از نفرت پراکنی سیاستمداران تا افزایش خشونت های سیاسی - کراپ‌شده

به کار گیری سخنان نفرت پراکنانه ای که گروه های اقلیت را هدف قرار می دهند، یک تکنیک جا افتاده برای متحد و بسیج کردن حامیان سیاسی و مشروعیت زدایی و سیاهنمایی مخالفان سیاسی است.

به گزارش مشرق، وقتی سیاستمداران از ادبیات تحریک آمیز نظیر سخنان نفرت پراکنانه استفاده می کنند، شکاف های موجود در جامعه را ژرف تر می کنند و این باعث می شود که احتمال تجربه خشونت سیاسی و تروریسم از سوی جوامع آنها بیشتر شود. این نتیجه گیری مطالعه ای است که من اخیرا درباره ارتباط بین شعارهای سیاسی و خشونت عملی انجام داده ام.

پرزیدنت دونالد ترامپ تنها رهبر جهان نیست که متهم شده به طور علنی مردم را بر اساس سوابق نژادی، قومیتی یا مذهبی شان تحقیر می کند.

در کارزارهای پارلمانی سال 2019 در هند، سیاستمداران وابسته به حزب حاکم بهاراتیا جاناتا مسلمانان را به عنوان بخشی از یک راهبرد انتخاباتی گسترده با هدف ترویج ناسیونالیسم هندو هدف خود قرار دادند. به همین ترتیب در انتخابات سال 2019 لهستان، رئیس جمهور فعلی آندری دودا به عنوان محور کارزار موفق انتخاب مجدد خود، سیاه نمایی خارجیان را در دستور کار خود قرار داد.

استفاده از سخنان نفرت پراکنانه در شعارهای اخیر رهبران سیاسی چندین کشور از جمله روسیه، کلمبیا، اسرائیل، مصر، اوکراین،  فیلیپین، ایتالیا، یونان، سری لانکا و عراق به شکل رایجی مشهود بوده است.

این قبیل اظهارات تنها شعار یا نمایش سیاسی صرف نیستند. تحقیق من نشان می دهد وقتی که سیاستمداران از بیان نفرت پراکنانه استفاده می کنند، تروریسم داخلی – در ایالات متحده و سایر کشورها- افزایش پیدا می کنند.

در واقع از ابتدای کارزار انتخاباتی سال 2016 ترامپ، تروریسم داخلی  در آمریکا بیشتر از دو برابر شده است. بر اساس اطلاعات پایگاه داده های تروریسم جهانی، در طول دو دوره دولت اوباما، آمریکا در هر سال به طور میانگین شاهد 26.6 حادثه تروریسم داخلی بوده است. از این نظر فعال ترین سال تاکنون سال 2016 بوده که 67 حمله را تجربه کرده، یعنی بیشتر از دو برابر میانگین کل دوران اوباما. در طول دو سال اول ریاست جمهوری پرزیدنت ترامپ، یعنی سال های 2017 و 2018 – آخرین سالی که این داده موجود است- فعالیت های تروریسم داخلی به ترتیب با 66 و 67 مورد حمله افزایش پیدا کرده اند.

قطب بندی سیاسی هموار کننده راه خشونت های داخلی

به کار گیری سخنان نفرت پراکنانه ای که گروه های اقلیت را هدف قرار می دهند، یک تکنیک جا افتاده برای متحد و بسیج کردن حامیان سیاسی و مشروعیت زدایی و سیاهنمایی مخالفان سیاسی است. از طرف دیگر ایراد سخنان نفرت پراکنانه از سوی سیاستمداران، در جهت تعمیق قطب بندی های سیاسی نیز عمل می کند.

جوامعی که بیشتر دچار قطب بندی شده اند، وقتی که سیاستمداران از سخنان نفرات پراکنانه استفاده می کنند، به طور خاصی در برابر جلوه های خشونت سیاسی و تروریسم مستعد می شوند. از نمونه های این حرف می توان به آلمان وایماری در دهه های 1920 و 1930 و ترورهای معروف سیاستمداران چپگرا در دعوا و مرافعه های خیابانی از سوی اعضای حزب نازی؛ آرژانتین در دهه 1970 و در طول به اصطلاح «جنگ کثیف» که جوخه های مرگ دست راستی مورد حمایت دولت در آن با جنبش های سیاسی دست چپی که خودشان در تروریسم دست داشتند مبارزه می کردند؛ و ترکیه اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 وقتی که سازمان های دست راستی سوپر ناسیونالیستی و جنبش های اپوزیسون چپگرا یکدیگر را مورد حمله قرار می دادند اشاره کرد.

سخنان نفرت پراکنانه ای که از دهان رهبران سیاسی خارج می شود وقتی به حد افراط می رسد، می تواند  وقوع جنگ های داخلی و نسل کشی ها را جلو بیندازد، همانطور که در مورد رواندا در دهه 1990 مشاهده شد که در آن افراطیون هوتو از برنامه های رادیویی مخالف هوتوها برای دامن زدن به خشونت های گسترده استفاده کردند.

بررسی داده ها

من برای بسیاری از تجزیه و تحلیل ها خود از داده های آماری در مورد حوادث تروریستی داخلی از پایگاه داده های تروریسم جهانی در دانشگاه مریلند و بیانات نفرت پراکنانه چهره های مهم حزبی در حدود 150 کشور بین سال 2000 تا 2017 در قالب پروژه «تنوع دمکراسی» در دانشگاه گوتنبرگ سوئد استفاده کرده ام.

من کوشیده ام رابطه بین استفاده سیاستمداران  از بیان نفرت پراکنانه  و تعداد حملات تروریستی داخلی که کشور در سال بعد از آن تجربه کرده را مشخص کنم. عناصر دیگری نیز وجود دارند که می توانند بر تروریسم داخلی اثر گذار باشند، برای همین من در تجزیه و تحلیل هایم سیستم سیاسی هر کشوری، تولید ناخالص داخلی به نسبت سرانه آن کشور، میزان جمعیت آن، میزان تنوع قومی و زبانی آن و سطح آزادی رسانه ای آنها را نیز لحاظ کرده ام.

برای تمایز بیشتر خشونت سیاسی که به طور خاص محصول سخنان نفرت پراکنانه بوده اند، همچنین این عوامل را نیز در نظر گرفته ام که آن کشور در سال های پیشتر از آن چقدر تروریسم داخلی را تجربه کرده و آیا آن کشور درگیر جنگ داخلی نیز شده است یا خیر.

افزایش خشونت ها با سخنان نفرت پراکنانه سیاستمداران

آنچه که من دریافته ام این است کشورهایی که سیاستمدارانش مکررا سخنان نفرت پراکنانه را وارد موضع گیری های سیاسی خود می کنند، تروریسم داخلی بیشتری را تجربه می کنند، آن هم به مقدار بسیار بیشتر از قبل.

کشورهایی چون کاستاریکا یا فنلاند که داده ها نشان می دهند سیاستمداران آنها «هرگز» یا «به ندرت» سخنان نفرت پراکنانه را در گفتار خود به کار می گیرند، بین سال های 2000 تا 2017 تنها 12.5 حادثه تروریسم داخلی را تجربه کرده اند. کشورهایی که سیاستمدارانش «گاهی اوقات» از سخنان نفرت پراکنانه در گفتارشان استفاده می کنند، نظیر بلژیک یا قبرس به طور میانگین 28.9 حمله را تجربه کرده اند.

اما تروریسم داخلی در کشورهایی که سیاستمدارانشان از سخنان نفرت پراکنانه «اغلب» یا «مکرر» استفاده کرده اند، با تناوب بسیار بیشتری رخ داده است. کشورهایی چون عراق، روسیه، ترکیه و سودان در طول این دوره به طور میانگین 107.9 حمله تروریستی داخلی را تجربه کرده اند.

آنچه که چهره های عمومی می گویند می تواند مردم را به یکدیگر نزدیک یا آنها را از هم دور کند. نحوه سخن گفتن سیاستمداران می تواند بر نحوه رفتار مردم- و میزان خشونتی که کشورهایشان تجربه می کنند- تاثیر بگذارد.

نویسنده: جیمز پیاتزا (James Piazza) استاد علوم سیاسی در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا

منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • IR ۲۲:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۸
    2 0
    مرگ بر امریکاییها و صهیونها و اذنابشون در سراسر عالم هستی و وجود......
  • IR ۲۳:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۸
    1 0
    افرین مشرق....

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس