به گزارش مشرق، جواد رفوگر در گفت‌وگو با ايسنا با تاكيد بر اين كه گرفتن مدال طلاي المپيك كار بسيار دشواري است، اظهار كرد: ما از المپيك 1948 لندن تاكنون پنج مدال طلا كسب كرده‌ايم. مدال‌هاي نقره داشتيم، ولي كسب نشان طلا بسيار مشكل است، اما با توجه به برنامه رسول خادم و تلاش كشتي‌گيران اميدواريم كه اين اتفاق بيفتد. به نظر من گودرزي و تقوي شايستگي‌شان براي كسب طلا را نشان دادند، اما متاسفانه گودرزي در رقابت‌هاي جام جهاني به حريفي از آمريكا باخت. يزداني در 96 كيلوگرم هم خودنمايي كرده، ولي با اين همه نمي‌توان كشتي را پيش‌بيني كرد.
وي ادامه داد: در المپيك فقط كسب مدال طلا مطرح است. يك مدال طلا در جدول رده‌بندي بيش از 10 نقره ارزش دارد.
ناظر كميته المپيك در كشتي آزاد بازگشت رسول خادم را بسيار مثبت قلمداد كرد و گفت: خادم آنچه كه در توان دارد پياده مي‌كند. او بايد زودتر از اين‌ها به كشتي بر مي‌گشت. متاسفانه دير از او استفاده كردند . خادم بايد زمان يزداني خرم مي‌آمد. قطعا اگر او زمان بيشتري را با تيم ملي كار مي‌كرد، نتيجه بهتري را در لندن مي گرفتيم. اميدوارم تا المپيك بعدي بماند و شاهد يك اتفاق بزرگ باشيم. خادم مهندس كشتي است و با بقيه فرق دارد .
وي در واكنش به اين اظهار نظر كه برخي از ناظران المپيك حقوق بگير فدراسيون‌ها هستند و نقاط ضعف تيم‌هاي ملي را به كميته گزارش نمي‌دهند، تصريح كرد: من آنچه را كه بايد بگويم در گزارش‌هايم عنوان مي‌كنم. حتي يك مرتبه هم با رسول خادم صحبت كرده‌ام و نقاط ضعف را در بحث تمرينات و بدنسازي به او گفته‌ام كه او پذيرفت و موضعي نگرفت. قطعا اگر ناظر حقوق بگير فدراسيون باشد، واقعيت را نمي گويد. من با خطيب و يزداني خرم از نزديك آشنا بودم، ولي هيچ وقت نوكر كسي نبودم. از زماني كه افشارزاده ابلاغم را داد، هفته‌اي دو، سه مرتبه سر اردوي المپيكي‌ها مي‌روم و از رسول خادم چيز ياد مي‌گيرم. آنچه را كه به نظرم مي‌رسد هم به كميته ملي المپيك گزارش مي‌دهم. من نماينده كميته ملي المپيك هستم.
رفوگر درباره اعتراض ورزشكاران المپيكي مبني بر عدم حمايت مالي، خاطر نشان كرد: كشتي‌گيران از نظر روحي تا حدودي به هم ريخته بودند. من اين مساله را به افشارزاده گزارش دادم. او هم به اردوي تيم ملي آمد و وضعيت را بررسي كرد و خوشبختانه وضعيت بهتر شد. من بعضي از روزها از صبح تا بعد از ظهر در كنار تيم ملي هستم و مدام شرايط روحي كشتي‌گيران را به كميته گزارش مي‌دهم. به نظر من وضعيت نسبت به گذشته خيلي بهتر شده است.
وي افزود: زماني در قطر دبير ورزش بودم. تيم فوتبال نوجوانان قطر قهرمان جهان شد. همه كارخانه‌ها و صنف هاي مختلف به آن‌ها پاداش دادند. ما در ايران كارخانجات خودروسازي مختلفي داريم، اما با اين حال در شرايطي كه گرفتن مدال طلاي المپيك كار سختي است، حتي آن‌ها وعده پاداش را به قهرمانان ما نمي‌دهند ! المپيكي‌هاي مدال آور نياز به شارژ روحي دارند. متاسفانه اصلا مردم نمي‌دانند كه چه خبر است. تب المپيك در جامعه ديده نمي‌شود. مگر يك اتومبيل براي يك شركت بزرگ خودرو سازي چقدر هزينه دارد؟ يك پرايد چيزي نيست كه به قهرمان المپيك بدهند. چرا جامعه به قهرمانان توجهي نمي‌كند؟ ارگان‌هاي مختلف بايد بيايند و كمك كنند. ما فقط توقع مدال داريم، اما براي قهرمانان چه كاري كرده‌ايم ؟ متاسفانه مديران حتي وعده هم نمي‌دهند. همه كار كه با وزارت ورزش و جوانان نيست، مگر به رسول خادم، موحد و دبير چه دادند؟ اميدوارم سرمايه داران كشور حرفم را بشنوند.
رفوگر ادامه داد: مساحت قطر نسبت به ايران مانند يك بشقاب مي‌ماند، آن‌ها براي قهرماني نوجوانانشان خانه و وسايل مختلف هديه داده‌اند. كميته ملي المپيك بايد برود با سرمايه داران و كارخانه‌داران مذاكره كند و براي مدال آوران قول پاداش بگيرند. كشتي ورزش بسيار سنگيني است. يك فوتباليست 90 دقيقه بازي مي‌كند، ولي يك كشتي‌گير شش دقيقه اما تواني كه در اين زمان مي‌گذارد با بازي 90 دقيقه‌اي فوتبال برابر است. همه مي‌گويند كه كشتي مال ايران است. اين طور نيست، كشتي متعلق به همه دنيا است. اگر مي‌خواهيم قهرمان باشيم بايد توقعات ورزشكاران را برآورده كنيم. كار فقط با قورمه سبزي و قيمه و جوجه دادن درست نمي‌شود، براي زندگي قهرمانان چه كاري كرده‌اند؟
وي ادامه داد: در المپيك فقط كسب مدال طلا مطرح است. يك مدال طلا در جدول رده‌بندي بيش از 10 نقره ارزش دارد.
ناظر كميته المپيك در كشتي آزاد بازگشت رسول خادم را بسيار مثبت قلمداد كرد و گفت: خادم آنچه كه در توان دارد پياده مي‌كند. او بايد زودتر از اين‌ها به كشتي بر مي‌گشت. متاسفانه دير از او استفاده كردند . خادم بايد زمان يزداني خرم مي‌آمد. قطعا اگر او زمان بيشتري را با تيم ملي كار مي‌كرد، نتيجه بهتري را در لندن مي گرفتيم. اميدوارم تا المپيك بعدي بماند و شاهد يك اتفاق بزرگ باشيم. خادم مهندس كشتي است و با بقيه فرق دارد .
وي در واكنش به اين اظهار نظر كه برخي از ناظران المپيك حقوق بگير فدراسيون‌ها هستند و نقاط ضعف تيم‌هاي ملي را به كميته گزارش نمي‌دهند، تصريح كرد: من آنچه را كه بايد بگويم در گزارش‌هايم عنوان مي‌كنم. حتي يك مرتبه هم با رسول خادم صحبت كرده‌ام و نقاط ضعف را در بحث تمرينات و بدنسازي به او گفته‌ام كه او پذيرفت و موضعي نگرفت. قطعا اگر ناظر حقوق بگير فدراسيون باشد، واقعيت را نمي گويد. من با خطيب و يزداني خرم از نزديك آشنا بودم، ولي هيچ وقت نوكر كسي نبودم. از زماني كه افشارزاده ابلاغم را داد، هفته‌اي دو، سه مرتبه سر اردوي المپيكي‌ها مي‌روم و از رسول خادم چيز ياد مي‌گيرم. آنچه را كه به نظرم مي‌رسد هم به كميته ملي المپيك گزارش مي‌دهم. من نماينده كميته ملي المپيك هستم.
رفوگر درباره اعتراض ورزشكاران المپيكي مبني بر عدم حمايت مالي، خاطر نشان كرد: كشتي‌گيران از نظر روحي تا حدودي به هم ريخته بودند. من اين مساله را به افشارزاده گزارش دادم. او هم به اردوي تيم ملي آمد و وضعيت را بررسي كرد و خوشبختانه وضعيت بهتر شد. من بعضي از روزها از صبح تا بعد از ظهر در كنار تيم ملي هستم و مدام شرايط روحي كشتي‌گيران را به كميته گزارش مي‌دهم. به نظر من وضعيت نسبت به گذشته خيلي بهتر شده است.
وي افزود: زماني در قطر دبير ورزش بودم. تيم فوتبال نوجوانان قطر قهرمان جهان شد. همه كارخانه‌ها و صنف هاي مختلف به آن‌ها پاداش دادند. ما در ايران كارخانجات خودروسازي مختلفي داريم، اما با اين حال در شرايطي كه گرفتن مدال طلاي المپيك كار سختي است، حتي آن‌ها وعده پاداش را به قهرمانان ما نمي‌دهند ! المپيكي‌هاي مدال آور نياز به شارژ روحي دارند. متاسفانه اصلا مردم نمي‌دانند كه چه خبر است. تب المپيك در جامعه ديده نمي‌شود. مگر يك اتومبيل براي يك شركت بزرگ خودرو سازي چقدر هزينه دارد؟ يك پرايد چيزي نيست كه به قهرمان المپيك بدهند. چرا جامعه به قهرمانان توجهي نمي‌كند؟ ارگان‌هاي مختلف بايد بيايند و كمك كنند. ما فقط توقع مدال داريم، اما براي قهرمانان چه كاري كرده‌ايم ؟ متاسفانه مديران حتي وعده هم نمي‌دهند. همه كار كه با وزارت ورزش و جوانان نيست، مگر به رسول خادم، موحد و دبير چه دادند؟ اميدوارم سرمايه داران كشور حرفم را بشنوند.
رفوگر ادامه داد: مساحت قطر نسبت به ايران مانند يك بشقاب مي‌ماند، آن‌ها براي قهرماني نوجوانانشان خانه و وسايل مختلف هديه داده‌اند. كميته ملي المپيك بايد برود با سرمايه داران و كارخانه‌داران مذاكره كند و براي مدال آوران قول پاداش بگيرند. كشتي ورزش بسيار سنگيني است. يك فوتباليست 90 دقيقه بازي مي‌كند، ولي يك كشتي‌گير شش دقيقه اما تواني كه در اين زمان مي‌گذارد با بازي 90 دقيقه‌اي فوتبال برابر است. همه مي‌گويند كه كشتي مال ايران است. اين طور نيست، كشتي متعلق به همه دنيا است. اگر مي‌خواهيم قهرمان باشيم بايد توقعات ورزشكاران را برآورده كنيم. كار فقط با قورمه سبزي و قيمه و جوجه دادن درست نمي‌شود، براي زندگي قهرمانان چه كاري كرده‌اند؟
