به گزارش مشرق ، دکتر صادق زیبا کلام در گفتگویی که سایت رجا آن را منتشر کرده به بررسی چگونگی فعالیت اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم می پردازد.
نکات مهم این گفت و گو را می خوانید.
* من معتقدم این یک نفر و این یک نامزد یا بهترین گزینه آقای دکتر محمدرضا عارف است. عارف هم شانس اینکه تأیید صلاحیت بشود دارد و هم یک چهره نزدیک به آقای خاتمی ، به عنوان رهبر اصلاحطلبان است و هم سابقه کار اجرایی دارد و هم در مجموع یک اصلاحطلب میانهروست، یعنی ایشان نهتنها مورد تأیید اصلاحطلبان است، بلکه مورد تأیید آقای هاشمی رفسنجانی هم هست، چون میدانیم که در زمان آقای هاشمی رفسنجانی، آقای هاشمی ایشان را به ریاست دانشگاه تهران منصوب کرده بودند.
*اگر جدا از نامزدهای اصولگرا، آقای محمدباقر قالیباف، شهردار تهران هم وارد صحنه انتخابات شود . من معتقدم که اصلاحطلبان باید یک مقداری غرور و احساساتشان را زیر پا بگذارند و یک تصمیم بسیار سخت، اما تصمیمی که منفعت زیادی برای اصلاحات در ایران خواهد داشت، بگیرند و آن این است که همه اصلاحطلبان باید بیایند و از آقای قالیباف حمایت کنند، یعنی آقای عارف رسماً اعلام کند و از رأی دهندگان اصلاحطلب بخواهد که به آقای قالیباف رأی بدهند.
*اجماع اصلاحطلبان باید بیاید و پشت قالیباف قرار بگیرد. دلیلش هم خیلی ساده و روشن است. خدمتی که قالیباف میتواند برای امیال و آرزوهای اصلاحطلبان انجام بدهد، در چهار سال ریاست جمهوریاش از تیر ماه 92 به بعد، یکدهم و یکصدمش را یک رئیسجمهور اصلاحطلب نمیتواند انجام بدهد؛ یعنی آقای عارف بسیار رئیسجمهور ایدهآلی برای اصلاحطلبان خواهد بود، ولی سئوال اساسی این است که رئیسجمهوری به نام محمدرضا عارف چقدر میتواند در جهت اصلاحات گام بردارد و رئیسجمهوری به نام محمدباقر قالیباف چقدر میتواند برای اصلاحات و اصلاحطلبی گام بردارد؟ نباید تردیدی به خودمان بدهیم که آقای قالیباف از قدرت بسیار بیشتری از آقای عارف برخوردار خواهد شد.
*اگر آقای محسن رضایی رئیسجمهور شود ، چقدر میتواند به روند اصلاحات ، روند دموکراسی، روند گسترش و تأمین حقوق شهروندی کمک کند؟ و آقای قالیباف چقدر میتواند کمک کند؟ من تردیدی ندارم که قالیباف خیلی بیشتر از رئیسجمهوری به نام محسن رضایی میتواند در جهت تحقق دموکراسی در ایران گام بردارد. بنابراین بهجای رفتن به دنبال فرمولها و تئوریهایی که خیلی به نفع اصلاحطلبها نیست، ما باید به نفع راهحل و فرمولی عمل کنیم که هدف اصلی اصلاحطلبان را که تأمین دموکراسی در ایران است، برآورده کند.
* اگر آقای قالیباف مورد حمایت اصلاحطلبان قرار بگیرد و اگر اصلاحطلبان به نفع آقای قالیباف تبلیغات گسترده کنند و به مردم و کسانی که رأیدهندگان بالقوه اصلاحطلبان هستند نشان بدهند که چرا ما باید از قالیباف حمایت کنیم، بله، به نظر من آقای قالیباف بهراحتی هر نامزد اصولگرایی را شکست میدهد و هیچ شانسی برای اصولگرایان باقی نمیگذارند.
*قالیباف شخصیت مستقلی است و کارنامه ایشان در شهرداری، کارنامه بسیار موفقی بوده است. دستکم من تا الان از او نظرات تنگنظرانه و نظراتی که مغایر با دموکراسیخواهی باشد، ندیدهام. در زمانی که ایشان رئیس پلیس بود، پلیس را به صورت یک عامل سرکوب درنیاورده بود و به نظر من ما باید واقعیات را در نظر بگیریم. همین چند نکته ساده کافی است که در بین نامزدهای دیگری که هستند، بیاییم و از آقای قالیباف حمایت کنیم.
* آقای خاتمی هم باید بیایند و برای در نظر گرفتن کمک به اصلاحات از آقای قالیباف حمایت کنند.
نکات مهم این گفت و گو را می خوانید.
* من معتقدم این یک نفر و این یک نامزد یا بهترین گزینه آقای دکتر محمدرضا عارف است. عارف هم شانس اینکه تأیید صلاحیت بشود دارد و هم یک چهره نزدیک به آقای خاتمی ، به عنوان رهبر اصلاحطلبان است و هم سابقه کار اجرایی دارد و هم در مجموع یک اصلاحطلب میانهروست، یعنی ایشان نهتنها مورد تأیید اصلاحطلبان است، بلکه مورد تأیید آقای هاشمی رفسنجانی هم هست، چون میدانیم که در زمان آقای هاشمی رفسنجانی، آقای هاشمی ایشان را به ریاست دانشگاه تهران منصوب کرده بودند.
*اگر جدا از نامزدهای اصولگرا، آقای محمدباقر قالیباف، شهردار تهران هم وارد صحنه انتخابات شود . من معتقدم که اصلاحطلبان باید یک مقداری غرور و احساساتشان را زیر پا بگذارند و یک تصمیم بسیار سخت، اما تصمیمی که منفعت زیادی برای اصلاحات در ایران خواهد داشت، بگیرند و آن این است که همه اصلاحطلبان باید بیایند و از آقای قالیباف حمایت کنند، یعنی آقای عارف رسماً اعلام کند و از رأی دهندگان اصلاحطلب بخواهد که به آقای قالیباف رأی بدهند.
*اجماع اصلاحطلبان باید بیاید و پشت قالیباف قرار بگیرد. دلیلش هم خیلی ساده و روشن است. خدمتی که قالیباف میتواند برای امیال و آرزوهای اصلاحطلبان انجام بدهد، در چهار سال ریاست جمهوریاش از تیر ماه 92 به بعد، یکدهم و یکصدمش را یک رئیسجمهور اصلاحطلب نمیتواند انجام بدهد؛ یعنی آقای عارف بسیار رئیسجمهور ایدهآلی برای اصلاحطلبان خواهد بود، ولی سئوال اساسی این است که رئیسجمهوری به نام محمدرضا عارف چقدر میتواند در جهت اصلاحات گام بردارد و رئیسجمهوری به نام محمدباقر قالیباف چقدر میتواند برای اصلاحات و اصلاحطلبی گام بردارد؟ نباید تردیدی به خودمان بدهیم که آقای قالیباف از قدرت بسیار بیشتری از آقای عارف برخوردار خواهد شد.
*اگر آقای محسن رضایی رئیسجمهور شود ، چقدر میتواند به روند اصلاحات ، روند دموکراسی، روند گسترش و تأمین حقوق شهروندی کمک کند؟ و آقای قالیباف چقدر میتواند کمک کند؟ من تردیدی ندارم که قالیباف خیلی بیشتر از رئیسجمهوری به نام محسن رضایی میتواند در جهت تحقق دموکراسی در ایران گام بردارد. بنابراین بهجای رفتن به دنبال فرمولها و تئوریهایی که خیلی به نفع اصلاحطلبها نیست، ما باید به نفع راهحل و فرمولی عمل کنیم که هدف اصلی اصلاحطلبان را که تأمین دموکراسی در ایران است، برآورده کند.
* اگر آقای قالیباف مورد حمایت اصلاحطلبان قرار بگیرد و اگر اصلاحطلبان به نفع آقای قالیباف تبلیغات گسترده کنند و به مردم و کسانی که رأیدهندگان بالقوه اصلاحطلبان هستند نشان بدهند که چرا ما باید از قالیباف حمایت کنیم، بله، به نظر من آقای قالیباف بهراحتی هر نامزد اصولگرایی را شکست میدهد و هیچ شانسی برای اصولگرایان باقی نمیگذارند.
*قالیباف شخصیت مستقلی است و کارنامه ایشان در شهرداری، کارنامه بسیار موفقی بوده است. دستکم من تا الان از او نظرات تنگنظرانه و نظراتی که مغایر با دموکراسیخواهی باشد، ندیدهام. در زمانی که ایشان رئیس پلیس بود، پلیس را به صورت یک عامل سرکوب درنیاورده بود و به نظر من ما باید واقعیات را در نظر بگیریم. همین چند نکته ساده کافی است که در بین نامزدهای دیگری که هستند، بیاییم و از آقای قالیباف حمایت کنیم.
* آقای خاتمی هم باید بیایند و برای در نظر گرفتن کمک به اصلاحات از آقای قالیباف حمایت کنند.