کد خبر 125152
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۳۹۱ - ۰۹:۲۶

نوجوان 17 ساله ای که در جریان نزاع دسته جمعی به خاطر «روکم کنی» جوانی را در مشهد کشته بود، صبح پنجشنبه گذشته و در بازسازی صحنه جنایت گفت: کابوس اعدام تنم را می لرزاند.

به گزارش مشرق به نقل از خراسان، شانزدهم اردیبهشت گذشته نزاعی به دلیل اختلافات قبلی بین حدود 15 جوان و نوجوان در زمین های کشاورزی انتهای طبرسی شمالی 22 رخ داد که عوامل نزاع با چاقو و کارد به جان یکدیگر افتادند. لحظاتی بعد 4 نفر در این نزاع مجروح شدند که یکی از مجروحان در بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد جان سپرد.

به دنبال این موضوع به دستور قاضی شاکر ماموران 6 نفر از عوامل این نزاع را دستگیر کردند. در میان دستگیرشدگان نوجوان 17 ساله ای به نام مصطفی بود که به صراحت ارتکاب جنایت را پذیرفت و گفت: این نزاع به خاطر «روکم کنی» طرف مقابل دعوا رخ داد.

متهم این پرونده جنایی، ساعت 7 صبح پنجشنبه گذشته در حالی که حلقه های قانون بر دستانش گره خورده بود توسط کارآگاهان پلیس جنایی آگاهی خراسان رضوی به محل ارتکاب جرم هدایت شد و در حضور قاضی شاکر به تشریح چگونگی وقوع جنایت پرداخت. وی گفت: آن روز من در خانه نشسته بودم که حسین و ایرج دنبالم آمدند و گفتند بیا برویم بیرون! با هم رفتیم و پس از نوشیدن مشروبات الکلی به همراه تعداد دیگری از دوستانم به این مکان (زمین های کشاورزی) آمدیم. در این هنگام 6 جوان را دیدم که در این جا نشسته بودند ما قبلا در یک پارک با آن ها درگیر شده بودیم و آن ها ما را زده بودند این بار به قصد روکم کنی سراغشان رفتیم. دوستانم گوشی تلفن همراه یکی از آنان را گرفتند و من هم در حالی که مست بودم گوشی مقتول را گرفتم و با کاردی که همراهم بود ضربه ای به گردنش زدم.

وی اضافه کرد: برخی از دوستانم هم چاقو داشتند که درگیری شروع شد و چند نفر دیگر هم مجروح شدند، یک لحظه وقتی به اطرافم نگاه کردم دیدم همه طرفین نزاع فرار کرده اند و خون از گردن جوان 21 ساله بیرون می زند در این هنگام گوشی تلفن همراه او را پس دادم و من هم فرار کردم اما فکر نمی کردم او بمیرد می گفتم در سی سی یو بستری است بعد از چند روزخوب می شود به همین دلیل به منزل یکی از دوستانم رفتم و شب دوباره به همین محل بازگشتیم که ماموران مرا به همراه دوستانم دستگیر کردند. البته طرف مقابل با ایرج دشمنی داشتند و آن روز ایرج می خواست از آن ها زورگیری کند که آن ها به من هم ناسزا گفتند به همین دلیل من ضربه ای با کارد دسته سیاه که ماموران هنگام دستگیری از زیر پیراهنم کشف کردند به گردن آن جوان زدم. آن ها در نزاع های قبلی ما را با تبر و چاقو زده بودند. ولی وقتی دیدم خون از گردنش می ریزد به دوستانش گفتم او را ببرید که حالش خراب نشود.

پس از اعتراف صریح متهم به جنایت، قاضی ویژه قتل عمد از رئیس کلانتری طبرسی شمالی خواست تا درباره چگونگی دستگیری متهمان توضیح دهد که سروان حضرتی گفت: در پی دستورات ویژه قضایی، کلیه عوامل انتظامی برای دستگیری متهمان بسیج شدند و این عملیات تا ساعت 4 بامداد روز بعد ادامه یافت. حدود ساعت 3 بامداد موتورسیکلت یکی از متهمان را در همین منطقه (محل جنایت) شناسایی کردیم که 3 نفر از متهمان با شلیک تیر هوایی دستگیر شدند. از این 3 نفر یکی مصطفی بود که ابتدا خود را با نام جعلی معرفی کرد اما وقتی کارد بزرگ خون آلود را کشف کردیم وی به جنایت خود اعتراف کرد.

 پس از پایان بازسازی صحنه قتل، متهم 17 ساله این پرونده در پاسخ به این سوال که اکنون چه احساسی داری گفت: مثل ... پشیمانم! من تا کلاس دوم راهنمایی تحصیل کرده ام و چند سال قبل به خاطر این که دیگر ذهنم نمی کشید ترک تحصیل کردم. روزهای اول در زندان هر شب کابوس می دیدم. کابوس های اعدام که تنم را به لرزه درمی آورد، چون می دانستم اعدام می شوم. وی در حالی که سوار بر خودرو پلیس می شد ادامه داد: رفاقت با دوستان ناباب مرا به این روز انداخت. آن روز هم پس از آن که او (مقتول) را با کارد زدم در بیابان در حال کشیدن قلیان بودیم که دستگیر شدم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس