مشرق ---- در دوران مبارزه «رفت و آمدهاي زيادي به تهران داشتم و در تهران نيز به لحاظ نياز به تحرك دائم و سفر از اين جا به آنجا نياز به خودرو شخصي پيدا ميكردم. براي تأمين خودرو با آقاي صادق اسلامي تماس ميگرفتم و او هم با آقاي قديريان تماس ميگرفت و آقاي قديريان يا پسرش خودرو را براي من ميآورد و حدود يك يا دو هفته در اختيار من بود، سپس هنگام ترك تهران آن را يا در توقفگاه فرودگاه و يا توقفگاه ايستگاه راهآهن ميگذاشتم و كليد آن را زير يكي از چرخها قرار ميدادم. آنگاه به آقاي قديريان اطلاع ميدادم و او ميرفت و خودرو را برميداشت... پژو 404 ، چهار در و متعلق به آقاي قديريان بود.»
آقاي خامنهاي در ايرانشهر پرتحرك بود. براي رفتوآمد به اطراف شهر و يا تنها فرودگاه منطقه در زاهدان، نيازمند خودرو بود. ... چاره را در تماس با احمد قديريان ديد؛ همو كه در سفرهايش به تهران، خودرويي در اختيارش ميگذاشت، تا رفت و آمدش در تهران يا براي سفر به قم راحت باشد. آقاي قديريان، به ياد همان پژو 404، اين بار دو درش را خريد. تلاش كرد آن را در دفترخانهاي به اسم سيدعلي حسيني خامنهاي ثبت كند؛ چنانچه مأموران امنيتي پيگير موضوع شدند، آقاي خامنهاي ادعاي مالكيت كرده، بگويد كه از آن خودم است و از مشهد به ايرانشهر آورده شده است.
آقاي سيدمحمدباقر مهدوي كرماني، صاحب دفترخانهاي در جاده قديم شميران، حاضر شد در غياب آقاي خامنهاي سند را تنظيم كند. اين پژوي سفيدرنگ ساخت 1970م با شماره شهرباني 53287 تهران- ج، شماره موتور 5579446، به تاريخ بيستويكم اسفند 1356 در دفترخانه شماره 442، در قبال سي هزار تومان از محمدكاظم نيكنام خريداري شد.
آقاي قديريان سند را در اختيار محمدصادق اسلامي گذاشت تا به مشهد بفرستد. خودرو، راهي ايرانشهر شد. «پس از چندي شخصي نزد من آمد و گفت كه شما خامنهاي هستي؟ گفتم: بله. گفت: يك ماشين برايت آوردهام. و يك پژوي 404 به من نشان داد كه چهاردر نبود. به او گفتم: اين ماشين را آقاي قديريان فرستاده؟ گفت: بله. گفتم: ماشين آقاي قديريان چهاردر بود. گفت: من نميدانم. وظيفه دارم اين ماشين را به شما تحويل بدهم. بسيار تميز و نو بود.»
در طول ماههايي كه آقاي خامنهاي در ايرانشهر و سپس جيرفت بسر برد، اين خودرو در اختيارش بود. جادههاي ناهموار منطقه، هواي گرم و طاقتفرسا، و وفور استفاده، از آن خودرو نو، چهارچرخي لكنته ساخت.
پس از پايان تبعيد آقاي خامنهاي، اين خودرو به تهران منتقل شد تا تحويل آقاي قديريان شود. خودرو كه نيازمند بازسازي بود، توسط آقاي قديريان به تعميرگاه رفت و با 18 هزار تومان هزينه سر و شكلي دوباره گرفت. آقاي خامنهاي در راه بازگشت به مشهد بود كه دوباره با اين خودرو مواجه شد. آنجا بود كه شنيد از ابتدا به نام او خريداري شده است. پس از انقلاب به دلايل امنيتي نتوانست از آن استفاده كند و به بهاي ناچيزي فروخت. خودرو چهار يا پنج دست گشت تا اين كه به يك روحاني رسيد. او نيز به يك بنگاه معاملاتي در خيابان بوذرجمهري فروخت، اما نيازمند سند اوليهاش شد. پس از پيجويي فهميد كه صاحب آن سيدعلي خامنهاي، همان رهبر جمهوري اسلامي ايران است. راهي دستگاه رهبري شد. بار ديگر آقاي قديريان پيش افتاد، خودرو را خريد و به آقاي خامنهاي بازگرداند.
*شرح
اسم؛ زندگينامه آيتالله سيدعلي حسيني خامنهاي (1357-1318)، صفحه 513
کد خبر 128354
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۱ - ۲۰:۵۲
- ۳ نظر
- چاپ
آنچه در پي ميآيد بخشي از خاطرات مقام معظم رهبري است، درباره مرحوم حاجاحمد قديريان كه در كتاب شرح اسم آورده شده است.