کد خبر 125939
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۱ - ۰۸:۰۰

سينما "دياموند" جشنواره هنر و تكنولوژي دوران خود بود.

به گزارش مشرق به نقل از ايسنا، به تاريخ 22 ارديبهشت ماه 1347 خورشيدي "وارطان پطروسيان" سينمايي را با دو هزار صندلي در بهترين خيابان مشهد آن روز افتتاح كرد كه انگشت تحير خاورميانه را به دندان برده بود.

سينما "دياموند" جشنواره هنر و تكنولوژي دوران خود بود و اهالي ديروز خوب مي‌دانند كه فيلم‌هاي 70 ميليمتري آپارات‌هاي "دياموند" چه درخششي در آن ايام به پرده نقره‌اي بزرگترين و با شكوهترين تماشاخانه خاورميانه مي‌داده است و ديگر، صداي استريوفونيك شش ‎باندي اين سينما در آن روزگار چنان تاثيري بر ذهن مخاطبانش داشته كه هنوز هستند پيرمردها و پيرزن‌هايي كه ديالوگ‌هاي "اسپارتاكوس"، "ده فرمان" و "جنگ و صلح" را با تمام وجود و غايت دقت به ياد دارند.

"دياموند" را دوست داران فرهنگ اين شهر پي‌ريختند تا فرزندان اين ملك در فضايي آبرومند و فارغ از صداي قژقژ صندلي و وزوز بلندگوها آثار روز هنرهفتم را ببينند و در طريق پيشرفت فكري و فرهنگي گام بردارند.

سازندگان "دياموند" حتي كافه مجللي را در مجموعه با درايت تعبيه كرده بودند تا علاقه‌مندان و نقادان به راحتي و فراغ بال بنشينند و چاي و قهوه‌اي بنوشند و سخن برانند و نقد كنند و بشنوند از آنچه كه بنيانگذاران سينما "دياموند" با دقت انتخاب كرده بودند و آنها با بهترين كيفيت ديده بودند.

"دياموند" را فاصله چنداني تا دانشكده ادبيات نبود و از درايت بنيانگذاران اين تماشاخانه همين بس كه به دانشجويان تخفيف ويژه مي‌دادند تا فرهيختگان و روشنفكران به راحتي بتوانند به اين سينما بيايند و ببينند و بگويند و بشنوند.

"دياموند" هم مثل "شهر فرنگ" و "آريا" بعد از انقلاب پس از مدتي خاك خوردن مشغول به كار شد تا اين بار زير پر و بال سينماي جوان انقلاب را بگيرد؛ در همين ايام "دياموند" را "هويزه" ناميدند و "هويزه" همگام با سينماي ايران پيش مي‌رفت و از سينماي انقلاب و سينماي جنگ تا سينماي روشنفكري اواخر دهه 70 و حتي در سينماي پيش پا افتاده و سطحي نيمه دوم دهه 80 شاهد حضور پررنگ "هويزه" بوده‌ايم.

اما حقيقت آن است كه "هويزه" مخصوصا در دو دهه اخير هرگز درخشش "دياموند" را نداشته است كه از يك طرف تكنولوژي را سرعت بالايي بوده و از ديگر سو در بعضي موارد شاهد عدم حفظ ظرفيت‌هاي "دياموند" در "هويزه" بوده‌ايم و اينگونه بود كه متوليان امروز هويزه بر آن شدند كه آن را بازسازي كنند.

و ما فراوان ديديم كه در ورودي سينماي مجلل ديروزمان به جاي صف سينما دوستان، كاميونت‌هاي آجر و سيمان بايستند. اما هرچه روزهاي تقويم را خط زديم تا به موعد بازگشايي "هويزه" با رنگ و بوي "دياموندي" برسيم اين موعد چون معشوقه‌هاي ادبيات قرن هفت و هشت چهره در پس روزهاي دورتر تقويم مي‌پوشاند و هر روز مسوولان براي تبديل سنگ هويزه به لعل دياموند به ما فرمان صبر مي‌دهند و ما خون جگر مي‌خورديم تا ديدار آشنا را باز ببينيم اما چنين نمي‌شود و هر چه بيشتر سراغ روز بازگشايي را مي‌گيريم كمتر اميدوار مي‌شويم.

امروز از سر و روي اخبار مربوط به "هويزه" عدد و رقم مي‌ريزد؛ يكي مي‌گويد كه 0.1 بودجه‌اش تامين شده و ديگري مي‌گردد تا روز دوري را در تقويم پيدا كند و آن را موعد بازگشايي اعلام كند و وقتي به آن تاريخ رسيديم باز تاريخ ديگري و ... .

اما آنچه بايد گفت اين است كه "دياموند" را جايي فراتر از يك سينما در قلب مردم مشهد است؛ "دياموند" يكي از منظره‌هاي نوستالژيك شهر ماست، حافظه مردم اين شهر است، خاطره اولين سينماي زندگي مشترك بسياري از پدرها و مادرهاي اين شهر است ...

مردم را با اعداد كلافه نكنيم، آنها سينمايشان را مي‌خواهند همين.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس