مشرق-- سال گذشته با تغيير دبير جشنواره ماجراي دبير پروازي داشتن جشنواره موسيقي فجر از کانادا علني شد. کامبيز روشن روان مقيم کشور کانادا بوده و فقط براي دبيري جشنواره موسيقي فجر به ايران مي آمده است و کل امور و بودجه دراختيار وي قرار مي گرفت!قبل از انتخاب کامبيز روشن روان به دبيري جشنواره بهمن ر. عهده دار اين امر بود که بنا به دلايلي وي به کنار نهاده شد! امسال مجددا بهمن ر. به دبيري جشنواره موسيقي فجر انتخاب شد !
درسال 84 در مراسم دهه فجر از امانوئل مليک اصلانيان تجليل گرديد، چه کساني پشت پرده اين مراسم بودند. تجليل از يک فراماسون در مراسم دهه فجر انقلاب اسلامي!!؟ اين کاري بود که به ظاهر توسط بهمن ر. دبير جشنواره فجر انجام گرديد، و البته ذکر اين نقطه عجيب نمي تواند از ياد ها فراموش گردد که سال گذشته نيز توسط همين تيم اداره کننده موسيقي در جشنواره موسيقي از يک خواننده ساواکي تجليل به عمل آمد.
امسال تيم حاکم بر سياست گذاري موسيقي بعد از زدن چندين ضربه به ارزش هاي هنري و اخلاقي جامعه و بي اعتنائي به ارزش هاي هنري و شخصيتي هنرمندان در تلاش براي تدوين سياست هاي ديگران در وارد کردن مهره هاي مشخص بيگانگان به صحنه هنر کشور از اتريش و آلمان و در نهايت با رجوع به کاباره گردان ها منتظر ايستاده است؛ تا شايد روش هاي هنري جشن هاي شيراز در موسيقي مجددا به توسط اسکندر و شهداد و.... در تهران پياده گردد.
***
سازمان‌هاي فراماسونري به‌عنوان يکي از گسترده‌ترين و پيچيده‌ترين تشکيلات در سطح بين‌المللي تعداد زيادي از روشنفکران، تحصيل کردگان و اقشار بالاي کشورهاي جهان سوم را به خود جذب و جلب کرده و تاکنون نيز به فعاليت خود ادامه مي‌دهند و مروج اصلي فرهنگ بورژوازي و سرمايه‌داري در اين کشورها مي‌باشند.
کشور ما نيز از فعاليت تشکيلاتي آنها به دور نمانده است بيشتر از يک قرن است که تحصيل کرده‌ها و روشنفکران ايراني را به اين سازمان به ظاهر انسان‌دوستانه کشانده‌اند. حضور دهها هزارايراني در سازمان فراماسونري و باشگاه‌هاي روتاري و لاينز مؤيد تلاش گسترده آنها در ترويج فرهنگ سرمايه‌داري و ايجاد شبکه‌هاي دوستي و برادري براي انحصاري کردن مشاغل و مناصب کشور در اين مرز و بوم بوده است.
قبضة اکثريت کميسيون‌هاي مجلس شوراي ملي، کسب قدرت برتر و اکثريت در مجلس سنا تحت رياست جعفر شريف‌امامي، اشغال مناصب و مشاغل رده بالاي وزارت امور خارجه، در اختيار داشتن مناسب عالي وزارت فرهنگ و هنر، اقتصاد و دادگستري به اين شبکه سياسي ـ فکري قدرتي مافوق قدرت‌هاي موجود در جامعه مي‌بخشيد. وجود چنين دستگاه با نفوذ در ارگان‌هاي قانون‌گذاري، اجرايي و قضايي کشور زمينه را براي بهره‌برداري دسته‌هاي مختلف فرصت طلبان اعم از افراد خواهان مناصب عالي و قدرت و يا طرفداران حفظ وضع موجود يعني «مناصب به دست‌آورده» فراهم ساخته بود.
***
در سال 1338 لژ فراماسوني «مهر» با تقاضاي حسين اعلاء ـ سيد حسن تقي‌زاده ـ مختار الملک صبا ـ عبدالله انتظام ـ دکتر تقي اسکنداني ـ ابوالحسن حکيمي اتباع ايران و «فوگل» تبعه آلمان تشکيل مي‌گردد. سازمان فراماسوني آلمان با قبول تشکيل لژ مهر مجوز تاسيس لژ را صادر کرد و به اصطلاح ماسون‌ها «نور» از آلمان به ايران آورده شد و روز هفدهم بهمن 1338 لژ مهر در ايران با رسميت افتتاح گرديد.
استقبال يک طبقه خاص باعث شد لژ ديگري که در آن ايرانيان آلماني زبان و آلماني‌هاي مقيم تهران عضويت داشته باشند، بوجود آيد. اين لژ آفتاب ناميده شد و استادي آن فوگل آلماني بود. پس از تشکيل اين دو لژ و ثبت نام و مشخصات آن در دفاتر فراماسوني جهاني، لژهاي انگليسي و فرانسوي که در ايران فعاليت مي‌کردند، آنها را به رسميت شناختند و درهاي محافل خود را بر روي اعضاي آن گشودند.
لژهاي متحده آلمان هم که پس از قبول عبوديت و سروري و برتري لژهاي انگليسي در سازمان‌هاي ماسوني جهان به رسميت شناخته شده بودند، آميزش و ارتباط با لژهاي ايراني را قانوني اعلام کردند.
فراماسوني آلماني که از پيشرفت سريع دو لژ مهر و آفتاب راضي شده بود، به هيئت رهبري اين دو لژ اجازه داد تا لژ ديگري نيز تاسيس کنند. اين لژ که ستاره سحر ناميده شد و در رديف لژهاي متحد آلمان در جهان در رديف 867 ثبت شده است، بزودي داراي چهل عضو شد و استادي آن به شريف امامي واگذار گرديد، شريف امامي که در مدت سه ماه عضويت در لژ آفتاب، از عضويت ساده به درجه استادي و حتي استاد ارجمند ترقي کرده بود، بزودي در راس لژ ستاره سحر قرار گرفت.
***
امانوئل مليک اصلانيان کيست؟
امانوئل مليک اصلانيان در 1292 در تبريز بدنيا آمده است و در 14 سالگي به آلمان رفت و بعد از اتمام تحصيلات دوره متوسطه خود در هامبورگ، 5 سال در آکادمي دولتي آلمان مشغول تحصيل شد و بعد از آن در اروپا مشغول اجراي برنامه موسيقي گرديد. اصلانيان در کنسرت‌هاي متعدد براي موسسات خيريه کار مي‌کرد و به ظاهر فردي گريزان از سياست بود او در سال 1940 در جنگ جهاني دوم در برلين همواره مشغول اجراي کنسرت بود و حتي گفته مي‌شود زماني که هيتلر نيز در سالن کنسرت بود بمباران برلين توسط متفقين نيز نتوانست کنسرت او را قطع کند و عدم قطع کنسرت در تاريکي در آن زمان موجب تشويق مقامات حزب نازي و مطبوعات آلماني نازي از وي شد.
امانوئل مليک اصلانيان در دوران جنگ جهاني همچون سرباز فرهنگي آلمان در پشت جبهه و در برلين با آلماني‌ها همراه بود و به اجراي کنسرت مي‌پرداخت و پس از سقوط برلين او نيز از آنجا خارج و در نهايت به ايران بر مي‌گردد. امانوئل مليک اصلانيان به‌عنوان يکي از اعضاي لژهاي فراماسوني آلماني آفتاب، مهر، صفا و يکي از اعضاي لژ فرانسوي ابوعلي‌سينا با عضويت افرادي چون حبيب القانيان و عباسعلي خلعتبري و ... به شمار مي‌رفت.
توماس کريستين داويد موزيسين اتريشي و از اعضاي اتريشي ارتش نازي که به اسارت نيروهاي شوروي در آمده بود و از اهل موسيقي مرموز مستقر در ايران بود در مصاحبه‌اي با مجله سروش دوم ارديبهشت 74 در مورد امانوئل مليک اصلانيان مي‌گويد معلم بزرگ و با شخصيت در ايران کم است و از قديم چند نفري باقي مانده‌اند مثل اصلانيان!!؟ و روزنامه همشهري يک صفحه کامل به وي اختصاص داد.
***
تاريخ را همواره فاتحين نوشته اند و ما فاتحين انقلاب هستيم، ما نسل مستضعفين هستيم که بر استکبار غلبه نموده ايم! اما به نظر مي رسد گاه بستگان عصر استبداد و حاکميت بيگانه همچنان به لطائف الحيل، بعد از مغلوب شدن در حال احيا خود و نگارش تاريخ اند.
آنها ارزش هاي مردم پاک را به زير سوال مي برند، نا اهلان را پاک و نام هنرمندان و قهرمانان پاک را از صفحه پاک مي کنند!!
آيا بهتر نيست به تربيت هنرمند با سواد و متعهد به پردازيم و هنرمندان پاک خود را عزيز داشته و قدرشناس آنان باشيم؟ آيا بهتر نيست مورخين و تاريخ سازان را خوب تر بشناسيم؟ رومن رولان مي گويد اگر هنر و انسانيت نتوانند با هم زندگي کنند پس بگذار تا هنر بميرد.تجليل از هنرمندان کاري ستوده است اگر هنرمند مردي ستودني باشد.
پس چشم هايمان را خوبتر بشوئيم تا بهتر به توانيم ببينيم! اگر دبيري براي جشنواره هاي پيروزي مان انتخاب مي کنيم، او را اداره نمائيم نه آنکه اسير سياست ها و تدابير ديگران باشيم !
منابع:
-فراموشخانه و فراماسونري در ايران ـ اسماعيل رائين جلد 3
ـ مردان موسيقي سنتي و نوين ايران ـ حبيب‌اله نصيري فر جلد 3
-فرماسونرها، روتارين‌ها و لاينزهاي ايران ـ مرکز اسناد انقلاب اسلامي
ـ مجله سروش شماره دوم ارديبهشت سال 74
ـ روزنامه اطلاعات 4 بهمن ماه سال 84
- همشهري 19 آذر 1386
