کد خبر 1302419
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۴۰۰ - ۱۲:۵۳
پلتفرم

فیلم پلتفرم یا سکو یا حفره محصول سال ۲۰۱۹ کشور اسپانیاست. فیلم در سال ۲۰۱۹ توسط شرکت نتفلیکس خریداری و در این شبکه اینترنتی پخش شد.

به گزارش مشرق، سال ۲۰۱۹ چند فیلم مهم و تاثیرگذار راجع‌به نظام سرمایه‌داری روی پرده‌های سینما داشت. این اتفاق پس از آن رخ داد که از جنبش ضدسرمایه‌داری در هامبورگ تا جلیقه‌زردهای فرانسه و پس از آن تجمعات ضد نئولیبرالیسم در شیلی، اتفاقات فراوانی باعث شدند که جهان به‌واقع نشان بدهد از یکه‌تازی این سیستم طی سه دهه اخیر خسته شده است. اما پس از کرونا و درگیر شدن جهان با مسائل دیگری مثل ترامپ و اقران و امثال او در بعضی کشورهای دیگر، به هر ترتیبی که بود سینما هم از زیر بار پرداختن به این موضوع شانه خالی کرد، بی‌اینکه قضیه حل شده باشد.

چند وقت پیش سریال «بازی مرکب» به شکل غافلگیرکننده‌ای توجهات بسیاری را در جهان به خود جلب کرد. با اینکه نقش پخش‌کننده مهم و بزرگی مثل نتفلیکس را می‌توان در این استقبال موثر دانست، اما این مجموعه نسبت به سایر آثار خود نتفلیکس هم به شکلی غافلگیرکننده موردتوجه قرار گرفت. این نشان می‌داد که تب ضدسرمایه‌داری در دنیا هنوز سرد نشده و اگر سینما به آن نمی‌پردازد، از کم‌کاری یا سیاستگذاری‌های خاص بالادستی است. به این بهانه به فیلم پلتفرم بازگشتیم که دو سال پیش و در اوایل همه‌گیری کرونا منتشر شد و به‌دلیل موضوع آن که به نظام طبقاتی می‌پرداخت، تفاسیر فراوانی را به‌همراه داشت. این آخرین فیلم مهم و موردتوجهی بود که طی سال‌های اخیر در سینما راجع‌به نظام سرمایه‌داری ساخته شده است.

پلت‌فرم پیامبری با کتاب دن‌کیشوت

 

حفره‌ای برای نفوذ به قعر جهنم فقر

فیلم پلتفرم یا سکو یا حفره محصول سال ۲۰۱۹ کشور اسپانیاست. فیلم در سال ۲۰۱۹ توسط شرکت نتفلیکس خریداری و در این شبکه اینترنتی پخش شد. ایده کلی فیلم درباره استفاده بیش از نیاز طبقات بالایی از مواد خوراکی و نرسیدن این مواد به طبقات پایینی است. ایده‌ای که بازنمایی از سیستم سرمایه‌داری و طبقاتی موجود در جوامع سرمایه‌داری است.

نظام سرمایه‌داری و ساختار طبقاتی در سیستم‌های سرمایه‌محور همیشه به‌عنوان دستمایه فیلم‌های انتقادی مورد استفاده قرار گرفته‌اند. نظامی که طبقات بالایی را افراد ثروتمند و طبقات پایینی را جامعه فرومایه تشکیل می‌دهند. این مدل که ریشه در تفکرات باستانی دارد در انتهای قرن ۱۸ و توسط کارل مارکس مورد توجه جهان قرار گرفت. در نظام طبقاتی باستانی تقسیم جامعه براساس نوع تعاملات و مالکیت افراد بر زمین تعیین می‌شد. جوامع باستانی یا فئودالی ترکیبی بود از اربابان دارای زمین و مردم عادی یا رعیت که روی زمین‌های اربابان فعالیت می‌کردند.

مدل تقسیم‌بندی موردنظر باعث می‌شد اربابان که صاحب زمین، قدرت و سرمایه بودند بتوانند قدرت حاکمه را حفظ کرده و از طریق این قدرت رعیتان را وابسته به خود نگه دارند. در اواخر قرن ۱۸ مارکس با نظریه سوسیالیسم خود نقدی بر این سیستم حاکمه وارد آورد. مارکس معتقد بود سیستم سرمایه‌داری متشکل از دو طبقه است؛ طبقه سرمایه‌دار و طبقه کارگری. سرمایه‌داران، مالک زمین و ابزار تولید هستند ولی کارگران برای امرار معاش باید کار کنند.

تضاد سرمایه‌داری با ایجاد بحران‌های اقتصادی و بیکاری، به مبارزه طبقاتی منجر می‌شود و سرانجام کارگران به انقلاب دست می‌زنند و «سوسیالیسم» به وجود می‌آید. مارکس معتقد است در سوسیالیسم مالکیت شخصی و استثمار کارگران از بین می‌رود و توزیع ثروت برمبنای کمیت و کیفیت کار انجام می‌گیرد. از نظر او، وجود سوسیالیسم به‌عنوان یک نظام اقتصادی موقتی قبل از کمونیسم لازم است.

پلت‌فرم پیامبری با کتاب دن‌کیشوت

حالا فیلم پلتفرم در لایه اولیه خود نقدی جدی بر سیستم سرمایه‌داری وارد می‌کند. فیلم به این موضوع می‌پردازد که افراد خود باعث به وجود آمدن سیستم طبقاتی هستند. اما در پس این مفهوم این سوال ایجاد می‌شود که مسئولان زندان و کسانی که این زندان طبقاتی را به وجود آورده‌اند چه جایگاهی دارند؟ اگر زندانیان هر طبقه خود باعث ایجاد این سیستم هستند، پس نقش سازندگان زندان چیست؟

فیلم در پیام سطحی خود به‌دنبال پاسخگویی این سوال نیست بلکه می‌خواهد خود افراد درون سیستم را به‌عنوان دلیل این اتفاق معرفی کند. اما نگاهی دقیق‌تر به لایه‌های مفهومی فیلم می‌تواند سوالات بیشتری را در ذهن ایجاد کند.

درون سیستم اسطوره‌ای که در تمامی جوامع وجود دارد، جهان عمدتا به دو طبقه تقسیم می‌شود. طبقاتی که همچون سیستم سرمایه‌داری است، یعنی طبقه جهان بالایی و طبقه جهان زیرین. در اسطوره‌های یونانی این دو طبقه توسط زئوس حاکم طبقه جهان بالا و هادس حکمران طبقه جهان زیرین تقسیم شده است. در اسطوره‌های شرقی همچون ژاپن نیز این تقسیم جهان وجود دارد. حتی در اساطیر باستانی ایران نیز این تقسیم جهان به دو طبقه زیرین و بالایی وجود دارد.

قرآن نیز در متن خود از دو طبقه یعنی بهشت و جهنم یاد می‌کند. بهشت که جایگاه نیکوکاران است و جهنم که جایگاه بدکاران. در دین مسیحیت نیز این تقسیم‌بندی وجود دارد، به‌گونه‌ای که دانته در کتاب مشهور خود جهنم را به هفت طبقه و در زیر زمین توصیف می‌کند. در بازنمایی این دو جهان در سینما نیز می‌توان نشانه‌هایی را دید که جهان بالایی یا بهشت را در آسمان و جهنم و جهان زیرین را در زیر زمین به تصویر می‌کشد.

قرآن در متن خود از جهنم «بئرٌ جَهَنَّم و جِهِنّام» به معنی چاه عمیق استفاده می‌کند. در جای دیگر قرآن به چاه «وَیل» اشاره می‌کند، چاهی که در جهنم قرار دارد و جایگاه گناهکاران است. در برخی روایات به این نکته اشاره شده ‌که «وَیل» یک وادی یا یک چاه در دوزخ است، اما اینکه چنین وادی یا چاهی در کدام طبقه جهنم است، چیزی در روایات نیست، مگر اینکه بگوییم از ظاهر بسیاری از روایات برداشت می‌شود که «ویل» در قعر جهنم قرار دارد.

از سوی دیگر در کهن‌الگوهای باستانی با مفهومی به نام برج خدایان یا برج بابل روبه‌رو هستیم. برجی که نمادی از خواست انسان برای رسیدن به جایگاه خدایی و غصب این جایگاه است. از کنار هم قرار دادن این دو مفهوم در فیلم پلتفرم یا حفره به این می‌رسیم که این سیستم طبقاتی درواقع بازنمایی از برج بابل در نماد معکوس آن یعنی چاه جهنمی است. زندان درون فیلم نمادی از دنیای زیرین است که در انتها منجی فیلم نیز از پایین‌ترین طبقه آن یا به تعبیری قعر جهنم طلوع خواهد کرد. قعر جهنمی که در بازنمایی اسطوره‌ها و ادیان جایگاه اهریمنان و شیاطین متصور می‌شود.

منجی در فیلم پلتفرم در دو بخش نمایش داده می‌شود؛ یک منجی ابتدایی و دو منجی نهایی. منجی ابتدایی یا بازنمایی از پیامبر و راهنمای این سیستم، کاراکتر اصلی فیلم و شخصیتی است که به خواست خود وارد این زندان شده است. پیامبری که طبق قوانین زندان مبنی‌بر اینکه هر زندانی اجازه دارد تنها یک وسیله با خود به درون زندان بیاورد، یک کتاب با خود به همراه دارد. ترکیبی از این شخصیت که چهره‌پردازی‌ای بسیار شبیه حضرت عیسی در تصاویر قرون وسطایی کلیساها دارد و در کنار آن کتابی که همراه اوست، نمادپردازی از پیامبران الهی دارای کتاب را برای مخاطب بازنمایی می‌کند.

پیامبری که قرار است نجات‌دهنده افراد درون زندان باشد و همین‌گونه نیز عمل می‌کند. او که نقش منجی را برعهده دارد در انتهای فیلم باعث ظهور منجی آخر می‌شود؛ همان کودکی که در قعر جهنم قرار دارد. شخصیت اصلی فیلم که گفته شد در شمایل پیامبران بازنمایی شده است با خود کتابی همراه دارد که خود جای تامل دارد. کتاب درون فیلم داستان مشهور دن‌کیشوت است.

دن‌کیشوت یا به اسپانیایی دُن کیخوته دِ لا مانچا نام رمانی اثر نویسنده اسپانیایی میگِل سِروانتِس ساآوِدرا است. داستان درون فیلم درباره فردی متوهم است که فکر می‌کند یک شوالیه قرون وسطایی است و به مبارزه با موجودات خیالی می‌رود. درواقع دن‌کیشوت نشان می‌دهد که دنیای واقعیت باید جایگزین دنیای خیال شود و توهم از واقعیت آرمان‌گرایانه پیشی می‌گیرد. کتاب نقدی بر تمامی قهرمانانی است که در راه مبارزه با بدی‌ها قدم برمی‌دارند و این قهرمان‌ها را متوهم می‌نامد.

فیلم در ترکیب خود از شخصیت اصلی و کتابش این مفهوم را می‌رساند  راهنمایان تنها توهمی بیش نیستند، زیرا آنها حتی راهی برای نجات خود ندارند چه برسد به اینکه بخواهند جوامع انسانی همچون زندانیان این حفره را نجات دهند آنها تنها کاتالیزوری هستند برای ظهور منجی اصلی که به‌ شکل عجیبی در فیلم به صورت یک کودک نمایش داده شده است.

نوع تعاملات شخصیت اصلی با نفرات دیگر داخل زندان نیز خود جای تامل دارد. تاملی که با این روزهای جهان که درگیر کرونا و سوالاتی درباره ماهیت این ویروس برای نابودی طبقه از کار افتاده است، همخوانی دارد. یکی از سوالات مهم در مواجهه با این ویروس آن بود که سازندگان آن درواقع این ویروس را برای پاکسازی جمعیتی طراحی کرده‌اند؛ پاکسازی که در آن افراد سالخورده، معلول و بیمار از بین می‌روند و تنها افراد سالم که برای طبقه سرمایه‌داری ارزش دارند، زنده می‌مانند.

اگر نگاهی به تعاملات شخصیت اصلی با دیگر کاراکترهای فیلم بیندازیم، شاید این مفهوم برای ما بیشتر مشخص شود. شخصیت اصلی با سه شخصیت دیگر در طول داستان تعامل دارد، نفر اول یک فرد سالخورده است، نفر دوم یک بیمار سرطانی و نفر سوم یک فرد سیاه‌پوست مذهبی است.

منبع: روزنامه فرهیختگان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس