به گزارش مشرق به نقل از مهر، "چاه پنجاه" مجموعه تلویزیونی پرماجرایی است که تعویض کارگردان و تهیهکننده و... تنها موانع پیشرفت و تکمیل آن تا به امروز نبوده و ساخت آن در سکوت کامل خبری متوقف شدهاست.
نخستینبار اوایل سال 89 بود که خبر بازنویسی فیلمنامه سریالی با مضمون اتفاقات مستند دهه 60 با محوریت مهار آتشسوزی چاه نفت منتشر شد. سریالی که قرار بود جواد اردکانی کارگردانی آن را برعهده بگیرد و در 13 قسمت 50 دقیقهای به سفارش شبکه یک ساخته شود.
بنیامین سربندی و سیدحسن بنیتبا بازنویسی این فیلمنامه را پس از یک سال نگارش برعهده گرفتند و بنیطبا تهیهکنندگی سریال را نیز با سرمایهگذاری شرکت نفت ایران عهدهدار شد.
همان زمان اعلام شد داستان سریال درباره خرابکاری عدهای روی یکی از چاههای نفت مادر است که منجر به آتشسوزی عظیمی میشود و "چاه پنجاه" روایتگر توانمندیهای نیروهای داخلی است که آتش این چاه را مهار کردند. این مجموعه بر اساس اتفاقات مستند در دهه 60 نگاشته شده بود و ترکیبی از درام و مستند داشت.
در وهله نخست تمرکز صداوسیما برای نمایش توانمندی هموطنان و ایجاد شناخت مناسب نسبت به حقایق در مردم گام موثری محسوب میشد. اما نخستین حاشیهها از آنجایی گریبانگیر این سریال شد که اردکانی ساخت سریال را به پایان تولید فیلم سینمایی "شور شیرین" موکول کرد.
این موضوع جایگزینی اصغر هاشمی برای ساخت "چاه پنجاه" و البته اعمال بازنویسی دیگری روی فیلمنامه را به دنبال داشت و سرانجام این سریال 20 مهر ماه 89 با حضور بازیگرانی چون حبیب دهقاننسب، فرخ نعمتی، قطبالدین صادقی، منوچهر آذر، سیروس کهورینژاد، حسین توشه، رامسین کبریتی، جواد زیتونی، هادی قمیشی و غلامرضا فرامرزی خیابان کریمخان کلید خورد.
استانهای خوزستان و چهارمحال و بختیاری لوکیشن بعدی این سریال شد و قرار بود با تصویربرداری سکانسهای کنار چاه، عوامل پس از تعطیلات نوروز 90 راهی ترکیه شوند تا سکانسهای خارجی را تصویربرداری کنند و بلافاصله سریال روی آنتن برود. با این حال در اسفند 89 تصویربرداری "چاه پنجاه" در حالی که 65 درصد آن به انجام رسیده بود، تا فراهم شدن امکانات موقتا تعطیل شد.
19 فروردین ماه سال 90 اصغر هاشمی از علت این توقف پردهبرداری کرد و مشخص شد ادامه تصویربرداری به همکاری شرکت نفت و تلویزیون نیاز دارد، باید چاهی که قرار است در آن تصویربرداری انجام شود مشخص شده و امکانات لازم مهیا شود.
اما نه تنها این نیاز برآورده نشد بلکه سیدحسن بنیطبا از تهیهکنندگی سریال کنار گذاشته شد و بهروز خوشرزم ادامه تولید را با آغاز مذاکره با شرکت نفت پیگیری کرد تا 650 دقیقه سریال که 380 دقیقه آن تصویربرداری شده بود به سرانجام برسد.
در همین راستا 12 مرداد سال گذشته خوشرزم اعلام کرد برای ادامه کار با کارگردان مجموعه قرارداد بستهاند و زمان تقریبی پایان کار را بهمن 90 معرفی کرد. با این حال چندی بعد نه تنها این وعدهها عملی نشد بلکه استعفای مدیرکل روابط عمومی وزارت نفت احتمال توقف همیشگی سریال را افزایش داد.
همین موضوع خوشرزم را به واکنش وادار و او در اظهاراتی به صراحت اعلام کرد: بهتر است وزارت نفت وارد ساخت مجموعههایی اینچنین نشود.
یکی از دلایل گلایهمندی او از این ناشی میشد که صرفا پرداخت دستمزد بازیگران در زمان توقف کار هزینه بسیاری به کار تحمیل کرده و میزان هزینههای این سریال را به یک و نیم میلیارد تومان رسانده بود.
سرانجام آذر ماه 90 کاسه صبر بازیگران سریال نیز سرآمد و جمعی از آنها در نامهای به امضای قطبالدین صادقی، منوچهر آذر، حبیب دهقاننسب، سیروس کهورینژاد و شکرخدا گودرزی با گلایه از توقف ساخت سریال دلیل این امر را مبهم ارزیابی کردند.
حال سوالاتی پیش میآید همچون اینکه چه کسی پاسخگوی چنین اتفاقاتی است و چرا شرکت ملی نفت ایران که در سرمایه گذاری این پروژه مشارکت داشته واکنشی به این حواشی نشان نمیدهد؟ از سوی دیگر برخی عوامل سریال هنوز دستمزد خود را در ازای کار انجام شده دریافت نکردهاند و علاوهبر آن خسارتی را که گروه بازیگران متحمل شدهاند چه کسی برعهده میگیرد؟
فراتر از تمام این مسائل، جای تعجب است چرا کسی در قبال خسارتی که به بیتالمال وارد شده قبول مسئولیت نمیکند. به نظر میرسد مدیران صداوسیما زره فولادینی پوشیدهاند که هیچ انتقاد و هشداری اثری در آنها ندارد و نسبت به انتقادات گوناگونی که از همه سو درباره فعالیتهایشان میشود بیتفاوت هستند. موضوع این سریال نیز پس از یک سال و دو ماه از توقف گویی به فراموشی سپرده شدهاست.
البته یک سر دیگر ماجرای این سریال مشارکتی، به شرکت نفت برمیگردد. بهویژه از آنجایی که "چاه پنجاه" بیانگر تخصص نیروهای ایرانی در مهار چاههای نفت حادثه دیده و دچار حریق شدهاست، انتظار میرود شرکت نفت نیز به شکل دیگری به این پروژه نگاه کرده و موانع پیش روی آن را بردارد نه اینکه به بیاعتمادی هنرمندان نسبت به آثار مشارکتی و اعتراض همرزمان سردارانی که در این حادثه نقش داشتهاند دامن بزند.
چندی پیش پخش سریال "جاودانگی" درباره شهید تندگویان که آن نیز محصول مشارکت شرکت نفت با صداوسیما بود، باعث بروز برخی اعتراضها حتی از سوی خانواده این شهید شد.
امیدواریم تولید آثار مشارکتی صداوسیما به ویژه در همکاریهای بعدی با شرکت نفت پس از این با مشکلات و حواشی کمتری مواجه باشد و رسانه ملی بیش از ارج نهادن به موضوع تجلیل از سریالها و برنامههای روتین، تمرکز خود را برای تولید آثار فاخر به ویژه در موضوعات ملی و میهنی به کار بگیرد.
نخستینبار اوایل سال 89 بود که خبر بازنویسی فیلمنامه سریالی با مضمون اتفاقات مستند دهه 60 با محوریت مهار آتشسوزی چاه نفت منتشر شد. سریالی که قرار بود جواد اردکانی کارگردانی آن را برعهده بگیرد و در 13 قسمت 50 دقیقهای به سفارش شبکه یک ساخته شود.
بنیامین سربندی و سیدحسن بنیتبا بازنویسی این فیلمنامه را پس از یک سال نگارش برعهده گرفتند و بنیطبا تهیهکنندگی سریال را نیز با سرمایهگذاری شرکت نفت ایران عهدهدار شد.
همان زمان اعلام شد داستان سریال درباره خرابکاری عدهای روی یکی از چاههای نفت مادر است که منجر به آتشسوزی عظیمی میشود و "چاه پنجاه" روایتگر توانمندیهای نیروهای داخلی است که آتش این چاه را مهار کردند. این مجموعه بر اساس اتفاقات مستند در دهه 60 نگاشته شده بود و ترکیبی از درام و مستند داشت.
در وهله نخست تمرکز صداوسیما برای نمایش توانمندی هموطنان و ایجاد شناخت مناسب نسبت به حقایق در مردم گام موثری محسوب میشد. اما نخستین حاشیهها از آنجایی گریبانگیر این سریال شد که اردکانی ساخت سریال را به پایان تولید فیلم سینمایی "شور شیرین" موکول کرد.
این موضوع جایگزینی اصغر هاشمی برای ساخت "چاه پنجاه" و البته اعمال بازنویسی دیگری روی فیلمنامه را به دنبال داشت و سرانجام این سریال 20 مهر ماه 89 با حضور بازیگرانی چون حبیب دهقاننسب، فرخ نعمتی، قطبالدین صادقی، منوچهر آذر، سیروس کهورینژاد، حسین توشه، رامسین کبریتی، جواد زیتونی، هادی قمیشی و غلامرضا فرامرزی خیابان کریمخان کلید خورد.
استانهای خوزستان و چهارمحال و بختیاری لوکیشن بعدی این سریال شد و قرار بود با تصویربرداری سکانسهای کنار چاه، عوامل پس از تعطیلات نوروز 90 راهی ترکیه شوند تا سکانسهای خارجی را تصویربرداری کنند و بلافاصله سریال روی آنتن برود. با این حال در اسفند 89 تصویربرداری "چاه پنجاه" در حالی که 65 درصد آن به انجام رسیده بود، تا فراهم شدن امکانات موقتا تعطیل شد.
19 فروردین ماه سال 90 اصغر هاشمی از علت این توقف پردهبرداری کرد و مشخص شد ادامه تصویربرداری به همکاری شرکت نفت و تلویزیون نیاز دارد، باید چاهی که قرار است در آن تصویربرداری انجام شود مشخص شده و امکانات لازم مهیا شود.
اما نه تنها این نیاز برآورده نشد بلکه سیدحسن بنیطبا از تهیهکنندگی سریال کنار گذاشته شد و بهروز خوشرزم ادامه تولید را با آغاز مذاکره با شرکت نفت پیگیری کرد تا 650 دقیقه سریال که 380 دقیقه آن تصویربرداری شده بود به سرانجام برسد.
در همین راستا 12 مرداد سال گذشته خوشرزم اعلام کرد برای ادامه کار با کارگردان مجموعه قرارداد بستهاند و زمان تقریبی پایان کار را بهمن 90 معرفی کرد. با این حال چندی بعد نه تنها این وعدهها عملی نشد بلکه استعفای مدیرکل روابط عمومی وزارت نفت احتمال توقف همیشگی سریال را افزایش داد.
همین موضوع خوشرزم را به واکنش وادار و او در اظهاراتی به صراحت اعلام کرد: بهتر است وزارت نفت وارد ساخت مجموعههایی اینچنین نشود.
یکی از دلایل گلایهمندی او از این ناشی میشد که صرفا پرداخت دستمزد بازیگران در زمان توقف کار هزینه بسیاری به کار تحمیل کرده و میزان هزینههای این سریال را به یک و نیم میلیارد تومان رسانده بود.
سرانجام آذر ماه 90 کاسه صبر بازیگران سریال نیز سرآمد و جمعی از آنها در نامهای به امضای قطبالدین صادقی، منوچهر آذر، حبیب دهقاننسب، سیروس کهورینژاد و شکرخدا گودرزی با گلایه از توقف ساخت سریال دلیل این امر را مبهم ارزیابی کردند.
حال سوالاتی پیش میآید همچون اینکه چه کسی پاسخگوی چنین اتفاقاتی است و چرا شرکت ملی نفت ایران که در سرمایه گذاری این پروژه مشارکت داشته واکنشی به این حواشی نشان نمیدهد؟ از سوی دیگر برخی عوامل سریال هنوز دستمزد خود را در ازای کار انجام شده دریافت نکردهاند و علاوهبر آن خسارتی را که گروه بازیگران متحمل شدهاند چه کسی برعهده میگیرد؟
فراتر از تمام این مسائل، جای تعجب است چرا کسی در قبال خسارتی که به بیتالمال وارد شده قبول مسئولیت نمیکند. به نظر میرسد مدیران صداوسیما زره فولادینی پوشیدهاند که هیچ انتقاد و هشداری اثری در آنها ندارد و نسبت به انتقادات گوناگونی که از همه سو درباره فعالیتهایشان میشود بیتفاوت هستند. موضوع این سریال نیز پس از یک سال و دو ماه از توقف گویی به فراموشی سپرده شدهاست.
البته یک سر دیگر ماجرای این سریال مشارکتی، به شرکت نفت برمیگردد. بهویژه از آنجایی که "چاه پنجاه" بیانگر تخصص نیروهای ایرانی در مهار چاههای نفت حادثه دیده و دچار حریق شدهاست، انتظار میرود شرکت نفت نیز به شکل دیگری به این پروژه نگاه کرده و موانع پیش روی آن را بردارد نه اینکه به بیاعتمادی هنرمندان نسبت به آثار مشارکتی و اعتراض همرزمان سردارانی که در این حادثه نقش داشتهاند دامن بزند.
چندی پیش پخش سریال "جاودانگی" درباره شهید تندگویان که آن نیز محصول مشارکت شرکت نفت با صداوسیما بود، باعث بروز برخی اعتراضها حتی از سوی خانواده این شهید شد.
امیدواریم تولید آثار مشارکتی صداوسیما به ویژه در همکاریهای بعدی با شرکت نفت پس از این با مشکلات و حواشی کمتری مواجه باشد و رسانه ملی بیش از ارج نهادن به موضوع تجلیل از سریالها و برنامههای روتین، تمرکز خود را برای تولید آثار فاخر به ویژه در موضوعات ملی و میهنی به کار بگیرد.