شهید مدافع حرم اسدالله ابراهیمی - کراپ‌شده

از او می پرسد: معذرت می خواهم، برای چه این وقت شب کنار خیابان ایستاده اید؟! خطرناک است...

گروه جهاد و مقاومت مشرق- اسدالله ابراهیمی سال ۱۳۵۱ در تهران به دنیا آمد.۱۶ سال بیشتر نداشت که برای حضور در دفاع مقدس با دستکاری شناسنامه اش راهی جبهه شد.

سال‌ها بعد وقتی که فهمید خواهرش به بیماری کلیوی مبتلا شده و نیاز به پیوند کلیه دارد،‌ یک کلیه‌اش را به خواهرش اهدا کرد.

پس از جنگ در برنامه‌های فرهنگی و اعتقادی از مربیان مسجد محل (مهرآباد جنوبی؛ شهرک فردوس) بود. سال ۷۴ معاون فرهنگی پایگاه بسیج شد. سال ۱۳۸۱ ازدواج کرد که حاصل این ازدواج ۲ فرزند به نام‌های حسین و زینب است.

وی از جمله کسانی بود که در فتنه ۸۸ در خط مقدم دفاع از انقلاب و رهبری در میدان حاضر شد. اسدالله ابراهیمی تحصیلاتش را تا مقطع لیسانس ادامه داده و کارشناسی حسابداری خوانده بود. او در کارخانه پارس خودرو مشغول به کار بود که با آغاز جنگ سوریه تمام تلاشش را برای حضور در سوریه کرد تا اینکه در بهمن‌ماه سال ۹۴ به این کشور اعزام شد. او از فرماندهان لشکر فاطمیون در منطقه بود اما آنقدر متواضع بود که حتی همکارانش تا لحظه شهادت نمی‌دانستند او فرمانده بوده است.

گفتگو با همسر شهید ابراهیمی را نیز در اینجا بخوانید:

فیلمبرداری آقا اسدالله؛ راهگشای نیروهای امنیتی + عکس

نقشه عجیب برای عدم اعزام یک مدافع حرم!

اسدالله ابراهیمی سرانجام در ۲۷ خردادماه سال ۹۵ در شهر حلب سوریه به شهادت رسید، در حالی که پیکرش برای همیشه در منطقه ماند و تروریست‌های جبهه النصره از تحویل پیکر مطهر شهید خودداری کردند. تنها مزار یادبودی به نام وی در قطعه ۵۰ بهشت زهرای تهران اختصاص یافت. به زودی کتابی با عنوان «بهار، آخرین فصل» درباره زندگی این شهید عزیز توسط انتشارات روایت فتح منتشر خواهد شد.

آنچه در ادامه می‌خوانید، حاصل گفتگو با جناب آقای مراد کِی‌پور، از دوستان قدیمی و همرزم شهید اسدالله ابراهیمی است.

قسمت اول و دوم  گفتگو را اینجا بخوانید:

ضرب و شتم بسیجیِ رزمنده به قصد کُشت +‌ عکس

نامه محرمانه کنار رخت‌خواب آقای فرمانده!

هزینه ۱۰۰هزار تومانی «اسدالله» برای زن خیابانی!

* اسدالله کجاست؟!

در تاریکی شب گم شده بودم. تویوتای گردان کنارم توقف کرد در را باز کردم و پریدم داخل ماشین.

راننده گفت: تو کجا؟! گفتم: می روم بالای تل.

گفت: با حاج آقا بزرگ هماهنگ کرده ای؟!

گفتم: خیالت راحت، هماهنگ شده. حرکت کن!

خبر داشتم بغیر از نیروهای گردان احتیاط، ۲۰۰ نفر از رزمندگان سوری هم روی تل هستند. دقایقی بعد رسیدیم روی تل اما خبری از سوری‌ها نبود! گفتم: حسین آقا! پس سوری‌ها کجا هستند؟!

حسین راننده تویوتا خندید و گفت: با تاریکی هوا همه فرار کردند!

از ماشین پیاده شدم. باقی راه را باید پیاده می رفتم. چشمم جایی را نمی دید، پای راستم به چیزی گیر کرد! یک تشک عربی کنار جاده زمین افتاده بود و یکی هم با خیال راحت روی آن خوابیده بود! اسلحه را به طرفش گرفتم و گفتم: قم... قم... یااالله

صدای ضعیف و بی‌حالی از سمت تشک بلند شد و گفت: ای بابا! مراد بی‌خیال شو! بذار بخوابم...

صدای مهدی ذاکری بود که شنیدم. خسته و کوفته از عملیات برگشته بود و از شدت ضعف وسط تل خوابش برده بود. دلم به حالش سوخت و بدنش را یک ماساژ حسابی دادم.

مهدی گفت: آخ دمت گرم مراد، خیر ببینی.

پرسیدم: اسدالله کجاست؟!

گفت: رفته‌اند نوک تل. غرب همین محلی که الان هستیم. نزدیک‌ترین نقطه به روستا.

بعد از اینکه مهدی کمی حالش جا آمد راه افتادیم به سمت اسدالله.

* شام یا صبحانه؟

با رمزی صحبت کردن مقر مطمئن شدیم خبرهایی است.

-آقا شما وسیله پخت و پز دارید غذا درست کنید؟! میهمان داریم...

-بله. همه چیز مهیاست! آشپزخانه هماهنگه...

-پس برادر ۲۰۰ پرس غذا برای ما آماده کنید!

با استرس گفتم یا حضرت عباس ۲۰۰ نفر پایین تپه هستند و ما ۶ نفر باید جلوی پیش رویشان را بگیریم؟!

-برادر شام بپزیم یا صبحانه؟!

-بساط شام را آماده کنید که خیلی گرسنه‌اند!

نگاهی به چهره اسدالله انداختم مثل همیشه آرام و قوی؛ کوچکترین اثری از ترس در وجود این بشر نبود!

حسین کاشانی سوار بر تویوتا دنده عقب آمد نوک تل داخل یک گودال.

کیانی پشت دوشکا قرار گرفت و گفت: کدام طرف هستند؟!

-ساعت ۶ پذیرایی کن برادر!

کیانی نوک دوشکا را به طرف جنوب تنظیم کرد و  با فریاد یا زهرا شروع به تیراندازی کرد. به دنبال او ما هم از اطراف، تکفیری‌ها را به رگبار بستیم. از جیغ و فریادهایشان معلوم بود تلفات زیادی دادند.

ناگهان تیر داخل دوشکا گیر کرد و کیانی نتوانست شلیک کند، حسین کاشانی فوری ماشین را عقب کشید تا دشمن با آر.پی.جی ماشین را نزند.

* تپه‌ای بلندتر

اسدالله گفت: تا زمانی که از این نقطه شلیک می‌کنیم فایده‌ای ندارد. فوری خودش را به تپه‌ای بلندتر رساند و به طرف دشمن شلیک کرد. ما ۵ نفر هم خودمان را به اسدالله رساندیم. با اینکه سنگر نداشتیم و در تیررس بودیم اما تسلط کافی به دشمن داشتیم.

علی کیانی موقعیتش را تغییر داد و به دشمن نزدیک‌تر شد، یک تیر تراش شلیک کرد و موقعیت تکفیری‌ها برای ما روشن‌تر شد من و اسدالله ایستادیم و آر.پی.جی شلیک کردیم و آتش تیربار دشمن خاموش شد.

دشمن عقب‌نشینی کرد و کیانی دستور داد فعلا شلیک نکنیم، مهماتمان رو به پایان بود و ممکن بود دچار مشکل شویم.

هزینه ۱۰۰هزار تومانی «اسدالله» برای زن خیابانی!

*نماز ظهر عاشورا

سرمای بیابان لرزه به تنم انداخته بود. چاله‌ای کندم و داخل آن پناه گرفتم تا کمی گرم شوم. از صبح روز قبل غذا نخورده بودم و کم کم داشتم از حال می رفتم.

می خواستم چند دقیقه‌ای بخوابم اما سرما امانم را بریده بود، به خورشید التماس می کردم امروز زودتر طلوع کند.

 اسدالله آمد کنار چاله و گفت: مراد! بیداری؟! وقت نماز است.

گفتم: اسدالله آب از کجا بیاریم برای وضو!

گفت: بلند شو تیمم کن.

تیمم کردیم و نماز را با آن حال خستگی خواندم. شاید بتوان گفت: بهترین نماز عمرم بود! نماز را با آماده‌باش کامل خواندیم. تعدای از رفقا پست می دادند و بعد جایمان را با هم عوض می‌کردیم. هر لحظه ممکن بود دشمن دوباره حمله کند. به یاد نماز ظهر عاشورای سیدالشهدا (ع) افتادم و بغض کردم.

* جان مادرت بی‌خیال شو

بلافاصله بعد از نماز صبح با روشن شدن هوا، نیروهای پاکستانی، تل را از ما تحویل گرفتند.

فرمانده پاکستانی‌ها اسمش یاسر بود و کلی از شجاعت نیروهایش تعریف کرد، البته تعاریفش هم به حق بود و پاکستانی‌ها خیلی نترس و بی‌باک بودند.

خندیدم و به اسدالله گفتم: اسد، این شیرمردان پاکستانی که اینقدر از خودشان تعریف می کنند با دیدن بچه‌های پایگاه قدس نظرشان عوض می شود...

اسد خندید و گفت: آفرین! باید به این رفقا نشان بدهیم بسیجی پایگاه قدس یعنی چه! اصلاً برای ما افت دارد این منطقه را پاکسازی نشده تحویل گروه بعدی بدهیم!

گفتم: اسدالله! جان مادرت بی‌خیال شو، دیگر جانی برای ما نمانده...

گفت: من خجالت می کشم برگردم تهران و بگویم: بعد از دو ماه مأموریت و عملیات یک روستا را نتوانستیم پاکسازی کنیم و داعش مسلط به منطقه شد!

با خواهش‌های اسدالله اجازه دادند ما برای پاکسازی وارد روستا شویم البته تعدادی از نیروهای پاکستانی هم همراه ما آمدند.

هزینه ۱۰۰هزار تومانی «اسدالله» برای زن خیابانی!

* «رضا قناسه» دست به کار شد

میان پاکستانی‌ها یک قناسه‌زن بود به نام رضا قناسه، خیلی رزمنده با اخلاص و ماهری در تیراندازی بود.

رضا در نقطه‌ای مناسب که اشراف کامل به روستا داشته باشد قرار گرفت، سایر نیروهای پاکستانی ابتدای روستا ایستادند که ما از پشت دور نخوریم و محاصره نشویم.

خانه‌ها را یک به یک پاکسازی می کردیم و جلو می رفتیم. وارد مسجد روستا شدیم و با صدای بلند فریاد دادیم: امیرالمومنین حیدر... امیرالمومنین حیدر...لبیک یا زینب... الله اکبر...

نیروهای دشمن شب قبل بیشترشان به درک واصل شده بودند و مابقی عقب‌نشینی کرده بودند اما تعدادی تکفیری هنوز داخل روستا حضور داشتند. ماشینی جهت انتقال تکفیری‌ها به داخل روستا آمد و با دیدن ما شروع به شلیک کردند. «رضا قناسه» دست به کار شد و آنها را شکار می کرد. ما هم از داخل روستا همه را به جهنم فرستادیم.

از آب انبار روستا آب کشیدیم و نماز ظهر را خواندیم و به مقر برگشتیم.

* برای فرماندهی فاطمیون

با پایان آن دوره به زیارت مرقد مطهر حضرت زینب (س) رفتیم و به تهران برگشتیم.

اسدالله به محض اینکه برگشت تهران دوباره پیگیر اعزام شد و آرام و قرار نداشت. به هر جایی که فکر می کرد امیدی است برای اعزام سر می زد و مدارک تحویل می داد.

دلم برایش تنگ شده بود و می خواستم ببینمش. قبل از اینکه تلفن را به دست بگیرم خودش تماس گرفت و کلی صحبت کردیم.

گفت: خدا بخواهد فردا اعزام می شوم.

گفتم: بی‌معرفت! بدون من میری؟! پس من چی؟!

گفت: راستش فقط یک نفر را برای فرماندهی فاطمیون نیاز داشتند و من با کلی التماس اسمم را در لیست جا کردم.

هزینه ۱۰۰هزار تومانی «اسدالله» برای زن خیابانی!

* پایان مأموریت

یک هفته بعد از اعزام اسدالله برای نماز به مسجد رفته بودم. همسر و دختر چند ماهه اسدالله را در راهرو مسجد دیدم که به تنهایی به خانه برمی‌گشتند، اعصابم حسابی به هم ریخت.

شکر خدا چند روز بعد من هم به سوریه اعزام شدم اما این بار در کنار اسدالله نبودم.

یکی از دوستانم به نام سید مصطفی گوشی موبایل با خودش آورده بود. شماره اسد را حفظ بودم. گفتم: سید شماره اسدالله را سیو کن و ببین در تلگرام کی آنلاین بوده؟!

شکر خدا اسدالله آنلاین بود و با هم کلی پیام رد و بدل کردیم.

گفتم: اسدالله! کاری کن منم منتقل شوم به منطقه شما و در کنار هم باشیم. می گویند اوضاع منطقه شما خراب است.مراقب خودت باش. چند روز قبل دخترت را در راهرو مسجد دیدم اعصابم به هم ریخت! الکی خودت را به کشتن ندهی!

اسدالله گفت: مراد جان! پیگیر کارت هستم، ان‌شالله فرمانده آمد حتما به او می گویم.

مراد؛ دلم برای پریدن خیلی تنگ است! دلم برای لقاء محبوب بی‌تاب است! دعا کن. دعا کن پایان مأموریت ما شهادت باشد.

*تصویر اسدالله

مدافعان حرم عراقی در شبکه‌های تکفیری‌ها تصویر چند شهید ایرانی را مشاهده می کنند و فوری با تلفن همراه از صفحه تلویزیون عکس می گیرند.

چهره شهدا برایشان آشنا بود و تصویر را برای حاج آقابزرگ می فرستند. حاجی شک می کند اسدالله است یا نه؟! او هم تصویر را برای یکی از دوستان اسدالله بنام عبدالله منصوری می فرستد. عبدالله به محض اینکه تصویر را می بیند می گوید این شهید «اسدالله» است!

منصوری تصویر را برای برادر اسدالله و حاج علی ابراهیمی می فرستد. صبح روز بعد به تدریج تصاویر در کانال های تلگرامی پخش می شود.

هزینه ۱۰۰هزار تومانی «اسدالله» برای زن خیابانی!

*دو تا تراول ۵۰ تومانی

نیمه‌های شب خانوم جوانی با ظاهری نامناسب کنار خیابان ایستاده بود. اسدالله موتور را پارک می کند و به سمت زن می رود.

از او می پرسد: معذرت می خواهم، برای چه این وقت شب کنار خیابان ایستاده اید؟! خطرناک است...

زن جوان زل می زند به چشم اسدالله و می گوید: کنار خیابان ایستاده‌ام تا پول در آورم! مشتری هستی؟

اسدالله صورتش سرخ می شود و با ناراحتی می گوید: چقدر پول داشته باشی به خانه برمی‌گردی؟

زن با تمسخر می گوید: صد هزار تومن!

اسدالله از جیب شلوارش ۲ عدد تراول پنجاه هزار تومانی درمی‌آورد و به زن می دهد و می گوید: بفرمایید، این هم روزی امشب شما، حالا تا دیرتر نشده به خانه برگردید.

اسدالله سوار موتور می شود و می رود. زن با تعجب به تراول ها نگاه می کند.

*خنده کودکان روستا

امید مردم جنگ‌زده روستا به کمک رزمندها بود. گاهی اوقات کودکان گرسنه اهالی وسط جاده دراز می کشیدند و مانع حرکت ماشین ما می شدند! تا تکه‌ای نان از ما نمی گرفتند از زمین بلند نمی شدند.

اسدالله بعد از هر وعده غذایی، غذاهای اضافی را جمع می کرد و می برد به دست مردم روستا می رساند. خیلی اوقات خودش روزی یک وعده غذا می خورد.

زمان‌هایی که کار نداشتیم اسدالله، کودکان روستا را در حیاط مدرسه جمع می کرد و با هم فوتبال بازی می کردند. خیلی هوای کودکان را داشت و هر وقت فرصت می کرد با آنها حسابی سرو کله می زد و می‌خنداندشان تا کمی از رنج‌هایشان کم شود.

هزینه ۱۰۰هزار تومانی «اسدالله» برای زن خیابانی!

* پای‌کوبی و شادی تکفیری‌ها!

بعد از شهادت اسدالله نیروهای جبهه‌النصره بالای سرش حاضر می شوند. جنازه را صدها متر روی زمین می کشند و با خود به داخل حیاط خانه می برند. پوتین و وسایلش را به غارت می برند و بالای سرش کلی پای‌کوبی و شادی می کنند.

بعد از گرفتن عکس، آنها را در شبکه‌های ماهواره‌ای پخش می کنند و مارش پیروزی می زنند و مدام اعلام می کنند: ما تعدادی فرمانده ایرانی را کشتیم و شکست سنگینی به آنها وارد کردیم.

احتمال زیاد جنازه در حیاط آن خانه دفن شده، منطقه هنوز دست تکفیری‌هاست. موقعیت خانه را شناسایی کرده‌ایم و ان‌شاالله با آزاد شدن منطقه به دنبال پیکر پاک اسدالله می رویم.

*مرتضی اسدی

پایان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 78
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 18
  • IR ۰۷:۴۳ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    70 1
    خدا او را رحمت و ما را عاقبت به خیر کند؛ انشالله.
  • انقلابی IR ۰۷:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    50 0
    شهدااااااااااصدامون رو میشنوید دلمون تنگه، نظری کنید
  • غيرتي IR ۰۸:۱۰ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    35 2
    شادي ارواح طيبه امام (ره) وشهداء صلوات اللهم صل علي محمد وآل محمد وعجل فرجهم اللهم صل علي محمد وآل محمد وعجل فرجهم اللهم صل علي محمد وآل محمد وعجل فرجهم اللهم صل علي محمد وآل محمد وعجل فرجهم اللهم صل علي محمد وآل محمد وعجل فرجهم اللهم صل علي محمد وآل محمد وعجل فرجهم......
  • IR ۰۸:۱۵ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    34 1
    بسم رب شهدا و صدیقین
  • IR ۰۸:۱۶ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    33 2
    روحش شاد یادش گرامی
  • IR ۰۸:۳۹ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    37 0
    خداوند به درجاتش بیفزاید خیلی گردن ماحق دارند
  • IR ۰۹:۰۲ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    33 0
    روح بزرگش شاد..
  • IR ۰۹:۰۷ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    33 0
    شهید عزیز جان زینب التماس دعا
  • جامانده IR ۰۹:۰۹ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    30 0
    شادی ارواحشان.اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم.
  • IR ۰۹:۳۱ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    26 0
    الله و اکبر
  • یاور IR ۱۰:۵۳ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    33 1
    انشاالله این شهدای عزیز روز قیامت شفاعت گر ما باشند.(شادی روح تمامی شهدا صلوات).
  • نهضت جهانی صلوات IR ۱۱:۰۳ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    27 0
    اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم@ خوشا بحال آنانکه با شهادت رفتند@ نثار روح این شهید عزیز ویارانش 14 صلوات تقدیم میشود@ ایکاش جامعه شناسهای مسلمان ومنصف وروانشناسان اسلامی نیز این زندگی نامه ها ورفتارهای شهدای عزیز وخانواده گرامشان را پس از بررسی وتحلیل بعنوان الگوی ناب رفتار شناسی معرفی میکردند
  • احمدعلی IR ۱۱:۰۷ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    13 0
    شهید اسدالله عزیز منم متولد سال 51 هستم دلم شهادت میخواد دعا کن و ضامن شو که منم شهید بشم.
    • IR ۱۷:۴۵ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
      3 2
      انشاالله غیرت و اخلاق و ناموس پرستی رو هم یاد بگیریم
  • رضا IR ۱۱:۱۲ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    23 0
    الهی ما شرمنده این بنده های پاکت نشیم
  • محمدحسین IR ۱۱:۲۵ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    19 0
    همه ی مامدیون شهدا وخانواده محترمشان هستیم
  • علی IR ۱۱:۲۵ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    17 0
    خوشا به توفیقت مرد خدا! در جوار شهدای کربلا رستگار و خرسند هستی... زهی سعادت و توفیق
  • اروند حسینعلی IR ۱۱:۲۸ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    15 0
    روحش شاد
  • مصطفی IR ۱۱:۳۰ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    5 0
    شما اقا زاده و امام زاده هستید
  • عباس IR ۱۱:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    11 0
    خدا وکیلی چه دسته گلهای با اخلاصی را تقدیم کردیم ولی هزاران افسوس خواهشا یک سری به لیست اعلامی از طرف خزانه داری شیطان بزرگ بزنید ببینید که اموال نقدی بلوکه شده چه کسانی را به چه میزان مصادره کرده اند وای به حال ابن ملت مظلوم
  • حسن IR ۱۱:۴۱ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    5 0
    این بزرگوار اولین شهید دفاع از حرم،از مجموعه خودروسازی میباشد...خوشا به سعادت اش
  • مجید IR ۱۱:۵۸ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    7 0
    واقعا که اسمش برازنده خودش هست نترس وبی باک. لعنت برهرچی داعشی لاشی وهمچنین آل احمق سعودی
  • IR ۱۲:۰۰ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    11 1
    زنان خیابانی شناسایی توسط دولت حمایت مالی بشن تا از این فساد نجات پیدا کنند اشتغال مناسب کارگاههای خانگی
  • م.ک IR ۱۲:۱۳ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    10 0
    روز وصل دوستداران یاد باد...یاد باد آن روزگاران یاد باد....خدا رحمت کنه شهیدان مدافع حرم رو.
  • سرباز گمنام IR ۱۲:۱۳ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    4 3
    روحت شاد اونوقت یه سری خدا نشناس و هم وطن دعا میکنن جنگ بشه میگن فرقی براشون نمیکنه جنگ و ایران تجزیه بشه ایران از بین بره اخه نمیفهمن جنگ یعنی چی گرسنگی یعنی چی قدر این خاک و امنیت رو بدونیم البته مشکلات زیادی هست که تو این کشور ثروتمند نباید باشه افراد فاسد و سالم قبلی هستن که الان فاسد شدن و دارن غارت میکنن عده ای هم نفوذی هستن ماموریت دارن این کارها رو بکنن و مردم رو از دین و اسلام بیزار کنن که آینها باید پاکسازی بشن محاکمه زندانی و اعدام امیدوارم مردم با هم متحد بشن این پنج کاندید هم متحد بشن و همه رای رو به اقای رییسی بدن چون رییسی میتونه جلو این لشگر شمر بایست یا حسین
  • ی IR ۱۲:۲۳ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    4 0
    شهادت نامه اعمال من است.
  • IR ۱۲:۴۰ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    5 0
    چرا آدمای خوب زود میرن !؟،،،،چرا دزد و رانتخوار میمونن ،!؟ بابا تور رو خدا نرید،،،،،بمونید و ریشه ی بد بختیهای مردم خشک کنید ،انقدر خودخواه نباشید و ب فکر آخرت خودتون نباشید ،این مردم ب شما و امثال شما نیاز دارن ،
  • طوبی IR ۱۲:۴۶ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    4 0
    سرگذشت ذکر شده واین شخصیت ها منو برد به حال وهوای هشت ساله جنگ خودمون، همون مظلومیت،همون شجاعت،همون ایثار،همون اخلاص وهمون جوانمردی. خدا رو شکر که هنوز حریت زنده است.
  • IR ۱۲:۵۸ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    13 0
    مسولین از روح شهدا خجالت بکشند و دست از دزدی و نابودی مملکت بردارند
  • IR ۱۳:۰۰ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    7 0
    کجا.هستند.این.مردهای.بزرگ.ازاین.شهدا.دیگر.نمی.آیند.خوش.بحالشان.شهادت.بزرگترین.هدیه.خداوند.است.التماس.دعا.
  • IR ۱۳:۱۱ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    7 0
    روحش شاد کاش همچین آدمایی هنوزم بودند
  • محسن سلگی IR ۱۳:۲۶ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    4 0
    روحت شاد رفیق با مرام قرار بود با هم بریم؟
  • IR ۱۳:۳۷ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    4 0
    روحش شاد، مسئولینی که به خاطر تصاحب سمت برتر در منازعات کند همدیگر رو در میارید شما در همین موقعیت فعلی چه گلی به سر این مملکت زدید؟ خون ها ریخته شد تا شما بی درد سر به نان و نوا رسیدید که حتی خوابش رو هم نمی تونستید ببینید حواستون به خانواده شهدا، جانبازان باشه، انقلاب مفت حاصل نشده. نگهداری نظام خیلی سخت تر و مهمتر هست که پا روی دلتون و هوای نفستون بزارید به بیت المال دست درازی نکنید و اموال ملت رو به تاراج نبرید
  • IR ۱۴:۲۸ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    7 0
    یاد شهدا در دلها زنده ست
  • IR ۱۵:۰۷ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    4 0
    خدا او را رحمت و ما را عاقبت به خیر کند؛ انشالله.
  • IR ۱۵:۰۷ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    5 0
    خدا او را رحمت و ما را عاقبت به خیر کند؛ انشالله.
  • IR ۱۵:۰۹ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    3 0
    اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم و فرجنا بهم
  • مهدی IR ۱۵:۱۳ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    2 0
    ناز شستتون
  • IR ۱۵:۱۶ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    2 1
    خدایاشرداعش وداعش نماهاراازسرمردم علی الخصوص جووناکم کن بمیرم برات برادر روحتون شاد وباسیدالشهدامحشورباشین
    • محسن US ۱۵:۳۹ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
      0 0
      ارواح طیبه همه شهدا به خصوص مدافعان حرم صلوات
    • IR ۱۷:۰۳ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
      1 0
      جبهه النصره. داعش نه. بهتر بود ماهیت اینها را نیز برملا میکردند تابدانیم اینها باند کی هستند
  • اکبر IR ۱۵:۱۷ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    2 0
    خوش به حالش.
  • غفور IR ۱۵:۲۹ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    2 0
    روحش شاد یادش گرامی
  • IR ۱۵:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    0 0
    نثار روح همه شهدا صلوات
  • KR ۱۶:۱۲ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    1 0
    خدا عاقبت ما را بخیر کنه ما را با شهدا محشور کنه
  • انقلابی و رهرو راه حسین IR ۱۶:۱۵ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    1 0
    خدا رحمتشون کنه و خدا کنه دست ما راهم بگیرند و ماهم رهرو راه انها باشیم و شفاعت ما راهم بکنند . غبطه میخوریم بحالشون این چیزها حسرت داره نه مادیات خدایا ما را هم رهرو آنها کن و در مسیر شهادت قرار بده و باعث سرافرازی دین و میهنمان .خدایا پیش حضرت زهرا سربلند باشند، و ما نیز بتوانیم در مقابل حضرت سربلند باشیم نه سرافکنده
  • علی اصغر IR ۱۶:۱۵ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    1 0
    بقول حاج قاسم شهید نشوید شهید نمی شوید سلام خدا به شهیدان پاک همچون اسدالله
  • محمدرضا IR ۱۶:۲۴ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    1 0
    کاش همه مثل شما بودند.اما!
  • کارگرعسلویه IR ۱۶:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    0 0
    فتبارک الله بر مدافعان حرم ال الله.ای وای بر ما که جاماندگان کوی یاریم..شهدا قیامت شفاعتمان کنید این دنیا پست وکثیف است..روحت با سالار شهیدان مشهور بشه...درود بر پدران ومادران صبور شهدا.🌹🌹🌹🌹🌹💯
  • IR ۱۶:۳۸ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    1 0
    آخه جنگ سال ۶۷ تمام شد.درست وقتی که شهید اسدالله ۱۶سالش بود
    • IR ۲۰:۳۰ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
      0 0
      خوب بعد از اینکه جنگ تمام شده رفته جبهه.مثل راهیان نور
  • IR ۱۶:۳۸ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    0 0
    ما مدیون این شهدای گرانقدر هستیم انشاالله خودشون ما شفاعت کنند جهت شادی روح اسدالله و همه شهدای مدافع حرم صلوات
  • حسین کرمی IR ۱۶:۴۳ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    0 0
    این عزیزان عاقبت به خیر شدند از خدا می خواهم عاقبت من را هم ختم به خیر قرار دهد
  • افشین IR ۱۶:۴۵ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    0 0
    شهدای عزیز. شما مرد میدان بودید.. هر چه هست از شماست... شرمنده به کسانی که با اعمال و رفتار شان به شما و آرمانتان.. خیانت می‌کنند..
  • عبدالله ایثارگرجنگ IR ۱۶:۴۸ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    0 0
    شرمنده روی شهدا هستیم تا قیام قیامت .
  • خلیل IR ۱۶:۵۷ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    0 0
    خدا رحمتت کنه دلیر وبی باک روحت شاد خدایا درآخرت شفاعت مارا بکنه پیش حضرت زینب
  • فرهاد RO ۱۶:۵۸ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    1 0
    یادت جاوید گرامی شیر خدا.افتخار ایران زمین
  • خلیل IR ۱۷:۰۱ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    1 0
    عاقبت مارا ختم به خیر کن
  • IR ۱۷:۰۸ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    1 0
    روحش شاد
  • رسولی IR ۱۷:۱۵ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    1 0
    همکار گرامی روحت شاد ... از افتخارات پارس خودرو...
  • محمد IR ۱۷:۱۵ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    1 0
    دارم به دل هوای صحبت یاران رفته را یاری کن ای اجل که به دوستان رسانیم یاد شهدای لشکر المهدی ولشکر نوزده فجر ویاد شهدای هشت سال دفاع مقدس بخیر ویاد شهدای مدافعان حرم روحشان در جوار حضرت حق
  • IR ۱۷:۳۱ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    1 0
    روح هرکس شاد که غم وعشقش هموطنی گرفتار ودلشکسته برایش است.یا هر انسان گرفتار ومظلوم
  • IR ۱۷:۳۲ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    2 0
    اسد بیشه همت راهت ادامه دارد
  • IR ۱۸:۱۱ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    1 0
    دعا کنیم مارو هم تو اون دنیا شفاعت کنند خوش بحالشان که لیاقت داشتند روحش شاد و یادش گرامی
  • عبدالله رضاعلی IR ۲۱:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    1 0
    سلام شهدا براما هم دعا کنید شهادت افتخار ماهم شود
  • علی IR ۲۱:۴۸ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    0 0
    یادش گرامی و راهش پر رهروباد
  • علیمرادی IR ۲۲:۰۲ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    1 0
    من المومنین رجال صدقو ما عاهدو علیه فمنهم من قضی نحبه ومن هم من ینتظر و ما بدلو تبدیلا.. در جوار رحمت و الطاف خداوندی ... روحش شاد یادش گرامی
  • اسماعیل IR ۲۲:۵۹ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    0 0
    شهدا شرمنده ایم
  • رضا حسینی IR ۲۳:۰۴ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    1 0
    شهدا شرمنده ایم شفاعت
  • رضا حسینی IR ۲۳:۰۶ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    1 0
    شهدا شرمنده ام التماس دعا
  • ناصراخوان IR ۲۳:۳۱ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
    2 0
    مبارکت باشه.. تورو جان امام زمان عج کاری کن منو هم بفرستن بیام سوریه مدافع حرم جگرگوشه های زهرای مرضیه س بشم
    • IR ۰۰:۲۵ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۴
      0 0
      خدا به زینب جان ومادر عزیزشون صبر عنایت کنه وان شاء الله زندگی بدون شهید عزیز سنگین نباشه براشون کاش ادرسی بود و سری به این عزیزان میزدیم
  • IR ۰۰:۰۸ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۴
    1 0
    روحش شاد یادش گرامی
  • خوشنود IR ۰۰:۱۴ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۴
    1 0
    خدا یش بیامرزاد.روحشان شاد و یادشان گرامی
  • بینام IR ۰۰:۲۹ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۴
    1 0
    ایشون همسایه ما هستن خونوادشون خواهرشون به تازگی فوت شدن روحشون شاد
  • میترا IR ۰۰:۳۸ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۴
    1 0
    کاش سران مملکت هم غیرت این شهیدرا داشتن.روحش شاد.
  • IR ۰۰:۴۷ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۴
    1 0
    عشق ما همین ها هستن
  • IR ۰۱:۴۶ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۴
    0 0
    شادی روح همه شهدا خاصه شهدای مدافع در راس آنها شهید حججی شهدای جبهه مقاومت حاج قاسم عزیز یارانش و اولین شهید مدافع حرم استان فارس شهیدجهانپور شریفی صلوات

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس