اجازه بدهید ابتدا از بیداری اسلامی شروع کنیم. برخی ها به عملکرد تلویزیون در این باره نقد دارند و معتقدند سیما علیرغم وظیفه ای که دارد در این مورد حق مطلب را ادا نکرده است. نظر شما در این باره چیست؟
بخشی از ماموریت صداوسیما خوب دیده میشود و رصد میشود ولی بخش دیگر پنهان است و به خوبی دیده نمیشود که بحث بیداری اسلامی نیز از این جمله است.
بحث بیداری اسلامی دو وجه دارد، یک وجه داخلی آن است که ما در شبکههای داخلی داریم تا ذهن مردم کشورمان درباره این موضوع آماده شود و بحث زنده نگه داشتن روحیه انقلابی و حماسی مردم کشورمان است و امیدوار کردن مردم به انقلابشان که این انقلاب چه اثراتی در منطقه جهان اسلام داشته است.
بخش دیگر که به نظر من بخش مهمتری است، پرداختن به موج بیداری اسلامی در کشورهای منطقه، جهان اسلام و دنیاست که روزبه روز بیشتر تقویت شود و خاموش نشود که به نظر من صداوسیما در این بخش کاملا موفق بوده است.
شبکههای برون مرزی ما در این حوزه بسیار خوب عمل کردهاند و امروز هم خبر تعطیلی آنها در کشورهای مدعی دموکراسی را یکی پس از دیگری به خاطر اخباری که در این حوزه منتشر میکنند، میشنویم. صداوسیما در بخش فعالیتهای بینالمللی در حوزه بیداری اسلامی موفق بوده است و بیرقیب و بینظیر عمل کرده است. مستندسازان ما در حال ساخت مستند در این مناطق هستند و در حقیقت شبکههای برون مرزی ما نقطه امید مردم کشورهای همسایه هستند.
اما به نظر میرسد که شبکه یک در مورد بیداری اسلامی حق مطلب را ادا نکرده است؟
- ما کشوری هستیم که موضوعات مختلفی بر ما میگذرد و شاید در هر دورهای خیلی کوتاه مواردی پیش میآید که صداوسیما باید به آنها توجه کند، از جمله آنها مباحث سیاسی و یا موارد اقتصادی است که پیش میآید و مردم ما باید فکر و ذهنشان آماده تغییرات اقتصادی باشد که در حال روی دادن است و ما وظیفه خطیری بر عهده داریم. انتخابات مجلس نیز از جمله موارد دیگر بود و ما از همین الان نیز در حال آماده شدن برای انتخابات ریاست جمهوری هستیم. در کنار این موارد مناسبتهای مختلف دیگر را کنار هم بگذارید و مردم انتظار دارند به همه این موارد توجه شود و در کنار اینها بیداری اسلامی نیز خیلی مهم است.
من فکر میکنم اگر ما در این مدت تمام شبکههای داخلی را رصد کنیم، میبینیم که به بحث بیداری اسلامی خیلی خوب توجه شده، البته معتقد نیستم که به بهترین وجه این اتفاق صورت گرفته ولی ما در نقطه مطلوبی قرار داریم و مستندهایی را میسازیم و پخش هم کردهایم که بسیار خوب ساخته شده است.
حتی ما مستندهای بسیار ویژهای در فلسطین تولید کردهایم که امکان اعزام مستندساز به این مناطق وجود ندارد اما اینکه چگونه دوستان ما توانستهاند ارتباط برقرار کنند و در آنجا مستند بسازند، نقطه درخشانی است. امسال نیز مستندهای بسیار خوب و قوی در حوزه بیداری اسلامی داریم که در بحرین و فلسطین کار میشود و گامهایی است که ما برداشتهایم.
در کنار اینها خود ما در داخل کشور نیز بحث انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را داریم که به شکل ویژهای نسبت به سایر شبکهها به آن میپردازیم. مستند فرماندهان، مجله حماسه، مستند شهید حسن باقری که بسیار فاخر است و در هفته دفاع مقدس پخش خواهد شد.
روحیه دفاع مقدس و انقلاب وقتی در کشور حفظ میشود، خود کمک میکند که بارقههای بیداری اسلامی پایدار بماند و به منطقه منتقل شود،توجه شبکه در بخشهای مختلف سیاسی، اجتماعی، مستند و ... این بوده که حق مطلب ادا شود و اگر این اتفاق نیافتاده قصور صورت گرفته است.این قضیه در داخل کشور هم از اهمیت بالایی برخوردار است، مستند آمریکا نگاهی از درون یا اقتصاد غرب کارهای قابل توجهی بودند که به وضعیت نابسامان اقتصاد آمریکا میپرداختند و ما الان شاهد تحقق پیشبینیهایی هستیم که در آن مستندها عنوان شده بود.
باید در ساختارهای مختلف به برنامههای مهمی که فکر میکنیم از سوی مردم دیدهمیشوند توجه کنیم، اگر این اتفاق بیافتد ما موفق خواهیم بود. مثلا ما در حوزه نمایش تله فیلمهای شکار سایه، تولدی دیگر، بیگانگان و ... را داشتهایم که به بیداری اسلامی پرداختهاند و برخی از آنها در جشنوارههای مختلف جایزه هم گرفتهاند. در حوزه نمایش هم کار کردهایم و سریالی با همین مضمون نیز در دستور کار داریم که کار نگارش آن از سال گذشته آغاز شده است و آقای سعید ابوطالب نگارش فیلمنامه آن را بر عهده دارند که به موضوع حزبالله لبنان می پردازد ولی آماده شدن آن زمان میبرد. برنامه پارک ملت نیز در چند برنامه خود به طور ویژه به این موضوع پرداخت.
این برنامهها توانستهاند رضایت شما را جلب کنند؟
- قطعا هیچ وقت نقطه ایدهآل وجود ندارد و وقتی این حرف را بزنیم یعنی آن کار به طور 100 درصد درست انجام شده است، در حالی که اینطور نیست و طبیعی است که به راحتی نمیتوان در این زمینه اظهار نظر کرد. از این حد راضی نیستیم ولی کارهای قابل توجه با اثرگذاری بالا انجام شده، طبیعتا کارهای بهتر هم میتوانسته انجام شود ولی انجام نشده است و باید این اتفاق بیافتد.
چرا برنامههایی که در این حوزه ساخته میشوند، از طرف تلویزیون تبلیغ نمیشوند؟
- واقعیت این است که جدول پخش شبکه یک برای اطلاع رسانی فشرده است. عمده اطلاعرسانیهای مهمی که باید در کشور انجام شود، با شبکه یک است و انتظارشان نیز این است که آن را در شبکه یک ببینند. چه برنامه هایی که در صداوسیما تولید شده باشد و چه برنامههای مختلفی که در کشور برگزار میشود. مناسبت ها، سفرها و رویدادهای مختلف از شبکه یک پخش می شوند و گاهی مدیر پخش ما میگوید به قدری جدول پخش ما فشرده است که بین بخش خبری ساعت 19 تا 21 مجبور میشویم که هنگام اذان، فقط به پخش اذان اکتفا کنیم و دیگر نماز را پخش نمیکنیم.
در چنین شرایطی امکان اطلاعرسانی بسیار سخت است. با چنین شرایطی اقدام به اطلاع رسانی می کنیم، ضمن اینکه ما بر حسب ذائقه و علاقه مندی مخاطب این اطلاع رسانی را توزیع می کنیم. در عین حال گاهی اوقات می شود برای یک سریال مهم فرصت نمی کنیم که یک تیزر یک دقیقه ای در روز پخش کنیم.
آیا این موضوع صحت دارد که تلویزیون خیلی موافق مجری محور بودن برنامهها نیست و مصداق آن نیز برنامههایی نظیر پارک ملت است که در اوج موفقیت متوقف شدند؟
-نه. به نظر من این طور نیست و این بی انصافی است در مورد صداوسیما. در
خصوص برنامه خوب و موفقی که سازمان داشته، عموما این برنامهها ادامه پیدا
کرده است. برنامههایی مثل هفت، نود و دیروز، امروز، فردا ادامه پیدا
میکنند. حال اینکه ما فکر کنیم این برنامهها حتما باید با یک مجری جلو
بروند موافق نیستم. آنچه که برای ما مهم است حرف زدن و ساخت برنامه خوب
درباره موضوعات مطرح است. اگر ما از همین مجریهایی که در تلویزیون حضور
ندارند و غالبا هم مخاطبان بسیاری دارند، استفاده کنیم، ممکن است مورد
اعتراض قرار بگیریم که بچههای مسلمان ما کجا رفتهاند و چرا جایشان در
تلویزیون خالی است؟
چرا ما چهره مجریان متعهد و انقلابی را کمتر می ینیم؟ صداوسیما باید همه این موارد در در نظر بگیرد. در عین حال توجه به سیاستهای تلویزیون به عنوان یک دستور العمل نیز وجود دارد و نمیشود گفت که چون من یک مجری خوب و موفق هستم خودم ضوابط برنامه ام را مشخص و تعریف می کنم. این مورد غلط است. صداوسیما باید یکسری ماموریت ها و اولویت های تعریف شده خود را اجرایی کند. من مدتی پیش با یک مجری معروف و کاربلد که برنامه های مذهبی تولید می کند، صحبتی داشتم و گفتم شنیده ام که شما شرطی گذاشته اید و من هم گفتم که در این صورت از شما استفاده نمی کنیم. مجموعه چنین مواردی ما را مجبور میکند که از از یک مجری دیگر استفاده کنیم ولو یک درصدی هم لطمه بخورد.
ولی واقعا پارک ملت از این دست نبود و ما نه با آقای شهیدی فر مشکلی
داشتیم و نه با برنامه پارک ملت. ایشان جزو مجریان خوب تلویزیون است و خود
من پیش از این بارها با ایشان کار کرده ام و امیدوارم پارک ملت دوباره راه
اندازی شود. آقای شهیدی فر از جمله مجریانی است که حد وحدود خود را در کار
اجرا می داند و هیچ وقت برای ما شرط تعیین کرده است. ویژگی های رسانه را می
داند و قبول دارد و امیدواریم که در دوره جدید هم با ایشان کار کنیم.
فکر می کنم ما پس از ماه مبارک رمضان و در نیمه دوم سال دوباره پارک ملت را داشته باشیم. برنامه هفت به دلیل اینکه آقای جیرانی پیش تولید سریالشان را شروع کرده اند، کار هم سنگین و مربوط به دوران انقلاب بود، دچار تغییر مجری شد و یکی از مجریانی که از طرف مسئولان سازمان پیشنهاد شد برای اجرا آقای شهیدی فر بود. چون ایشان سینما خوانده و سینما را خوب می شناسد. یکی از بخش های دیدنی برنامه اش هم وقت هایی بود که به حوزه سینما می پرداخت اما من می دانستم که آقای شهیدی فر خیلی تمایل به اجرای چنین برنامه هایی ندارد و ایشان از دایره مجریانی که می توانستند برنامه را اجرا کنند، کنار گذاشته شدند.
* سری جدید «پارک ملت» نیمه دوم سال با مجریان جدید برمیگردد
این نقد بر برنامه پارک ملت بود که تنوع مجری ندارد و همه بخش های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ... توسط یک نفر اجرا می شود. حرف خود ما با آقای شهیدی فر نیز این بود که گروهی برنامه پارک ملت را اجرا کنند، این اتفاق در برنامه های اول هم افتاد و ایشان وقتی می آمد برنامه را با 5 الی 6 مجری اداره می کرد. این موضوع جواب نداد و کسانی که ما فکر می کردیم می توانند در کنار آقای شهیدی فر باشند، خیلی موفق نبودند. ضرورت هم داشتچون برخی گفت و گو ها حدود یک ساعت الی یک ساعت و ربع طول می کشید و همه این ها می توانست به برنامه صدمه بزند. ما هنوز مستندهایی که برای پخش از این برنامه ساخته شده را کنار داریم و امیدواریم که سری جدید این برنامه با ارائه چهره های جدید و مدیریت و اجرای اصلی آقای شهیدی فر برگردد.
صداوسیما تا چه حدی اختیار ورود به حوزههای مختلف را دارد؟ گاهی صداوسیما در مواجهه با رویدادها بسیار باز عمل میکند و گاهی بسیار سختگیرانه میشود، حد و مرز حرف زدن در صداوسیما چقدر است؟ چقدر آزادی بیان وجود دارد؟
- مرز و حد حرف زدن در صداوسیما خیرخواهی و مصلحت طلبی شرع، انقلاب و
نظام است. یعنی جایی که قصد بیان موضوعات دینی را داریم، تا جایی که ایجاد
شبهه نمی کند به دین و شرع مردم لطمه نمی زنیم، حرفها گفته می شود و حتی
کمک به روشن بینی مردم می شود. اتفاقا برخی انتقادات پایه های نظام را محکم
تر می کند. این موضوعی است که حتی صداوسیما به مهمانان خود نیز منتقل می
کند و مهمانان از این موضوع مطلع هستند.
خیلی مواقع ما حرفهای تندی را زده
ایم و کاملا به آن اشراف داشته ایم و می دانستیم که انتهای ماجرا کجاست وچه
اتفاقی می افتد. نگرانی هم نداشتیم ولی گاهی ممکن است که یک موضوعی از سوی
مهمانی مطرح شود که اتفاقا مجری ما احساس کند که ما به این موضوع نباید
بپردازیم و از آن عبور کنیم. تنها چیزی که ما را کمی نگران می کند، ظرفیت
بعضی از مسئولان کشور در مواجهه با انتقادات است. متاسفانه گاهی چون این
ظرفیت بالا نیست، ما در برخی حوزه های معمولی وقتی یک کاری انجام می دهیم،
مدام نگرانی ها به ما منتقل می شود. بعضی ها فکر می کنند که الان میتوانند
از فضای بوجود آمده استفاده کنند. مثلا دم انتخابات مجلس فضایی برای کسب
آراء برای خودشان ایجاد کنند و یا یک جاهایی به تلویزیون حمله هایی کنند.
چون خیلی ها درباره تلویزیون این تلاش را دارند و می خواهند مرغ عروسی را
عزا کنند.
به هرحال این کم ظرفیتی ها ما را نگران می کند و امیدوارم حال که سی و چند سال از انقلاب می گذرد ما شرایط نقدهای سازنده را مهیا کنیم البته نقد با معنایی که مقام معظم رهبری فرمودند و نکات خوب و مثبت را بگوییم و در عین حال به کم و کاستی هایمان هم بپردازیم. تلویزیون تلاشش این است که از این فضا خارج نشود و نقدهای این رسانه را ببینید متوجه می شوید که فضاهای تلخ و سیاه نمایی و ... خیلی ناچیز است و تلاش این است تا با نقدهای سازنده به کشور در مسیر رو به رشدش کمک کند.
برخی معتقدند یک سری برنامهها دردسر سازند و ترجیح میدهند که به دلیل فشارهای وارد شده کار را متوقف کنند، آیا تا به حال شده که پروژهای را شما به خاطر دردسرهای وارده کنار بگذارید؟
- خیر این گونه نبوده ولی برنامه هایی بوده که فشار زیادی روی ما بوده و به قول معروف زنگ خور برخی برنامه ها زیاد بوده است ولی آقای ضرغامی و آقای دارابی همواره از ما حمایت کرده اند. اما همیشه این فشارها همیشه بوده و امکان داشته که بر مسیر چالشی اثر تاثیر بگذارد ولی اینکه بخواهد برنامه ای را متوقف کند، هیچ وقت چنین اتفاقی نیافتاده است.
بعضی برنامهها خط شکن هستند، چه کسانی پشت این برنامهها هستند؟ این موضوع به حمایت رئیس سازمان برمیگردد یا به واسطه مدیر شبکه روی میدهد؟
- این نوع برنامهها در خود شبکهها تولید میشوند و معمولا هم معاون سیما و آقای ضرغامی پیش از تولید در جریان کار قرار میگیرند، توصیههایی به ما می کنند و طرح تکمیل تر می شود و بعد برنامه تولید می شود. این طور نیست که مسئولان سازمان به یکباره با برنامه ای روی آنتن مواجهه شوند و قبلا در جریان قرار می گیرند.
سریالهایی که پخش میشوند، بیشتر وجهه سرگرمی دارند و بیشتر به یک طبقه خاص با یک سری افراد خاص، با علایق خاص نمایش داده میشوند. باید گفت که این سریال سریالی ایرانی است و دارای ویژگیهای ایرانی است؟
- ما در سال 90 چهار سریال داشتیم که بیشتر دیده شدند. یکی تا ثریا بود. واقعا موضوع این سریال یکی از مباحث مهم روز جامعه ما بود. دیگری شهر دقیانوس بود که به بحث اشیاء تاریخی می پرداخت و در زمان خود سر و صدای زیادی به پا کرد. دو سریال دیگر نیز چک برگشتی و از یاد رفته بود. این سریال ها پربینندهترین سریالهای تلویزیون هم بودهاند. اگر ما کلی ببینیم متوجه می شویم که صداوسیما این موارد را نیز مد نظر قرار داده است. آقای دارابی به طور جدی بحث سریال ها و موضوعات و اهداف را بررسی میکنند و مورد توجه قرار می دهند. آقای ضرغامی بیشترین وقت را به اصلاح ساختار سریال ها اختصاص می دهند و دستور جدی سازمان است که سریال سازی مسیر رو به رشدی را از همه لحاظ طی کند. ضمن اینکه در حال حاضر در سریالها بیشتر به زندگی متوسط مردم پرداخته می شود. ضمن اینکه ما باید شئون فرهنگی زندگی مردم را هم بالا ببریم. یک بخشی از آن سطح رفاه مردم است و اگر ما به سطوح خیلی پایین هم بپردازیم باز هم کار درستی نیست. مثلا من بسیاری از روستاهای کشورهای غربی را دیده ام و اصلا به شکلی که ما در سریالهایشان می بینیم نیست. پس چرا آنها این طور روستاهایشان را تصویر می کنند؟ امروز تلویزیون مثل 20 سال قبل نیست. وقتی شهرتان را نشان می دهید، 50 کشور دنیا آن تصویر را می بینند. این طور نیست که اگر ما یک کوچه سنتی را نشان بدهیم، خیلی خوب نیست. چون کشورهای دیگر با دیدن این تصاویر درباره جمهوری اسلامی و سطح زندگی مردم قضاوت می کنند.
اما این سریالها در برخی جاها رگههایی از تجمل را به مخاطب ارائه میدهند؟
- این مطلب را قبول دارم ولی این موضوع نسبت به گذشته بسیار کم شده است.
من از این موضوع دفاع میکنم و حاضرم آمارها را مقایسه کنم.
تغییر و تحولات مدیران زیرمجموعه شما در چه جهتی انجام میشود؟
- در جهت تسهیل امور و استفاده از نیروهای جوان و خلاق است. هرگاه هم احساس کنیم که باید تغییری به وجود بیاید، آن را انجام می دهیم.
زمان پخش کلاه پهلوی مشخص شد؟
- تصویربرداری بخش های مربوط به فرانسه این کشور تمام شده و در حال حاضر بخش های پایانی را تهران انجام می دهند. با یک الی دو ماه تاخیر از قول هایی که داده بودیم، با کمی تاخیر پخش می شود. ممکن است با کمی فاصه و بعد از ماه رمضان به روی آنتن برود.
بخشهای خبری زیرمجموعه شما محسوب نمیشود، ولی شما در بخشهای خبر صبحگاهی خود به فاصله نیم و یک ساعت اخبار تکراری را روی آنتن میبرید، چه ضرورتی با وجود شبکه خبر برای این کار وجود دارد؟
-بخش های خبری تعریف شده و ثابت هستند که توسط معاونت سیاسی تولید می شود. علی القاعده ما باید تلاش در اطلاع رسانی لحظه به لحظه داشته باشیم ولی من هم اعتقادم این است که خبرهای جدید را در بخش های کوتاه ارائه بدهیم بهتر خواهد بود و این امکان نیز وجود دارد و می توان در بخشی 10 دقیقه ای خبر را ارائه دهیم. البته ما به این ماجرا خیلی ورود نداریم.
تولید تلهفیلمها توانسته خلاء های سینمای ایران را پر کند، اما از استانداردهای پایینی برخوردار هستند، قصد بهبود این رویه را ندارید؟ یا اینکه هزینه ساخت دو تله فیلم را در جهت ارتقاء کیفی به یک تله فیلم اختصاص دهید؟
- فیلم های تلویزیونی در همه جای دنیا تعریف خود را دارند. قبول دارم که فیلم های تلویزیونی ما هنوز نتوانسته اند آن کیفیت مطلوب مد نظر را داشته باشند اما مسیر رو به رشد است. تله فیلم برای سینما نیست و باید صرفه اقتصادی داشته باشد. اگر بودجه بیشتری اختصاص بدهیم، آن وقت تبدیل به فیلم سینمایی می شود که در حیطه اختیارات ما نیست و متولیان دیگری دارد. ما چنین سیاستی نداریم و باید تلاش کنیم با همین رویه آثار ارزشمندی تولید کنیم.