به گزارش مشرق، سایت گل نوشت: در روزي كه انگار آرش برهاني از هميشه گلنزنتر شده بود، مهدي رحمتي هم دو اشتباه مرگبار انجام داد تا سناريوي شكست خانگي استقلال مقابل اماراتيها تكميل شود. رحمتي با دو اشتباه ديروز نشان داد اشتباهاتش در بازيهاي اخير اتفاقي نبوده و براي بازگشت دروازهبان شمارهيك تيم ملي به روزهاي اوج گذشته فكري اساسي بايد كرد.
مهدي رحمتي، دروازهبان استقلال و شمارهيك بيرقيب سالهاي اخير تيمملي را مدتهاي زيادي بود تا اين حد نامطمئن و پراشتباه نديده بوديم. براي به ياد آوردن چنين اشتباهاتي از اين دروازهبان بايد تا روزهاي خيلي دوري عقب برويم. مثلا تا ليگ ششم كه سهلانگارياش در داربي بزرگ تهران به نيكبخت و معدنچي فرصت داد دروازه استقلال را از نقطه كرنر(!) باز كنند. يا به دوره اول عضويتش در سپاهان كه در بازي با شموشك شخصا مانع اوت شدن توپ شد و دروازه خودش را باز كرد.
رحمتي از زماني كه به مس كرمان رفت، از روزي كه پيراهن شمارهيك تيم ملي را تحويل گرفت، تا دوران درخشانش در ليگ نهم و دهم با سپاهان هميشه بدون فراز و نشيب بازي كرد و هيچگاه درون دروازه تيمهاي باشگاهي و ملي متزلزل نشان نداد. اما حالا چه اتفاقي افتاده كه ردپاي اشتباهات او در اكثر گلهاي دريافتي استقلال ديده ميشود؟
اگر به سير عملكرد رحمتي در بازيهاي اخير استقلال دقت كنيم تناقضهاي فراواني را درخواهيم يافت. او در لابلاي اشتباهات پرتعدادش، گهگاه واكنشهاي خيرهكنندهاي دارد كه نشان ميدهد هنوز نمايشهاي خوبش را از ياد نبرده است. كارنامه مهدي در هفتههاي اخير كمتر نمره متوسط دارد. در واقع او يا عالي است يا نااميدكننده. يا صفر است يا صد!
روز 16اسفند در بازي با الريان، رحمتي بارها دروازه استقلال را نجات ميدهد و بهخصوص سوپرواكنش او روي شوتي كه از بالاي سرش در حال گل شدن بود الهامبخش آبيها براي كسب پيروزي در قطر ميشود. اما فقط 4 روز بعد در مقابل راهآهن شوت بهادر عبدي را با نگاه تا درون دروازه بدرقه ميكند و اشتباه بزرگترش خروج نااميدكنندهاي است كه فرصت گلزني با سر را به حسين كاظمي ميدهد.
روز پنجم فروردين در نيمه دوم بازي با ذوبآهن گلي از فيليپ دسوزا ميخورد كه تماشاگران بازي تا دقايقي در بهت و حيرت ميمانند كه آيا او واقعا مهدي رحمتي است؟! اما 5 روز بعد مقابل ملوان در نقش اسپايدرمن ظاهر ميشود و توپهايي را ميگيرد كه كار هر دروازهباني نيست. حتي در همين بازي الجزيره هم مهدي در نقطه مقابل اشتباهات مرگبارش يك سِيو باشكوه روي شوتي كه از فاصله نزديك به دروازهاش شليك شد انجام داد.
از مرور اين صحنهها فقط و فقط يك نتيجه ميتوان گرفت؛ مشكل مهدي رحمتي ناآمادگي روحي رواني است نه ناآمادگي جسمي. او از رفلكسهاي خوب بدني فاصله نگرفته، فقط تمركز و آمادگي ذهني لازم براي انتخاب بهترين واكنش در لحظات حساس را از دست داده است. اين روزها در بازيهاي استقلال جسم مهدي رحمتي را 90 دقيقه در زمين ميبينيم اما در دقايق زيادي از اين زمان، روح و روان او در جاهاي ديگري سير ميكند.
براي به هوش آوردن مهدي رحمتي و براي بازگرداندن او به همان فرم هميشگي خيلي زود بايد دست به كار شد. استقلال در 6 هفته پاياني ليگ برتر و در 3 بازي دور برگشت آسيا، توان اينكه تاوان اشتباهات او را پس بدهد نخواهد داشت و از اين مهمتر تيم ملي ما در روزهاي سختي كه فقط دو ماه به آغاز آن باقي مانده به يك مهدي سرپنجه و توانا بيشتر از هميشه نياز دارد.
تيمملي براي صعود به جامجهاني، مهدي رحمتي را در همان فرمي ميخواهد كه در راه جامجهاني قبلي از خودش نشان داد. در روزهايي كه دايي اگر دو بازيكن ديگر در قواره او داشت بليت آفريقاي جنوبي را از دست نميداد. حواس سيدمهدي را بايد دوباره به خودش جمع كرد. روزهاي سختي در راهاند.
رحمتي از زماني كه به مس كرمان رفت، از روزي كه پيراهن شمارهيك تيم ملي را تحويل گرفت، تا دوران درخشانش در ليگ نهم و دهم با سپاهان هميشه بدون فراز و نشيب بازي كرد و هيچگاه درون دروازه تيمهاي باشگاهي و ملي متزلزل نشان نداد. اما حالا چه اتفاقي افتاده كه ردپاي اشتباهات او در اكثر گلهاي دريافتي استقلال ديده ميشود؟
اگر به سير عملكرد رحمتي در بازيهاي اخير استقلال دقت كنيم تناقضهاي فراواني را درخواهيم يافت. او در لابلاي اشتباهات پرتعدادش، گهگاه واكنشهاي خيرهكنندهاي دارد كه نشان ميدهد هنوز نمايشهاي خوبش را از ياد نبرده است. كارنامه مهدي در هفتههاي اخير كمتر نمره متوسط دارد. در واقع او يا عالي است يا نااميدكننده. يا صفر است يا صد!
روز 16اسفند در بازي با الريان، رحمتي بارها دروازه استقلال را نجات ميدهد و بهخصوص سوپرواكنش او روي شوتي كه از بالاي سرش در حال گل شدن بود الهامبخش آبيها براي كسب پيروزي در قطر ميشود. اما فقط 4 روز بعد در مقابل راهآهن شوت بهادر عبدي را با نگاه تا درون دروازه بدرقه ميكند و اشتباه بزرگترش خروج نااميدكنندهاي است كه فرصت گلزني با سر را به حسين كاظمي ميدهد.
روز پنجم فروردين در نيمه دوم بازي با ذوبآهن گلي از فيليپ دسوزا ميخورد كه تماشاگران بازي تا دقايقي در بهت و حيرت ميمانند كه آيا او واقعا مهدي رحمتي است؟! اما 5 روز بعد مقابل ملوان در نقش اسپايدرمن ظاهر ميشود و توپهايي را ميگيرد كه كار هر دروازهباني نيست. حتي در همين بازي الجزيره هم مهدي در نقطه مقابل اشتباهات مرگبارش يك سِيو باشكوه روي شوتي كه از فاصله نزديك به دروازهاش شليك شد انجام داد.
از مرور اين صحنهها فقط و فقط يك نتيجه ميتوان گرفت؛ مشكل مهدي رحمتي ناآمادگي روحي رواني است نه ناآمادگي جسمي. او از رفلكسهاي خوب بدني فاصله نگرفته، فقط تمركز و آمادگي ذهني لازم براي انتخاب بهترين واكنش در لحظات حساس را از دست داده است. اين روزها در بازيهاي استقلال جسم مهدي رحمتي را 90 دقيقه در زمين ميبينيم اما در دقايق زيادي از اين زمان، روح و روان او در جاهاي ديگري سير ميكند.
براي به هوش آوردن مهدي رحمتي و براي بازگرداندن او به همان فرم هميشگي خيلي زود بايد دست به كار شد. استقلال در 6 هفته پاياني ليگ برتر و در 3 بازي دور برگشت آسيا، توان اينكه تاوان اشتباهات او را پس بدهد نخواهد داشت و از اين مهمتر تيم ملي ما در روزهاي سختي كه فقط دو ماه به آغاز آن باقي مانده به يك مهدي سرپنجه و توانا بيشتر از هميشه نياز دارد.
تيمملي براي صعود به جامجهاني، مهدي رحمتي را در همان فرمي ميخواهد كه در راه جامجهاني قبلي از خودش نشان داد. در روزهايي كه دايي اگر دو بازيكن ديگر در قواره او داشت بليت آفريقاي جنوبي را از دست نميداد. حواس سيدمهدي را بايد دوباره به خودش جمع كرد. روزهاي سختي در راهاند.