گره پيچيده در پرونده قتل مادر و فرزند،شكارچي كودكان چگونه دختران را مي‌ربود، طراحی فعالیت باند زورگیر پشت میله‌های زندان از مهمترین اخبار حوادث 24 ساعت گذشته است.

*گره پيچيده در پرونده قتل مادر و فرزند

به گزارش گروه خواندنی های مشرق، كارآگاهان جنايي در جست‌وجوي پدر زني هستند كه به دست شوهرش كشته شده است.

در اين پرونده اگرچه قاتل بازداشت شده و به جرمش نيز اعتراف كرده است اما مفقود بودن پدر مقتول رسيدگي قضايي به پرونده را با مانع مواجه كرده است.

ساعت 10:23 روز 13 ارديبهشت سال 87 ماموران كلانتري رازي از طريق مركز فوريت‌هاي پليسي 110 در جريان كشف جسد مادر و فرزندي به اسامي الهام (25ساله) و عرشيا (دوساله) در طبقه دوم ساختماني مسكوني در خيابان خطيب قرار گرفتند.

با انجام بررسي‌هاي اوليه علت مرگ هر دو مقتول خفگي ناشي از فشار بر ناحيه گردن اعلام شد. با توجه به شواهد به‌دست‌آمده كه نشان از جنايت داشت، به دستور بازپرس شعبه سوم دادسراي امور جنايي تهران، پرونده براي انجام تحقيقات و رسيدگي تخصصي در اختيار ويژه مبارزه با قتل پليس آگاهي قرار گرفت.

كارآگاهان با بازجويي از ساكنان طبقه اول ساختمان محل وقوع جنايت اطلاع پيدا كردند پيش از كشف جسد الهام و فرزند خردسالش، وي با همسر 30ساله خود به نام مهدي درگير و مهدي پس از آن از محل جنايت متواري شده است. به اين ترتيب احتمال وقوع جنايت به دست اين مرد قوت گرفت و تحقيقات براي دستگيري وي آغاز شد اما كارآگاهان اطلاع پيدا كردند مهدي قبل از اطلاع پليس و همسايه طبقه پايين از وقوع جنايت، در ساعت پنج بامداد روز حادثه با بليتي كه از قبل تهيه كرده بود سوار هواپيما شده و ايران را ترك كرده است.

همين موضوع فرضيه جنايت با طرح و نقشه قبلي را مطرح كرد. در حالي‌كه نام مهدي در فهرست افراد تحت تعقيب پليس بين‌الملل قرار گرفته ‌بود كارآگاهان پس از گذشت نزديك به يك ماه اطلاع پيدا كردند متهم مجددا و اين‌بار به صورت غيرقانوني به ايران بازگشته است. افسران جنايي پس از مدتي اطلاع پيدا كردند مهدي روز 18 خرداد همان سال زماني كه قصد داشت اقدام به خودكشي كند توسط ماموران كلانتري رازي از مرگ نجات يافته و در ادامه دستگير شده است. با انتقال مهدي به اداره دهم پليس آگاهي، وي به قتل همسر و فرزند دوساله‌اش اعتراف و انگيزه خود را از اين جنايت، دخالت اعضاي خانواده همسرش به‌ويژه مادر الهام در زندگي خصوصي آنها اعلام كرد.

متهم در اظهارات خود به كارآگاهان توضيح داد دخالت‌هاي مادر الهام زمينه اختلاف بين او و همسرش را ايجاد كرد به‌گونه‌اي كه پس از گذشت مدت كوتاهي از زمان ازدواج آنها مرتب با هم درگير مي‌شدند و مشاجره مي‌كردند. متهم در ادامه اعترافات خود درخصوص انگيزه كشتن فرزند خردسالش نيز به كارآگاهان گفت: در شب درگيري با همسرم، در يك لحظه به شدت عصباني شدم و الهام را با دستانم خفه كردم. بعد از قتل همه چيز را براي خودم پايان‌يافته ديدم. در همان شرايط كه از نظر رواني در وضعيت بدي قرار داشتم ناگهان چشمم به فرزند دوساله‌ام افتاد كه در حال گريه كردن بود. پيش خودم فكر كردم پس از من چه كسي او را تربيت و بزرگ خواهد كرد و از آنجايي‌كه كسي را در زندگي‌ام نداشتم تا مسووليت بزرگ كردن عرشيا را بر عهده بگيرد و او فقط مي‌توانست با مادر الهام زندگي‌ كند، تصميم گرفتم او را هم بكشم.

متهم در ادامه اعترافات خود درباره علت بازگشتش به ايران گفت: «پس از گذشت يك ماه، دايما لحظه مرگ همسر و پسرم در برابر چشمم بود و طي اين مدت لحظه‌اي نتوانستم آرام بگيرم در حالي‌كه هر شب و هر روز با ديدن صحنه جنايت از خواب بيدار مي‌شدم تصميم گرفتم به تهران بازگردم و در همان محل جنايت به زندگي خودم پايان بدهم به همين علت چندين بار اقدام به خودكشي كردم اما هر دفعه زنده ماندم تا اينكه آخرين بار، زماني‌كه قصد خودكشي داشتم، يكي از دوستانم متوجه قصد و نيت من شد و موضوع را به پليس اطلاع داد و با حضور ماموران از مرگ نجات پيدا كردم و پس از آن نيز دستگير شدم.

تحقيقات كارآگاهان در اين پرونده نشان داد علاوه بر مادر الهام، پدر وي كه مردي 50ساله به نام رضاست در قيد حيات است اما حدود 20 سال پيش به علت اختلافاتي كه با همسرش داشت از او متاركه كرد و از آن زمان هيچ اطلاعي از او وجود ندارد. تلاش‌هاي كارآگاهان براي پيدا كردن پدر الهام تا به اين لحظه به نتيجه نرسيده است. سرهنگ كارآگاه آريا حاجي‌زاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران درباره اين پرونده گفت: «با توجه به اين نكته كه صدور هرگونه حكم براي متهم اين پرونده نياز به حضور اولياي دم در دادگاه دارد و تا به اين لحظه هيچ‌گونه اطلاعاتي از محل سكونت پدر مقتول به دست نيامده، بازپرس پرونده مجوز انتشار تصوير پدر مقتول را به عنوان ولي‌دم صادر كرده است به اين ترتيب از پدر الهام دعوت مي‌شود به اداره دهم پليس آگاهي تهران يا شعبه سوم بازپرسي دادسراي امور جنايي مراجعه كند.

همچنين از تمامي شهرونداني كه موفق به شناسايي اين شخص شده‌اند و اطلاعاتي درخصوص محل سكونت يا تردد وي دارند درخواست مي‌شود اطلاعات خود را در اختيار كارآگاهان قرار دهند.»

*شكارچي كودكان چگونه دختران را مي‌ربود

شكارچي دختران دانش‌آموز توسط كارآگاهان پليس به محل‌هاي ارتكاب جرم منتقل شد و جزييات آزار دختران را شرح داد.

اين مرد 59 ساله از دو سال قبل بعد از خريدن يك پيكان سفيدرنگ، دختران دانش‌آموز را از مقابل مدارس مي‌ربود و مورد آزار جنسي قرار مي‌داد.

 او در پي شكايت والدين دختري 9 ساله دستگير شد و پس از آن خانواده 9 كودك ديگر نيز از او شكايت كردند. اين درحالي است كه اين مرد به 55 فقره آزار كودكان مظنون است. اين مرد كه در سه سالگي شاهد طلاق والدينش بود و خود در هشت سالگي مورد تجاوز دو مرد قرار گرفت، در دور تازه بازجويي‌ها اعتراف كرده است قربانيانش را از بين دختران شش تا 10 ساله انتخاب مي‌كرد، چرا كه اين كودكان را به راحتي مي‌توانست فريب بدهد و آنها قدرت دفاع از خود را نداشتند، متهم در اين‌باره گفت: «دو بار سعي كردم پسربچه‌ها را سوار كنم اما آنها زرنگ بودند و سوار نشدند براي همين تصميم گرفتم فقط دختران را بدزدم.»

شكارچي دختران دانش‌آموز با اينكه به مدرسه نرفته است، تابلوي مدارس دخترانه را به سختي مي‌خواند و از اين طريق محل‌هاي ارتكاب جرم را انتخاب مي‌كرد.

او در بازجويي‌ها توضيح داد: «در نزديكي مدارس كشيك مي‌دادم و با ديدن دختران تنها به اين بهانه كه دنبال مدرسه مي‌گردم و پيدا نمي‌كنم، آنها را سوار مي‌كردم تا مدرسه‌شان را نشانم بدهند بعد به خيابان‌هاي فرعي مي‌رفتم.»

اين مرد، دختران را به ساختمان‌هاي نيمه‌كاره مي‌برد يا در خودرو مورد آزار قرار مي‌داد. در برخي موارد نيز آنها را به شهرك‌ها و روستاهاي اطراف مشهد منتقل مي‌كرد.

او در يكي از جرايمش در آستانه دستگيري قرار گرفت، وي در اين‌باره توضيح داد: «دختربچه‌اي را مورد آزار قرار دادم و در همين حين يك چوپان از راه رسيد از ترس اينكه دستگير شوم دختر را رها و فرار كردم. آن دختر موقع فرار من حال وخيمي داشت.»

متهم براي اينكه بتواند نقشه‌اش را اجرا كند از روش‌هاي مختلفي استفاده مي‌كرد. او در اين خصوص گفت: «براي يكي، دو بچه بستني خريدم و آنها را گول زدم، به چند نفر هم 200 يا 300 تومان پول دادم، بقيه را هم تهديد مي‌كردم. همه آنها گريه مي‌كردند و من مي‌ترساندم‌شان البته در چند مورد كه دختران خيلي جيغ كشيدند مجبور شدم آنها را از ماشين پياده كنم. من به آنها مي‌گفتم اگر درباره اين اتفاق حرفي به كسي بزنند، آنها را مي‌كشم يا جلوي سگ‌ها مي‌اندازم. به آنها مي‌گفتم اگر پدر و مادرشان موضوع را بفهمند، آنها را كتك مي‌زنند. اين طور آنها را وادار به سكوت مي‌كردم و تصورم اين بود كه هيچ وقت دستگير نمي‌شوم. اگر مي‌دانستم ممكن است روزي گرفتار شوم هيچ‌وقت اين كارها را انجام نمي‌دادم البته موقع آزار اين دختران اصلا از كاري كه مي‌كردم ناراحت نبودم و عذاب وجدان نداشتم.»

اين مرد كه طي دو سال گذشته در مشهد جنايت‌هاي سريالي‌اش را انجام داده است شش فرزند و 11 نوه دارد اما خانواده‌اش از كارهاي او بي‌اطلاع بودند و متهم معمولا به بهانه سر زدن به دوستانش از خانه بيرون مي‌آمد.

در حال حاضر تحقيقات از اين متهم به دستور قاضي شعبه 809 مجتمع قضايي شهيد قدوسي مشهد ادامه دارد و شاكيان پرونده به پزشكي قانوني معرفي شده‌اند.

*طراحی فعالیت باند زورگیر پشت میله‌های زندان

مرد زندانی پشت میله‌های زندان نقشه تشکیل باند زورگیران را طراحی کرده بود.

این جوان شیشه‌ای و نوچه‌هایش همگی بارها دستگیر و پشت میله‌های سلول گرفتار شده بودند.

مرد 44 ساله‌ای روز 29 دی‌ماه سال‌جاری با مراجعه به شعبه یکم دادیاری دادسرای شهید محلاتی از سرقت گوشی تلفن همراه و کیف خود در برابر پارکینگ خانه‌‌اش خبر داد.

با دستور دادیار فرخاک‌فر، پرونده برای دستگیری دزدان خشن در اختیار پایگاه 6 پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

این مرد در توضیح ماجرای سرقت به افسر پرونده گفت:‌ ظهر 28 دی‌ماه در حال خروج از پارکینگ بودم. به محض اینکه از خودرو پیاده شدم تا در پارکینگ را ببندم یک جوان به سمت من آمد و در یک اقدام برق‌آسا و با تهدید چاقو گوشی تلفن همراه و کیف داخل خودرو را از من زورگیری کرد و سوار موتوسیکلت روشن که دوستش هم راننده آن بود شد و هردو فرار کردند. با توجه به اینکه مالباخته نمی‌توانست از دزد چهره‌نگاری کند یا از طریق تصاویر مجرمان سابقه‌دار زورگیر را شناسایی کند، کارآگاهان به بررسی‌های اطلاعاتی دست زدند.

همزمان با اطلاعاتی که از یک مجرم سابقه‌دار به نام «هادی» 25 ساله معروف به «هادی گشنه» به دست آمده بود کارآگاهان مبارزه با زورگیری پایگاه ششم دریافتند که این دزد سابقه‌دار پس از آخرین دستگیری خود در خرداد‌ماه که به‌خاطر سرقت موتوسیکلت دستگیر و با رای قضایی روانه زندان شده بود، چند ماه پیش از زندان آزاد شده و بار دیگر با تغییر مخفیگاهش اقدام به کیف‌قاپی و زورگیری از طعمه‌هایش می‌کند.

بدین‌ترتیب با تلاش و پیگیری‌های ویژه‌ای، کارآگاهان موفق شدند مخفیگاه جدید وی را در تهرانپارس شناسایی کرده و با مراجعه به آنجا مشخص شد که روز گذشته این دزد در تعقیب و گریز پلیسی توسط یگان دیگری از پلیس، موفق به فرار شده است.

در بازرسی از مخفیگاه «هادی گشنه» یک سند مالکیت دزدی متعلق به همان مرد مالباخته به دست آمد.

با این اطلاعات و مدارک به دست آمده، برای کارآگاهان پایگاه ششم دیگر شکی باقی نماند که هادی بدون عبرت از گذشته تاریک خود باز به سرقت روی آورده است. روز 10 اسفندماه و پس از شناسایی مخفیگاه جدید هادی‌گشنه در محدوده بازار تهران، کارآگاهان با تحت نظر قرار دادن این محل، وی را در یک عملیات غافلگیرانه در سه‌راه امین‌حضور دستگیر کردند.

هادی گشنه با توجه به مدارکی که از مخفیگاه قبلی‌اش در تهران‌پارس به دست آمده بود و نیز شناسایی وی توسط چند مالباخته زورگیری و کیف‌قاپی، اعتراف کرد که به همراه همدستش اقدام به کیف‌قاپی و زورگیری در مناطق جنوب شرق تهران می‌کردند و پس از سرقت، پول و طلا‌ها را بین خود تقسیم کرده و اسناد و مدارک را به تعدادی از مالخران می‌فروختند. این مالخران نیز که خود افراد جاعل و کلاهبردار بودند با جعل اسناد، مدارک هویتی و چک‌ها اقدام به کلاهبرداری از طعمه‌هایشان می‌کردند.

با اعترافات هادی گشنه، کارآگاهان نوچه‌های وی را یکی پس از دیگری دستگیر کردند. تحقیقات نشان داد که هادی گشنه بیکار بوده و اعتیاد به شیشه دارد و انگیزه سرقت‌های خود را در مرحله نخست تامین هزینه اعتیاد خود اعلام کرده است. بنا بر این گزارش، با توجه به گستردگی اقدامات تبهکارانه این باند، دادیار فرخاک‌فر با تقاضای انتشار تصاویر آنها از کسانی که به دام هادی‌گشنه و نوچه‌هایش افتاده‌اند خواست به پایگاه 6 پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند.


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • علي ۲۳:۱۶ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۰
    0 0
    در شهر ما زابل در روز و شب توسط موتور سوارهاي سر و صورت بسته زورگيري مي شود آب از آّ هم تكان نمي خورد

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس