به گزارش خبرنگار ورزشي مشرق،‌ تعطيلات نوروز فرصتي بود تا مردم به دليل داشتن اوقات فراغت بيشتر، به سوي رسانه هاي ارتباطي مانند صدا و سيما روي آورند. در اين بين، ورزش مي تواند نقش قابل توجهي در پر كردن اين اوقات داشته باشد چرا كه عموم مردم و به خصوص جوانان، اقبال و توجه بيشتري به آن داشته و اين موضوع را در صدر فهرست علايق خود قرار مي دهند. در نتيجه، چنين برنامه هايي مخاطبان قابل توجهي داشته و پربيننده به شمار مي روند.
توجهي ساده به آنچه در كنداكتور شبكه سه سيما در تعطيلات نوروزي به عنوان مهمترين خروجي ورزشي رسانه ملي گنجانده شده بود، نشاني از برنامه ريزي جدي در اين عرصه ديده نمي شود. نمونه جدي اين اتفاق را مي توان در برنامه اي ديد كه با عنوان "قويترين مردان ايران" به نمايش گذاشته شد؛ اجرايي كه با انتقادات فراواني همراه بود و به نظر مي رسيد با توجه به اتفاقات روي داده در سال هاي گذشته و نقد محتوايي آن، نمايش آن متوقف شود كه متاسفانه چنين نشد.

* سيما و جسم پروري!
به راستي، در پس الزام مخاطبان به ديدن اين برنامه، چه هدف و غايتي وجود دارد؟ اينكه يك دوره فراغتي مانند عيد نوروز براي ورزش شبكه سه سيما منتهي به برنامه اي به نام "قويترين مردان ايران" شود، با چه رويكرد اخلاقي و ارزشي صورت مي گيرد؟ اساسا، ترويج فرهنگ "جسم پروري" كه فاقد محتواي قابل توجهي باشد، چه نتيجه اي در پي خواهد داشت؟ اين را در نظر داشته باشيد كه نوروز امسال، شاهد برنامه اي جدي در عرصه توليد ورزشي در اين شبكه نبوديم.
مروري بر برنامه هاي به نمايش گذاشته در سال هاي قبل نشان از آن دارد كه در تمام آنها، پاياني غير از نزاع و درگيري كه در مواردي، خونين نيز بوده، در پي نداشته است. اين نشان از آن دارد كه اساسا خصلت رقابت صرف در اين رشته وجود دارد كه براي آن نيز چهارچوبي اخلاقي وجود ندارد. در بين افواه نيز فعالان در اين رشته، نمادي از افراد بي منطق و غير فرهنگي هستند كه از انواع مكمل ها و دوپينگ ها بهره مي برند تا جسم خود را به نمايش بگذارند.

* ضربي كه بوي فريب مي دهد
با وجود فرهنگي نبودن اين رشته ورزشي كه مشخصه اي از افراد جاهل در دوران مدرن است، تلاش هاي شبكه سه براي اخلاقي نشان دادن اين برنامه، بسيار جالب توجه و البته، تاسف برنگيز است. اينكه، نواي ضرب زورخانه در ابتداي اين برنامه پخش شود، فريب افكار عمومي است يا توجيهي براي اكران برنامه اي كه هيچ باري غير از پر كردن اوقات فراغت مردم به شكلي باطل و احيانا جذب چند اسپانسر ندارد؟ و اينگونه است كه بايد برنامه درجزيره كيش برگزار شود تا بر جذابيت هاي بصري افزوده شود و مخاطب را بيش از پيش در ورطه هجو خود فرو برد. قرار گرفتن اين ورزش مدرن كنار جزيره كه نماد مدرنيته است، نشان دهنده بطن برنامه اي است كه مردم بايستي هر بهار ميزبان اجباري آن باشند.
اين اتفاق در حالي روي مي دهد كه نواي مورد اشاره، هنگاي داراي معنا و قابل قبول است كه در گود زورخانه و همراه اذكار و اشعاري باشد در مدح پروردگار، نبي اكرم (ص) و اهل بيت (ع). چرا بايد ورزشي كه در وزنه زدنش فرياد و عربده وجود دارد و از انواع مكمل ها و دوپينگ هاي غير علمي براي رشد سريع جسمانيت بهره مي برد، همراه اين اصوات به نمايش گذاشته شود؟ در اين بين، اين دروغ را بايد توهين به آن ضرب پر معنا دانست يا به تاريخچه يك فرهنگ غني يا فريب مخاطبي كه بيد اين تركيب ناموزون را تحمل كند؟


* آرنولدگرايي و اخلاق؟
وقتي به باشگاه ها و محل تمرين فعالان اين رشته مراجعه مي شود، آنچه الگو به شمار مي رود، "آرنولد" و "آرنولدها" هستند و اساسا، نسبتي با اخلاق در آن يافت نمي شود. در حقيقت، برنامه "قويترين مردان ايران" نماد رشد جسم پروري فارغ از اخلاق در رسانه ملي وشبكه سه سيما است. اين برنامه فاقد محتوا و درون مايه، منجر به گسترش فرهنگي مي شود كه بررسي سرنوشت نفرات برتر اين رشته در سال هاي اخير، به نوعي گوياي بسياري از ناگفته هاست. به نظر مي رسد در شبكه سه سيما و در مقياسيي وسيع تر در سيماي جمهوري اسلامي، بايستي تدبيري در ترويج ورزش ها باشد تا موجب گسترش ناهنجاري ها و رشد گفتمان هايي نباشد كه در تعارض با فرهنگ و سنن جامعه هستند.