به گزارش مشرق به نقل از ايسنا، کتابچه "دغدغههاي امروز مطبوعات" نوشته دکتر حسين انتظامي (نماينده مديران مسوول در هيات نظارت بر مطبوعات)، مهرماه امسال به چاپ رسيد و يک نسخه از آن در سيزدهمين دوره از انتخابات نماينده مديران مسوول مطبوعات به حضار اهداء شد.
نويسنده در سرفصل دغدغههاي امروز و در بخش يارانه مطبوعات گفته است: "بودجهها معمولا تابعي از وضعيت سال گذشته است که به تناسب افزوده ميشود و بعضا تابعي از لابيهاي گسترده نيز است. در سال 88 يارانه مطبوعات حدود چهل ميليارد تومان بوده است که بنا به رويه مألوف، در مقصد توزيع شده و با اين وجود، گلايه مطبوعاتيها را نيز به دنبال داشت".
در اين کتاب درباره توزيع يارانه مطبوعات سه ديدگاه وجود دارد:
ديدگاه اول: به جاي توزيع يارانه در مقصد، همه يا بخش قابل توجهي از اين يارانه در مبدا تزريق گردد و به اصطلاح هدفمند شود. مثلا: بن خريد نشريه در اختيار استادان، دانشجويان، دانشآموزان، کارمندان، صنعتگران، زنان خانهدار و ... قرار گيرد تا به ميل خود نشريهاي را مشترک شوند. (از اين طريق، اولا با ايجاد بازار تقاضا، به تشکيل پست کارآمد، تعرفه پايين و داراي توجيه اقتصادي کمک کردهايم و ثانيا برگشتي نشريات را کاهش دادهايم و ثالثا خواب سرمايه را در صنعت مطبوعات کم کردهايم و از همه مهمتر، مطبوعات را به زور در سبد خانوار قرار ميدهيم؛ چرا که تجربه نشان داده است اگر اين اجبار نباشد اولين چيزي که از اولويت خريد حذف ميشود فرهنگ است.
اين ديدگاه در پي آن است که به جاي حمايت بيهدف، مطبوعات را توانمند سازد تا به رصد امکانات موجود و بهرهگيري از فرصتها درصدد اقتصادي کردن فعاليت خود باشند. به عبارت بهتر، نرخ تمام شده را کاهش دهد تا فعاليت مطبوعاتي براي آنان که اقتصاد مطبوعات را فهم ميکنند به صرفه باشد و کساني که از تطبيق خود با شرايط (حتي در شرايط حمايتي) عاجزند حذف شوند.
ديدگاه دوم: روش جاري که حمايت براساس تيراژ و قطع و تعداد صفحه و شمارههاي منتشره است، اما اين روش نيازمند شفافيت است. يارانه مطبوعات به جاي کلي گوييهاي رايج ـ که در همه دولتها مرسوم بوده است ـ تابع فرمول مشخص، عيني و علني باشد تا هرنشريهاي بتواند سهميه يارانه خود را محاسبه کند.
چنانچه قرار باشد روش حاضر (توزيع يارانه در مقصد) همچنان مبناي عمل قرار گيرد، چند پيشنهاد وجود دارد:
تيراژ اعلامي با آمار بازرسي و آمار اخذ شده از شرکتهاي توزيع، مقابله شود و با چاپخانه يا شرکت موزوعي که آمار گمراه کننده ميدهند سريعا برخورد شود.
به جاي استخدام تشکيلات عريض و طويل بازرسي ـ که مفسده پذير هم است ـ راه حل بسيار سادهاي وجود دارد که توسط وزير ارشاد يا معاون مطبوعاتي و مدير کل مطبوعاتي وي قابل اجرا است. به هر آماري که مشکوک شدند شخصا به دو ـ سه دکه مطبوعاتي مراجعه و شمارش کنند و معدل به دست آمده را ضربدر 1200 و سپس ضربدر 2 کنند. تيراژ واقعي با خطاي حداکثر 20% +- بدست ميآيد.
يکي از اشتباهات رايج در توزيع يارانه، مداخله دادن همسوييهاي محتوايي است و متاسفانه همسويي با دولت ملاک ميشود و نه حتي همسويي با نظام. مثل اين ميماند که نان به کسي که مدافع دولت است به نرخ يارانهاي و به کسي که منتقد دولت است به قيمت آزاد فروخته شود.
ديدگاه سوم: اين روش نيز اگرچه يارانه در مقصد است اما از نظر محاسباتي، سادهتر و تا حدي ميانه دو روش قبلي است.
در روش قبلي، تيراژ و تعداد صفحات، متغيرهاي مهم و مبنايياند اما در روش حاضر، به ازاي هر شماره انتشار و صرف نظر از تعداد صفحات و تيراژ، رقم حداقلي اختصاص مييابد. مثلا براي انتشار يک روزنامه (با فرض حقالزحمه تحريريه و فني و ساير هزينههاي جاري و همچنين هزينههاي کاغذ و ليتوگرافي و چاپ) مثلا 10 ميليون تومان داده ميشود.
حال اگر روزنامهاي در نظر داشت روزنامه خود را در تيراژ 10 هزار يا 50 هزار تا چاپ کند لابد منحني هزينه ـ فايده را ترسيم کرده است و هزينههاي خود را با درآمدهاي ناشي از تکفروشي و آگهي جبران ميکند.
اين روش درصدد تامين حداقلهاست. مهم اين است که باند مناسب پرواز موجود باشد و حداقل انرژي لازم براي کندن از سطح زمين تامين شود، اوج گيري و ارتفاعيابي به کيفيت هواپيما و هنر خلبان برميگردد.
در صورت اتخاذ اين روش، بايد توجه کرد يک نشريه براي آن که در تعريف قرار گيرد بايد حداقلهايي داشته باشد. مثلا روزنامه 8 صفحهاي که 6 صفحه آن به آگهي حصر وراثت اختصاص دارد و در تيراژ 2500 نسخه انتشار مييابد اساسا روزنامه نيست.
علاوه بر اين ضريبهاي حمايتي براي گستره توزيع، زبان، زمينه و سن نيز بايد به صورت شفاف اعلام شود. ضمنا بايد اعلام شود که مثلا آيا به نشريات دولتي يارانه تعلق ميگيرد؟ تشويق و تنبيههاي محتوايي چگونه اعمال ميشود؟
محاسن اين روش به شرح زير آمده است:
1)عاري از متغيرهاي متنوع روش پيشين است و لذا محاسبه آن سريع و آسان است.
2)اين روش نيازي به تيراژ و ساير متغيرها ندارد. دستيابي به تيراژ و تعداد صفحات آگهي و ... داستان مفصلي است و روايي آن نيز پرمناقشه ـ که قبلا به تعدادي از آنها اشاره شد.
3)اين روش، گوشه چشمي به توسعه مديريت مطبوعاتي و توانمندسازي دارد و از اين جهت ادعا ميشود به روش اول نيز شبيه است.
کتاب "دغدغههاي امروز مطبوعات" به ارائه راهکارهايي براي تخصيص بودجه مطبوعات پرداخته است.