عليرضا زاكاني در گفتگو با خبرنگار سياسي مشرق در توضيح ماجراي حكميت احمد توكلي مابين خود و سعيد مرتضوي گفت كه ما كلا 5 جلسه با آقاي مرتضوي در خصوص موضوع استيضاح داشتيم.
وي ادامه داد: موضوع اين بود كه ما قبل از عيد و پيش از اينكه آقاي احمدي نژاد ايشان را به اين سمت انتصاب كنند متوجه شديم و به ايشان نامه زديم كه اين كار را انجام ندهد. بعد از عيد هم اين موضوع را جدي ديديم و هر چه پيگيري كرديم و رايزني كرديم كه اين اتفاق نيافتد اين كار انجام شد و رئيس جمهور آقاي مرتضوي را به رياست سازمان تامين اجتماعي منصوب كردند.
زاكاني با بيان اينكه چون ما در پايان مجلس هشتم قرار داشتيم و چون لايحه بودجه بايد در دستور كار مجلس قرار مي گرفت و زماني كه لايحه بودجه در دستور كار مجلس قرار بگيرد جز طرح 3 فوريتي هيچ چيز ديگري نسبت به بودجه اولويت ندارد، تاكيد كرد: ما همه نطق هايمان محدود مي شد هيچ راهي جز استيضاح نداشتيم و طرح استيضاح را ارائه داديم.
اين نماينده مجلس در اين خصوص اظهار داشت كه اما استيضاح علت داشت و علت آن هم مشخص بود و آن هم انتصاب آقاي مرتضوي در جايگاهي كه 33 ميليون خدمات گيرنده و سرمايه بين نسلي دارد و در حوزه خدمات عمومي با ريشه و اساس خانواده هاي زيادي در ارتباط است و در حوزه اقتصادي هم بزرگترين هلدينگ به نام شستا را دارد كه تاثير جدي در سرنوشت اقتصاد كشور هم دارد. براي يك همچين جايي يك انتصاب غير كارشناسي مشكوكي صورت مي گيرد و ما هم براي مصلحت كشور استيضاح را به جريان انداختيم.
وي در ادامه خاطر نشان كرد: هدف و علاقه ما اين بود كه اصل موضوع حل شود و عاملي كه اسباب استيضاح را به وجود آورده بود برطرف شود. چون بعضي ها گفتند لج بازي است و بعضي ها هم گفتند سياسي است. اينها بايد در محضر خداوند پاسخگو باشند كه چرا اين نيت خواني غلط را كردند.
زاكاني گفت: در همين اثنا ما مواجه شديم با پيشنهاد آقاي مرتضوي كه از طريق آقاي دكتر مسعودي، معاون پارلماني تامين اجتماعي به آقاي توكلي ارائه شده بود و آقاي مرتضوي روي آن اصرار هم مي كردند. آقاي توكلي به من گفتند آقاي مرتضوي گفته اگر زاكاني بيايد و يكي از ادعاهايي كه عليه من دارد را ثابت كند من كنار مي روم. گفتند شما قبول مي كنيد؟ گفتم بله از خداي من است كه بيايم چون اسناد من كاملا مستدل و قابل ارائه است.
نايب رئيس كميسيون اصل 90 مجلس ادامه داد: بعد هم وقتي اعتراض شد به انتخاب آقاي توكلي، مرتضوي در جلسه اي كه با هم داشتيم و صحبت هاي ايشان ضبط شد گفتند آقاي توكلي آدم دينداري است و اگر ايشان حاضر شوند دينشان را بفروشند و برخلاف حق حكم دهند حتما ارزش دين ايشان بيشتر از تامين اجتماعي است و من تامين اجتماعي را رها خواهم كرد.
وي با بيان اينكه در جلسه اولا آقاي توكلي همين بحث حكميت را مبسوط باز كرد و گفت شما حكميت را قبول داريد؟ مرتضوي گفت قبول دارم، افزود: البته اول يك برداشتي داشت و گفت بله اين يك حكم قضايي است كه آقاي توكلي گفتند من كه قاضي نيستم. آيا شما قبول داريد من بين شما با توجه به اسناد آقاي زاكاني و دفاعيات شما قضاوت كنم؟ مرتضوي گفت من قبول دارم.
وي توضيح داد كه البته اين صحبت را هم آقاي اشتهاردي به من گفته بود كه آقاي مرتضوي در جمع معاونين سازمان هم گفته كه اگر يك نفر بين ما حكم بشود و حكم به نفع زاكاني بدهد من كنار مي روم. خب جلسه برگزار شد. جلسه اول بيش از 3 ساعت طول كشيد و در آن جلسه وقت جلسه دوم برگزار شد.
زاكاني با اشاره به اينكه قبل از اينكه جلسه دوم برگزار شود من پرينت سرفصل صحبت هاي خودم را به آقاي مرتضوي دادم و گفتم من حرف هايي كه مي خواهم مطرح كنم در اين 18 صفحه آمده. برويد اين 18 صفحه را مطالعه كنيد و اگر سندي براي رد آن داريد بياوريد، گفت: جلسه دوم تشكيل شد و بيش از 10 ساعت طول كشيد. بدون هيچ وقفه و آنتراكي. فقط گاهي مي رفتيم صورتمان را مي شستيم و نمازمان را خواندیم.
اين نماينده مجلس با تاكيد بر اينكه غير از بنده آقاي دكتر مسعودي و آقاي اشتهاردي كه معاون فرهنگي وزير هستند در جلسات حضور داشتند، تصريح كرد: در بخشي از جلسه آقاي سروري هم بودند و بخشي از جلسه هم آقاي فدايي حضور داشتند. اما ما 5 نفر ثابت بوديم. خب بعد كه جلسه آقای توكلي حدود 15 تا 20 ساعت شخصا روي مطالعه و بررسي اسناد و مدارك ما وقت گذاشت و در نهايت 3 نتيجه گرفتند.
وي در ادامه خاطر نشان كرد: نتيجه اول اينكه آقاي مرتضوي به بخشي از ايرادات بنده جواب دادند. مثلا تاريخ فارغ التحصيلي ايشان از دانشگاه. كه من استناد مي كردم به چيزي كه دانشگاه آزاد واحد مركز اعلام كرده بود كه 25/11/81 است و فرم درخواست هيات علمي شدن ايشان كه به دستخط خودشان هم بود كه آن هم 25/11/81 بود. اما ايشان سند فارغ التحصيلي خودشان را آوردند و در آن سند آمده بود كه ايشان 25/11/80 فارغ التحصيل شده بودند و معلوم شد ایشان و دانشگاه آزاد اشتباه كرده اند.
زاكاني اضافه كرد: نكته دوم هم راجع به شب نامه اي راجع بنده بود كه بالاي شب نامه شماره تلفن و آدرس دادستاني بود كه دستگاه فاكس به صورت اتوماتيك مي اندازد. احمد آقا گفتند با توجه به بررسي هاي كارشناسي و استعلام از مخابرات، مي توان از فكس هاي ديگر هم شماره و آدرس جاي ديگري را داد. اما حرف آقای مرتضوی مبني بر اينكه اصلا روابط عمومی دادستاني آن روز تعطيل بوده نادرست بود بر اساس اعلام مخابرات كه در آن آمده بود آن فكس تا بيش از ساعت 5 بعد از ظهر همان روز فعال بوده. راجع به برخي موضوعات هم ايشان گفتند نياز به بررسي هاي بيشتري دارد و ورود پيدا نكردند. راجع به برخي ديگر هم اعلام كردند كه اسناد بنده صحيح است و آقاي مرتضوي بايد استعفا دهند. اين موارد هم يكي دو تا نبودند و چندين مورد را شامل مي شد.
وي گفت: ايشان يكي دو روز بعد يك نامه بلند بالايي به آقاي توكلي نوشتند و گفتند اصلا حكميت يعني چه؟ و كلا اصل حكميت را زير سوال بردند. در حالي كه صحبت هاي ايشان ضبط شده بود و چهار نفر شاهد بودند. بعد هم به آقاي فدايي گلايه كردند كه من با آقاي توكلي و زاكاني تماس مي گيرم جواب تلفن مرا نمي دهند.
زاكاني تاكيد كرد: آقاي فدايي به من گفتند من گفتم نه يك بار بيشتر شماره ايشان روي تلفن من نيافتاده اما ايشان با ما قول و قرار هايي داشت و ضبط هم شده بود. با اين حال ما نمي خواهيم استيضاح صورت بگيرد و ايشان اگر حرفي دارند ما مي شنويم. آقاي مسعودي معاون پارلماني ايشان هم به من زنگ زد و گفت آقاي مرتضوي مي خواهد با شما صحبت كند من گفتم اگر حرفي دارند من در خدمت هستم و چون جلسه اي دارم ساعت 10 شب تماس بگيرند. آقاي مرتضوي كمي بعد از ساعت 10 تماس گرفتند و گفتند من شما را ببينم و يك ربع با شما كار دارم. گفتم امشب وضع من مساعد نيست اما فردا صبح اگر مايل بوديد تشريف بياوريد.
نماينده مردم تهران اظهارداشت: فردا صبح آمدند دفتر رهپویان. آقاي نادران و آقاي سروري هم جلسه بودند. اصرار كرد آنها را هم صدا كن بيايند. آنها هم آمدند و در جلسه نشستند. در آن جلسه ايشان باز همان صحبت ها را تكرار كردند و بعد گفتند يك راهي جلوي پاي من بگذاريد كه من از اين مخمصه در بيايم. من به ايشان گفتم هيچ راهي به جز حكميت وجود ندارد و شما بايد به راي آقاي توكلي توجه كنيد و اگر شما بايد براي انقلاب و نظام از منفعت شخصي و خانوادگي خودتان گذشت كنيد. حالا عده اي مي گويند شما به خاطر زرنگي داريد اين روش را دنبال مي كنيد اما من به اين حرف ها كاري ندارم و مي گويم به خاطر نظام و آسيب نديدن سرمايه هاي نظام گذشتيد.
زاكاني تاكيد كرد: ايشان گفتند كه اگر حكم حكميت اجرا شود من نابود مي شوم. گفتم اين خواست خوتان بود. ايشان اصرار كردند كه راه ديگري جلويشان بگذاريم و خودشان گفتند آقاي حداد در تلويزيون صحبت كردند و خانواده من ناراحت شدند. بعد گفتند خانواده من آقاي حداد را قبول دارند و اگر ايشان بررسي كنند هر نظري كه بدهند من قبول دارم. اين باز خواست ايشان بود و ما اصلا اسمي از آقاي حداد نبرديم و اين صحبت ها هم ضبط شده و موجود است. چون ما هر صحبتي كه ايشان مي كرد علنا ضبط مي كرديم. گفتيم خب وقت بگيريد و برويد پيش ايشان. آقاي مرتضوي باز اصرار كردند كه شما وقت بگيريد.
وي اضافه كرد: من زنگ زدم به آقاي حداد كه در جلسه كميسيون مجمع تشخيص بودند. ما رفتيم دفتر ايشان و گزارشي دادم و درخواست آقاي مرتضوي را هم مطرح كردم. آقاي مرتضوي هم صحبت هاي خودش را بيان كرد. آقاي حداد هم صحبت هايي كردند و جمعبندي ايشان اين بود كه به آقاي مرتضوي گفتند به مصلحت كشور است كه شما نباشيد و استعفا بدهيد. ايشان گفت چشم و با طيب خاطر رفت در اتاق مجاور نشست استعفايش را نوشت و آمد استعفايش را براي ما قرائت كرد و دو سه كلمه آن را جلوي ما بالا و پايين كرد. بعد هم گفت من مي روم با وزير جلسه مي گذارم و يك نسخه از استعفا را هم به رئيس جمهور مي دهم. خيلي محكم هم دست دادند و رفتند و گفتند اگر آنها هم استیضاح را قبول نکنند من سرکار برنمیگردم.
اين نماينده مجلس افزود: آن چيزي كه من شنيدم اين بود كه گفتند قول شرف مي دهم ديگر نروم سازمان و مي روم خانه مي نشينم. من به آقاي حداد بعدا گفتم من به نظرم مي آيد ايشان قول شرف دادند. درست است؟ آقاي حداد گفتند به هر حال تاکید کردند و قول دادند كه انجام دهند. بالاخره ايشان رفتند و آن روز دو بار هم با ما تماس گرفتند و اطمينان دادند كه روي قولشان ايستاده اند. هميشه هم تماس ها از طرف ايشان بوده. ايشان دو بار تماس گرفتند و گفتند وزير و رئيس جمهور مخالف هستند اما من روي قولم هستم.
زاكاني خاطر نشان كرد: گفت يك جلسه هم براي من ساعت 9 امشب گذاشتند كه بروم پيش آقاي رحيمي و مشايي اما من اراده ام دست خودم است و اگر مخالفت هم بكنند نمي روم سر كار و كاري ندارم كه قبول مي كنند يا نه. بعد از اين موضوع ايشان شب دوبار ديگر به آقاي حداد تماس گرفتند و گفتند من روي استعفاي خودم هستم. شما هم اعلام كنيد كه نمايندگان استيضاح خودشان را پس بگيرند. ساعت 12 شب هم آقاي حداد به خبرگزاري فارس اعلام كردند. ما هم ساعت 6 صبح در مجلس جلسه داشتيم و آنجا خبر خبرگزاري فارس را ديديم و نمايندگان هم گفتند اگر ايشان استعفا داده باشند ديگر مشكل ما حل شده و استيضاح موضوعيت ندارد. من خودم پس گرفتن امضا ها را دنبال كردم. 17 نفر از امضا كنندگان استيضاح در صحن بودند و من همانجا امضاي اين 17 نفر را گرفتم.
وي در پايان گفت كه ايشان جسته گريخته به سازمان مي روند و ظاهرا پشت ميزشان نمي شينند. اما اين عمل كردن به قولشان نيست چون در واقع هم مي روند و هم نمي روند. بالاخره بايد تكليفشان را مشخص كنند.
مشروح گفتگوی مشرق با زاکانی بزودی منتشر می شود.
کد خبر 115701
تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۵:۴۵
- ۷ نظر
- چاپ
پرينت سرفصل صحبت هاي خودم را به آقاي مرتضوي دادم و گفتم من حرف هايي كه مي خواهم مطرح كنم در اين 18 صفحه آمده. برويد اين 18 صفحه را مطالعه كنيد و اگر سندي براي رد آن داريد بياوريد. جلسه دوم تشكيل شد و بيش از 10 ساعت طول كشيد. بدون هيچ وقفه و آنتراكي. فقط گاهي مي رفتيم صورتمان را مي شستيم و نمازمان را خواندیم.