کد خبر 1061995
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۳۹۹ - ۲۰:۵۲
مجید مجیدی مخملباف

‌ من سه سال مخملباف را ندیدم تا این‌که در جشنواره‌ای در تورینو ایتالیا ــ برای فیلم پدر رفته بودم ــ مخملباف را دیدم. دیدم اصلاً این آدم را نمی‌شناسم. این کیست؟ باورهای عجیب‌وغریبی پیدا کرده بود.

به گزارش مشرق؛ مجید مجیدی که به عنوان بازیگر در سه فیلم محسن مخملباف بازی کرده در گفتگو با اندیشه پویا درباره دوران طولانی مدت دوستی و قطع ارتباطش با مخملباف گفته: من ده ـ دوازده سال با مخملباف تنگاتنگ زندگی کردم. با هم زندگی کردیم. یک دورۀ سه ـ چهارساله هرچه توانستیم با هم فیلم دیدیم. تمام سینمای موج نو فرانسه، سینمای ایتالیا، سینمای کلاسیک امریکا، را هر روز از صبح تا شب نشستیم دیدیم؛ و کتاب خواندیم. مثلاً ده جلد کتاب بالزاک را می‌گرفتیم و می‌خواندیم.کل آثار تالستوی را قرار گذاشتیم بخوانیم و خواندیم. محسن چون کار تشکیلاتی کرده بود این روحیۀ برنامه‌ریزی را داشت. یک توفیق اجباری بود و من هرچه دارم از آن موقع است. کلیدر دولت‌آبادی را اگر اشتباه نکنم ظرف بیست روز خواندیم و رویش بحث می‌کردیم. قرار می‌گذاشتیم که آثار دولت‌آبادی یا آثار علی‌اشرف درویشیان را باید در این زمان تمام کنیم، و می‌خواندیم.

یک دانشگاه بود. لحظه‌به‌لحظه با هم بودیم، شب و روز، و ارتباط تنگاتنگ داشتیم. همه چیزمان با هم بود. سفرهامان،‌ حتی جبهه رفتن‌مان با هم بود. ما از سال ۱۳۵۸ با هم بودیم تا سال ۱۳۷۰، به مدت دوازده سال، و این ارتباط تنگاتنگ فکری یک دفعه کات شد.

با شهید رجایی هم‌زندان و رفیق بود. صد درصد می‌گویم که وزیر می‌شد اگر می‌خواست، حتی بالاتر، معاون معاون نخست‌وزیر. استعداد و توانایی‌اش را هم داشت. همیشه می‌گفت وقتی از زندان آزاد شدم با خودم عهد کردم دنبال سه چیز نروم: پول و شهرت و مقام. انصافاً محسن دنبال مقام نرفت، با این‌که شرایط فراهم بود.

دنبال پول هم نرفت ولی شهرت یقه‌اش را گرفت.بدجور زمین‌اش زد و نابودش کرد. ‌ من سه سال مخملباف را ندیدم تا این‌که در جشنواره‌ای در تورینو ایتالیا ــ برای فیلم پدر رفته بودم ــ مخملباف را دیدم. دیدم اصلاً این آدم را نمی‌شناسم. این کیست؟ باورهای عجیب‌وغریبی پیدا کرده بود. متوجه شدم یک آدم دیگر است. بعد از جشنواره، از تورینو آمدیم رُم. مجبور بودیم دو روز رُم بمانیم و آن دو روز که مجبور بودم با محسن در یک اتاق باشم تلخ‌ترین روزهای زندگی من بود. ما که شبانه‌روز می‌نشستیم بحث می‌کردیم ۴۸ ساعت هیچ حرفی نداشتیم با هم بزنیم؛ هیچ حرفی. آن‌قدر فضا سنگین بود که من در فاصله‌ای که مخملباف می‌رفت بیرون چیزی بگیرید یا دست‌شویی برود، نمازم را می‌خواندم. با خودم کتابی برده بودم و آن کتاب را در آن ۴۸ ساعت شاید هفت‌بار خواندم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 12
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • IR ۲۱:۲۶ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۶
    3 0
    استحاله و خودباختگی که می تواند هر لحظه یقه هر کسی را بگیرد. این است که معصوم فرمود دعا برای عاقبت بخیر شدن بالاترین درخواست از خداوند است.
  • IR ۲۱:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۶
    2 1
    یادت رفته سال 88 چون فکر می کردی موسوی برنده میشه دنبالش راه افتاده بودی و در رویای وزیر ارشاد شدن بودی ؟ مرتیکه نون به نرخ روز خور.
    • محسن IR ۲۱:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۷
      0 0
      جناب مشرق به اسم آزادی بیان نباید هر نظری با هر محتوایی رو تأیید و منتشر کنید. امثال این نظر توهین آمیز است و نباید تأیید شود. قبح این نوع بدگویی کردن را در جامعه کمرنگ نکنید.
  • IR ۲۲:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۶
    2 0
    احسنت بر آقای مجیدی عزیز و دوست داشتنی
  • IR ۲۲:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۶
    4 0
    دوستان! فکر نکنید این قصه است و فقط مخصوص یکسری آدمها اتفاق میفته... من و شمام ممکنه مبتلا بشیم باید دائم از خدا بخوایم حفظمون کنه و عاقبت بخیرمون کنه... خیلیها اولش خوب بودن ولی با زن یا شهرت یا پول، سُر خوردند... بد جوری هم افتادند... پناه بر خدا
  • IR ۲۲:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۶
    0 0
    لااقل بنویسید مصاحبه مجید مجیدی با چه کسی بوده.بی مقدمه یه متن گذاشتید.
  • شهروند طبري IR ۲۳:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۶
    0 0
    با سلام اين دقيقترين توصيف از دگرديسي آقاي مخملباف است و انصافا قضاوت منصفانه بوده! شهرت توانست او را زمين بزند اما چرا زور شهرت به فهم و درك مخملباف چربيد؟ چرا با آن همه مطالعه و سواد نتوانست بر شهوت شهرت غلبه كند! همه واقعا همه مي خواهيم ديده شويم ولي نه به هر قيمت! اين از حس كمال طلبي ما ناشي مي شود! مخملباف خود را داناي كل مي پندارد و دچار عجب و خودشيفتگي مفرط و مزمن گرديد! در به در دنبال اين است كه خود را بنماياند! اما وقتي از راه هاي معمولي پاسخ نگيري مي روي دنبال افراط در مخالف خواني تا لج ديگران را كه به شما توجه نكردند را در بياوري! خدا كند توبه كند توبه اي نصوح!!!!
  • IR ۰۰:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۷
    6 15
    جالب بود. بحران هویت مقوله ای هست که برای بعضی تا آخر عمر تار و پودی وجودیشون رو میلرزونه. چون هویت تکمیلی و تکوینی هست و قدر مطلق نداره. باید خیلی مواظب بود که چه چیزی قراره هویت ما رو تعیین کنه.
    • IR ۱۰:۵۷ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۷
      2 0
      اون نادونی که به پیام بالا منفی داده مثال بارزی از ابتلا به بحران هویت هست. پیام علمی دانشگاهی رو میخونه، اما باز عناد و انکار میکنه.
  • IR ۰۱:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۷
    9 13
    بهتره بگید نقاب را برداشته بود
  • IR ۰۱:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۷
    11 25
    مخملباف آئیه عبرت کسانی است که از ولایت فقیه فاصله گرفت و در نتیجه از اهل بیت (ع) و سپس از اسلام و قرآن دور افتاد و در نهایت خارکش غول بیابان شدند. وقتی کسی با علم و معرفت، قدر قرآن و تشیع را نداند، مانند پر کاهی از این طرف به آن طرف می رود و گمراه می شود.
  • IR ۰۱:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۷
    13 17
    اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس