به گزارش مشرق به نقل از ایسنا، اين در حالي است كه كشورهاي صاحب سينما در دنيا كه حداقل ادعايي درباره سينما متعالي و انقلابي ندارند، بهترين فيلمها را با بودجههاي عظيم و حمايتهاي همهجانبه درباره رهبران معنويشان كه گاه حتي تاثيرگذاري مثبت آنها در اجتماع داراي ابهاماتي بوده، ساختهاند... اما درحاليكه سينماي ايران پس از انقلاب و در زمانيكه برخي از تعطيلي كامل آن سخن ميگفتند، درواقع حيات خود را مديون نظر بنيانگذار انقلاب بوده است، بويژه با دو اظهار نظر ايشان پس از تماشاي فيلم «گاو» داريوش مهرجويي آن بحثها پايان يافت.
اساسا يكي از كاركردهاي سينما، ثبت تاريخي وقايع و زندگي شخصيتهاي ماندگار است كه نمونههاي بسيار و البته بسيار قدرتمندي از اين دست آثار در سينماي دنيا ميتوان يافت. در همين راستا، سينماي ايران هم در مقاطعي براي ايفاء چنين نقشي در ثبت تاريخي لحظات حساس تاريخي و زندگي بزرگان كشور تلاش كرده است؛ اما بسيار اندك، بعضا ضعيف و گذرا.
امام خميني (ره) بدون شك يكي از تاثيرگذارترين شخصيتها در تاريخ معاصر ايران و جهان است كه مقاطع مختلف زندگي ايشان، خود داستانهاي مختلفي دارد كه برخي از آنها در كتابها و مجلات مكتوب به چاپ رسيده است. اما سهم سينماي ايران در معرفي چهره بنيانگذار جمهوري اسلامي و زندگي پر فراز نشيب ايشان چقدر بوده است؟
«فرزند صبح» ؛ فيلم هيچ كس!
قطعا ميتوان «فرزند صبح» بهروز افخمي را جديترين تصوير سينماي ايران از زندگي امام خميني (ره) دانست كه دوران كودكي ايشان را نمايش ميدهد.
اين پروژه سينمايي كه به تهيهكنندگي عروج فيلم (وابسته به مركز تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره)) ساخته شد، يكي از پرحاشيهترين فيلمهاي پس از انقلاب بود.
داستان «فرزند صبح»، مربوط به زمان تولد تا 7 سالگي حضرت امام(ره) و تحولات اجتماعي و سياسي آن مقطع زماني است. فيلمبرداري اين فيلم پس از مراحل تحقيق مهرماه 83 آغاز شد و در ادامه با يكي دو بار تعطيل شدن، دوباره بالاخره در بيست و نهمين جشنواره فيلم فجر (سال 89) به نمايش درآمد.
حاشيهها از همان روزهاي اول هم با افخمي و «فرزند صبح»اش همراه بود. چند روزي پس از آغاز فيلمبرداري و پيرامون آن صحبتهايي درباره بازي هديه تهراني در نقش مادر حضرت امام (ع) در مطبوعات، افخمي بلافاصله پاسخي را منتشر كرد كه در آن از فشارها و برخي سخنان پيرامون ساخت اين فيلم گلايه كرد.
پس از آن، فيلمبرداري تا تيرماه 84 ادامه يافت تا اينكه افخمي اعلام كرد، فيلمبرداري تا يكي دو سال تعطيل خواهد بود؛ چرا كه بازيگر خردسالي كه نقش امام (ره) را در سه، چهار سالگي بازي ميكند بسيار تواناست و ترجيح ميدهد او در بخش دوم فيلم خودش نقش دوران هفت، هشت سالگي امام (ره) را بازي كند و اين يعني كه پروژه بايد متوقف شده تا اين بازيگر خردسال كمي بزرگتر شود!
البته اين اقدام با واكنش تهيهكننده فيلم روبرو شد و محمدرضا شرفالدين به نمايندگي از «عروج فيلم»، طبق يك اعلاميه مطبوعاتي براي جذب بازيگر كودك (نقش هفت سالگي حضرت امام(ره) اقدام كردهاند كه البته در آخر نظر افخمي به كرسي نشست و پروژه براي دو سال تعطيل شد.
در هر صورت مرداد 85 فيلمبرداري بخش دوم پروژه «فرزند صبح» آغاز شد و پس از كشمكشهاي بسيار پس از سه سال، آذرماه 86 به پايان رسيد؛ كه اين پايان، آغازي بر دوره تازه حواشي اين پروژه سينمايي بود.
پس از پايان فيلمبرداري، راشها براي تدوين به دست زندهياد سيفالله داد سپرده شد و او مونتاژ «فرزند صبح» را اسفند 86 به پايان رساند و كار به مرحله صداگذاري و دوبله رسيد اما فيلم در اين مرحله تا يكي دو سال در كشمكش ماند.
افخمي در اين مرحله اصرار داشت كه «چون فيلم با تكنيك سوپر 35 ميلمتري ساخته شده است كه اين روند در ايران قابل نمايش و كار نيست، بنابراين كارهاي لابراتوارياش براي اينكه كيفيت خوبي داشته باشد، بايد خارج از كشور انجام شود و به تبع آن صداگذاري،دوبلاژ و ساخت موسيقي هم باقي مانده است... تبديل صداي فيلم به سيستم دالبي هم بايد خارج از كشور انجام شود»
در عين حال شرفالدين هم در پاسخ، هزينههاي فيلم را يادآور شده و گفته بود: «كارگردان به دليل كيفيت بهتر معتقد است فيلم بايد در خارج تبديل شود ... از طرفي هم سرمايهگذار امكان تامين بودجه تبديل اين فيلم را در خارج از كشور ندارد و آماده است تا در داخل انجام شود.»
اين مسائل ادامه داشت تا اينكه پس از كش و قوسهاي فراوان و اصرار افخمي بر اينكه «فرزند صبح» فعلي اثر او نيست، فيلم به جشنواره بيست و نهم فجر رسيد و براي اصحاب رسانه و منتقدين به نمايش درآمد؛ آن هم نمايشي پر از حاشيه و انتقاد!
پس از نمايش اين فيلم در جشنواره، سيل انتقادات به سمت بهروز افخمي براي هفت سال زماني كه روي آن گذاشته است سرازير شد و البته او باز هم مانند زمان نمايش «فرزند صبح» در جشن خانه سينما، اصرار داشت كه فيلم فعلي را او كارگرداني نكرده است، چرا كه حاصل تدوين جديد به كلي با انچه او مد نظر داشته متفاوت بوده است.
اما تكليف يكي از دو فيلم سينماي ايران درباره امام خميني (ره) چه ميشود؟ اكران عمومي يا بايگاني؟
سيدعليرضا سجادپور درباره اكران عمومي «فرزند صبح» به ايسنا ميگويد: «ما به عنوان اداره نظارت و ارزشيابي چون درخواستي براي اكران فيلم نيامده است، از پروانه نمايش آن اطلاعي نداريم. در هر صورت بايد درخواست نمايش اين فيلم ارائه شود تا شورا آن را ببيند و نظر نهايياش را بدهد؛ اما در هر صورت در حدود يك سال و نيم گذشته هيچ درخواستي به ما ارائه نشده است.»
«صنوبر»؛ به نام سينما، به كام تلويزيون
ديگر فيلم سينمايي كه درباره حضرت امام خميني (ره) ساخته شده، «صنوبر» به كارگرداني مجتبي راعي بود كه اين پروژه هم در موسسه «عروج فيلم» و شبكه اول سيما ساخته شد.
اين فيلم در دو نسخه تلويزيوني و سينمايي تهيه شده است و داستاني در زمان جنگ جهاني اول در منطقه كمره را روايت ميكند كه ناامني و اشغال اجنبي آنجا را فراگرفته است. در اين ميان پسري به نام روحالدين اين شرايط را تجربه ميكند. اين اثر تاريخي نه فقط به نوجواني امام ميپردازد، بلكه مقطعي از تاريخ انقلاب مشروطيت ايران را نيز به تصوير مي كشد و مبارزات مردم خمين، استعمارستيزي و فعاليت روحانيون آن دوره را به نمايش درمي آورد.
نسخه سينمايي «صنوبر» براي اولين بار در بيست و يكمين جشنواره فيلم فجر (1381) به نمايش درآمد و نسخه تلويزيوني آن هم در 6 قسمت با نام «سال سخت در خمين» بارها از تلويزيون به نمايش درآمد.
مجتبي راعي پس از اين فيلم، پروژه ديگري را هم به نام «بلند بالا» درباره 27 سالگي امام (ره) و به اجتهاد رسيدنشان در زمان مديريت محمدرضا جعفريجلوه در معاونت سينمايي نوشت كه ميگويد، اصلا قصد ندارد آن را بسازد و درباره دليل آن هم بيان ميكند: «آنقدر در همان فيلم اول براي ساختش رنج كشيدم كه بايد ديوانه باشم كه دوباره در معرض چنين فشار عظيمي قرار بگيرم و فكر ميكنم اگر بخواهم آنرا بسازم قطعا سكته خواهم كرد.»
اما چرا «صنوبر» اكران نشد؟ كارگردان آن معتقد است كه «اين فيلم صاحب نداشت و كسي كه دلش بسوزد و دنبال كار برود، نبود و ما تنها بوديم.»
2 فيلم اكران نشده درباره بنيانگذار انقلاب در 32 سال سينماي پس از انقلاب!
كل بضاعت 32 ساله سينماي پس از انقلاب براي ساخت فيلمهايي درباره بنيانگذار فقيد جمهوري اسلامي ساخت همين دو فيلم بوده است؛ دو فيلمي كه هيچ كدام اكران نشدند! ضمن آنكه هنوز كارگرداني نتوانسته است تصويري از بزرگسالي و بحبوحه مبارزات ايشان را به تصوير بكشد و هر دو فيلم «فرزند صبح» و «صنوبر» درباره مقاطع كودكي و نوجواني امام خميني (ره) بودهاند. حتي مجموعه «آفتاب و زمين» كه جواد شمقدري براي تلويزيون آماده كرد هم به زمان تولد ايشان ميپردازد.
اين در حالي است كه كشورهاي صاحب سينما در دنيا، بهترين فيلمهاي خود را با بودجههاي عظيم و حمايتهاي همه جانبه درباره شخصيتهاي ماندگار خود و ساير كشورها ميسازند و در اين زمينه حتي به تصويرسازي هنري از شخصيتيها هم روي ميآورند (مانند «گاندي» يا «خداحافظ بافانا» درباره نلسون ماندلا) اما سينماي ايران در تصويرسازي ماندگار از بنيانگذار جمهوري اسلامي كه تاثيرگذاري بسياري در معادلات جهاني قرن اخير داشته، ناتوان بوده است.
به هر حال عملكرد سينماي ايران را در ساخت فيلمهايي درباره امام خميني (ره) ميتوان نامناسب و نافرجام و تلاشهاي در اين زمينه را بسيار اندك، بدون تاثيرگذاري و ماندگاري حداقلي توصيف كرد.