده شد.

در ژوهانسبورگ باري ديگر نام ستاره آرژانتيني با نام رئيس جمهور ايران گره خورد. با اعلام اين خبر که او عکس محمود احمدي نژاد را به عنوان يکي از الگوهاي خود بر ديوار اتاقش چسبانده است. حتي بعضي از سايت هاي خبري پيش بيني مي کردند رئيس جمهوري ايران ، در صورت رسيدن آرژانتين به فينال جام جهاني پيام تبريکي را براي مارادونا ارسال مي کند.

دوست داشتني

هنوز يک هفته از ورود ستار ه به پنجمين دهه زندگي اش نمي گذرد. او که در 4 دهه گذشته همواره فراز و نشيب داشته اما هيچ گاه منفور نشده است. اتفاقي که براي کمتر ستاره فوتبالي رخ مي دهد. او نه منفور شده و نه فراموش . نه روزي که به دليل دوپينگ از سوي فيفا محروم شد . چه روزي که براي زياده روي در مصرف مواد مخدر به کما رفت. حتي آن شب مردم بوئينس آيرس در ميدان اصلي شهر براي سلامتي اش شمع بدست گرفتند تا خداوند «قديس » شان را برگرداند.

شايد نام مارادونا براي هيچ مردمي به اندازه انگليسي ها تلخ نباشد اما حتي در بريتانيا هم او براي همه منفور نيست. اين را خودش نقل مي کند:« هميشه فکر مي کردم براي « دست خدا » تا ابد آنها مرا نمي بخشند اما وقتي در فرودگاه هيثروي لندن پسر بچه هاي انگليسي را ديدم که با دسته گل به استقبالم آمده بودند ، وجودم لرزيد.»

اين قدر رويايي که با حضورش در تمرين ليورپول ، همه شاگردان بنيتس ، دورش حلقه زدند. کاپيتان جرارد تمرين را رها کرد و خواست با او عکسي به يادگار بگيرد. جيمي کاراگر به سمت تلفن همراهش دويد تا خانواده اش را خبر کند که براي گرفتن عکس و امضاي يادگاري از ديه گو به آنفيلد بيايند.

او که يکتنه همه اخبار جام جهاني 21010 را تحت تاثير قرار داد . هر روز اخبارش در صدر همه حوادث فوتبالي جهان قرار مي گرفت. پيروزي هايش ، بوسه هايش ، حرف هايش ، خواست هايش و حتي شکست تحقيرآميزش. باخت تلخ برابر آلمان مي توانست براي نابودي هر مربي ديگري در آرژانتين کافي باشد که رسانه هاي آرژانتيني همين قصد را داشتند اما استقبال بيش از 30 هزار نفر در بوئينس آيرس از ديه گو نشان داد او هيچ وقت تمام نمي شود حتي در روز شکست.

دعوت به تهران براي تجليل

ديه گو بزودي به تهران مي آيد. هنوز اين خبر را رسما اعلام نکرده اند. سفارت ايران در بوئينس آيرس و فدراسيون فوتبال گام هاي اول را برداشته اند. علي کفاشيان اين خبر را براي اولين بار در گفت و گو با خبر مطرح مي کند:« اقداماتي براي اين بازديد انجام شده. ايشان خيلي رئيس جمهور ما را دوست دارند و چند بار خواهان ملاقات با آقاي احمدي نژاد شدند براي همين تلاش هايي داشتيم که اين ديدار در تهران رخ دهد. البته همان طور که گفتم اين فقط يک ديدار است . » او اصرار دارد پيشنهاد مربيگري ايران در اين ديدار مطرح نمي شود و تنها ممکن است يک بازي دوستانه با حضور او برگزار شود. با اين وجود پس از اعلامي رسمي انتصاب باتيستا به سرمربيگري آرژانتين ، مارادونا که ديگر راهي براي بازگشت به تيم ملي کشورش ندارد ، در سفرش به چين براي انجام چند بازي خيرخواهانه ابراز علاقه کرد که در آسيا مربيگري کند.

ديه گو سوپر گل سياسي فوتبال ايران

ديه گو مارادونا روي نيمکت تيم ملي ايران. اين خبر را مسئولان فدراسيون تکذيب مي کنند. عباس ترابيان و هم تاج مطرح شدن اين نام را در شرايط فعلي اشتباه مي دانند چون تيم ملي رقابتي بزرگ در پيش دارد. بسياري از کارشناسان اعتقاد دارند مارادونا بازيکن خوبي بوده اما مربي خوبي نيست. با اين وجود حضور او سوپر گل سياسي براي فوتبال ايران است. ديه گو روابطي بسيار دوستانه با دولتمردان آرژانتين دارد. تنها دولت آمريکاي جنوبي که روابطش سال هاست با ايران سرد بوده.

ديه گو مارادونا که با توجه به ارزش پولي منطقه آمريکاي جنوبي به احتمال فراوان حتي همراه با تيم دستيارانش رقمي کمتر از 2 ميليون دلار در سال براي ايران هزينه به همراه خواهد داشت . حضوري که هم نگاه افکار عمومي آرژانتين را نسبت به کشور ما تغيير مي دهد ، هم تيم ملي ما را در صدر توجه فوتبال دوستان جهان قرار مي دهد و هم خوني تازه را به رگ فوتبال رخوت گرفته ايران تزريق مي کند. دولت را که از دوره نهم همواره به دليل ناکامي هاي ورزشي از سوي منتقدان مورد هجوم قرار مي گرفت ، صاحب فرصتي بزرگ مي کند. فرصتي که تا پايان دولت دهم هم براي شان باقي خواهند ماند. يعني تا پايان بازي هاي مقدماتي جام جهاني برزيل 2014.