به گزارش مشرق به نقل از روابط عمومی ستاد کنگره ، آیتالله محمد صادق آملی لاریجانی در مراسم گشایش نخستین کنگره علوم انسانی اسلامی که امروز در سالن همایش های صدا و سیما برگزار شد، گفت: موضوع علوم انسانی و بازنگری آن بسیار اهمیت دارد. علوم انسانی در مغرب زمین که هم اکنون در دنیا مورد استفاده است قرنهاست که بر مبانی رشد پیدا کرده که این مبانی را یک باره نمیتوان زیر و رو کرد و کار و تحقیق در این علوم انسانی نیازمند زمان و پشتکار است.
وی افزود: اگر ما داعیه داریم که در زمینه علوم انسانی قصد ایجاد تحول داریم باید متناسب این داعیه مجاهده کنیم و سرمایه علمی و مادی بگذاریم و یک بسیج همگانی را میان علما و کسانی که دغدغه علوم انسانی دارند ایجاد کنیم.
رئیس قوه قضائیه تاکید کرد: بحث تحول در علوم انسانی در یک مدت کوتاه انجام نمیگیرد، بلکه باید براساس مبانی قرآنی و اسلامی استوار شود و فراگرفتن این علوم کار جمعی بزرگی میطلبد بنابراین باید از هرگونه تعجیل اجتناب کرد و بنیاد علوم انسانی در دانشگاه ها را تعطیل کنیم، بلکه باید آنها به کار خود ادامه دهند و ما نیز یک کار مثبت ایجابی انجام دهیم تا بتوانیم علوم انسانی اسلامی جایگزین کنیم.
وی در ادامه با طرح این سوال که علوم انسانی را از چه مجاری میتوان متحول کرد، گفت: چرا دغدغه تحول در علوم انسانی را داریم؟ نگاه به انسان مسلماً در علوم انسانی ما دخیل است. علوم انسانی علومی هستند راجع به انسان که هر کدام به یک جلوهای از انسان نظر دارد.
آیتالله آملی لاریجانی گفت: چرا در علوم انسانی از نظر دینی باید تحولی ایجاد شود. پاسخ این است که این علوم راجع به انسان است. نگاه دین به انسان مسلماً موثر در این علوم است و کسانی که پس از طرح بحث تحول در علوم انسانی اظهار نگرانی کردند و در تبلیغات خود آن را سیاسی خواندند در واقع بیراهه رفتند. دلیل روشن تحول در علوم انسانی همین است که ما به توان انسانهای متدین بر حسب کتاب و سنت نگاه خاصی به انسان داریم و این نگاه در علومی که راجع به انسان است موثر خواهد بود.
وی تاکید کرد: علوم حتی غیرانسانی مثل فیزیک و شیمی و غیره به نحوی می توانند متاثر باشند از مجاری که علوم انسانی از آنها متاثر است.
رئیس دستگاه قضا به چند مجاری موثر در تحول علوم انسانی اشاره کرد و گفت: یکی از مهمترین وجوه دخالت بیرون از علم در علم بحث "پیش فرضهای علوم" است. گرچه بسیاری مواقع بحث پیش فرضها مغفول مانده، اما این بحث در نص علم و بنیان علوم بسیار اهمیت دارد. زمانی پوزیتیویستهای منطقی فکر میکردند علم بر یک گزارههایی متکی است که این گزارهها قابل اثبات پذیری تجربی هستند، اما بعدها متوجه شدند که بسیاری از مبانی علوم، متافیزیک هستند، لذا ادعای اینکه علم می تواند مستقلاً براساس امور اثبات پذیر تجربی بنیان شود تصوری غلط است.
وی تاکید کرد: یکی از اموری که در تضعیف تصور پوزیتیویستی از علم دخیل بود همین بحث پیش فرضها است. برخی از مورخان علم و علمای متافیزیک بر مساله پیش فرضها در علوم انسانی تاکید دارند. آنها معتقدند نه تنها علوم انسانی بلکه تمام کاوشهای ما در واقع پاسخی هستند به پرسشی و پرسشها در بستر خاصی رویش پیدا میکند. پرسشها همیشه معقول نیستند بلکه در بستر خاصی این پرسشها معقول هستند. مجموعه بسترهایی که پرسشها را معقول می کند تا ما پاسخی به آن بدهیم پیش فرضها را تشکیل میدهد و این در همه علوم جاری است.
آیتالله آملی لاریجانی یادآور شد: بسیاری از فلاسفه هرمنوتیکی و از همه مهمتر گادامر هم بحث پیش فرض و هم پیش فهم را مطرح میکنند و میگویند نه فقط علوم انسانی بلکه کل فهم انسانی در یک بستر صورت میگیرد که این بستر دارای پیش فهم است و بدون این پیش دانشها فهم حاصل نمیشود.
وی به نظر ویتکنشتاین در بحث نحوههای حیات اشاره کرد و گفت: ویتکنشتاین به هشت مورد نحوه حیات اشاره دارد و می گوید فهمهای ما در یک بازیهای زبانی صورت میگیرد که معانی این الفاظ گفته شده بر حسب کاربریهایی است که در زبان داریم. آنها معتقدند که معنا همان کاربرد است که این سخن نادرستی است. ویتکنشتاین معتقد است که بین گفته ملحد و متدین اصلاً هم معنایی وجود ندارد چون بازیهای زبانی و نحوههای حیاتی این دو از هم جداست.
رئیس قوه قضائیه تاکید کرد: ما با توجه به این بحثهای فلسفی، متافیزیکی و هرمنوتیکی که در بحث فهم یا مطلق معنا مطرح شده مجاری مختلفی را برای ورود نحوههای حیات عقاید و پیش فرضهای تاریخی و فرهنگی در فهم و یک حیات علم خواهیم داشت.
وی "اهداف علوم" را یکی دیگر از مجاری تاثیرگذار در تحول علوم انسانی خواند و افزود: علم مجموعههای از گزارههای مرتبط به هم است. بسیاری از مفاهیم در علم برخاسته از تصورات است. پیش فرض ها در علم ما را به مبانی متافیزیکی رهنمون است.
آیتالله لاریجانی در ادامه به بحث هماهنگی دین و علم از نگاه پلنتینگا اشاره کرد و گفت: این فیلسوف غربی معتقد است که بین علم و دین یک تفاوت ظاهری است اما در باطن بین این دو یک هماهنگی وجود دارد. ادعاهایی که در ساحت علوم میشود وقتی با دقت اخذ شوند پیش فرضهای آنها قابل تامل هستند. سخن ما با کسانی که بر علوم انسانی عربی اتکا می کنند این است که مجموعههایی از دادهها در این علوم مطرح است که این دادهها و گزارهها پیش فرضهایی دارند و ورود به خود این علم و در درون علم ارزشهایی را که ما اتخاذ میکنیم از منظر دینی قابل طرح هستند.
وی مفاهیم داخل علم را یکی دیگر از مجاری تاثیرگذار در تحول علوم انسانی خواند و گفت: بسیاری از مفاهیم در علوم به ویژه در علوم انسانی هستند که از منظر دینی قابل تامل هستند کما اینکه اگر کسی هم ملحد باشد از منظر خود به این مفاهیم نگاه کرده است.
رئیس قوه قضائیه با بررسی برخی نظرات فلاسفه معاصر غربی در مورد اینکه ما چه تصوری از خود داریم به دیدگاه اسلام و قرآن در این زمینه اشاره کرد و گفت: حقیقت انسان از نظر قرآن همان روح است.
وی به بحث ورود دین به ساحتهای علوم انسانی اشاره کرد و با انتقاد از کسانی که بدون توجه به مبانی علوم انسانی غرب تحت تاثیر این علوم قرار گرفتهاند، گفت: البته نباید از تجارب عالم محروم ماند اما سیطره فرهنگی در این زمینه بسیار هشدار دهنده است.
آیتالله لاریجانی به توصیههایی که براساس علوم انسانی میشود اشاره کرد و آن را موثر در تحول خواند و گفت: علوم انسانی ما کشف از واقع تنها نمیکند بلکه براساس آن توصیههایی مطرح میکند. این توصیهها برخاسته از علوم محض نیست بلکه این توصیهها برخاسته از علوم به علاوه پیش فرضها و ارزش ها است که سوال ما از همین ارزشها است.
وی در ادامه پیشنهاداتی را برای ایجاد تحول در علوم انسانی مطرح کرد و گفت: برای ایجاد تحول در علوم انسانی در سه ساحت باید کار کرد؛ اول اینکه دانشمندان و متفکران در علوم انسانی به میدان آورده شوند و این علوم رایج نباید تعطیل شود چون برای بازنگری به این علوم انسانی رایج نیازمندیم و این عالمان باید پیش فرضهای این علوم انسانی را درآورند و آن را مورد برسی قرار دهند. دومین کار رجوع به معارف و منابع دینی برای اکتشاف نگاه به انسان و عالم است. انسان در معارف دینی ما فقط خودش نیست بلکه انسان با راهش و با غایتی که آن را ساخته توام است. ما به یک تصویری از معارف اسلامی در مورد انسان باید دست یابیم که این به نظر ما بافته از راه و غایت انسانی است.
رئیس دستگاه قضا افزود: کار سوم تطبیق این پیش فرضهای علوم انسانی رایج با معارف اسلامی است. ما در هر یک از این سه ساحت عنوان شده قطعاً با چالشهای مختلفی روبرو خواهیم بود. به ویژه در برسی کتب دینی و روایات بحثهای مهم هرمنوتیکی مطرح میشود. برخی از روشنفکران ما مدعی بودند که ما در معارف دینی هیچ حرفی برای گفتن نداریم و همه حرفها از علوم دیگر میآید و میگفتند که این معارف نقلی ما که از کتاب و سنت استفاده می شد سرتا پا مصرف کننده است که این حرف از مغالطهترین سخنان است. در پاسخ باید گفت ما البته در علوم نقلی از صرف و نحو و کلام و فلسفه استفاده می کنیم اما متون حرف برای گفتن دارند. قرآن و معارف دینی مملو از معادن و گوهرهایی است که به بشر عرضه شده است.
آیتالله لاریجانی در ادامه تاکید کرد: نکته بسیار مهم این است که بسیاری از بحثهایی که در مراجعه به کتاب و سنت داریم جزو ظنیات است و در این باب در امور تکوینی حجیتی وجود ندارد چون حجیتها در امور عملی و تعبدی مربوط هستند. در امور تکوینی ظهورات حجت نیستند مگر اثر عملی داشته باشند که ادعا شده چنین چیزی نیست. اولاً رجوع ما به قرآن و روایات برای حجیت است و تعبدی نیست و در واقع القای مطلب به ما می کند. دوم اینکه ما برای روایات در مورد امور تکوینی گرچه حجیت قائل نیستیم اما امور عملی مبتنی بر آنها حتماً حجیت بر آنها معنی دارد.
کد خبر 121822
تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۳۹۱ - ۰۱:۳۸
- ۰ نظر
- چاپ
رئیس قوه قضائیه در آغاز نخستین کنگره علوم انسانی اسلامی با اشاره به لزوم ایجاد تحول در علوم انسانی گفت که برای ایجاد این تحول در سه ساحت باید کار کرد و قرآن و معارف دینی مملو از معادن و گوهرهایی است که به بشر عرضه شده است.