گروه فرهنگی مشرق- اگر قرار باشد که در کنار کارگردان مولّف از فیلم برداران مولف نیز در سینما نام ببریم، علیرضا زرین دست نمونه شاخص این دسته در سینمای ایران است. او متولد 1324 در شهر تبریز است و از همان سال های ابتدایی فعالیتش تجربه های جدید را در رشته تخصصی اش آزموده.
زریندست در سینمای دفاع مقدس نیز نامی آشناست؛ "الماس بنفش 1368"، "عروس حلبچه 1369"، "فرزند خاک ۱۳۸۶"، "بیداری 1387" و بالاخره ملکه که امسال به کارگردانی محمدعلی باشهآهنگر به جشنواره فیلم فجر رسید.
فیلم برداری زرین دست در ملکه آنقدر درخشان بود که جمال شورجه یکی از اعضای هیئت داوران جشنواره فیلم فجر در گفت و گویی که با مشرق داشت این فیلم را تا دقایق پایانی کاندیدای اصلی جایزه بهترین فیلم برداری جشنواره معرفی کرد؛ جایزه ای که در نهایت به زرین دست و ملکه نرسید و این همان چیزی است که وی در گفت و گو با مشرق، خود را به واسطه آن انکار شده می داند.
علیرضا زرین دست البته در بخشی دیگر از گفت و گو نکات ظریف و مطالب قابل تأملی را درباره موانع رشد سینمای ایران و نقش جایزه های خارجی در آن و همچنین بازاره سوداگری جشنواره ها مطرح می کند.
به هر حال جایزه نگرفتن "ملکه" چیزی از ارزشهای کار زرین دست و قوت سینمایی فیلم کم نمی کند و به قول زرین دست کار خوب ماندگار است حتی اگر جایزه نگیرد.
****
مشرق:یعنی پلان را یک تیکه گرفتید؟
مشرق: چطور به این رسیدید چون یک دفعه نور افت می کند؟
مشرق: من نگاه می کردم دیدم از همان سال های قبل از انقلاب هم که شما کار کردید از این تجربه های اصلا نترسیدید و جزء ویژگی های کار شما بوده و از کار اولی که با آقای نادری انجام دادید به نام خداحافظ رفیق دوربین روی دست و سبک فیلمبرداری خبری کار کردید، در حالی که در آن زمان چنین بحثی کاملا ....
مشرق: می خواهم از این ماجرا به یک ماجرای دیگری برسم به همین خاطر سبک فیلمبرداری خداحافلظ رفیق به ذهنم رسید و آن ماجرا این است که این سبک فیلمبرداری را از دل فیلمنامه بیرون کشیدید؟
مشرق: در واقع تمرین دکوپاژ می کردید.
مشرق: در حقیقت شما فیلمبرداری را گره می زدید به فیلمنامه، لوکیشن، شخصیت ها درست است؟ یعنی نمی توان این ها را از هم جدا کرد؟
مشرق: در واقع این پیشنهادهای شما هویتی دارد که از خود فیلمنامه استخراج می شود.
مشرق: این نکته خیلی نکته مهمی است که حسی که در فیلمنامه وجود دارد در فیلمبرداری هم وجود دارد. خیلی از کارها را می بینیم که.... چند سال قبل رفته بودیم پیش کارگردان یکی از این فیلم ها که خیلی هم خرج کرده بودند، حتما فیلم آقای بحرانی ملک سلیمان را دیدی که لزومی هم ندارد در متن اسمی از این فیلم برده شود، من به آقای بحرانی یک اعتراض هایی کردم و گفتم که فلان جا شما دارید این پلان را نشان می دهید که شهر مورد حمله قرار گرفته و حس ترس و غم در این پلان وجود دارد چرا وسط پلان یک دفعه نور گرم به چشم می زند
مشرق: این اتفاق در این فیلم نمی افتد. ولی در فیلم هایی که شما فیلمبرداری کردید این مسئله رعایت شده. خصوصا در فیلم ساحره که من به دقت دیدم کادرهایی که بستید کادرهای خاصی است و آن فضای فانتزی را دارد.
مشرق: با تمام این اوصاف آیا ما می توانیم برای فیلمبرداری جنگ تعریفی داشته باشیم چه در بحث رنگ و چه در نوع حرکت دوربین و مباحثی این چنینی می توانیم بگوییم که می توانیم به یک سبک برسیم که بگوییم این سبک فیلمبرداری جنگ در ایران است؟
مشرق: ویژگی های خاص و منحصر به فردی دارند که بتوان....
مشرق: نکته ای را آقای آهنگر می گفتند که وقتی وارد لوکیشن های آن جا که می شدیم خیلی از چیزها نو شده بود و خیلی از تانکرها و بویلرها را رنگ کرده بودند و جدول ها رنگ شده بود ولی در فیلم که نگاه می کردیم این فضای خاکی رنگ از آب در آمده، این کار طراح صحنه بود یا شما هم در فیلمبرداری تمهیدی برای این مسئله اندیشیده بودید؟
مشرق: یعنی کار جلوه های ویژه بود، در فیلمبرداری چه کاری می شد کرد تکنیک خاصی وجود دارد؟
مشرق:در مورد رنگ فیلمبرداری یک مقدار صحبت می کنید چون رنگ، یک رنگ خاصی است
مشرق: این خیلی نکته خاصی است که در فیلم به چشم می خورد. یک کاری که اتفاق افتاده و این رنگ تکمیل می کند بازی شما با سایه هاست یعنی سایه روشن ها خیلی هماهنگ شده با این رنگ. آقای آهنگر نکته ای در کارگردانیشان داشتند و آن این که توانسته بودند از خیلی چیزها بازی بگیرد مثل المان های بی جان صحنه، اتفاقی که در میان کارگردانان امروز روز ایران زیاد مرسوم نیست و شاید آقای عطاران یک کارهای این چنینی انجام داده ولی زیاد معمول نیست در فیلمبرداری این فیلم هم یک بازی با سایه ها داریم که اینجا دیگر کار کارگردان نیست و تنها فیلمبردار می توانست سایه روشن ها را با رنگ هماهنگ کند و یک بازی ای از این ها بگیرد که یک حسی را منتقل کند. فکر می کنم در فیلم های قبلی هم روی این سایه روشن ها کار کردید.
مشرق: در مورد کادرها، کادرهایی که بسته شده خصوصا کادرهای کلوز، در کادرهایی که بستید دنبال ارتباط خاصی با شخصیت بازیگر بودید که مثلا کار یک کادر خیلی درخشانی کار دارد و آن پلانی است که فکر می کنم بازیگر نقش سیف الله تهادل روانی اش را از دست داده و دارد شیر می خورد که حس غریبی دارد و کاملا تصویر برجسته است اما کادر کادر جالبی است چطور به این ها رسیدید؟
مشرق: یعنی این جا دقیقا پیوند لوکیشن هم برقرار می شود..پیوند لوکیشن، میزانسن ها، جنس نورپردازی.. در آن جا نورپردازی خاصی هم به چشم می خورد..
مشرق: نورپردازی های تان در هر شرایط حسی فرق می کند؟
مشرق:و این ها همه وابسته به آن قاب هایی است که شما می گیرید.. اندازه شان و زاویه هایشان و حتی حرکت..
مشرق: در حرکت ها خصوصا در کرین هایی که روی بویلر انجام دادید این هم باز جز کارهایی است که می توانم بگویم تقریبا در سینمای ایران یکی از کارهای بی سابقه است خصوصا این حرکت مارپیچ که طراحی خود شماست در اینجا هم به نظر می آید از آن استفاده کردید..
مشرق:این حرکت مارپیچی را چطور از آب در آوردید؟
مشرق:در جاهای دیگری هم کاربرد دارد؟
مشرق:یکی دیگر از پلان ها خاص این فیلم و آن پلان آخری است که سیاوش به پشت افتاد و دوربین از دید سیاوش می گیرد بالای بویلر و تانک دارد بویلر را می زند، این لرزش و شوک کار ساده ای نیست، چه کار کردید؟
مشرق:برای این کار خیلی زحمت کشیده شده، وظیفه خودمان می دانستیم که اولا خدمت شما باشیم و استفاده کنیم و هم خسته نباشیدی خدمت شما عرض کنیم. چون سینمای جنگ بخشی از هویت مردم ایران است که هشت سال درگیر آن بودند.
مشرق:خیلی اتفاق بدی است و به نظرم اگر شما ناراحت شدید حق داشتید.
مشرق:امیدواریم که از این فضا و اتفاقاتی که رخ داد دلگیر نشده باشید آقایان و مسؤولان می آیند و می روند اما هیچ کدام پایدار نماندند.
مشرق:یک مقدار از این فضای تخصصی خارج می شویم. کار با چه کارگردانی برای شما لذت بخش تر بوده؟
این تفاوت کارگردان ها در خروجی و سبک کار شما ....
بدون شک چون به هر حال آن چه که من به عنوان تصویر به وجود می آورم بخش عمده و پنجاه درصدش مدیون کارگردانی است که کنار من ایستاده
مشرق: پنجاه درصد باقی مانده سبک کار خودتان است و آن را نمی توانید کنار بگذارید
مشرق: وضعیت فیلمبرداری سینمای ایران را چطور ارزیابی می کنید؟
مشرق: می توانید یک قیاس هم کنید.
مشرق: موانع بیرونی یا....