به گزارش مشرق به نقل از برهان ، شعر، این هنر کهن ایران زمین که بیانگر فرهنگ، تمدن و خرد ایرانیان میباشد، امروزه به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای گفتمان انقلاب اسلامی و بیانگر ارزشهای مقدس ایران اسلامی میباشد. گفتمان هنر ارزشی و هنر دینی که سالهاست مطرح شده به دنبال تعریفی روشن از هنر انسانگرای دینی است تا به انسان از منظر هنر نگاهی اسلامی داشته باشد. هر چند در آثار هنری میتوان این نگاه را دید و فهمید. شعر نیز به عنوان یکی از پر مخاطبترین حوزههای هنر، همواره مورد توجه قشرهای گوناگون جامعه بوده و در این رهگذر، فراز و فرودهای فراوانی داشته است. با نگاهی به نظرهای مقام معظم رهبری در مورد شعر و هنر دینی، میتوان شعر امروز را از 4 منظر مورد بررسی قرار داد.
الف) کیفیت آثار ادبی پس از انقلاب (ماهیت شعر و مسائل فنی و تکنیکی در آن)؛
مقام معظم رهبری بارها در دیدارها و فرمایشاتشان، راجع به مبحث کیفیت و ماهیت شعر و آثار ادبی، اشارههای فراوانی نسبت به دقت در غنای علمی و کیفی آثار داشتهاند. ایشان در مراسم بزرگداشت حافظ در سال 67 علت ارج نهادن به شخصیت حافظ را دو مقولهی زبان فاخر و معارف دینی میدانند.
زبان فاخر مجموعهای از مباحث کیفی را شامل میشود که موجب تأثیر بیشتر بر مخاطب میگردد. در جایی دیگر (رمضان سال 90 در دیدار با شاعران) با اشاره به لزوم توجه شاعران به معرفت دینی میفرمایند: «معرفت دینی خود را ارتقا دهید، البته عرض کردیم معرفت دینی به شکل فنی و علمیاش، نه به شکل ذوقی و من درآوردی» از این رو لزوم توجه به کیفیت در آثار ادبی دینی، بسیار ضروری است.
هر چند به فرمودهی معظمله شعر امروز از لحاظ زبان و تخیل، قوی و دارای نگاه روشنی به مرزهای دور و دقت ریز بین در امور جاری زندگی است، به همین دلیل سبک جدیدی از لحاظ زبان، مضمون و محتوا در حال ظهور و بروز است که در آینده ابعاد آن بهتر شناخته خواهد شد؛ اما راه طولانی تا رسیدن به تکنیک بالا و شعر متعالی که موجب تعالی انسان شود، داریم به طوری که در جایی دیگر میفرمایند: «اما بدانید «خیلى خوب» به معناى «تمامِ خوب» نیست. «خیلى خوب» ممکن است یک دهم «تمامِ خوب» باشد؛ آن نُه دهم دیگر جلوى روى شماست؛ یعنى توقف نکنید. اشکال کار در همهى کسانى که در یک راهى از خودشان شکوفایى نشان میدهند، این است که خیال میکنند این پایان راه است.
فرض بفرمایید یک کسى آواز قشنگى میخواند، میگوییم بهبه، خیلى عالى بود؛ او را تحسین میکنیم. او اگر خیال کرد که دیگر بهتر از این نمیشود آواز خواند، قطعاً توقف و بلافاصله بعد از توقف، سقوط و تنزل خواهد داشت. او باید بداند از این بهتر هم میشود خواند. در همهى رشتهها همین جور است. در همهى کارهایى که ما دیدیم، همین جور است. احساس به منزل رسیدن، خستگىآفرین و رکودآفرین است. شما هنوز به منزل نرسیدهاید. خیلى خوب پیش رفتید، خیلى خوبید؛ اما همین طور که عرض کردیم، گاهى «خیلى خوب» یعنى یک دهم «تمامِ خوب»؛ آن نُه دهم دیگر را بایستى پیدا کنید؛ تلاش کنید، کار کنید، زحمت بکشید و پیش بروید.»[1]
این موارد خصوصیات شعر امروز است که در حال شکلگیری و ظهور میباشد. شعر انقلاب با تکیه بر ارزشها و باورهای دینی، با توجه به سن کم خود توانسته است دستاوردهای با ارزشی را به ادبیات ایران اضافه نماید. در هیچ زمانی اینگونه گستردگی و فراوانی در تکنیکهای ادبی و بیان شاعرانه نبوده است، چرا که حوزهی محتوا و مضمون به واسطهی مفاهیم و تعالی مذهبی، گسترده و وسیع میباشد.
البته فراموش نکنیم تکنیک در شعر امروز و شعر انقلاب، کودکی است در حال رشد و باید بگوییم این تکنیک بیشتر وابسته به مضمون میباشد، اما تکنیک شعرهای شاعران پیش از انقلاب به تناسب بیش از شاعران امروز میباشد. اما آنچه که قابل اهمیت است پرورش سبک و شیوهای جدید در ادبیات ایران به نام شعر انقلاب میباشد که به تعبیر رهبر عزیز، فعلاً در کشور ما شعر امروز شعر پیشرونده است و بسیار زود است که در مورد آن بخواهیم نظر قطعی بدهیم.
به راحتی در مورد کیفیت شعر امروز که نوپاست نمیتوان صحبت کرد و تکنیک را در شعر مردمی امروز نمیتوان با تکنیک معمول در شعر گذشته مقایسه نمود، اما روند رو به رشد این سبک خبر از شعری تکنیکی میدهد و البته مبتنی بر ادبیات و در ادامهی جریان همیشگی شعر ایران.
ب) محتوا و مضمون؛
یکی از شاخصههای مهم و اثرگذار در شعر انقلاب، بحث محتوا و مضمون است. پرداختن شاعران به مباحث ارزشی با محتوای غنی انسانی و دینی و مضمون یابیها و مضمون آفرینیها، از ویژگیهای اصلی شعر انقلاب اسلامی میباشد. محتوا و مضمون دو عنصر اساسی در جوهر شعر محسوب میشوند که از اهمیت ویژهای در شکلدهی خرد جمعی و تمدن اسلامی برخوردار است.
در این زمینه مقام معظم رهبری میفرمایند:
«شعر امروز در کشور ما از لحاظ «زبان و تخیل، قوی» و دارای نگاه روشن به مرزهای دور و دقت ریزبین در امور جاری زندگی است، به همین دلیل سبک جدیدی از لحاظ زبان، مضمون و محتوا در حال ظهور و بروز است که در آینده ابعاد آن بهتر شناخته خواهد شد.»
این سبک جدید در زبان، مضمون و محتوا با همنشینی همهی عناصر شعری شکل گرفته و تکیهی اصلی بر محتوا و مضمون میباشد. گفتمان انقلاب اسلامی با رویکرد دینی، توانست شعر به بنبست رسیده و به ابتذال کشیده شدهی عصر پهلوی را از بند ابتذال و البته تئوری زدگی رها کند و از مرداب فراموشی و مرگ تدریجی نجات دهد و با تعالیم انسان ساز خود، روحی جدید در کالبد بیجان شعر بدمد و توانست به هنر واقعی که وظیفهی انسان سازی دارد، نزدیک گرداند. مضمون در شعر انقلاب، ویژگی انسان ساز، معنوی و مبتنی بر اخلاق و دین به خود گرفت. محتوای شعر انقلاب، محتوایی غنی، ارزشمدار و سازنده دارد.
از طرفی مفاهیم و مضمونهای جدید توانست پنجرهای جدید به روی شعر و ادبیات باز کند. مفاهیمی چون «شهادت» و «ایثار» گنجینهای تمام ناشدنی برای ادبیات امروز محسوب میشوند که قرنها میتوان در مورد آنها شعر سرود.
مقام معظم رهبری با مقایسهی دورهی 200 سالهی ادبیات سبک هندی با ادبیات 30 سال اخیر، یکی از شباهتهای این دوره را نوآوری در مضمون میدانند و با بیان بیتی از صائب تبریزی اینگونه میفرمایند:
«شباهت دوم بین این دوره و آن دورهى 200 ساله، نوآورى در مضمون است. در هیچ دورهى دیگرى اینجور سابقه ندارد که این همه مضامین نو و حرفهاى تازه در شعر راه پیدا کند؛ که وقتى مضمون نو آمد، به تبع وجود مضمون نو، ترکیب نو هم مىآید. یعنى نیاز مضمون به لفظ موجب میشود که شاعر از ذوق خود، از هنر خود استفاده کند و ترکیبات بیاورد. البته در ابتداى کار ممکن است ناشیگرىهایى وجود داشته باشد، لیکن به تدریج زبان، پخته و سنجیده و استوار میشود و فخامت پیدا میکند.»[2]
تعاریف و مضمونهایی که در شعر انقلاب از مرگ، کشته شدن در جنگ با عنوان شهادت یاد شده است یا در مورد ائمهی اطهار، همگی نشان از تولد سبکی جدید و پرورش تفکری جدید در ادبیات ایران دارد. حتی مضمون سازی که در شعر انقلاب رواج یافته در قالبهایی مثل سپید نیز بروز میکند و نوعی شعر سپید مبتنی بر ارزشهای دینی میآفریند؛ تا پیش از این شعر سپید جایگاه تفکرات چپ و جولانگاه تئوریهای مختلف شعری شده بود؛ اما با تولد شعر ارزشی و متعهد، تفکر دینی به شعر سپید و سایر قالبها نیز راه پیدا کرد، به عنوان مثال شعر مرحوم «سید حسن حسینی» در مدح حضرت عباس از این نمونه است.
راز رشید ......
به گونهی ماه
نامت زبانزد آسمانها بود
و پیمان برادریت
با جبل نور
چون آیههای جهان محکم
***
تو آن راز رشیدی
که روزی فرات
بر لبت آورد
و ساعتی بعد
در باران متواتر پولاد
بریده بریده
افشا شدی
و باد
تو را با مشام خیمه گاه
در میان نهاد
و انتظار در بُهت کودکانهی حرم
طولانی شد
تو آن راز رشیدی
که روزی فرات
بر لبت آورد
و در کنار درک تو
کوه از کمر شکست
سیدحسن حسینی، گنجشک و جبرییل
این تفکر و اخلاق اسلامی و معرفت دینی در قالبی جدید بروز میکند و یا در جایی مرحوم «سلمان هراتی» در وصف امام (ره) میگوید:
پیش از تو آب معنای دریا شدن نداشت شب مانده بود و جرئت فردا شدن نداشت
محتوا، محتوایی غنی، کلمات روشن و زیبا و مضمون، مضمونی جدید میباشد که تا پیش از این کمتر در ادبیات دیده بودیم. پیدایش شعر آیینی و شعر دفاع مقدس نیز از دستاوردهای تفکر و گفتمان انقلاب اسلامی است. ما در هیچ دوره از تاریخ ادبیات، مانند حال حاضر، در ادبیات مقاومت و دینی رشد نداشتهایم.
ادبیات دینی و مقاومت رشدی افزایشی و دارای دستاوردهای فراوان بوده است. امروزه کلمههایی مثل لاله، درخت، عطش و ... از ابزارهای مضمونی شعر دفاع مقدس محسوب میشوند. بد نیست به ادبیات دینی در اوایل ظهور اسلام نیز اشاره کنیم، به تأثیر و اهمیت محتوا و مضمون در رساندن پیام در مواقع مهم و حساس.
در کاخ یزید، زمانی که یزید با نیشخند و طعنه در مورد واقعهی کربلا از حضرت زینب(سلامالله) سؤال میکند، ایشان با کلامی ادبی و مضمونی بسیار زیبا میفرمایند: «ما رأیت و الا جمیلاً» بیشک این پیام، گیرا، تأثیرگذار و البته تأمل برانگیز است. این است کارکرد هنر دینی، هنری که موجب سازندگی و تعالی انسان میشود و او را از سقوط در تاریکی و جهل نجات میدهد.
شعر آیینی و شعر جنگ دو دستاورد بزرگ و با ارزش است در شعر انقلاب که تا کنون شاعران بسیار زیاد به آن پرداختهاند و مورد توجه شاعران بوده است، تا جایی که احساس میشود برخی از موضوعات مورد کم توجهی قرار گرفتهاند به طوری که مقام معظم رهبری بارها و بارها از شاعران خواستهاند تا نگاهی بازتر و وسیعتر به این مقوله داشته باشند و مفاهیم و ارزشهای فراوان دیگر را در حوزهی شعر ارزشی مورد توجه قرار دهند.
از سخنان ایشان در جمع شاعران در رمضان سال 90 است که میفرمایند:
«براى انقلاب حرف بزنید، باید براى گفتمان انقلاب تلاش و کار کنید. ملت شما کار بزرگى انجام داده [است]. من سال گذشته این را گفتم - به نظرم در همین جلسه هم گفتم - که مسئله فقط مسئلهى شهادت نیست - البته شهادت در راه خدا و جان بر کف گذاشتن و تقدیم راه خدا کردن، قلهى شرافتهاى انسانى است – اینقدر معارف دینى گسترده است، اینقدر معارف انقلاب گسترده و پرمطلب و پرفیض است که میتوان از آن بهره برد و میتوان آن را منعکس کرد.»
در جایی دیگر میفرمایند:
«یک نکتهاى که در اینجا وجود دارد این است که شعر انقلاب باید در خدمت مفاهیم انقلاب باشد. خب در بین شماها کسانى هستند که شعرهاى آیینى میگویند. شعرهاى مذهبى و شعرهاى مربوط به ائمه(علیهمالسّلام) را، به اصطلاحى که حالاها باب شده، تعبیر میکنند به «شعر آیینى»، هستند؛ انصافاً شعرهاى خوبى هم گفته میشود؛ بعضیها هم اشعار مربوط به جنگ و دورهى دفاع مقدس یا مربوط به شهدا یا مربوط به جانبازان و اینها را میگویند.
اینها خیلى خوب است؛ لیکن - پارسال هم من اشاره کردم به این معنا - اهداف و آرمانهاى انقلاب منحصر در اینها نیست. انقلاب یک مجموعهاى از ستارههاى درخشان آرمانى را بالاى سر ما قرار داده و ما را به حرکت و پرواز و جهش به سمت این نقاط نورانى دعوت کرده [است]. ما هم امتحان کردیم، دیدیم میتوانیم پرواز کنیم؛ دیدیم این پرواز ممکن است. البته در دورهى دفاع مقدس نمونههاى بارزش دیده شد و دیدیم وقتى این ملت به سمت این آرمانها پر بگشاید، میتواند خوب حرکت بکند؛ اما بسیارى از این آرمانها هنوز بالاى سر ماست؛ ما باید حرکت کنیم، به سمت عدالت باید برویم، به سمت اخلاق باید برویم، به سمت استقلالِ به معناى حقیقى کلمه - شامل استقلال فرهنگى که از همه عمیقتر و دشوارتر است - باید برویم، به سمت بازیابى حقیقى هویت اسلامى- ایرانى خودمان باید برویم.»[3]
از این رو به نظر میرسد شعر انقلاب نیازمند توجه بیش از پیش شاعران انقلاب به محتوای انسانی – اسلامی و مضمونهای جدید میباشد. به عنوان مثال گنجاندن و اضافه نمودن بخشهایی دیگر علاوه بر موضوعات دینی و ارزشی و توجه نمودن به موضوعات اجتماعی و انتقادی و به خصوص غزل و شعر عاشقانه و حرکت به سوی شعری تمامعیار با ویژگی ایرانی – اسلامی. متأسفانه توجه نکردن به موضوعات ذکر شده موجب گردیده ما در این موضوعات چندان حرفی برای گفتن نداشته باشیم و از این رو از شاعران غیر انقلابی عقب ماندهایم.
امروزه شعرهای اجتماعی، سیاسی، عاشقانه و انتقادی از زبان دشمنان و مخالفین نظام گفته میشود که نشان میدهد در این زمینه پیشرفت چندانی نداشتهایم. البته هر یک از این موضوعات، ویژگیها و شاخصههایی دارند که باید توجه شود.
مقام معظم رهبری در مورد شعرهای انتقادی و ویژگیهای آن میفرمایند:
«من با شعر اعتراض مخالفتى ندارم؛ انسان یک چیز ناهنجارى را مىبیند، خب، در شعر منعکس میشود؛ این هیچ اشکالى ندارد؛ منتها باید مراقب باشید شما اعتراضتان به یک ناهنجارى است، در حال اعتقادتان به اصل گفتمان انقلاب اسلامى. اما یکى هست که اعتراضش به همین اصل گفتمان است؛ مراقب باشید زبان شما با زبان او یکى نشود. لازم است که شعراى جوان عزیزمان این مراقبت را بکنند.»[4]
یکی از آفتهایی که در مضمون و محتوای شعرهای دفاع مقدس دیده میشود، تکرار بیش از حد مضمون و محتوای خالی از اندیشه و تفکر میباشد که لازم است بیش از پیش به آن پرداخته شود.
ج) کمیت شاعران؛
یکی دیگر از شباهتهایی که مقام معظم رهبری بین دورهی 200 سالهی شعر (سبک هندی) و 30 سالهی انقلاب بیان میکنند، بحث کمیت شاعر میباشد.
ایشان در این زمینه میفرمایند:
«یک خصوصیت در این 200 سال، کمیت شاعر است. یعنى شما وقتى نگاه کنید در این دو قرنى که عرض کردیم، مىبینید در ایران، در هند، در افغانستان، در ماوراءالنهر - یعنى منطقهاى که متأسفانه امروز تقسیم شده بین تاجیکستان و ازبکستان که منطقهى پارسىزبان بخارا و سمرقند و دیگر مناطق تاجیکنشین بود - تعداد شاعرانى که هستند، شگفتآور است. در این دوره، هزارها شاعر هستند که سرشان هم به تنشان مىارزد؛ نه اینکه فقط بگوییم شعر میگویند؛ نه، شاعراند.
حالا ممکن است همه برجسته نباشند، اما شاعراند. البته در بین این هزاران شاعرى که من به تقریب عرض کردم، شاید بشود گفت انسان میتواند 100 تا شاعر خوب در آن دوره پیدا کند؛ و در بین این 100 شاعر خوب، شاید انسان بتواند 10 تا شاعر درجهى یک مثل صائب، مثل کلیم، مثل محمدجان قدسى، مثل نظیرى نیشابورى، پیدا کند. اوضاع آن 200 سال از لحاظ کمیت شعرى اینجور است. یک شباهت امروز ما با آن دوره، همین کمیت است. تعداد شاعرى که امروز در کشور ما هست، در هیچ دورهاى - حالا آن دوره که خود ما بودیم و دیدیم و با شعرا هم مرتبط بودیم و همچنین آنچه که از گذشته شنیدیم - سابقه ندارد. امروز تعداد شاعران ما در کشور، از لحاظ کمیت، شبیه همان دورهى 200 ساله است.
البته این به برکت انقلاب است. انقلاب معارف را، هنر را، همه چیز را آورد به متن مردم، داخل متن جامعه؛ لذا جوشش پیدا شد. امروز ما در کشور خیلى شاعر داریم؛ از نوجوانان دبستانى تا دبیرستانى، تا جوانان برومند، تا میانسالان و پیران. یعنى واقعاً انسان بخواهد محاسبه کند، تعداد شعراى امروز ما خیلى زیاد است. البته این مربوط به 30 سال است؛ اگر چنانچه انشاءاللَّه همین روش ادامه پیدا کند - یعنى اگر با همین روال پیش برویم و شعر تشویق بشود و شعراى خوب بتوانند شعراى جوانتر را تربیت کنند - قطعاً کمیت شعراى ما از آن دوره بیشتر خواهد شد.»[5]
پس از انقلاب بلافاصله جنگ تحمیلی اتفاق افتاد و شاعران نیز همچون گروههای مردمی از هر تلاشی در جهت حفظ ارزشها، خاک و ناموس خود دریغ نکردند. زوایای جنگ، اتفاقها و حوادث را به خوبی برای آنان که در جنگ نبودند و آیندگان بیان نمودند. این اتفاق با حضور شاعران در حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی جمعی پدید آورد که امروزه از آنان به عنوان شاعران نسل اول انقلاب نام میبریم.
استاد «قیصر امینپور»، مرحوم «سلمان هراتی» و مرحوم «سیدحسن حسینی» از جملهی این جمع هستند. در آغاز شاید شاعران کمی عضو این حلقه و تفکر بودند، اما با گذشت زمان بر تعداد آنها افزوده شد و امروزه میتوان به جرئت گفت شاعران متعهد انقلابی نسبت به هر دوره در شعر فارسی تعدادشان بیشتر است. این بیشتر بودن صرفاً بحث کمیت نیست، بحث تعداد شاعرانی است که به قول رهبر انقلاب، سرشان به تنشان میارزد و میتوان گفت شاعرانی برجسته هستند.
انجمنهای فراوان و تعدد جشنوارههای شعر با موضوعات دینی و ارزشی، شاعرانی بزرگ و با قریحهی بالای شعری تربیت نموده است. کمیت شاعران زمانی اهمیت پیدا میکند که این شاعران اکثرشان دارای ذوق و قریحهی بالایی باشند و نسبت به شاعران گذشتهی خود زیباتر، عمیقتر، پر مغزتر و ادبیتر شعر بگویند. شعر نوظهور انقلاب که اکنون در آستانهی ورود به دههی چهارم خود قرار دارد، با حضور و استقبال شاعران جوان روبهرو شده که علاقهمند به سرایش و فعالیت در این حوزه هستند. زمانی اهمیت کمیت شاعران مطرح میشود که نیاز به حضور شاعران در این عرصه باشد.
مقام معظم رهبری در این زمینه میفرمایند:
«در امتحانهایى از قبیل همین حوادثى که حول و حوش انتخابات پیش آمد - بعد از انتخابات و قبل از انتخابات - دیدیم که در همین زمینهها ضعفها و مشکلاتى داریم. این حوادث براى ما نعمت بزرگى است؛ از این جهت که ضعفهاى خودمان را بشناسیم؛ مثل رزمایشهایى که نیروهاى مسلح راه میاندازند.
رزمایش اصلاً براى همین است که این یگان نظامى یا این سازمان نظامى، نقاط ضعفش را پیدا کند. هدفى را میدهند، فرمان صادر میشود که به سمت آن هدف حرکت بکنند؛ بعد چشمهاى بصیر و بینایى - در همهى رزمایشها اینجور است – میایستند و از بالاى صحنه، صحنه را نگاه میکنند. میبینند که بله، در فلان نقطه، ضعف وجود دارد یا بعضاً ناتوانیهاى مزمن وجود دارد. این براى ما یک رزمایش شد. البته به اختیار خود ما پیش نیامد؛ بر ما تحمیل شد؛ اما خوب شد؛ ضعفهاى خودمان را فهمیدیم. بنابراین این آرمانها، بالاى سر ماست و باید به سمت این آرمانها حرکت کنیم؛ آن وقت این ضعفها برطرف خواهد شد. این هم یک نکته است.»[6]
پس از انتخابات، دشمن با حربهی فرهنگی و هنری، سعی در تخریب ادبیات و هنر انقلابی نمود و اگر شاعران و هنرمندان ما هوشیارانه به مقابلهی با فتنه بر نمیخواستند به طور قطع اتفاقهای ناخوشایندی رخ میداد. هر چند به نظر بنده اقدامهای انجام شده یک صدم توان شاعران و هنرمندان انقلابی بود. چرا که هنر ابزار روشنگری است و خصوصیتش بصیرت بخشی است.
ما پس از انتخابات چند مجموعهی شعر داشتهایم که توانسته است ابعاد و زوایای فتنه را روشن سازد؟ چند جمع و گردهمایی داشتهایم که در جهت رفع شبهه و روشنگری تشکیل شده است؟ چند شاعر داشتیم که در رسانهها و رسانهی ملی حضور یافتند و با بیان ادبی سعی در روشنگری داشتند؟ متأسفانه در این زمینه ضعف داریم و باید تقویت شویم. به تعبیر مقام معظم رهبری ما در زمان جنگ به سر میبریم و هر چه تعداد و کمیت بیشتر باشد، به طور قطع موفقتر عمل خواهیم کرد. هر چند نباید فراموش کنیم کمیت بدون لحاظ نمودن کیفیت، آسیبهای فراوان بر ادبیات وارد میسازد.
د) اثرگذاری؛
تأثیرگذاری هنر بر جامعه همیشه دغدغهی هنرمند و اهالی هنر بوده و شاعران نیز از این مقوله مستثنی نبودهاند. یکی از ویژگیهای هنر، تأثیرگذاری است. اینکه یک اثر هنری و ادبی مورد استقبال مردم و جامعه قرار میگیرد، آرزوی هر ادیب و هنرمندی است. دههی 70 که ما شاهد تأثیر کمرنگ و حضور کم شاعران انقلابی بودیم مباحث فراوانی در موضوع بحران مخاطب بیان شد و همچنان نیز این مسئله نقل داغ شاعران روشنفکر و دگراندیش میباشد که عموماً با نظام قهر میباشند.
شاعران دگراندیش بدون توجه به مکان و زمان، نیاز جامعه و عدم شناخت درست از اجتماع، جایگاه مشخصی در شعر امروز و بین مردم ندارند. البته نباید فراموش کرد که شعر ایشان از منظر تکنیک ادبی، فاخرتر است، اما چون از جامعه و مردم فاصله گرفتهاند؛ چون محتوای شعرشان خالی از معنویت و اندیشههای اسلامی است، اغلب با کم توجهی و بیتوجهی مردم مواجه شدهاند. اما شعر شاعران جوان و انقلابی، از بطن جامعه و تودهی مردم و برخاسته از ایمان دینی و مذهبی مردم میباشد، از این رو مورد توجه و استقبال مردم قرار گرفته است. این ویژگی نیز از ویژگیهای مهم و قابل اهمیت شعر 30 سالهی انقلاب میباشد. از این رو لازم است که شاعران به مباحث دینی و دریافت عمیق خود از مسائل دینی، بیش از پیش اهمیت دهند تا بتوانند به عمق و لایههای اجتماع نفوذ کنند و مردم را با خود همراه سازند.
برای اینکه اثری با ارزش و مورد قبول جامعه داشته باشیم، باید شناخت خود را از مباحث دینی افزایش دهیم. همانطور که رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «یک نکتهى دیگرى که میخواهم به شعراى عزیزى که اینجا هستید و شعراى دیگرى که جزو مجموعه و جریان شعر انقلاب محسوب میشوند، عرض بکنم، این است که شاعر زمان ما با این ویژگىهایى که این زمان دارد، احتیاج دارد به معرفت دینىِ عمیق. امروز شما چه بخواهید، چه نخواهید، چه خودتان بدانید، چه ندانید، چه تصدیق بکنید یا نکنید، براى بسیارى از ملتها الگو و اسوه شدهاید.
این بیدارى اسلامى که مشاهده میکنید، چه بگوییم، چه نگوییم، چه به رو بیاوریم، چه نیاوریم، چه دیگران به رو بیاورند، چه نیاورند، اثرگرفتهى از حرکت عظیم ملت ایران است. این انقلاب عظیم، این انقلاب بزرگ، این تحول بنیانبرافکنِ سنتهاى طاغوتى و نظام طاغوتى و نظام سلطه، ملت ایران را به یک اسوه تبدیل کرد. شما اگر بخواهید به لوازم اسوه بودن و الگو بودن عمل کنید، بایستى معرفت دینى و معرفت اسلامى خودتان را عمق ببخشید؛ و این در گذشتهى شعر ما وجود داشته [است]. شما نگاه کنید، شاعران برجستهى ما اغلب - حالا نمیگویم همه – اینجوراند؛ از فردوسى بگیرید تا مولوى و سعدى و حافظ و جامى.»[7]
در نهایت اگر بخواهیم ویژگیهای شعر انقلاب را بدانیم، باید بگوییم شعر انقلاب شعری نوپا اما اندیشمند و پویاست و ویژگیهای آن در کلام مقام معظم رهبری بارها اشاره شده است. اما آنچه که ضروری است، عمل به ویژگیهای ذکر شده در بیانات مقام معظم رهبری است. در پایان به بیانات رهبری معظم انقلاب در مورد وظیفه و ویژگی شاعران انقلاب میپردازیم؛ شعری که رهبری خود نیز آیینهوار در آن مینگرد و شعر را آیینهی زمان خود میداند و چه زیبا میفرمایند:
سرخوش ز سبوی غم پنهانی خویشم چون زلف تو سرگرم پریشانی خویشم
در بزم وصال تو نگویم ز کـــــــم و بیش چون آیینه خو کرده به حیرانی خویشم
ایشان دربارهی وظیفهی شاعران انقلاب در جمع شاعران در رمضان سال 88 میفرمایند:
«خب، در اینجا شاعر چه نقشى دارد؟ مردِ هنرى و مردِ فرهنگى - مرد شامل زنها هم میشود - یعنى انسانِ هنرى و انسانِ فرهنگى، در این صحنه چه وظیفهاى دارد؟ به نظر من وظیفه خیلى سنگین است، خیلى بزرگ است. مهمترین وظیفه هم تبلیغ و تبیین است؛ «الّذین یبلّغون رسالات اللَّه و یخشونه و لا یخشون احدا الّا اللَّه»؛[8] این یک معیار است؛ حقیقتى را که درک میکنید، آن را تبیین کنید. کسى انتظار ندارد برخلاف آنچه که میفهمید حرف بزنید. نه، آنچه را که میفهمید، بگویید. البته براى اینکه آنچه میفهمید درست و صواب باشد، باید تلاش و مجاهدت کنید؛ چون در حوادثِ فتنهگون، شناخت عرصه دشوار است، شناخت اطراف قصه دشوار است، شناخت مهاجم و مدافع دشوار است، شناخت ظالم و مظلوم دشوار است، شناخت دشمن و دوست دشوار است.
اگر بنا باشد یک شاعر هم مثل دیگران گول بخورد، فریب بخورد و بی بصیرتى به سراغش بیاید، این خیلى دون شأن یک انسان هنرى و یک انسان فرهنگى است. پس باید حقیقت را فهمید؛ بعد هم باید همان حقیقت را تبلیغ کرد. نمیشود با شیوههاى سیاسى – شیوههاى سیاستگران و سیاستمداران - در عالم فرهنگ حرکت کرد، این خلاف شأن فرهنگ است. در عالم فرهنگ بایستى گره گشایى کرد؛ بایستى حقیقت را باز کرد، بایستى گرههاى ذهنى را باز کرد و این تبیین لازم دارد، یعنى همان کار انبیا؛ من به شما عرض میکنم که این حرکت عظیم انقلاب اسلامى، یک حرکت تمام شده نیست. حالا یک گوشهى از لشکر آن من و شماییم که حالا یک ذره مثلاً اهل ادب و فرهنگ و اینها محسوب میشویم؛ «وللَّه جنود السّماوات و الارض»[9] لشکر او زمین و آسمان نمیشناسد.»(*)
پینوشتها:
[1]. دیدار مقام معظم رهبری با شاعران، رمضان سال 90
[2]. همان
[3]. دیدار مقام معظم رهبری با شاعران، رمضان سال 1388
[4]. دیدار مقام معظم رهبری با شاعران، رمضان سال 1390
[5]. همان
[6]. دیدار مقام معظم رهبری با شاعران، رمضان سال 1388
[7]. دیدار مقام معظم رهبری با شاعران، رمضان سال 1390
[8]. سورهی احزاب، آیهی 39
[9]. سورهی فتح، آیهی 7
منابع:
- پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری
- کتاب گنجشک و جبرییل، سیدحسن حسینی
* رضا حسین نژاد؛ شاعر و پژوهشگر شعر و ادب