به گزارش مشرق، قاسم حدادی فر، ستاره نیم فصل دوم تراکتورسازی بود که مدتی است مدام حرف از رفتن می زند و اعتقاد دارد به درد سیستم تراکتوری ها نمی خورد.
در لابه لای حرف های حدادی فر، مسائلی پنهان بود که با خواندن این مصاحبه، شما هم حتما به آن پی می برید گرچه او اصرار داشت که صحبت هایش در مورد شخص خاصی نیست! قاسم در اصفهان و کنار خانواده اش بود که با خبرآنلاین هم صحبت شد:
*فصل یازدهم برای تو چگونه گذشت؟
فصل عجیبی بود. حقیقتش را بخواهید، در این فصل مسائلی را تجربه کردم که تا به حال چیزی از آنها نمی دانستم. دو مصدومیت طولانی مدت، انتقال از ذوب آهن به تراکتورسازی برای اولین بار و چیزهایی که فکرش را هم نمی کردم. مجبور شدم به تراکتورسازی بروم و به طور کلی نمی توانم بگویم برایم فصل خوبی را پشت سر گذاشتم ولی خوشحالم که در پایانش، راهی اردوی تیم ملی می شوم.
*تو همیشه می گفتی یکی از دلایل ترک تراکتورسازی در پایان فصل، مشکلات شخصی است. این مشکلات چیست؟
همه مشکلات من برای ترک تراکتورسازی، موضوعات شخصی و خانوادگی نیست. شرایط طوری پیش رفت که فکر می کنم به درد تاکتیک تراکتورسازی نمی خورم و شاید نتوانم آن طور که دلم می خواهد به این تیم کمک کنم. صلاح نیست بیشتر از این در تراکتور بمانم.
*یعنی به تاکتیک امیر قلعه نویی نمی خوری؟
دلم نمی خواهد این حرف را به زبان بیاورم و اصلا درست نیست که این طور صحبت کنم چون ممکن است خیلی ها ناراحت شوند. فقط این را بدانید که من باید از تراکتورسازی بروم و جا را برای دیگران باز کنم. می روم تا دست قلعه نویی باز باشد و بازیکنانی را به تیمش بیاورد که بتواند از آنها، بهترین بازی ها را بگیرد. من تا آنجا که می توانستم در خدمت تراکتور بودم ولی بیش از آن، نمی توانستم به همین دلیل هم جا را خالی می کنم تا کسانی به تراکتور بیایند که مورد توجه هواداران و کادر فنی قرار بگیرند. باور کنید تراکتورسازی لیاقت داشتن بهترین های ایران را دارد چون هوادرانش فقط به قهرمانی فکر می کنند.
*چرا واضح و شفاف حرف نمی زنی؟ با کادر فنی و امیر قلعه نویی مشکل داشتی یا نه؟
ببینید، من شاید اگر مصدوم نمی شدم، می توانستم بهتر از اینها برای تراکتورسازی بازی کنم و بهتر باشم ولی در این مدت که در تراکتورسازی بودم، متوجه شدم نوع فوتبالم، شبیه به فوتبالی که تراکتورسازی بازی می کند، نیست. حالا هم می گویم که باید از این تیم جدا شوم. باور کنید تا به حال در این مورد، حرفی با کسی نزدم و امروز که لیگ تمام شده، صحبت می کنم. احساسم این است که فقط به لحاظ فوتبالی نمی توانم در خدمت تیم تبریزی باشم.
*می گفتند وقتی تو مصدوم شدی، قلعه نویی انتظار داشته مثل ذوب آهن برای تراکتوربازی کنی و این ریشه اختلاف نظر تو و قلعه نویی بود؟
نه باور کنید بحث این حرف ها در میان نیست. او به من بازی داد و همیشه هم حامی ام بود ولی شرایط من به گونه ای نیست که بتوانم به کارم در تراکتورسازی ادامه دهم. از طرفی، تراکتورسازی دارای هافبک های بسیار خوبی است که می توانند ذهنیت کادر فنی را در زمین پیاده کنند. من هم باید از این تیم جدا شوم تا آنها فضای بیشتری برای بازی داشته باشند.
*تو مدام از جدایی حرف می زنی در صورتی که بعید می دانیم تراکتور به راحتی جانشینی برای تو پیدا کند!
این لطف شماست و فکر نمی کنم در تبریز این طور فکر کنند! در یک کلام می گویم، فوتبال من به درد سیستم تراکتورسازی نمی خورد، به همین خاطر هم باید جدا شوم.
*فکر نمی کنی با این حرف ها، مردم تبریز از دست تو ناراحت شوند؟
خدا شاهد است که دلم نمی خواهد آنها را هرگز ناراحت ببینم. من در این مدت که در تبریز بودم، متوجه شدم مهربان ترین آدم ها در این شهر زندگی می کنند. مردم آذربایجان، همیشه به من لطف داشتند و این موضوعی نیست که بتوانم به سادگی از یاد ببرم. اتفاقا به گوشم رسیده بود که برخی از حرف هایم ناراحت شده بودند در صورتی که من فقط حرف خودم را زدم و دوست نداشتم دل کسی را بشکنم. هواداران بهتر می دانند که هر وقت در ترکیب تراکتور به میدان رفتم، از دل و جان برای این تیم مایه گذاشتم. در اولین دیداری که پیراهن تیم را پوشیدم، به صبای قم گل زدم و بعد از آن هم، عملکردم را همه می دانند. وقتی نمی توانم خودم را با سیستم تیم وفق بدهم، بهتر است نباشم و این موضوعی نیست که هواداران را ناراحت کند چون حتما مسئولان باشگاه، به جای من، هافبک های بهتری را جذب می کنند.
*اینکه امیر قلعه نویی تو را در برخی بازی ها تعویض می کرد، دلیل جدایی ات نیست؟
بله این موضوع هم می تواند تاثیر گذار باشد. من بازیکن جوان 21 یا 22 ساله ای نیستم که برای قرار گرفتن در ترکیب اصلی، هر کاری بکنم و از تعویض شدن هم ناراحت نشوم. فوتبال را بلدم و از اینکه در برخی بازی ها باید تعویض می شدم، واقعا ناراحت بودم. مقابل پرسپولیس، تمام تلاشم را کردم و فیلم بازی هم موجود است، اما تعویض شدم. البته خوشحالم که پس از تعویض من، تیم توانست بازی را ببرد ولی این موضوع برایم اصلا جالب نبود. مربی هم حق داشت که بازیکنان دلخواهش را به بازی بفرستد. به همین دلیل است که می گویم می روم تا دست قلعه نویی باز باشد. من هم این حق را برای خودم قائلم که ناراحت و عصبانی شوم.
*پس مشکل تو، ادامه حضور قلعه نویی در تراکتورسازی است؟
باز هم برگشتیم سر خانه اول!
*یعنی اگر قلعه نویی در تراکتورسازی نماند و از سوی دیگر تو بتوانی در این تیم ماندگار شوی، باز هم حرف از جدایی می زنی؟
صد در صد. من از قلعه نویی ناراحت نیستم که به من بازی نداد، اتفاقا می گویم او مرا به تراکتورسازی آورد ولی در تراکتورسازی حتی وقتی او نباشد هم نمی مانم.
*تو که می گفتی به خاطر ادامه خدمت سربازی ات به تراکتورسازی رفتی، مگر قلعه نویی هم در این باره نقش داشت؟
قلعه نویی که نه ولی یکی از دوستان مشترک مان این کار را کرد. من نزدیک بود به تیم دیگری بروم ولی قسمت نشد و به خاطر حرف های دوستم، به تراکتورسازی پیوستم.
*مگر قرار بود کجا بروی؟
ملوان. من با فرهاد پورغلامی سرمربی ملوان هم صحبت کردم و همه چیز مهیا بود که به ملوان بروم. حتی خودم هم دوست داشتم که در ملوان بازی کنم چون احساس می کنم در آن تیم می توانستم پیشرفت بیشتری داشته باشم ولی اوضاع طور دیگری رقم خورد و من به تراکتورسازی پیوستم.
*امروز از اینکه ملوان را انتخاب نکردی، پشیمانی؟
پشیمان که هستم ولی حضور در تراکتور هم تجربه خوبی بود چون دوستان زیادی در این تیم پیدا کردم و با هواداران پرشور تراکتورسازی هم از نزدیک آشنا شدم. گرچه من شنیدم که برخی از هواداران گفته بودند من برای تراکتورسازی بازی نکردم و فقط 7 یا 8 بار در ترکیب تیم قرار گرفتم ولی آنها باید بدانند بسیاری اوقات مصدوم بودم و برخی بازی ها هم، صلاحدید کادر فنی بود که نیمکت نشین شوم.
*حالا چه کار می کنی؟
نمی دانم. مرداد ماه امسال، خدمت سربازی من در تبریز به اتمام می رسد و می توانم تیم جدیدم را انتخاب کنم. هنوز 6 ماه دیگر هم با ذوب آهن قرارداد دارم و شاید به این تیم رفتم.
*شاید هم به پرسپولیس پیوستی؟!
چطور؟
*شنیدیم با مسئولان باشگاه پرسپولیس به صورت تلفنی مذاکراتی داشتی؟
تماس هایی با من گرفته شد ولی من گفتم در یک فرصت بهتر، با آنها مذاکره خواهم کرد. البته از چند تیم دیگر هم پیشنهادات خوبی دارم و همان طور که گفتم معلوم نیست کجا بروم.
*مثلا چه تیم هایی؟
بگذریم.
*از استقلال هم پیشنهاد داری؟
بله . برایم فرقی نمی کند استقلالی شوم یا پرسپولیسی یا به تیم دیگری بروم.
*چطور فرقی نمی کند، یک طرف پرسپولیس است و یک طرف استقلال که طبیعتا انتخاب یکی از این دو تیم، برای هر فوتبالیستی کار دشواری است!
بگذارید بعدا در این مورد حرف می زنم. فعلا باید به تیم ملی فکر کنم.
در لابه لای حرف های حدادی فر، مسائلی پنهان بود که با خواندن این مصاحبه، شما هم حتما به آن پی می برید گرچه او اصرار داشت که صحبت هایش در مورد شخص خاصی نیست! قاسم در اصفهان و کنار خانواده اش بود که با خبرآنلاین هم صحبت شد:
*فصل یازدهم برای تو چگونه گذشت؟
فصل عجیبی بود. حقیقتش را بخواهید، در این فصل مسائلی را تجربه کردم که تا به حال چیزی از آنها نمی دانستم. دو مصدومیت طولانی مدت، انتقال از ذوب آهن به تراکتورسازی برای اولین بار و چیزهایی که فکرش را هم نمی کردم. مجبور شدم به تراکتورسازی بروم و به طور کلی نمی توانم بگویم برایم فصل خوبی را پشت سر گذاشتم ولی خوشحالم که در پایانش، راهی اردوی تیم ملی می شوم.
*تو همیشه می گفتی یکی از دلایل ترک تراکتورسازی در پایان فصل، مشکلات شخصی است. این مشکلات چیست؟
همه مشکلات من برای ترک تراکتورسازی، موضوعات شخصی و خانوادگی نیست. شرایط طوری پیش رفت که فکر می کنم به درد تاکتیک تراکتورسازی نمی خورم و شاید نتوانم آن طور که دلم می خواهد به این تیم کمک کنم. صلاح نیست بیشتر از این در تراکتور بمانم.
*یعنی به تاکتیک امیر قلعه نویی نمی خوری؟
دلم نمی خواهد این حرف را به زبان بیاورم و اصلا درست نیست که این طور صحبت کنم چون ممکن است خیلی ها ناراحت شوند. فقط این را بدانید که من باید از تراکتورسازی بروم و جا را برای دیگران باز کنم. می روم تا دست قلعه نویی باز باشد و بازیکنانی را به تیمش بیاورد که بتواند از آنها، بهترین بازی ها را بگیرد. من تا آنجا که می توانستم در خدمت تراکتور بودم ولی بیش از آن، نمی توانستم به همین دلیل هم جا را خالی می کنم تا کسانی به تراکتور بیایند که مورد توجه هواداران و کادر فنی قرار بگیرند. باور کنید تراکتورسازی لیاقت داشتن بهترین های ایران را دارد چون هوادرانش فقط به قهرمانی فکر می کنند.
*چرا واضح و شفاف حرف نمی زنی؟ با کادر فنی و امیر قلعه نویی مشکل داشتی یا نه؟
ببینید، من شاید اگر مصدوم نمی شدم، می توانستم بهتر از اینها برای تراکتورسازی بازی کنم و بهتر باشم ولی در این مدت که در تراکتورسازی بودم، متوجه شدم نوع فوتبالم، شبیه به فوتبالی که تراکتورسازی بازی می کند، نیست. حالا هم می گویم که باید از این تیم جدا شوم. باور کنید تا به حال در این مورد، حرفی با کسی نزدم و امروز که لیگ تمام شده، صحبت می کنم. احساسم این است که فقط به لحاظ فوتبالی نمی توانم در خدمت تیم تبریزی باشم.
*می گفتند وقتی تو مصدوم شدی، قلعه نویی انتظار داشته مثل ذوب آهن برای تراکتوربازی کنی و این ریشه اختلاف نظر تو و قلعه نویی بود؟
نه باور کنید بحث این حرف ها در میان نیست. او به من بازی داد و همیشه هم حامی ام بود ولی شرایط من به گونه ای نیست که بتوانم به کارم در تراکتورسازی ادامه دهم. از طرفی، تراکتورسازی دارای هافبک های بسیار خوبی است که می توانند ذهنیت کادر فنی را در زمین پیاده کنند. من هم باید از این تیم جدا شوم تا آنها فضای بیشتری برای بازی داشته باشند.
*تو مدام از جدایی حرف می زنی در صورتی که بعید می دانیم تراکتور به راحتی جانشینی برای تو پیدا کند!
این لطف شماست و فکر نمی کنم در تبریز این طور فکر کنند! در یک کلام می گویم، فوتبال من به درد سیستم تراکتورسازی نمی خورد، به همین خاطر هم باید جدا شوم.
*فکر نمی کنی با این حرف ها، مردم تبریز از دست تو ناراحت شوند؟
خدا شاهد است که دلم نمی خواهد آنها را هرگز ناراحت ببینم. من در این مدت که در تبریز بودم، متوجه شدم مهربان ترین آدم ها در این شهر زندگی می کنند. مردم آذربایجان، همیشه به من لطف داشتند و این موضوعی نیست که بتوانم به سادگی از یاد ببرم. اتفاقا به گوشم رسیده بود که برخی از حرف هایم ناراحت شده بودند در صورتی که من فقط حرف خودم را زدم و دوست نداشتم دل کسی را بشکنم. هواداران بهتر می دانند که هر وقت در ترکیب تراکتور به میدان رفتم، از دل و جان برای این تیم مایه گذاشتم. در اولین دیداری که پیراهن تیم را پوشیدم، به صبای قم گل زدم و بعد از آن هم، عملکردم را همه می دانند. وقتی نمی توانم خودم را با سیستم تیم وفق بدهم، بهتر است نباشم و این موضوعی نیست که هواداران را ناراحت کند چون حتما مسئولان باشگاه، به جای من، هافبک های بهتری را جذب می کنند.
*اینکه امیر قلعه نویی تو را در برخی بازی ها تعویض می کرد، دلیل جدایی ات نیست؟
بله این موضوع هم می تواند تاثیر گذار باشد. من بازیکن جوان 21 یا 22 ساله ای نیستم که برای قرار گرفتن در ترکیب اصلی، هر کاری بکنم و از تعویض شدن هم ناراحت نشوم. فوتبال را بلدم و از اینکه در برخی بازی ها باید تعویض می شدم، واقعا ناراحت بودم. مقابل پرسپولیس، تمام تلاشم را کردم و فیلم بازی هم موجود است، اما تعویض شدم. البته خوشحالم که پس از تعویض من، تیم توانست بازی را ببرد ولی این موضوع برایم اصلا جالب نبود. مربی هم حق داشت که بازیکنان دلخواهش را به بازی بفرستد. به همین دلیل است که می گویم می روم تا دست قلعه نویی باز باشد. من هم این حق را برای خودم قائلم که ناراحت و عصبانی شوم.
*پس مشکل تو، ادامه حضور قلعه نویی در تراکتورسازی است؟
باز هم برگشتیم سر خانه اول!
*یعنی اگر قلعه نویی در تراکتورسازی نماند و از سوی دیگر تو بتوانی در این تیم ماندگار شوی، باز هم حرف از جدایی می زنی؟
صد در صد. من از قلعه نویی ناراحت نیستم که به من بازی نداد، اتفاقا می گویم او مرا به تراکتورسازی آورد ولی در تراکتورسازی حتی وقتی او نباشد هم نمی مانم.
*تو که می گفتی به خاطر ادامه خدمت سربازی ات به تراکتورسازی رفتی، مگر قلعه نویی هم در این باره نقش داشت؟
قلعه نویی که نه ولی یکی از دوستان مشترک مان این کار را کرد. من نزدیک بود به تیم دیگری بروم ولی قسمت نشد و به خاطر حرف های دوستم، به تراکتورسازی پیوستم.
*مگر قرار بود کجا بروی؟
ملوان. من با فرهاد پورغلامی سرمربی ملوان هم صحبت کردم و همه چیز مهیا بود که به ملوان بروم. حتی خودم هم دوست داشتم که در ملوان بازی کنم چون احساس می کنم در آن تیم می توانستم پیشرفت بیشتری داشته باشم ولی اوضاع طور دیگری رقم خورد و من به تراکتورسازی پیوستم.
*امروز از اینکه ملوان را انتخاب نکردی، پشیمانی؟
پشیمان که هستم ولی حضور در تراکتور هم تجربه خوبی بود چون دوستان زیادی در این تیم پیدا کردم و با هواداران پرشور تراکتورسازی هم از نزدیک آشنا شدم. گرچه من شنیدم که برخی از هواداران گفته بودند من برای تراکتورسازی بازی نکردم و فقط 7 یا 8 بار در ترکیب تیم قرار گرفتم ولی آنها باید بدانند بسیاری اوقات مصدوم بودم و برخی بازی ها هم، صلاحدید کادر فنی بود که نیمکت نشین شوم.
*حالا چه کار می کنی؟
نمی دانم. مرداد ماه امسال، خدمت سربازی من در تبریز به اتمام می رسد و می توانم تیم جدیدم را انتخاب کنم. هنوز 6 ماه دیگر هم با ذوب آهن قرارداد دارم و شاید به این تیم رفتم.
*شاید هم به پرسپولیس پیوستی؟!
چطور؟
*شنیدیم با مسئولان باشگاه پرسپولیس به صورت تلفنی مذاکراتی داشتی؟
تماس هایی با من گرفته شد ولی من گفتم در یک فرصت بهتر، با آنها مذاکره خواهم کرد. البته از چند تیم دیگر هم پیشنهادات خوبی دارم و همان طور که گفتم معلوم نیست کجا بروم.
*مثلا چه تیم هایی؟
بگذریم.
*از استقلال هم پیشنهاد داری؟
بله . برایم فرقی نمی کند استقلالی شوم یا پرسپولیسی یا به تیم دیگری بروم.
*چطور فرقی نمی کند، یک طرف پرسپولیس است و یک طرف استقلال که طبیعتا انتخاب یکی از این دو تیم، برای هر فوتبالیستی کار دشواری است!
بگذارید بعدا در این مورد حرف می زنم. فعلا باید به تیم ملی فکر کنم.