چه جالب مثل سه تا برادر بودند اتفاقا بنده با پدر بزرگوار و برادرتنی عزیز همین امروز سر 300 متر زمین مشترک در شهرستان کلی با هم نزاع کردیم چون مال دیگری نداریم اما اکبر اقا ماشاءالله لب تر میکرده اقایون دوداشام کارخونه و ویلا و پنت هاوس به اسمش میکردن خدا از برادری برا هم کمشون نکنه

این جماعت اگه اینقدر پررو نبودن و بی حیا نبودن که نمیتونستن اینجوری دزدی کنن. اقای طبری گیریم این دنیا رو گول زدی اون دنیارو میخوای چیکار کنی؟

واقعا توی این دوره و زمونه گرگ, داشتن همچین دوستانی که بدون هیچ خواسته ای کل یک منطقه 'چرب و چیلی' را می توانند بپای رفیق و رفاقت بریزن مثل معجزه هست:)))

عجب رویی داره . این آدم چون سالها تو حوزه قضایی بوده میدوه چطوری حرف بزنه و راه های فرار رو هم خوب میدون . خدا کنه نتونه قسر در بره

من هم دوست می خواهم من دوست دوست دارم دوست ویلا داد دوست نان داد دوست کارخانه می دهد دوست به دفتر آمد دوست خوب است